به گزارش مشرق، هاآرتص نوشت: عربستان سعودی سال جدید میلادی را با اعدام 47 نفر از مخالفان سیاسی آغاز کرد. در میان این افراد نام شیخ نمر، روحانی مبارز شیعه نیز به چشم می خورد که به نماد معترضین اهل تشیع عربستان در دوران پس از بهار عربی تبدیل شده بود.
اعلام خبر این اعدام ها منجر به موجی از واکنش ها در میان شیعیان عربستان و منطقه شد. در میان این واکنش ها، خبر حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد بیشتر از سایر اقدامات جلب توجه کرد. این حادثه در تهران، منجر به قطع ارتباط دیپلماتیک یا کاهش سطح ارتباطات با تهران از سوی ریاض و چند کشور عرب دیگر منطقه مانند سودان، جیبوتی و بحرین شد. ادعای ایران مبنی بر بمباران سفارت ایران در صنعا و یادداشت اختصاصی وزیر امور خارجه ایران در نیویورک تایمز نیز از دیگر واکنش ها به اقدام عربستان بود. ظریف در این یادداشت، عربستان را حامی افراط گرایی و تهدیدی جدی علیه جهانیان خوانده بود.
اما این سطح از تنش میان ایران و عربستان، ورای اتهام زنی ها و تهدیدهای متقابل است و ریشه در رقابت های این دو کشور در منطقه دارد. عربستان به دنبال کاهش نفوذ ایران در منطقه است. عربستان بر این باور است که توافق هسته ای توانسته قدرت ایران را در منطقه بالا ببرد و مداخله ایران در سوریه نیز، جایگاه ایران را در هرم قدرت منطقه بالا برده است.
فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه با سفر به ریاض و تهران به ارزیابی پیامدهای قطع ارتباط دیپلماتیک و تاثیر آن بر مسائل منطقه پرداخت. اگرچه عربستان مدعی است که اختلافات موجود میان این کشور و ایران بر بحران سوریه اثر نخواهد گذاشت، ولی اختلافات این دو کشور حتی پیش از حوادث اخیر و در نشست سی ام اکتبر نیز به اندازه کافی زیاد بود. در شرایط موجود به نظر می رسد که همکاری این دو طرف در حل منازعه سوریه غیر ممکن است. تهدید جنگ های نیابتی نیز جدی است.
در این فضا اسرائیل در حالی شاهد تحولات خاورمیانه است که معتقد است تعارض و تنش در جهان اسلام تاثیر مستقیمی بر سیاست های آن ندارد. آنچه که رهبران اسرائیل باید مورد نظر داشته باشند این است که این شرایط تا ابد ادامه پیدا نمی کند و در گذر زمان همه چیز دستخوش تحول خواهد شد.
اسرائیل هم اکنون فرصت درخشانی پیش رو دارد. در شرایطی که نمی شود به بلندی های جولان در سوریه بازگشت، قدرت های عرب منطقه بیشتر از اینکه به انتقاد از اسرائیل بپردازند مقابل ایران صف آرائی کرده اند، شکاف سنی و شیعه از اختلاف مسلمانان و یهودیان عمیق تر شده است، تشکیلات خودگردان پشت سر عربستان و نه ایران قرار گرفته و مصر بیشترین تلاش را برای خراب کردن تونل های انتقال تسلیحات به حماس انجام می دهد، اسرائیل با بهترین فرصت برای آغاز گفتگوهای صلح رو به رو است و نباید این فرصت طلایی را از دست بدهد.
این فرصت به همراه بیانیه ای که در سال 2014 از سوی رئیس کل اداره اطلاعات عربستان منتشر شد، چارچوب و فضای لازم برای یک راه حل واقعی و نهایی برای منازعه اسرائیل و فلسطین را فراهم می کند. بر اساس آن بیانیه، طرح صلح اعراب باید بر اساس مذاکره و چانه زنی و نه رد یا پذیرش کامل یک طرح مورد موافقت قرار بگیرد.
تنش های اخیر توانسته به طور نسبی موقعیت اسرائیل را در منطقه افزایش دهد. اما اگر اسرائیل به دنبال تامین بقای خویش و کاهش نفوذ ایران باشد، باید بداند که متحدان آن در جهان عرب منتظرند که اسرائیل گام های جدی به سوی صلح بردارد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
اعلام خبر این اعدام ها منجر به موجی از واکنش ها در میان شیعیان عربستان و منطقه شد. در میان این واکنش ها، خبر حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد بیشتر از سایر اقدامات جلب توجه کرد. این حادثه در تهران، منجر به قطع ارتباط دیپلماتیک یا کاهش سطح ارتباطات با تهران از سوی ریاض و چند کشور عرب دیگر منطقه مانند سودان، جیبوتی و بحرین شد. ادعای ایران مبنی بر بمباران سفارت ایران در صنعا و یادداشت اختصاصی وزیر امور خارجه ایران در نیویورک تایمز نیز از دیگر واکنش ها به اقدام عربستان بود. ظریف در این یادداشت، عربستان را حامی افراط گرایی و تهدیدی جدی علیه جهانیان خوانده بود.
اما این سطح از تنش میان ایران و عربستان، ورای اتهام زنی ها و تهدیدهای متقابل است و ریشه در رقابت های این دو کشور در منطقه دارد. عربستان به دنبال کاهش نفوذ ایران در منطقه است. عربستان بر این باور است که توافق هسته ای توانسته قدرت ایران را در منطقه بالا ببرد و مداخله ایران در سوریه نیز، جایگاه ایران را در هرم قدرت منطقه بالا برده است.
فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه با سفر به ریاض و تهران به ارزیابی پیامدهای قطع ارتباط دیپلماتیک و تاثیر آن بر مسائل منطقه پرداخت. اگرچه عربستان مدعی است که اختلافات موجود میان این کشور و ایران بر بحران سوریه اثر نخواهد گذاشت، ولی اختلافات این دو کشور حتی پیش از حوادث اخیر و در نشست سی ام اکتبر نیز به اندازه کافی زیاد بود. در شرایط موجود به نظر می رسد که همکاری این دو طرف در حل منازعه سوریه غیر ممکن است. تهدید جنگ های نیابتی نیز جدی است.
در این فضا اسرائیل در حالی شاهد تحولات خاورمیانه است که معتقد است تعارض و تنش در جهان اسلام تاثیر مستقیمی بر سیاست های آن ندارد. آنچه که رهبران اسرائیل باید مورد نظر داشته باشند این است که این شرایط تا ابد ادامه پیدا نمی کند و در گذر زمان همه چیز دستخوش تحول خواهد شد.
اسرائیل هم اکنون فرصت درخشانی پیش رو دارد. در شرایطی که نمی شود به بلندی های جولان در سوریه بازگشت، قدرت های عرب منطقه بیشتر از اینکه به انتقاد از اسرائیل بپردازند مقابل ایران صف آرائی کرده اند، شکاف سنی و شیعه از اختلاف مسلمانان و یهودیان عمیق تر شده است، تشکیلات خودگردان پشت سر عربستان و نه ایران قرار گرفته و مصر بیشترین تلاش را برای خراب کردن تونل های انتقال تسلیحات به حماس انجام می دهد، اسرائیل با بهترین فرصت برای آغاز گفتگوهای صلح رو به رو است و نباید این فرصت طلایی را از دست بدهد.
این فرصت به همراه بیانیه ای که در سال 2014 از سوی رئیس کل اداره اطلاعات عربستان منتشر شد، چارچوب و فضای لازم برای یک راه حل واقعی و نهایی برای منازعه اسرائیل و فلسطین را فراهم می کند. بر اساس آن بیانیه، طرح صلح اعراب باید بر اساس مذاکره و چانه زنی و نه رد یا پذیرش کامل یک طرح مورد موافقت قرار بگیرد.
تنش های اخیر توانسته به طور نسبی موقعیت اسرائیل را در منطقه افزایش دهد. اما اگر اسرائیل به دنبال تامین بقای خویش و کاهش نفوذ ایران باشد، باید بداند که متحدان آن در جهان عرب منتظرند که اسرائیل گام های جدی به سوی صلح بردارد.
منبع: دیپلماسی ایرانی