* نکاتی درباره آزادی زندانیان امنیتی آمریکا
امروز 4 زندانی ایرانی - آمریکایی در مقابل بسته از امتیازها با طرف آمریکایی مبادله شدند. جزئیات این مسئله بسیار بیشتر از آن چیزی است که رسانهها تاکنون به آن پرداختهاند و لابد در روزهای آینده، وقتی مصالح اقتضا کند، درباره آنها سخن گفته خواهد شد. آنچه من در اینجا میخواهم بر آن تأکید کنم این است که اصلیترین فردی که امروز آزادشده جیسون رضاییان است. بقیه افراد چندان مهم نیستند. امریکا هم اگر چیزی به ایران داده –که داده- بابت رضاییان بوده نه آن 3 نفر دیگر.
روزی که رضاییان دستگیر شد، بسیاری، ازجمله برخی از مقامهای دولتی، معترض بودند که او یک روزنامهنگار ساده است و نباید چنین بیمحابا اتهامهای امنیتی به او وارد شود.
امروز اما، بیآنکه ضرورتی به انتشار جزئیات فعالیت رضاییان در ایران باشد، از همین رفتار امریکا میتوان فهمید که رضاییان هر چه بوده، یک روزنامهنگار ساده نبوده است. منطقی نیست که دولت امریکا صرفاً برای آزادی یک روزنامهنگار، اعطای «پکیجی از امتیازها» به ایران را پذیرفته باشد.
نتیجه بسیار روشنی که میتوان گرفت این است که اگر امتیازی از دشمن گرفته میشود، این نه هنر دیپلماسی، بلکه مهارت مردانی است که در زمان مناسب، با اقدام درست و دقیق، سرمایهای معتبر برای معامله خلق میکنند. کار دیپلماتها، معامله کردن است اما تا امروز نشنیدهایم که خود نیز سرمایهای برای معامله دستوپا کرده باشند. هر چه سرمایه است، محصول کار کسان دیگر در جای دیگر است، کسانی که اگر شهید نشوند، از غربت و گمنامی گریز و گزیری ندارند. درباره دیپلماتها اما، در بهترین حالت، میتوان امیدوار بود که «معامله بد» نکنند و آتش به سرمایه کشور نزند.
* چند نکته مهم در بیانیه مدیرکل وجود دارد
1- تأیید میکند ایران اجرای تعهدات طبق برجام را کامل کرده و بازرسان آژانس آن را تأیید کردهاند.
2- مدیرکل تأکید میکند دسترسیهای آژانس به ایران طبق برجام نسبت به آنچه پیشتر داشته افزایش جدی خواهد یافت.
3- از همه مهمتر آمانو میگوید ایران برای گرفتن تأیید نهایی آژانس باید راهی مشابه آن چیزی را طی کند که از سال 2003 تاکنون طی کرده است!
* حاشیهای برای نخستین دقایق اجرای برجام
اکنون لحظهای
است که برجام اجرایی شده است. این اجرا البته خیلی ربطی به ایران ندارد. روزها قبل
از رسیدن به این لحظه، ایران تعهدات خود را بهطور کامل اجرا کرده بود. آنچه اصطلاحاً
روز اجرای برجام خوانده میشود در واقع روزی است که غربیها بناست اجرای تعهدات خود
را آغاز کنند.
از فردا خواهیم دانست تحریمها آنطور که آقای ظریف ماههاست میگوید
لغو خواهد شد یا نه؟ و خواهیم فهمید رونق اقتصادی که آقای رییسجمهور ماههاست پیدرپی
وعده میدهد، بالاخره از راه خواهد رسید یا نه؟ من نگرانم پیشبینی غربیها درست از
آب دربیاید؛ مقصودم آن پیشبینی پاتریک کلاوسون مسئول میز ایران در موسسه واشینگتن
است که گفته بود درست است که تیم حسن روحانی یک تیم میانهرو و غربگرا در ایران محسوب
میشود و غرب هم به همین جهت راضی شده با آنها توافق کند، ولی مشکل این است که این
تیم، شامل میانهروهای بیکفایتی است که ممکن است حتی باوجوداینکه تحریمها تعلیق شده،
بازهم قادر به ایجاد گشایش اقتصادی در ایران نباشند.
متأسفانه ابزار مهم و دوستداشتنی
ناسزا گفتن به منتقدان دیگر از دست آقای روحانی گرفته خواهد شد. همچنین آقای ظریف هم
باید رنج ناشی از کاهش بهانههای تماس روزانه با جان کری به جان بخرد.
دولت مجبور است کاری را شروع کند که چندان علاقهای به آن ندارد یعنی فکر کردن به یکراه حل واقعی برای مشکلات اقتصادی که آقای روحانی 2/5 سال است میگوید محصول تحریمهاست. بهجای ژنو و وین، میانهروهای محترم باید به کوره دهاتهای دورافتاده بنگرند و بدانها بیندیشند. حتماً کار سختی است. دوره ناسزا انشا الله گذشته است. ما برای روحانی و ظریف دعا میکنیم.