وی افزود: ما نزدیک به 600 کاراکتر در این سریال داریم که هر کدام شناسنامه خاص خود را دارند، همچنین اکثر نقشها واقعی هستند و برای هر یک نیز مستندات تاریخی وجود دارد. در این میان کاراکترهایی هم هستند که براساس ذهنیات کارگردان خلق شدهاند، اما نکته مهم اینجاست که شخصیت واقعی و غیرواقعی سریال به خوبی در خدمت داستان بوده تا درام به شکل درستی روایت شود.
مخدومی درباره بازیگردانی این سریال هم اینگونه توضیح داد: سبک و جنس بازی در سریال «معمای شاه» یک ساختار کلاسیک را طلب میکند، یعنی در این قبیل کارها، تمام ظرافتهای بازیگری مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به این توضیح ما در «معمای شاه» از بازیگران تئاتری استفاده کردیم تا با تکیه به عقبهای که دارند به نحو بهتری در این سریال از وجودشان بهره ببریم. نکته دیگر اینکه در سال اول از وجود دژاکام (کارگردان تئاتر) هم بهرهمند شدیم تا بتوانیم بهتر بازیگران تئاتر را هدایت کنیم.
این بازیگر نحوه انتخاب بازیگران را زمانبر توصیف کرد و گفت: ما برای انتخاب بازیگران زمان زیادی را صرف کردیم چون علاوه بر جنس بازی، فیزیک و ظاهر همه برایمان کاملاً مد نظر بود. برای همین به گواه تمام بینندگان شباهت بسیاری بین بازیگران مجموعه و شخصیتهای مد نظر داستان وجود داشت. برای درک بهتر موضوع مثالی میزنم. ما برای نقش جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا در زمان انقلاب، جستجوی بسیاری در بین بازیگران کردیم، ولی نتوانستیم کسی را که میخواهیم بیابیم، اما یک روز محمدرضا ورزی یک نفر را از خیابان یافت که شباهت فوقالعادهای با کارتر داشت. این فرد هیچ سابقه بازیگری نداشت و ما مدتها زمان صرف کردیم تا نحوه بیان و بازی را به وی بیاموزیم.
مخدومی در پاسخ به این نقد که در سریال، بازیگران مطرح کمتر حضور دارند، چنین توضیح داد: من این نقد را قبول ندارم، زیرا کسانی که این نقد را وارد میکنند بازیگران مطرح را تنها بازیگرانی میدانند که چهره هستند، ولی ما این ویژگی مد نظرمان نبود، بلکه کسانی را میخواستیم که با نقش همخوان باشند. نکته دیگر اینکه زمان تصویربرداری این کار طولانی بود و بسیاری از بازیگران ترجیح میدادند در کارهایی باشند که زمانی حداکثر یک ماهه از آنها بگیرد. همین مسئله نیز در برخی مواقع دست ما را بسته نگه داشت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: برخی نقدها مبنی بر این امر است که داشتههای این سریال تنها در گریم خلاصه شده. این نوع نقد هم کاملاً بیانصافی است چون دکوپاژ، طراحی لباس و لباس و کارگردان کار بسیال عالی انجام شده است. درباره نقد محتوایی «معمای شاه» هم باید بگویم که دوستان شتاب زده نقد میکنند؛ برای مثال میگویند شاه مخلوع را ضعیف و زبون ترسیم کردهایم، در صورتیکه این گونه نیست و اگر منتقدان صبر میکردند میدیدند که با گذشت زمان و کودتای سال 32 چهره واقعی شاه شکل میگرفت. در ضمن ما از 21 سالگی شاه را ترسیم کردیم، پس مسلماً یک جوان 21 ساله در ابتدای سالهای حکومت خود نمیتواند صلابت لازم را داشته باشد.
مخدومی در انتها درباره شخصیتپردازی سیاه از خاندان پهلوی این گونه اظهارنظر کرد: من در این باره نمیتوانم پاسخگو باشم چون سیاستگذاریها در این حوزه برعهده من نیست و به طور ویژه درباره بازیگری این کار قادر هستم توضیح دهم که در این باره هم در ابتدای سخنانم توضیح دادم. البته باز هم میگویم که شخصیتپردازی در این کار یکبُعدی نیست. برای مشاهده این ادعا هم باید به مجموعه زمان داد تا به طور کامل دیده شود.
منبع: ایکنا