در ادامه، نخستین سخنران این همایش؛ آقای پروفسور Mario Polia؛ مردم شناس و مورخ ادیان، طی سخنانی گفت: «در مسیحیت خداوند در مقام پدر معرفی گردیده است؛ در حالی که در اسلام، خداوند رحیم و رحمان است و رحمت او برای همه مخلوقات است و گاهی این محبت خداوند به مخلوقات، صورت عشق به خود میگیرد».
Polia با اشاره به عبارت«السلام علیکم و رحمة الله» تصریح نمود که این صلح و رحمت از عبارت آغازین مکالمات مسلمانان نیز به گوش میرسد؛ همان طور که خداوند در مقام پدر روحانی ما در مسیحیت، خالق و مربی است و با رحمت، انسانها را برای در صلح زیستن؛ در مقام رب، تربیت مینماید.
وی در ادامه خاطر نشان نمود: «بر مبنای ایمان به خدایی واحد و اتفاق نظر در خصوص صلح و رحمت، گفتمان بینا دینی اسلام و مسیحیت در نفی خشونت؛ یعنی دشمن مشترک هر دو، ممکن است».
وی در خاتمه سخنان خود با ذکر مصادیقی از مطالعاتش در پرو، سودان و... ایمان به خدای یکتا را یگانه عامل اشتراک و امکان گفتمان ادیان آسمانی معرفی کرده و عشق به خداوند را تجلی خداوند در ذات انسان و قابل تسری به دیگر انسانها ارزیابی نمود و با قرائت فرازهایی از سخنان سن برنارد بیان داشت که مفهوم جهاد اصغر و اکبر نزد این قدیس مسیحی نیز مطرح بوده و جهاد اکبر بر جهاد اصغر ارجح است و اگر هریک از ما نخست بر نفس خویش چیره گردیم، دلیلی برای چیرگی بر دیگری و جهاد اصغر باقی نخواهد ماند.
سخنران بعدی این همایش Carlo Carbucci رئیس مرکز بینالمللی خانهی دانایی بود که در آغاز سخنان خود این پرسش را مطرح نمود که «برای کسی که با روح اسلام آشنا باشد، این پرسش مطرح است که چرا باید نام اسلام و خشونت در کنار یکدیگر آورده شود»؟
وی در ادامه، ضمن متفاوت ارزیابی نمودن فهم مسلمانان از خداوند با مفهوم پدر در مسیحیت و اشاره به ریشه داشتن استعاره پدر در اسطوره شناسی یونانی و رومی، حتی ریشههای یونانی - رومی این مفهوم را نیز حاوی معنای سروری دانست و ریشه تمایز مفهوم خداوند در اسلام و مسیحیت را در تأکید دین مبین اسلام بر خالق بودن خداوند معرفی نمود که بر مبنای آن، انسان به عنوان اشرف مخلوقات از رهگذر شناخت دیگر مخلوقات به مثابه تجلیات خداوند، به شناخت الله رهنمون میگردد تا «علی رغم کثرت خارجی، وحدت درونی جهان را کشف نماید».
Carbucci در ادامه سخنان خود تأکید نمود: «در واقع نامتناهی بودن خداوند، وی را در مقام بزرگترین موضوع شناسایی برای انسان قرار داده و دین نیز در این میان، هدف فراهم سازی شرایط این شناخت را در دستور کار خود دارد؛ نه تسلط بر انسان را».
وی در تشریح این امر؛ با اشاره به حدیثی که در آن خداوند خود را به گنج پنهانی تشبیه نموده که هدف از خلقت، شناخته شدن آن بوده است؛ مفهوم خدای خالق را در مقابل مفهوم یونانی - رومی خدای صانع قرار داد و با رویکردی وحدت وجودی، همهی مخلوقات را تجلیات خداوند و مظاهر لطف او معرفی نمود که بر این مبنا، انسان نیز انعکاس عشق الهی محسوب میگردد.
Carbucci با تشریح استعاره نور در ادبیات عرفانی - اسلامی، سیرهی عملی یک مسلمان را تعقیب این نور تا سرمنشأ آن معرفی نمود و بیان داشت که در چنین ساختاری، اسلام و خشونت با یکدیگر بی ارتباط مینمایند و به نظر میرسد: «این تناظر در جنگ قدرتی ریشه داشته باشد که به زور اعمال نمودن مدلی نظیر مردم سالاری در یک جبههی آن؛ و عملیات انتحاری در جبهه دیگر صف آرایی نمودهاند... بر این مبنا، آن چه در جریان است، نسبت اسلام و خشونت نیست؛ بلکه نسبت قدرت و خشونت است».
وی در خاتمه سخنان خود خاطر نشان نمود: «مطابق آموزههای اسلامی، اگر انسانی، انسان دیگری را به قتل رساند؛ چونان است که گویی همه بشریت را به قتل رسانده است و طرفین این جنگ قدرت، در خشونتهایی که اعمال مینمایند، در حال به قتل رساندن کل بشریت هستند و به باور من، به جای پرسش از نسبت اسلام و خشونت، باید پرسید که چه کسانی از این خشونتها منتفع میگردند»؟
با پایان یافتK سخنان Carbucci، مدیر این جلسه نیز تاکید نمود که پرسش طرح شده توسط وی، میتواند موضوع همایش بسیار مهم و ضرروی دیگری باشد.
سخنران بعدی خانم پروفسور Anna Maria Cosiga؛ مردم شناس و استاد جغرافیای راهبردی دانشگاه Linkcampus بود که در آغاز سخنان خود، با تأکید بر این که از دیدگاه تحصلی از دین سخن خواهد گفت، بیان داشت که مانند هر ساختار اجتماعی - سیاسی دیگر، خشونت ضروری ای در بخشهایی از آموزههای اسلام؛ و مسیحیت و یهودیت به چشم میخورد. وی خاطر نشان نمود که علاوه بر این خشونت ضروری ساختاری؛ از حیث روان شناختی، تصور هبوط و نا دوست داشتنی بودن جهان، خشونت عملی ای را نیز در برخی مسلمانان به همراه داشته است. وی تأکید نمود: «این خشونت به ما مربوط است؛ زیرا بسیاری از مسلمانان از ما غربیها خشمگین هستند و باید ببینیم علت این خشم چیست؟ شاید ما در تشدید این خشونت نقش داشتهایم»؟ وی خشونت موجود را از ذات دین بری دانسته و آنرا به پیروان ادیان مرتبط دانست که با تفسیرهای غلط و عدم درک درست از دین به سمت خشونت میروند.
در ادامه، سخنران بعدی این همایش؛ قربانعلی پورمرجان؛ رایزن فرهنگی ج. ا. ایران در ایتالیا نیز، طی سخنانی با تشریح بحث مطلق و مقید در خوانش آیات قرآن، حکم جهاد را حکمی مقید دانست و به تشریح قیود آن در تفاسیر شیعی و سنی؛ نظیر آثار شهید مطهری و محمد عبده پرداخت. وی گفت:
امروزه خشونت و افراطی گری پیرامون ما را احاطه کرده است و متاسفانه اکثر کشورها هم با تاثیرات منفی آن آشنا بوده و از مضرات آن بی بهره نبودهاند اما بدتر از همه این است که در دنیای امروز خواسته یا ناخواسته این خشونتها به اسلام ربط داده و حقیقت را وارونه به مخاطب نشان میدهند و لذا ابتدا بابد توضیحی اولیه در مورد اسلام بدهم و آنگاه به عوامل و دلائل این پدیده نامطبوع اشاره کنم.
همه ادیان الهی بالاخص اسلام برای هدایت بشر و ایجاد صلح در بین مردم و پرهیز از خشونت ارسال شدهاند و خداوند متعال در مورد پیامبر اسلام هم فرمود «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» ای پیامبر ما تو را به عنوان رحمت برای مردم برگزیدیم و مأمور کردیم. بنابر این صفت رحمانیت الهی و وجه صلح آمیز دین اسلام از همان ابندای امر مورد تاکید پیامبر الهی بوده است.
خداوند متعال به پیامبر اسلام توصیه کرد که مواظب تبلیغ دین اسلام باش و آنرا به زور شمشیر و اجبار به مردم تحمیل نکن بلکه هدایت خود را بایستی با استعانت از صفات رحمانیت خداوندی، اخلاق حسنه، کردار صلح آمیز و عقلانیت پیش ببری و لذا صراحتاً فرمود «لا اکره فی الدین» هیج اجباری در دین نیست. لذا پیامبر اسلام حتی در فتح مکه و حکومت مدینه هم تا آنجا که ممکن بود از اجبار برای پذیرش اسلام استفاده نکرد و زور و شمشیر را فقط در مقام دفاع استفاده نمود.
اسلام آنقدر به همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان با دیگران و حفظ حرمت جان آدمیان ارزش و اهمیت قائل است که در قرآن کریم فرموده است «من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً» اگر کسی بناحق مرتکب قتلی بشود و بیگناهی را بکشد مثل این است که جان تمام آدمیان را گرفته و آنها را کشته است یعنی حرمت خون یک نفر (مسلمان یا غیر مسلمان) همانند حرمت خون همه آدمیان است و این امر توصیه مؤکد برای مسلمانان است که حرمت دیگران را نگهدارند و از خشونت بپرهیزند.
به هر مسلمانی توصیه شده است از ابتدای صبح که از خواب بیدار میشود با هر کسی برخورد میکند با سلام علیک (آرزوی صلح و سلامتی برای او) با وی برخورد نماید و در نمازهای یومیه خود هم شروع نماز و عبادت را با صفات رحمانیت خداوند «بسم الله الرحمن الرحیم» انجام میدهد که همه دال بر اهمیت صلح و آرامش و پرهیز از خشونت در ذات دین مبین اسلام است.
از آنچه گفته شد چنین برمی آید که اسلام اساساً و ذاتاً با خشونت مخالف است و سرچشمه دین اسلام کاملاً زلال و بدور از جنگ و خونریزی و وجوه مختلف خشونت میباشد و مشکل در جوببارهای فرقه ای و مذاهب بعدی است که تفسیرهای غلط را به جامعه انسانی ارائه کردهاند و دقیقاً به همین دلیل است که رهبری ج.ا.ایران در پیام اولیه خود در سال گذشته به جوانان اروپا توصیه کردند که واقعیت اسلام را از سرچشمه زلال قران بگیرید و به راویان معاند و افراطیون دینی که قدرت، چشم آنها را کور کرده است و در فسادهای زمانه وجود آنها را فراگرفته است مراجعه نکنید.
بنابر این در نگاه اسلام، عملکرد گروههای افراطی و خشونت طلب همچون داعش و القاعده به هیچ عنوان پذیرفته نیست و نگاه افراطی و تفسیر غلط و ظاهر بین آنها از اسلام در کنار حمایتهای برخی دول غربی از انها برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه خود در منطقه خاورمیانه آنها را در دو دهه گذشته با تزریق سلاح و پول قدرتمندتر نمود و آنها هم از فرصت ناامنیهای موجود در عراق و افغانستان استفاده کرده و با یارگیری از فرماندهان بعثی بعد از سقوط صدام و نیز افراد ناآگاه از کشورهای خاورمیانه و حتی غرب، روزبروز بر قدرت خود در منطقه افزودند تا جائیکه امروزه خطر خشونت همین گروهها دامن کشورهای غربی را هم گرفته است و این خشونتها امروزه مرزهای خاورمیانه را درنوردیده و با ملاحظات استانداردهای دوگانه غرب در برخورد با گروههای افراطی، به کشورهای دیگر هم سرایت کرده است و برخورد با آن نیازمندیم همت و هماهنگی جهانی و بینالمللی است.
به همین خاطر است که رهبری ج.آ.ایران با احساس این خطر، در نامه دوم خود به جوانان اروپا و غرب میگوید «امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است» وی در این نامه به دلائل رشد تروریسم اشاره کرده و میگوید که قدرتهای بزرگ به شیوههای گوناگون در بستن نطفه تروریسم نقش داشتهاند و تضاد در سیاستهای غربی و استانداردهای دوگانه آنها در برخورد با جنبش بیداری در جهان اسلام و یا پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و یا لشگرکشیهای سالهای اخیر به دنیای اسلام را از عوامل بوجود آمدن آن معرفی کردهاند.
سخنران بعدی این همایش؛ حجت الاسلام ابولفضل امامی؛ امام جماعت مرکز اسلامی شیعی امام مهدی (عج) شهر رم نیز در سخنان خود با تشریح ساختار مفاهیم اصلی و تبعی، عدالت را یک مفهوم اصلی و خشونت را یک مفهوم تبعی معرفی نمود و بیان داشت: «هیچ نظام سیاسی ای نیست که در آن ضرورت بالقوهی اعمال خشونت وجود نداشته باشد و این خشونت در عمل؛ اگر مصداق عدالت باشد، مثبت ارزیابی میگردد».
وی در ادامه با تشریح تعریف ارسطویی عدالت، این تعریف را از حیث دشواری یافتن حد وسط و متوقف بودن آن به فرض حدود افراطی و تفریطی و دور منطقی ای که در این تعریف وجود دارد محل نقد دانست و یافتن تعریف دقیق عدالت و اجراء نمودن آن را دو دشواری وابسته به این مفهوم ارزیابی نمود.
حجت الاسلام امامی خاطر نشان ساخت که تعریف شیعی عدالت، تعریف امام علی (ع) مبنی بر قرارداشتن هر چیز در جای خود است و تعیین جای عادلانهی چیزها نیز در توان انسان نبوده، بلکه در شأن خداوند است؛ بر این مبنا و در عرصهی سیاست خارجی، اگر افرادی ادعا نمایند که قصد محقق نمودن عدالت را دارند، علاوه بر اخذ تعریف درست، باید اجماع بر این تعریف و توان محقق ساختن آن را نیز داشته باشند و در این راستا، راه درستی را نیز انتخاب نمایند و این شرایطی است که بدون شک، ستیزه جویان افراط گرای اسلامی واجد آن نیستند؛ زیرا بسیاری از ایشان، دانش دینی چندانی ندارند و نو مسلمانان غالباً اروپایی که اسلام را با تحریف آموختهاند نیز، در میان ایشان کم نیستند؛ در حالی که: «یک مسیحی خوب، بهتر از صد مسلمان تروریست است».
وی با یادآوری مجدد بیان مقام معظم رهبری در خصوص آموختن اسلام از قرآن، پیامبر درونی را عامل شناخت سره از ناسره در مواجه با تحریفات و قرائتهای نادرست دانست و هدف شست و شوی مغزی این ستیزه جویان افراط گرای اسلامی و غالباً نو مسلمان را، کشتن این پیامبر درونی ارزیابی و تأکید نمود: «قرآن یک معجزه است و از این حیث؛ همچون هدایت یک سفینهی فضایی، هدایت ذهن در متن و فهم آن؛ در بسیاری موارد، بدون تخصص کافی ممکن نخواهد بود».
ایشان با تشریح آموزههای نادرست در قرائت گروههای تکفیری اسلامی، ماهیت این گروهها را تکفیر هر برداشتی غیر از برداشت درون گروهیشان از اسلام دانست و با خوانش هم زمان آیاتی نظیر «رحماء بینهم و اشداء علی الکفار» و... در کنار شأن پیامبر اسلام (ص) در مقام رحمت برای جهانیان و... تنها کفار را مشمول شدت دانست.
وی با معرفی نمودن کافر به عنوان فردی که حقیقتی را میشناسد؛ اما آن را میپوشاند و بحث زبان شناختی در خصوص واژگان مشابهی نظیر Cover و Copriere در زبان انگلیسی و ایتالیایی، بیان داشت که بر این مبنا «شاید در تمامی رم یک کافر نیز یافت نشود... و این آیه بر شرایطی نظیر عصر پیامبر (ص) اشاره دارد... و مطابق جهان بینی اسلامی، انسانها تنها به مؤمن و کافر تقسیم نشده و مستضعفین و... نیز در این تقسیم بندی جای دارند و بیان این جمله که هر کس یا با ما است و یا با تروریستها... مطابق نص صریح قرآن نادرست میباشد...».
در ادامه آقای Omar Camiletti به نمایندگی از مرکز اسلامی فرهنگی مسجد بزرگ رم نیز طی سخنانی، علل شرایط موجود در منطقهی خاورمیانه را بحران سیاسی جهانی؛ بحرانهای اقتصادی و مواجهی لایههای سنتی این جوامع با دین زدایی و فن آوری سالاری منطوی در جریان جهانی سازی و تضاد فرهنگ وارداتی غرب با فرهنگهای سنتی دانست و بیان داشت که غالب حکومتهای این منطقه در خدمت حفظ قدرت خود؛ نه ارائهی خدمات به شهروندانشان میباشند و اقتصاد جاری در این منطقه نیز، سود محور است و این ساختار بر مناسبات اجتماعی و فرهنگی در این منطقه تأثیر منفی نهاده و تروریسم تولد یافته در خاورمیانه نیز، ناشی از این مؤلفهها میباشد.
وی در ادامه با اشاره به مسأله ی مهاجرت؛ به عنوان انتقال دهندهی تفکر جهادی به اروپا و آمریکا، طرح روایتهای سیاسی منجی گرایانه را از عوامل تشدید بحران در منطقه ارزیابی نمود و ریشههای فناتسیم را؛ با ارجاع به واژهی فناء، با هیچ انگاری مشترک ارزیابی نموده و این هیچ انگاری را موتور محرک عملیات تروریستی و انتحاری دانست. آقای عمر کامیلتی نقش کشورهای غربی در تحمیل فرهنگ غربی به کشورهای اسلامی و به چالش کشاندن فرهنگهای بومی را یکی دیگر از عوامل رشد افراطگرائی در خاورمیانه دانست که متاسفانه الان خود جامعه غربی را نیز دربرگرفته است.
سخنران پایانی این همایش، Pietrangelo Buttacuoco؛ مردم شناس و روزنامه نگار شهیر ایتالیایی بود که در آغاز سخنان خود بیان داشت: «صلیب در خانهی هر یک از ما، نشانهی اعمال یک خشونت دینی است... امری که در تاریخ اسطوره شناسی دینی یونانی نیز در خصوص دریدن و بلعیدن دیونیسوس توسط دیوان به چشم میخورد».
وی در ادامه خاطر نشان نمود: «در تمامی این ساختارها، مسأله شیطان و نقش او نیز مطرح است که علاوه بر آن که در تقابل با خداوند است، با در مقابل هم نهادن انسانها، اهداف شیطانی خود را پیش میبرد».
Buttacuoco تأکید نمود: «در این خصوص، مسأله ی سابق الذکر پوشاندن حقیقت به ذهن متبادر میگردد... به عنوان نمونه پوشاندن حقیقت اسلام و تروریستی معرفی نمودن آن... و من به عنوان یک روزنامه نگار وظیفهی آگاهی بخشی در خصوص حقیقتی که دریافتهام و توسط غالب رسانهها با تحریف انتشار مییابد را بر خود فرض می دانم... و حتی وقتی در جهان اسلام، یک نویسنده الجزایری، زنان را عامل شر معرفی مینماید و قرائتهای قشری دیگری از زبان مسلمانان که مصداق خشونت است و همه ما را در میانه میدان نبردی قرار داده است که ضرورت مبارزه با تروریسم را پیش آورده؛ در حالی که مبارزه با تروریسم؛ در واقع مبارزه با جهل است... جهلی که حتی در برنامههای کانال Rai ایتالیا دیده میشود؛» وقتی کسی از این رسانهی ملی میگوید که اگر کسی در ایران نشان صلیب حمل نماید، کشته خواهد شد»، این جریان تحریف رسانه ای، برنامه ریزی شده و هدفمند است و یکی از شاخصترین مصادیق آن، ارائهی تصویر تحریف شده از وضعیت زنان در جوامع اسلامی است... به عنوان نمونه در اخبار گفته میشود که تعدادی مسلمان پناهجو که شب سال نو مست بودهاند، تعدادی از زنان را در شهر کلن آلمان مورد آزاد جنسی قرار دادهاند و این مصداق جهل و تحریف است؛ زیرا در این خبر به این واقعیت توجه نشده است که مسلمانان اصولاً شراب نمینوشند. بنابراین قدری تفکر در این گونه اخبار در مییابیم که هدف اشاعه این اخبار چیزی جز اسلام هراسی و تحریف واقعیتها در مورد اسلام نمیباشد. آقای بوتافوکو به عنوان یک روزنامه نگار مهم در ایتالیا، از رسانههای غربی در تحریف واقعیتها و پوشاندن حقایق انتقاد کرد و این امر را خارج از وجدان انسانی دانشت.
وی در خاتمه سخنان خود بیان داشت: تروریسم در تمامی تاریخ وجود داشته است، ولی اکنون برچسبی گردیده که به دلایل سیاسی بر مسلمانان نهاده شده است... یافتن اسلام به عنوان یک دشمن انتخاب شده بسیار سیاست مدارانه و کینه توزانه بوده است که نتایج شوم آن دامن همه انسانها را میگیرد. من هم موافق هستم که یک مسیحی خوب، بهتر از یک مسلمان بد است... اما دین جغرافیا ندارد و وطن آن، قلب انسانها است... ما ناگزیر سرنوشتی کثرت گرایانه خواهیم داشت... اما جهادی نا آگاهانه با برابر هم نهادن خودی و غیر خودی؛ طبیعتهای متفاوتی که تقدیر الهی هستند را در هیأت جنگ مقابل هم قرار میدهد، بسیار محل چالش است و بر همه ما چه در اروپا و چه در خاورمیانه فرض است که با آن مقابله کنیم.
با پایان یافتن سخنان Buttacuoco جلسه پرشور پرسش و پاسخی آغاز گردید و حاضرین در جلسه سؤالات خود را از سخنرانان پرسیدند و آنها هم به پاسخگویی پرداختند.
گفتنی است در حاشیه این همایش:
الف- نمایشگاهی از کتب اسلامی ترجمه شده به زبان ایتالیائی که عمدتاً توسط انتشارات عرفان صورت گرفته بود برگزار گردیده بود
ب- دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا که اخیراً با مساعدت مرکز فرهنگی ایران به چاپ رسیده بود در این جلسه توزیع گردید.