1- هاشمی رفسنجانی در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
مبارزات هاشمی رفسنجانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی علیه رژیم پهلوی در تاریخ ثبت و ضبط است و تاریخ نشان میدهد وی از اوایل دهه 1340 مبارزه علنی خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کرده است. فعالیتهای سیاسی هاشمی رفسنجانی به گونهای صورت میگرفت که چندین بار رژیم پهلوی وی را ممنوع المنبر کرد و وی را تحت تعقیب قرار داد تا اینکه رژیم تصمیم میگیرد هاشمیرفسنجانی را علیرغم داشتن معافیت تحصیلی به اجبار به سربازی بفرستد ولی وی حتی در پادگان هم دست از مبارزه برنداشت و بارها علیه رژیم پهلوی برای سربازان سخنرانی میکرد.
در این دوره هاشمی رفسنجانی معتقد است که مبارزه با شاه اولین خاکریز مبارزه با آمریکا است. وی در خطبههای نماز جمعه 28 آبان ماه 1361 در این باره میگوید:"شاه در حقیقت خاکریز اول میدان نبرد ما بود. ما وقتی با آمریکا مواجهه بودیم اولین خاکریز دشمن شاه بود. ما این خاکریز را به اصطلاح فتح کردیم اما خاکریز های متعدد و سنگر های فراوانی پشت آن بود که باید فتح می شد...."
2- پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران ریاست مجلس شورای اسلامی
پس از انقلاب اسلامی، هاشمی رفسنجانی در مجلس اول شورای اسلامی در کسوت ریاست مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و تا دوره سوم مجلس شورای اسلامی بر همین کرسی تکیه زد. وی در اولین صحن علنی مجلس شورای اسلامی در اول بهمنماه سال 1359 اعلام میکند راه قدس از تسخیر سفارت آمریکا میگذرد.
هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید: «اگر فردا که انشاءالله دیر نخواهد بود، عراق و صدام را شکستیم و ملت عراق را آزاد کردیم و حکومت اسلامی در عراق به وجود آمد، غیر از اینکه یک ملتی آزاد شده است و منطقه رو به صلاح میرود، در بعد جهانی قضیهی جبهه اسلامی که از رود هیرمند در شرق سیستان تا رود اردن در شرق دولت غاصب اسرائیل یکپارچه پشت ملت فلسطین میایستد و اردن دیگر چیزی نخواهد بود و بعد از عراق آیا جبهه به این عمق دیگر اسرائیل را میگذارد که بماند؟ و اگر ما روزی از جبههی شرق با این طول و این عرض به گردهی اسرائیل فشار بیاوریم، ساداتها و صدامها و شاه حسینها میتوانند چه بکنند؟ خداوند از همین مجرای باریک و از همین دروازهی جاسوسخانه آمریکا راه را بهسوی قدس برای ما گشوده است».
همچنین رئیس وقت مجلس شورای اسلامی 10 روز بعد به همدان سفر میکند و در پیش از خطبههای نماز جمعه شهر همدان سازش با آمریکا میگوید: "انقلاب همیشه در مسیرش به نواقصی برخورد می کند، در این موقع انسان دو راه دارد یا سازش کند به طور مثال با آمریکا بسازد یا با ارتجاع منطقه بسازد و با شهوترانها بسازد برای اینکه مخالف نداشته باشد این می شود یک آسایشی که زحمت در آن نیست اما این انقلاب اسلامی نیست."
البته موضعگیریهای هاشمی رفسنجانی فقط به این اظهارات محدود نمیشود و وی در سخنرانی معدود در خطبههای نماز جمعه تهران در سال 60 تأکید کرده است که باید با آمریکا مبارزه کرد، زیرا ریشه همه جنایات از آمریکاست.
بر همین مبنا هم بود که هاشمیرفسنجانی روی ریل مبارزه با آمریکا حرکت میکند و در دوران تصدیاش بر مجلس شورای اسلامی و دوران حیات حضرت امام (ره) در مناسبتهای مختلف و جایگاههای مختلفی بر طبل مبارزه با آمریکا میکوبد.
3- هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی
هاشمی رفسنجانی پس از ارتحال حضرت امام (ره) با حضور در عرصه رقابتهای
انتخاباتی میتواند به کرسی ریاست جمهوری برسد و در دورانی موسوم به دوران
سازندگی سکان اجرایی کشور را بر عهده بگیرد. هاشمی در این دوره برخلاف
گذشته تمایل خود را به ارتباط با امریکا نشان میدهد و سعی دارد راههایی
را برای ارتباط با امریکا باز کند.
این در حالی است که در دوران
سازندگی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایران میتوانست سیاست مستقلی را
در پیش بگیرد و بر توان دیپلماتیک و سیاست خارجی خود بیفزاید. در این دوره
حتی کشورهای اروپایی از تبعیت آمریکا سر باز میزدند و سعی داشتند هویت
جدیدی را برای خود در عرصه بینالمللی به نمایش بگذارند اما دولت سازندگی
در این دوره بنا را بر ارتباط و نزدیکی با آمریکا میگذارد. به عبارتی در
این دوره که کشورهای اروپایی به رغم فشارهای آمریکا حاضر نشدند در تحریم
اقتصادی علیه ایران مشارکت کنند یا حتی اروپا به دنبال سیاست گفتگوی
انتقادی با اایران برآمد تا به نوعی انعکاس دهنده عدم تبعیتش از آمریکا
باشد اما دولت سازندگی از این فرصت استفاده نکرد و سعی کرد به جای تعامل با
سایر کشورها و تثبت مقابله با آمریکا، ارتباط و نزدیکی با آمریکا را در
دستور کار خود قرار میدهد.
در این دوره هاشمی رفسنجانی علیرغم موضعگیریهایی که پیشتر داشت و دائما از مبارزه و مقابله با آمریکا حرف میزد راه دولت خود را بر تعامل و ارتباط با امریکا قرار داد و در نهایت بر مبنای سیاست تعامل و ارتباط با آمریکا، اولین ارتباط دولت هاشمی رفسنجانی با آمریکا در قضیه آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان شکل گرفت.
در سال 1991 بوش پدر از سوی آمریکا ارتباط کشورش با ایران را امکانسنجی کرد تا ببیند از گذرگاه ایران میتواند آمریکاییهایی که در لبنان توسط حزبالله گروگان گرفته شده بودند را آزاد کند. بوش پدر با اطلاعیهای ایران را تنها ابزار ممکن برای آزادی گروگانها دانست و تاکید کرد اقدام ایران با تعامل و همکاری آمریکا در اقدامی دیگر همراه خواهد شد. رئیس جمهور وقت آمریکا در این بیانیه عنوان کرد:"امروز آمریکاییهایی هستند که بهخلاف میلشان در سرزمینهای بیگانه بهخاطر چیزی که مسئولش نیستند، نگهداشته شدهاند. دراینباره میتوان همکاری نشان داد و این همکاری تا مدتها به خاطر آورده میشود".
هاشمیرفسنجانی نیز از این فرصت استفاده کرد و در جواب به بیانیه رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد:"ایران این آمادگی را دارد که با کشورهایی که آمادگی دارند سیاست برخورد مساوی و بدون باجخواهی و انحصارطلبی و توسعه طلبی داشته باشند، با اینها کار کند".
بوش پدر در اولین گام با خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد تماس گرفت و از وضعیت گروگانها ابراز نگرانی کرد و گفت: "میتواند امتیازهایی به ایران بدهد. البته تا جایی که لزومی به مواجهه مستقیم با آنها نباشد".
دبیرکل سازمان ملل نیز "جیانی پیکو" را که از مشاورانش بود به ایران میفرستد. مشاور دبیرکل سازمان ملل در این جلسه به هاشمی میگوید: رئیسجمهور آمریکا تقاضا کرده که به آزادی گروگانهای آمریکایی در بیروت کمک کنید. البته این کمک بیاَجر نمیماند. هاشمی نیز پاسخ میدهد: «ما اولاً نمیدانیم این گروگانها در لبنان هستند یا خیر؟ اما اگر آمریکاییها حسن نیتشان را نشان دهند و مطمئن شویم جدی هستند و اگر کاری از دست ما ساخته باشد، هم بهخاطر لبنان و هم مسائل انسانی این کار را خواهیم کرد. اما بدین شرط که آمریکا در مسئله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارتها، بیطرفانه عمل کنند و از سیاستهای خصمانهاش در قبال ایران دست بردارد».
آمریکائیها میگفتند: "ما گفتیم نشان دادن حسننیت باعث حسننیت متقابل میشود، ولی نگفتیم اگر ایرانیان گروگانها را آزاد کنند، بدون توجه به باقی قضایا، به این اقدام پاسخ مطلوب و مساعد میدهیم. ما گفتیم حسننیت بهدنبال خود حسننیت میآورد. انجام دادن وقایع تروریستی دیگر، تعریف آمریکا از حسننیت نیست".
هاشمی رفسنجانی بعدها درباره بدعهدی آمریکاییها می گفت:" وقتی آمریکاییها درست به وعدههایشان عمل نمیکردند، کار ناقص میماند".
وی همچنین در کتاب خاطراتش درباره بدعهدی امریکاییها در قضیه گروگانها مینویسد:" شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا [VOA] گوش میدادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان میدهد، دولت آمریکا میخواهد تا پایان آزادی همه گروگانهایش، امتیازی ندهد. به نظر میرسد اگر چنین باشد، لبنانیها آزادی گروگانها را متوقف میکنند و آمریکا پشیمان میشود"
4- هاشمی رفسنجانی در سالهای اخیر
هاشمی رفسنجانی در سالهای اخیر مواضعی را اتخاذ می کند که با پیشینه و سابقه وی اصلا همخوانی ندارد و جالب آنجاست که ادعا میکند او تغییر نکرده است و دیگران هستند که تغییر میکنند. در این دوره هاشمیرفسنجانی نه تنها خواستار ارتباط و تعامل با آمریکا میشود بلکه برای شعار مرگ بر آمریکا هم مخالفت میکند. وی در سال 91 در گفتگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی تأکید میکند عدم رابطه با آمریکا قابل تداوم نیست. وی می گوید:" بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است."
این اظهارات در حالی است که هاشمی رفسنجانی در سال 1361 تأکید میکند اکنون که جمهوری اسلامی ضربه کاری به امپرلیالیسم آمریکا در منطقه وارد آورده است، این ظلم به مسلمانان است که دنیای عرب در مقابل امریکا از خود ضعف نشان دهد. ما در شرایطی هستیم که باید از آمریکا امتیاز بگیریم نه اینکه به او و اسرائیل امتیاز بدهیم.
هاشمیرفسنجانی در 9 دی 1359 درباره تمدن آمریکا میگوید:"مال مردم خوردن، زور گفتن و اشغال نظامی کردن، خون ریختن و جنگ به راه انداختن و کشورها را به جان هم انداختن و استثمار کردن و اکثریت دنیا را کرسنه نگاه داشتن، تمام اینها کارهای آمریکاییها است و این همان تمدنی است که از آن سخن میگویند."
اما چرخش هاشمیرفسنجانی از مواضع و آرمانهایش در قبل از انقلاب و سالهای اول انقلاب پس از رحلت امام خمینی (ره) رفتهرفته به سمتی کشیده میشود که عضو موسس جامعه روحانیت مبارز، امروز در زمره جریانی قرار میگیرد که روزی به دلیل اختلاف عقیدتی و سیاسی از جامعه روحانیت مبارز فاصله گرفتند؛ اما با این حال هاشمیرفسنجانی میگوید:"اگر میبینید بعضیها که قبلاً با من موافق نبودند و حالا همراه شدهاند من عوض نشدهام، بلکه آنها عوض شدهاند".