باسپاس از حضرت آیتالله سیدیوسف طباطبایینژاد که ساعتی با ما به گفت وگو نشستند.
با
عنایت به اینکه کسانی باید به مجلس خبرگان رهبری راه یابند که وظیفه صیانت
از مهمترین اصل و نهاد نظام یعنی «رهبری» را به عهده دارند، فعالیت
جریانات دخیل در فتنه 88 برای ورود به این مجلس را چگونه تحلیل میکنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله
الطاهرین(ع). طبق قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس خبرگان، کسانی که
برای ورود به مجلس خبرگان کاندیدا میشوند باید واجد شرایطی باشند و هر کسی
نمیتواند به این مجلس راه یابد. برخی از این شرایط عبارتند از: مجتهد
بودن- یعنی فرد باید بتواند احکام را از ادله شرعی استنباط کند، اعتقاد به
نظام جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و عدم سوءسابقه در امور سیاسی، لذا افرادی
که حتی یکی از این شرایط را ندارند، نمیتوانند از فیلتر شورای نگهبان
عبور کنند. حالا ممکن است کسی در ظاهر دارای همه این شرایط هم باشد، اما
قلباً معتقد نباشد و بتواند وارد مجلس خبرگان شود! به نظر بنده چون اکثر
فقهای مجلس خبرگان به نظام و اصل ولایت فقیه معتقد و پایبند هستند، باز هم
معدودی که ممکن است نفوذ کرده باشند، کاری از پیش نمیبرند.
بعضی
از تحلیلگران معتقدند این فعالیتها، صرفاً برای بیاعتبار کردن مجلس
خبرگان آینده است، چراکه قطعاً شورای نگهبان مجال ورود به این عده نخواهد
داد...
تحلیل درستی است. فقط هم کسانی که در فتنه نقش داشتند
چنین هدفی را دنبال نمیکنند بلکه عدهای از اصلاحطلبان هم با اینکه
ظاهراً در فتنه نقشی نداشتند، مایلند عدهای از مردم و بهخصوص نخبگان را
با خود همراه و این نکته را القا کنند که ترکیب مجلس خبرگان سالمند است و
کاری از آنها برنمیآید و باید جوانگرایی کرد! این افراد سعی میکنند با
طرح چنین شبهاتی، افکار عمومی را منحرف سازند. پاسخ ما به این افراد این
است که خبرگان کار فکری، فقهی و اجتهادی میکنند، نه کار اجرایی که نیازمند
جوانی و انرژی بدنی زیاد باشد. نماینده مجلس خبرگان باید باتجربه، پخته،
شناختهشده و مورد اعتماد مردم باشد. از این گذشته سواد یک نماینده خبرگان،
باید سواد تحقیقی باشد، نه سواد کلاسیک و مبتنی بر مدرک!
مشکل این
حضرات این است که در حوزهها هم وجههای ندارند، البته همیشه معدودی از
اینها به مجلس خبرگان آمدهاند و باز هم خواهند آمد، اما نمیتوانند مشکلی
ایجاد کنند و ابداً جای نگرانی نیست. به نظرم بهترین شیوه برای مقابله با
افرادی که بحثهایی از قبیل «مجتهدین جوان» یا «خبرگان جوان» را مطرح
میکنند، این است که باید کمی از آنها تغافل کرد و در مقابل بر آگاهی مردم
افزود. نباید از فرد یا افراد مشخصی نام برد و آنها را تحریک کرد یا به
جامعه شناساند، چون هدف اینها مطرح شدن است. بهترین راه این است که به شکلی
نامشخص بگوییم گروهی اینگونه فکر میکنند. به نظر من اینها سعی میکنند
به هر نحو ممکن خود را در جامعه مطرح کنند، لذا نام بردن از افراد، کمک به
آنهاست. باید کار خودمان را بکنیم و در عین حال هوشیاری خود را نیز حفظ
کنیم.
با نظر به تبلیغات این
عده، درمییابیم که هدف اصلی آنها به دست آوردن جایگاهی در مجلس خبرگان و
در تنگنا قراردادن رهبری است. آنها به این نتیجه رسیدهاند که شاید از این
راه بتوانند به اهداف خود برسند. دیدگاه شما در این باره چیست؟
به اعتقاد من اصلاً بیان همین که «میخواهند رهبری را در تنگنا قرار دهند»
صحیح نیست. اینها که هیچ وقت جرئت نمیکنند صراحتاً بگویند چنین قصدی
دارند، چون میدانند که حرفشان خریدار ندارد. به نظرم همان طور که اشاره
کردم، باید در عین حفظ هوشیاری، نادیدهشان بگیریم تا نظراتشان ترویج نشود،
چون اینها همین را میخواهند.
یکی
از شبهاتی که این جریان مطرح میکند این است که خبرگان یک نهاد صوری و
تشریفاتی است و در واقع هیچ نظارتی بر رهبری و نهادهای زیر نظر ایشان
ندارد! این ادعا را چگونه تحلیل میکنید؟
یکی از چیزهایی که
فضا را برای طرح چنین تبلیغاتی مستعد میکند، این است که مذاکرات مجلس
خبرگان در رسانهها منتشر نمیشوند، لذا مردم آشنایی چندانی با کارهایی که
در این مجلس صورت میگیرد، ندارند. به همین دلیل خبرگان تصمیم گرفتهاند به
بعضی از شهرها بروند و فعالیتهای خود را بیان کنند...
برای همه مردم؟
خیر، برای خواص از جمله ائمه جمعه تا آنها برای عامه مردم تبیین کنند.
شاید
یکی از محملهای اینگونه شایعهسازیها، نوعی بیاطلاعی عمومی از نحوه کار
مجلس خبرگان است. یعنی اطلاع مردم از این مسئله، صرفا به همان بیانیههای
خبرگان در این باره محدود میشود. جنابعالی چه روایتی از نحوه کار خبرگان
دارید؟
اتفاقاً این یکی از مواردی است که باید برای مردم
توضیح داد. مجلس خبرگان، سالی دو بار در شهریور و اسفند، دو روز پشت سر هم
صبح و بعد از ظهر، جلسه عمومی دارد. شش کمیسیون هم دارد که در تمام طول سال
فعال است. یکی از اینها کمیسیون تحقیق است که درباره فقهایی که در جایگاه
احراز رهبری هستند، بررسی میکند. گاهی با گذر زمان از افراد مورد نظر، یکی
دو نفر خط میخورند، چون تخلفات سیاسی میکنند و مشخص میشود برای رهبری
مناسب نیستند. این کار چون محرمانه صورت میگیرد، شاید این تصور ایجاد
میشود که در این باره کاری انجام نمیگیرد، در حالی که این کمیسیون حداقل
ماهی دو بار تشکیل جلسه میدهد. سایر کمیسیونها هم دائماً فعالیت میکنند.
مثلاً کمیسیون امور مالی یا کمیسیون اصل 107 قانون اساسی، این مسئله را
بررسی میکند که آیا هنوز هم شرایط رهبری در رهبر وجود دارد یا نه؟ کمیسیون
108 و 109 هم بر این موضوع نظارت میکنند. کمیسیون بررسی مسائل سیاسی و
اجتماعی هم، بیشتر درباره عملکرد رهبری است، مثلاً رهبری فردی را منصوب
میکنند و این کمیسیون درباره اینکه این انتخاب درست بوده است یا نه، بررسی
میکند.
گزارشهای این کمیسیون به مجلس خبرگان ارائه میشوند؟
خیر، گزارشها را هیئت رئیسه بررسی میکند و در جایی که ضرورت ایجاب
میکند که همه اعضای مجلس خبرگان درباره آن بحث و بررسی کنند و تصمیم
بگیرند، در مجلس مطرح میشود.
در همان جلسات شش ماه یک باری که اشاره کردید؟
بله، اعضای خبرگان در این سه روز که معمولاً سهشنبه و چهارشنبه است
درباره موضوعات مطرح شده بحث میکنند و روز پنجشنبه هم اختصاص به دیدار با
مقام معظم رهبری و گزارش دادن به ایشان میشود. بعد هم حضور در مرقد
امام(قده) است. در این جلسات طبق تشخیص هیئت رئیسه، یک مسئول برای توضیح
دادن درباره حوزه کاری خودش میآید. مثلاً آخرین بار آقای عراقچی درباره
مذاکرات هستهای و آقای طیبنیا درباره اقتصاد مقاومتی به مجلس گزارش
دادند. هر یک از این افراد یک ساعت فرصت دارند حرفهایشان را بزنند و پس از
آنها، 10 تن از اعضای خبرگان هر کدام پنج دقیقه وقت دارند انتقادات و
سؤالاتشان را مطرح کنند و آقایان مسئولان نیم ساعت فرصت دارند جواب بدهند.
البته همیشه هم انتقاد نمیشود، گاهی هم سؤالاتی مطرح میشود. از جمله خود
بنده در این جلسه مطرح کردم که یکی از اصول اقتصاد مقاومتی که کاملاً مورد
غفلت قرار گرفته، اصل درست مصرف کردن است که اگر مهمتر از کسب درآمد
نباشد، کماهمیتتر از آن نیست. متأسفانه این دولت هم دارد در این زمینه
سیاستهای دولتهای قبلی را ادامه میدهد و روی مصرف بیشتر تأکید دارد.
مقام معظم رهبری هم بارها اشاره کردهاند که دولتهای بعدی که میآیند،
باید اشکالات دولتهای قبلی را رفع کنند. بنده همان موقع که قضیه یارانهها
در دولت آقای احمدینژاد مطرح شد، در یک سخنرانی در اصفهان گفتم که: توزیع
این یارانهها را به کمیته امداد بسپارید که ساز و کار کافی برای شناخت
افراد و خانوادههایی را که برای دریافت یارانه ذیحق هستند را در اختیار
دارد، نه اینکه یارانه را به کسانی پرداخت کنید که درآمدهای نجومی دارن!
جالب اینجاست که شنیدم حتی بعضی از نمایندگان مجلس هم یارانه میگیرند! به
اعتقاد بنده دولتی که بخواهد برای رأی به دست آوردن کار کند، نمیتواند به
مردمش خدمت کند! بعضی کارها حقیقتاً گداپروری است و این بودجهها را میشود
برای تولید صرف کرد تا شأن افراد حفظ شود و کشور هم بهره ببرد. کل مفهوم
اقتصاد مقاومتی تولید صحیح و اجتناب از مصرف نابجاست. اسراف در دستگاههای
دولتی و خانوادههای ما وضعیت خطرناکی دارد و تا این فرهنگ اصلاح نشود،
نمیتوانیم به بهبود اقتصاد امیدوار باشیم.
در هر حال، ذات کار مجلس
خبرگان اینگونه است که نمیشود به مردم گزارش داد، لذا مردم از جزئیات امور
بیاطلاع هستند و نمیدانند مجلس خبرگان واقعاً دارد چه کار میکند؟ جنس
کارش هم اجرایی نیست که مردم به خاطر سر و کار داشتن با آن دائماً از
موضوعات باخبر شوند. وظیفه مجلس، نظارت بر رهبری است. تا به حال خوشبختانه
هر چه درباره تصمیمات و اقدامات ایشان بررسی و جستوجو کردهایم، چیزی که
نقدی بر آن وارد باشد پیدا نکردهایم. گاهی سؤالاتی داریم که از خود ایشان
میپرسیم و پاسخ میگیریم. ما که هیچ، دنیا درصدد است در کارها و گفتار
ایشان چیزی پیدا کند و به اصطلاح خودشان مچگیری کنند و نمیتوانند. خداوند
حقیقتاً به خاطر این رهبر مدبر و بصیر، به ما لطف کرده است.
نکته
دیگری که مطرح میکنند این است که خبرگان در واقع منسوب و منصوب خود رهبر
هستند، بنابراین بدیهی است نمیتوانند بر ایشان نظارت کنند. همان شبهه
«دور»که چند دوره است مطرح میشود. دیدگاه شما در این باره چیست؟
اصفهان در مجلس خبرگان پنج نماینده دارد و فقط یکی از آنها یعنی بنده،
نماینده رهبری هستم. از این گذشته، مردم اگر نخواهند به کسی رأی بدهند، به
این انتصابها و انتسابها توجه نمیکنند. بنده با رأی مستقیم مردم به مجلس
خبرگان رفتهام. کسی هم مردم را مجبور نمیکند حتماً به نماینده رهبری رأی
بدهند.
مجلس خبرگان به دلیل
وظیفهای که به عهده دارد، بیش از هر نهاد دیگری از رهبری شناخت دارد، اما
به عقیده برخی، سکوت این نهاد درباره کارکرد مقام معظم رهبری، مظلومیت
ایشان را دوچندان کرده است. چقدر به این موضوع باور دارید؟
دقیقاً همین طور است. انسان به یاد وضعیت مولا علی(ع) میافتد، البته
ایشان خودشان هم، اجازه تعریف و تمجید را به کسی نمیدهند. بعضی از علما،
مدرسین و ائمه جمعه در جایگاه خود میتوانند درباره رهبری اظهار نظر کنند
ولی با عنوان خبرگان نمیتوانند! ما سالی دو بار گزارش مختصری دادهایم که
در کیفیت رهبری ایشان مشکلی ندیدهایم که این خود نوعی اطلاعرسانی است،
اما دشمن میگوید: اینها به هم نان قرض میدهند و بعد هم میروند و از
رهبری تأیید میگیرند! بالاخره از دشمن که جز مغشوش کردن اذهان عمومی کاری
برنمیآید. مطمئن باشید هر کاری که بکنیم، حرفی از آن بیرون میآورند، پس
بهترین کار این است که حرفهایشان را نشنویم!
سؤال
دیگری که مطرح میکنند این است که رهبری باید برای مدیریت جامعه، غیر از
شرط فقاهت، ویژگیهای دیگری هم داشته باشد، بنابراین در مجلس خبرگان که
جنبه مشورتی برای رهبری دارد باید خبرگان رشتههایی چون اقتصاد و نیز
نخبگان نظامی حضور داشته باشند. این ادعا را چگونه ارزیابی میکنید؟
رهبری برای همه کارهایشان مشاور دارند، از جمله مشاور اقتصادی، نظامی،
سیاسی و... در قانون اساسی در مورد ویژگیهای رهبری روی شرطهای مجتهد
عادل، مدیر و مدبر بودن تأکید شده است. شاید بگویید فرد میتواند همه اینها
را داشته باشد اما بسیاری از موضوعات از جمله اقتصاد را بلد نباشد! آن وقت
تکلیف مملکت چه میشود؟ باید گفت در هیچ جای دنیا اینطور نیست که
رئیسجمهور، نخستوزیر یا شاه آن مملکت درباره همه چیز اطلاعات تخصصی داشته
باشد ولی همه مشاور دارند، بنابراین رهبری امور تخصصی را به مشاوران خود
ارجاع میدهند و پاسخ میگیرند.
امری که به عهده مجلس خبرگان است، این
است که باید اجتهاد، عدالت، تدبیر و تدبر رهبری را تشخیص بدهند و این کاری
است که از عهده مردم عادی یا متخصصان رشتههای دیگر برنمیآید. خبرگان
معمولاً فقهایی هستند که خود سابقه مدیریت و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
دارند، در عین حال که کمیسیونهای تخصصی برای دادن مشاوره به آنها، دائماً
در حال فعالیت هستند. به نظر من این ایراد بجا نیست و در هیچ جای دنیا هم
یک فرد همه چیز را نمیداند. خاطرم هست که اساساً تأسیس مرکز پژوهشها در
مجلس شورای اسلامی هم به همین دلیل بود که در آنجا لوایح را به شکل تخصصی
بررسی کنند و نظر بدهند. این مرکز از گروهها و افراد کارشناس دعوت و
موضوعات را تبیین میکنند. توجه به این نکته هم ضروری است که خبرگان
معمولاً در زمره نخبگان جامعه هستند، لذا این قدرت را دارند که نه فقط از
جنبه فقاهتی بلکه از جهات مختلف هم نظارت همهجانبهای را اعمال کنند،
منتها قرار نیست کسی انتخاب شود که در همه امور متخصص باشد. نتیجتاً علاوه
بر اینکه رهبری از کارشناسان و مشاوران خود کمک میگیرند، برآیند عملکرد
ایشان هم توسط مجلس خبرگان و کمیسیونهای تخصصی آن مورد بررسی قرار
میگیرد.
از بحث مجلس خبرگان
میگذریم و به ویژگیهای شخصیتی مقام معظم رهبری میپردازیم. به نظر
حضرتعالی کدام ویژگیها در ایشان برجستهترند؟
سادهزیستی
ایشان فوقالعاده برجسته است. همسر ما با همسر ایشان رفت و آمد دارند و
میگویند: هنوز با همان وسایل و فرش قدیمی زندگی میکنند!غذای بسیار ساده و
معمولی صرف میکنند و حتی این تقید را دارند که فرزندانشان در منزل ناهار
بخورند و از غذای دفتر استفاده نکنند. ایشان برای اداره زندگی فقط از هدایا
و نذورات، آن هم در حد یک زندگی متوسط یا حتی زیر متوسط استفاده میکنند و
از وجوهات استفاده نمیکنند.
اگر
از گفت وگوهایی که در مقام نماینده مجلس خبرگان یا نماینده ولی فقیه در
اصفهان، با مقام معظم رهبری داشتهاید، خاطراتی را نقل کنید مغتنم خواهد
بود.
بله، من اساساً آدم صریح اللهجهای هستم و نکاتی را که
به ذهنم میرسند تا جایی که شرایط ایجاب کند، خدمتشان عرض میکنم. در
جلسهای خدمت ایشان عرض کردم: حضرتعالی میفرمایید سخن و عمل ما باید
پشتوانه علمی داشته باشند. سؤال من این است: ما که در مورد اختلاط پسر و
دخترهای کوچک در مدارس ابتدایی حساسیت به خرج میدهیم و مراقب هستیم، با
کدام پشتوانه علمی به اختلاط پسرها و دخترها در اوج بلوغ جنسی در
دانشگاهها تن میدهیم؟ اگر اول انقلاب بود میگفتیم: استاد زن به اندازه
کافی نداریم ولی در حال حاضر چه توجیهی برای این کار داریم؟ یا این گسترش
بیرویه دانشگاهها، بر چه اساسی است؟ برای مثال تعداد دانشجویان دانشگاه
آزاد در نجفآباد 23 هزار نفر است که میشود معادل یک سوم جمعیت آن شهر!
آیا نباید بالاخره مشخص شود که ما چه تعداد دکتر و مهندس و... میخواهیم؟
این همه فارغالتحصیلی که فکری برای اشتغالشان نشده، قرار است چه نوع
بحرانی را برای جامعه ایجاد کنند؟ 10 هزار دختر با قرض و هزار جور گرفتاری
میروند لیسانس حقوق میگیرند و قوه قضائیه میگوید: 50 نفر بیشتر
نمیخواهیم! از آن طرف در بیمارستانهایمان به اندازه کافی پرستار زن یا
متخصص سونوگرافی زن و امثال اینها نداریم و از این طرف مهندس معدن زن داریم
که معلوم نیست تحت چه شرایطی و در کدام معدن و چگونه باید کار کند؟ اینها
آتش زیر خاکسترند! من همواره حرفهایم را روشن و صریح زدهام و از این بابت
ضرر که نکردهام هیچ، بسیار هم راهگشا بوده است. مردم هم به این شکل، به
نمایندهشان بیشتر اعتماد میکنند. حضرت آقا هم از کسانی که حرفها و
سؤالاتشان را روشن و صریح بیان میکنند، بیشتر استقبال میکنند و حقیقتاً
برخورد مناسب و شایسته خود ایشان است که زمینه طرح مشکلات و مسائل را فراهم
میسازد.
درباره انتخابات آینده مجلس خبرگان چه توصیهای به مردم دارید؟
توصیهام این است که درباره وظایف مجلس خبرگان تحقیق کنند و به حرف و سخنی
که از دیگران میشنوند یا مقاله و کتابی که از فردی میخوانند، اکتفا
نکنند. هر کسی در شهر خودش از میان نامزدهای خبرگان کسانی را که خوب
میشناسد و میداند اهل تقوا و باسواد هستند، انتخاب کند. اگر هم نمیداند
از اهل فن و کسانی که آنها را خوب میشناسند بپرسد و مشورت بگیرد تا
شبههای در ذهنش ایجاد نشود. مشورت یکی از صفات فرد مؤمن است، لذا قرآن بر
آن تأکید فراوان دارد و به دلیل اهمیت مشورت آن را بین نماز و زکات قرار
داده است: «وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاه
وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُون». در
ضرورت شرکت در این انتخابات هم که شکی نیست و همه باید شرکت کنند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
منبع: روزنامه جوان