به گزارش مشرق، «عسگری محمدیان یکی از چهرههای سرشناس کشتی کشور و کسی که به عنوان عضو کمیته فنی فدراسیون کشتی فعالیت میکند، حرفهای جالبی در مورد وعدههایی که به ورزشکاران در آستانه مسابقات المپیک میدهند دارد.
او میگوید: به نظر من ورزشکاران تازه به این نتیجه رسیدهاند که بعد از افول زندگی خوبی نخواهند داشت. به همین دلیل بر روی آنها بسیار تاثیر خواهد گذاشت. سوالم این است که 150 سکه چه تضمینی برای آینده ورزشکاران است؟ وقتی کشوری همانند قزاقستان به ملیپوشان بوکسش نفری یک میلیون دلار پرداخت میکند باید هم در 7 وزن 6 مدال طلا کسب کنند.
وقتی یک ورزشکار آیندهاش تضمین و خیالش از آینده راحت باشد، مطمئنا راحتتر مبارزه خواهد کرد و به رقابت خواهد پرداخت. درست است که ورزشکاران ایرانی آب و خاک وطنشان را دوست دارند و به هیچ کشور بیگانهای ترجیحش نمیدهند اما حقشان چه میشود؟ آیا واقعا حق یک ورزشکار افتخارآفرین المپیکی 150 سکه یا ماهانه 800 هزار تومان است؟
او درباره این که ظاهرا قهرمانان المپیک قرار است به عنوان کارمند رسمی این کمیته استخدام شوند، گفت: که چه شود؟ چقدر قرار است به آنها حقوق بدهند؟ بنده به عنوان قهرمان المپیک نزدیک به هفده سال است که به حسابم ماهانه 180 هزار تومان توسط کمیته ملی المپیک واریز میشود که واقعا خودم هم خجالت میکشم.
محمدیان ادامه داد: یک خاطرهای برایتان تعریف میکنم که به نظرم جالب است. بنده زمانی سرمربی تیم ملی قبرس بودم. اردویی در کشور یونان زده بودیم که در آن اردو حریف سابق خودم سرگئی بلاگازف را دیدم. (بلاگازف همان حریفی بود که عسگری محمدیان بعد از باخت به وی او را بر روی شانههایش گذاشت و دور تشک چرخاند که باعث تشویق همگان شده بود.)
خلاصه پس از احوالپرسی گرم از وی پرسیدم که مشغول به چه کاری است که گفت: بعد از آخرین مدال جهانی که کشتی را کنار گذاشتم مسئولین به من 3 تا منزل ویلایی دادند و ماهانه 45 میلیون تومان حقوق به حسابم واریز میکنند. (این مبلغ مربوط به سال 74 میباشد) و هر ساله سهمیه سه بلیط برای خودم و تمام اعضای خانوادهام در نظر گرفتند که به هر کجای دنیا که دوست داشته باشیم میتوانیم سفر کنیم.
بعد از آن از وی پرسیدم که دولت در عوض از شما چه میخواهد؟ که گفت: هیچ چیز. فقط سالنی در اختیارم گذاشتند و گفتند فقط قهرمان به ما تحویل دهید! این است فرق بین ما و کشوری همانند روسیه.
آنها دغدغه ای ندارند و با خیالی آسوده به کار و تلاش مشغول هستند نه مانند قهرمانان و مربیان ما که دغدغه مسکن و کار و برگشت خوردن چکهای شان و... را دارند و در عوض هم انتظار قهرمانی از آنها داریم. در صورتی که ما هم همانند آنها قهرمان المپیک هستیم. آیا به نظر شما با هم فرقی میکنیم؟ ورزشکاران واقعا کار سختی دارند و امیدوارم مسئولین کشور بیشتر به آنها رسیدگی و حمایت کنند.
بنده از سال 1355 وارد ورزش شدم و تا الان در ورزش حضور دارم. وقتی 32 کیلو وزن داشتم برای مسابقات وزن کم میکردم تا سن بزرگسالان در وزن 57 کیلوگرم باز هم وزن کم میکردم. میخواهم بگویم که که ورزشکاران خصوصا کشتیگیران واقعا سختیهای زیادی را متحمل میشوند تا با افتخارآفرینی بتوانند دل مردمان کشور خود را شاد کنند.
امیدوارم که ورزشکاران ما در این روزها و ماههای نزدیک المپیک مورد حمایت بیشتری قرار گیرند تا با خیالی آسودهتر زیر فشار تمرینات سخت دوام بیاورند و با مدالآوریشان در المپیک دل مردم کشورشان را شاد کنند.»
او میگوید: به نظر من ورزشکاران تازه به این نتیجه رسیدهاند که بعد از افول زندگی خوبی نخواهند داشت. به همین دلیل بر روی آنها بسیار تاثیر خواهد گذاشت. سوالم این است که 150 سکه چه تضمینی برای آینده ورزشکاران است؟ وقتی کشوری همانند قزاقستان به ملیپوشان بوکسش نفری یک میلیون دلار پرداخت میکند باید هم در 7 وزن 6 مدال طلا کسب کنند.
وقتی یک ورزشکار آیندهاش تضمین و خیالش از آینده راحت باشد، مطمئنا راحتتر مبارزه خواهد کرد و به رقابت خواهد پرداخت. درست است که ورزشکاران ایرانی آب و خاک وطنشان را دوست دارند و به هیچ کشور بیگانهای ترجیحش نمیدهند اما حقشان چه میشود؟ آیا واقعا حق یک ورزشکار افتخارآفرین المپیکی 150 سکه یا ماهانه 800 هزار تومان است؟
او درباره این که ظاهرا قهرمانان المپیک قرار است به عنوان کارمند رسمی این کمیته استخدام شوند، گفت: که چه شود؟ چقدر قرار است به آنها حقوق بدهند؟ بنده به عنوان قهرمان المپیک نزدیک به هفده سال است که به حسابم ماهانه 180 هزار تومان توسط کمیته ملی المپیک واریز میشود که واقعا خودم هم خجالت میکشم.
محمدیان ادامه داد: یک خاطرهای برایتان تعریف میکنم که به نظرم جالب است. بنده زمانی سرمربی تیم ملی قبرس بودم. اردویی در کشور یونان زده بودیم که در آن اردو حریف سابق خودم سرگئی بلاگازف را دیدم. (بلاگازف همان حریفی بود که عسگری محمدیان بعد از باخت به وی او را بر روی شانههایش گذاشت و دور تشک چرخاند که باعث تشویق همگان شده بود.)
خلاصه پس از احوالپرسی گرم از وی پرسیدم که مشغول به چه کاری است که گفت: بعد از آخرین مدال جهانی که کشتی را کنار گذاشتم مسئولین به من 3 تا منزل ویلایی دادند و ماهانه 45 میلیون تومان حقوق به حسابم واریز میکنند. (این مبلغ مربوط به سال 74 میباشد) و هر ساله سهمیه سه بلیط برای خودم و تمام اعضای خانوادهام در نظر گرفتند که به هر کجای دنیا که دوست داشته باشیم میتوانیم سفر کنیم.
بعد از آن از وی پرسیدم که دولت در عوض از شما چه میخواهد؟ که گفت: هیچ چیز. فقط سالنی در اختیارم گذاشتند و گفتند فقط قهرمان به ما تحویل دهید! این است فرق بین ما و کشوری همانند روسیه.
آنها دغدغه ای ندارند و با خیالی آسوده به کار و تلاش مشغول هستند نه مانند قهرمانان و مربیان ما که دغدغه مسکن و کار و برگشت خوردن چکهای شان و... را دارند و در عوض هم انتظار قهرمانی از آنها داریم. در صورتی که ما هم همانند آنها قهرمان المپیک هستیم. آیا به نظر شما با هم فرقی میکنیم؟ ورزشکاران واقعا کار سختی دارند و امیدوارم مسئولین کشور بیشتر به آنها رسیدگی و حمایت کنند.
بنده از سال 1355 وارد ورزش شدم و تا الان در ورزش حضور دارم. وقتی 32 کیلو وزن داشتم برای مسابقات وزن کم میکردم تا سن بزرگسالان در وزن 57 کیلوگرم باز هم وزن کم میکردم. میخواهم بگویم که که ورزشکاران خصوصا کشتیگیران واقعا سختیهای زیادی را متحمل میشوند تا با افتخارآفرینی بتوانند دل مردمان کشور خود را شاد کنند.
امیدوارم که ورزشکاران ما در این روزها و ماههای نزدیک المپیک مورد حمایت بیشتری قرار گیرند تا با خیالی آسودهتر زیر فشار تمرینات سخت دوام بیاورند و با مدالآوریشان در المپیک دل مردم کشورشان را شاد کنند.»