به گزارش مشرق، رضا
سراج تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیل اظهارات روز گذشته هاشمی رفسنجانی در کانال
تلگرام خود نوشت:
اظهارات هتاکانه و سخیف آقای هاشمی در
آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی و سال روز بازگشت امام راحل عظیم الشان به کشور، کام
همه را تلخ نمود و با واکنشهای درخور هم از سوی نخبگان و آحاد مردم مواجه شد.
نگاه اول به اظهارات هاشمی
در نگاه اول به نظر میرسد این
اظهارات از روی عقدهگشایی و به خاطر عقیم ماندن برنامههای ایشان جهت انتخابات
مجلس خبرگان صورت پذیرفته باشد.
نگاه دوم به اظهارات هاشمی:
اما در نگاه دوم، بیش از آنکه به
ظواهر سخنان سخیف ایشان توجه کرد، میبایست به اهداف پیدا و پنهان نهفته در
اظهارات وی توجه داشت تا از بروز خسارات به انسجام و وحدت ملی و امنیت ملی در
آستانه انتخابات پیشگیری نمود. در این نوشتار بهاختصار برخی از آنها موردبررسی
قرار میگیرد.
فرار به جلو آقای هاشمی
برای رهایی از مطالبات:
پس از عدم احراز و رد صلاحیت افرادی
که در نهضت ثبتنام، توسط آقای هاشمی به صحنه انتخابات خبرگان کشانده شده بودند،
مطالبه کنارهگیری وی از انتخابات خبرگان مطرح گردید. این مطالبه فزاینده حتی از
زبان آقای صانعی نیز شنیده شد.
در چنین شرایطی، کنارهگیری آقای
هاشمی منجر به خداحافظی و به محاق رفتن وی از صحنه نقشآفرینی سیاسی میگردید که بههیچعنوان
خوشایند ایشان نیست.
ازاینرو به نظر میرسد این اظهارات
در راستای فرار به جلو برای رها شدن از این مطالبه فزاینده صورت گرفته است.
دوقطبی سازی برای افزایش رأی
خود:
آقای هاشمی بیش از همه خود بهخوبی میدانند
که به خاطر ضعفها و اصطلاحاً پاشنه آشیلهایی (متن و حاشیه خانوادگی و رویگردانی
مردم از رفتار وی) که دارند، بخش اعظمی از افکار عمومی نسبت به ایشان شکل یافته
است.
موضوع فوق از یکسو و نگرانی از کاهش
آراء در انتخابات خبرگان و باخت سیاسی از سوی دیگر، مهمترین دلمشغولیهای این
روزهای آقای هاشمی است.
به راین اساس به نظر میرسد وی با سوءاستفاده
از جایگاه والای امام راحل عظیم الشان و قربانی کردن خانواده آن گوهر بیهمتا، سعی
دارند -در تلاشی ناجوانمردانه - ضمن دوقطبی سازی جامعه، سبد رأی خود را گسترش دهند.
نگاه دوم به اظهارات هاشمی:
در نگاه دوم، بیش از آنکه به ظواهر
سخنان سخیف ایشان توجه کرد، میبایست به اهداف پیدا و پنهان نهفته در اظهارات وی
توجه داشت تا از بروز خسارات به انسجام و وحدت ملی و امنیت ملی در آستانه انتخابات
پیشگیری نمود.
موجسواری و مدیریت بر اصلاحطلبان:
آقای هاشمی از انتخابات سال 1384 این
درس را آموختند که در بین اصولگرایان دیگر جایگاه قابلاعتنایی ندارند ازاینرو
با چرخش به سمت اصلاحطلبان، سعی کردند آنان را مدیریت نموده و سوار بر پایگاه
اجتماعی آنان شوند.
ایشان با القاء شبهه در سلامت
انتخابات و دوقطبی تقلب - صداقت در انتخابات 1388 به این هدف دست یافتند و پسازآن
نیز در انتخابات 1392 با مطرح ساختن انتخابات آزاد و همچنین وادار کردن اصلاحطلبان
به انصراف آقای عارف و پیروی و حمایت از گزینه موردنظرشان (آقای روحانی) عملاً
تبدیل به پدرخوانده اصلاحطلبان شدند.
از این منظر به نظر میرسد، در آستانه
انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان، وی بار دیگر درصدد موجسواری و مدیریت بر اصلاحطلبان
برآمده است.
این هدف آقای هاشمی در روزهای آینده و
در رفتار حزب کارگزاران برای بستن لیست اصلاحطلبان، بیشتر خود را نشان خواهد داد.
در این رابطه برخی اصلاحطلبان مانند عباس عبدی به این هوشمندی رسیدهاند. وی صراحتاً
گفت " متأسفانه پیروی چشمبسته
اصلاحطلبان از برنامههای آقای هاشمی
نتیجه وضعیتی است که برای خود ایجاد کردهاند و برای آینده کشور و جریان اصلاحات
خطرناک است. "
تغییر ریل مطالبات جامعه از اقتصادی به سیاسی:
آقای هاشمی از طریق نظرسنجیهای
سفارشی بیش از همه دریافته است که دولت موردحمایت وی فاقد کارآمدی در پاسخ به
مطالبات جامعه و حل مشکلات معیشتی مردم است.
ازاینرو ایشان بااحساس خطر نسبت به
این روند، سعی دارد با دوقطبی سازی های سیاسی و فرهنگی، ریل مطالبات جامعه را
تغییر داده تا در آستانه انتخابات به اهداف حداقلی (حفظ قدرت بازیگری) برسد.
این اقدام آقای هاشمی و بازی جریانهای
سیاسی در زمین تعیینشده از سوی ایشان چنانچه منجر به اغواگری در افکار عمومی شود،
میتواند به شکلگیری مجلس وکیل الدولهها و کشور فروشی (از طریق قراردادهایی
همچون ایرباس فرانسه، تراکتور چک و··) منجر گردد. این روند برای منافع ملی بسیار
خطرناک بوده و کشور را دچار بدهیهای سنگین میکند.
نکته پایانی:
با توجه به تصمیم سازی نااهلان و
نامحرمان (جریان نفوذ) برای آقای هاشمی و تجربه نقش ایشان و فتنه گران در عملیاتی
شدن فتنه آمریکایی در سال 88 جریانهای سیاسی، نخبگان و آحاد مردم باید هوشیار
باشند که خدایناکرده از طریق موجآفرینیهای آقای هاشمی و فتنه گران، در پازل
آمریکا برای تحول و تغییر در ایران قرار نگیرند.
طراحی آمریکا برای ایران شامل دو سناریوی؛
توسعه نفوذ، ایجاد حاکمیت دوگانه و دوگانگی در جامعه و همچنین ناامن سازی محیط
داخلی ایران است.