به گزارش مشرق، در ساعت 17:45 روز اول تیرماه سال 91 خانم جوانی با مراجعه به کلانتری 110 شهدا اعلام کرد که مرد جوانی در حالی که مرا مورد تهدید به آزار قرار داده بود، با تهدید چاقو اقدام به سرقت گردنبندم در داخل آسانسور مجتمع مسکونی محل سکونتم واقع در میدان شهید محلاتی کرد.
با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور قاضی ملاتبار، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 21 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
زن جوان پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در این روز زنگ آیفون زده شد و جوانی حدوداً 25 ساله با معرفی خود به عنوان مأمور پست مدعی شد که قصد تحویل دادن یک بسته پستی را دارد.
به قصد تحویل گرفتن بسته پستی، داخل آسانسور شده اما زمانیکه به طبقه همکف رسیده و قصد داشتم تا از آسانسور خارج شوم، ناگهان این شخص را در داخل پارکینگ مشاهده کردم! درحالیکه پیش از آن به هیچ عنوان درب ورودی مجتمع را برای این شخص باز نکرده بودم.
وی گفت: هنوز از داخل آسانسور پیاده نشده بودم که مرد جوان مرا در مقابل درب آسانسور نگه داشت و در حالیکه اجازه بسته شدن درب آسانسور را نمی داد، با چاقو تهدید کرد که اگر مانع از سرقت شوم مرا مورد آزار قرار خواهد داد و نهایتا پس از سرقت گردنبند و مجروح ساختن گردنم به سرعت از مجتمع خارج و با یک دستگاه موتورسیکلت مشکی رنگ از محل متواری شد.
شناسایی شکات
با توجه به شیوه و شگرد سرقت که طی آن سارق تحت عنوان مأمور پست اقدام به سرقت و تهدید به آزار و اذیت زن جوان کرده بود، کارآگاهان اداره شانزدهم با بررسی شکایتهای مشابه موفق به شناسایی تعداد دیگری از شکات شدند که متهم به بهانه تحویل دادن بسته پستی و با مراجعه به مجتمع های مسکونی دارای آسانسور، به شیوه مشابه اقدام به سرقت طلا و جواهرات و تلاش برای ازار و اذیت آنها کرده بود.
یکی از این زنان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در ساعت 15 روز سیزدهم شهریور 91 شخصی زنگ آیفون واحد ما را به صدا درآورد و گفته که از اداره پست آمده و پستچی هست؛ شما مالک هستید یا مستأجر؟ که پاسخ دادم: مالک هستم؛ این شخص در ادامه مدعی شد که سند تفکیک شده واحد آپارتمان را آورده و به بهانه تحویل دادن سند از من خواست تا به درب مجتمع مراجعه نمایم.
با آسانسور پایین آمده و زمانیکه به پارکینگ رسیدم، جوانی موتورسوار که موتورسیکلت مشکی خود را در مقابل درب ورودی مجتمع گذاشته بود، در مقابل درب آسانسور مشاهده کردم؛ این شخص اظهار داشت که سند را به همسایه طبقه بالایی تحویل داده! و باید سند را از همسایه گرفته و رسیدش را به وی تحویل دهم.
وی ادامه داد: به داخل آسانسور برگشتم که قبل از بسته شدن درب آسانسور، با چاقو به سمت آسانسور آمد و مانع از بسته شدن درب شد و ضمن فحاشی، چاقو را به سمت گلو و صورتم نشانه رفت. این شخص به سرعت از پارکینگ خارج و درحالیکه صدای موتورش را که سریع می رفت می شنیدم، از محل فرار کرد.
چهره نگاری مأمور قلابی اداره پست
در ادامه رسیدگی به این پرونده و با شناسایی تعدادی از شکات، کارآگاهان به چهره نگاری تصویر مأمور دروغین اداره پست پرداختند؛ شکات در اظهاراتشان، با ارائه مشخصات مشابه و یکسان عنوان کردند که سارق جوانی حدودا 25 ساله، قد بلند (حدودا 180 سانتی متر)، چشم و ابرو مشکی و با لباس های اسپرت بوده که با یک دستگاه موتورسیکلت طرح هوندا 125 مشکی از محل متواری شده است.
همزمان با انتشار تصاویر چهره نگاری شده در روزنامه های کثیرالانتشار و خبرگزاریها، تعدادی از شکات جدید با مراجعه به اداره شانزدهم به کارآگاهان عنوان داشتند که این شخص تحت عنوان مأمور اداره برق قصد آزار و اذیت آنها را داشته است.
شکار تصویر متهم
همزمان با انجام اقدامات پلیسی در سطح شهر تهران جهت شناسایی و دستگیری متهم، خانم جوانی طی تماس تلفنی با تلفن 110 عنوان داشت که متهم را در یکی از مراکز تفریحی شهر تهران مورد شناسایی قرار داده اما این شخص به محض مشاهده وی با یک دستگاه موتورسیکلت از محل متواری شده است.
کارآگاهان با انجام تحقیقات از این خانم جوان اطلاع پیدا کردند که متهم چندی پیش قصد داشته تا این خانم را مورد آزار و اذیت قرار دهد که موفق به این کار نشده و به همین علت هیچگونه طرح و شکایتی از سوی این خانم به پلیس اعلام نشده تا نهایتا پس از گذشت مدت زمانی و به صورت کاملا اتفاقی، متهم را در یکی از مراکز تفریحی مورد شناسایی قرار داده است.
این خانم در اظهارات خود به کارآگاهان عنوان داشت که متهم در روز بیست و هفتم تیرماه قصد داشته تا به بهانه تحویل بسته پستی وی را نیز مورد آزار و اذیت قرار دهد که موفق به این امر نشده و از محل متواری شده است.
با توجه به اطلاعات بدست آمده، کاراگاهان اداره شانزدهم با مراجعه به محل سکونت این خانم جوان و شناسایی یکی از مراکز تجاری دارای دوربین های مداربسته، به بررسی تصاویر ضبط شده پرداخته و موفق به شناسایی موتورسیکلت متهم در لحظه فرار وی از محل شدند؛ با شناسایی موتورسیکلت، هویت آخرین مالک آن به نام ایمان.الف (متولد 1362) شناسایی و شکات پرونده نیز پس از حضور در اداره شانزدهم تصویر وی را مورد شناسایی قرار دادند.
سرانجام با انجام اقدامات گسترده پلیسی مخفیگاه متهم پرونده در یکی از روستاهای شهرستان صومعه سرا مورد شناسایی قرار گرفت و کاراگاهان اداره شانزدهم در ساعت 22 روز نهم دیماه سال 92 وی را طی یک درگیری دستگیر و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
روایت تلخ زنی که مورد تجاوز مامور قلابی اداره برق قرار گرفت
خانم «ب» یکی از کسانی است که در جریان این اتفاقات طعمه شکارچی زنان شده است.
وی به تشریح روز حادثه و اتفاقات آن روز پرداخت هرچند این رسانه برای آنکه عواطف و احساست خوانندگان جریحه دار نشود از انتشار برخی از موارد مطرح شده خودداری کرده است.
اوایل شهریور ماه سال گذشته حدود ساعت 5 بعد از ظهر بود که زنگ در به صدا درآمد.
ظاهراً درب اصلی را همسایه طبقه پایین که پیرزنی مریض احوال است باز کرده بود و این فرد پس از ورود به داخل آپارتمان و اطلاع از نام مدیر ساختمان وارد طبقات شده بود و پس از اینکه مطمئن شده بود که طبقه بالا خالی است و طبقه پایین هم یک پیرزن زندگی میکند به سراغ واحد ما آمده بود.
وقتی جلوی در رفتم مرد قویهیکل و چهارشانهای را پشت در دیدم که خود را مأمور اداره برق معرفی کرد و چنین ادعا کرد که برق واحد ما اتصالی پیدا کرده و دلیل آن هم این است که واحدهای دیگر از کولر گازی استفاده کردند و همین موجب فشار آمدن به سیستم برق ساختمان شده است.
من از این فرد خواستم با مدیر ساختمان بیاید که وی با ذکر نام مدیر ساختمان گفت ایشان الان با یکی از همکارانم در طبقه پایین مشغول چک کردن سیستم برق سایر واحدها هستند لطفا شما کنتور برق را قطع کنید و مجددا آن را وصل کنید. من این کار را انجام دادم و این فرد دوباره از من خواست که دو شاخه یخچال را از برق درآورم و مجددا آن را وصل کنم.
من کمی شک کردم اما از آنجا که این فرد اسم مدیر ساختمان را آورده بود شکی که داشتم برطرف شد. دوباره به سمت در رفتم و از این فرد خواستم یا با مدیر ساختمان مراجعه کند و یا منتظر بماند تا 20 دقیقه بعد که همسرم به منزل میآید برای رفع اتصالی برق اقدام کند.
این فرد به محض اینکه فهمید من در خانه تنها هستم در را هل داد و با یک چاقوی موکتبری که کنار گردن من گذاشته بود دست من را گرفت و گفت که من یک قاتلم و 5 نفر را کشتهام و الان آمدهام تا یک شنود که در کمد دیواری شما مخفی شده بردارم و بروم.
این فرد همانطور که دست من را گرفته بود و چاقو را زیر گردنم گذاشته بود من را به سمت اتاق خواب کشاند و آنجا بود که من به نیت پلید وی پی بردم و هر چه به او التماس کردم و او را قسم دادم گفت که من کسی را نمیشناسم و اگر حرفی بزنی تو را مانند دیگران میکشم.
این قربانی حادثه با تأکید بر اینکه تمام این اتفاقات در عرض 10 تا 15 دقیقه اتفاق افتاد، گفت: این فرد پس از تعرض به من همانطور که چاقو را جلوی گردنم گذاشته بود تا جلوی درب خروجی من را کشاند و گفت اگر جیغ بزنم همینجا شاهرگم را میزند.
من آنقدر شوکه شده بودم که زبانم بند آمده بود و تنها رفتنش را تماشا کردم و چند دقیقه بعد به خود آمدم و با گریه به سمت منزل همسایهها دویدم.
خانم «ب» با اشاره به اینکه پس از این اتفاق با پلیس تماس گرفته و موضوع را با آنها در میان گذاشتیم، گفت: گویا یک بار این فرد را در شهر ری گرفته بودند اما با وثیقه 10 میلیون تومانی آزاد شده بود. متأسفانه پس از دستگیری در تهران هم خیلی ما را این طرف و آن طرف کشاندند و چند روز قبل گفتند که این سری جلسه آخر دادگاه است و به زودی حکم نهایی صادر میشود.
وی ادامه داد: گویا این فرد آدم پولداری است که قبلا در کارهای ساختمانی بوده و 2 همسر هم داشته و تمام تلاش خود را میکند تا به هر نحوی شده حکم خود را تغییر دهد.
خانم «ب» در پایان گفت: خواسته من، همسرم و تمامی قربانیان این حادثه اشد مجازات برای این فرد حیوانصفت است.
محاکمه در دادگاه انقلاب
سرانجام براساس تماس چند تن از شکات این پرونده مشخص شد در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران جلسات رسیدگی به این پرونده برگزار شده و متهم محاکمه شد.
البته پس از گذشت مدتی و با صدور حکم اعدام برای این فرد، یکی از شکات در تماسی اعلام کرد که ظاهراً حکم اعدام شکسته شده، اما با پیگیری مشخص شد که تنها نواقصی در تحقیقات وجود داشته و به همین جهت هم پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شده است.
تا اینکه امروز از سوی دادستانی تهران خبر رسید که حکم اعدام برای این فرد متجاوز صادر شده، این حکم قطعی و قابل اجرا است.
در کیفرخواست صادره برای متهم با افساد فی الارض از طریق ارتکاب اعمال منافی عفت و تعرض و تجاوز به 40 نفر از دختران و زنان شوهردار تقاضای مجازات شده بود.
دادستان تهران اعلام کرد: دادگاه طی ماده 286 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نامبرده را مفسد فی الارض تشخیص داد و به اعدام در ملاءعام محکوم کرد.
این حکم در دیوان عالی تایید و به شعبه اجرای احکام ارسال شده است.