به گزارش مشرق، متن نامه سرگشادۀ«کانون دانشگاهیان ایران اسلامی» به آقای هاشمی رفسنجانی به شرح ذیل است:
جناب آقای هاشمی؛
سخنان شما در مراسم گرامیداشت سی و هفتمین سالگرد ورود حضرت امام(قُدّسَ سِرّه) به کشور، علاقه مندان به انقلاب را به تعجب وا داشت و سخت متأثر ساخت. در این مراسم، خطاب به اعضای محترم شورای نگهبان گفتید: «شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما اجازه داده که یک جا بنشینید و داوری کنید؟ ».
همین پرسش را می توان از شما داشت که شما در مقام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیت خود را از کجا آورده اید که بطور مستمر خلاف مصلحت نظام، آرمان های امام(ره) و منافع ملی کشور عمل می کنید که اطمینان سران فتنۀ سال 88 به پشتیبانی شما و بر باد دادن تأثیر بین المللی حضور چشم گیر ملت در انتخابات آن سال یکی از نمونه های آن است.
آقای هاشمی! هنوز زخم نامۀ بدون سلام و تهدید آمیز شما به رهبر فرزانۀ انقلاب در قلوب ملت ولایت مدار ایران اسلامی التیام نیافت که زهر کلامتان را به سوی رکن دیگری از نظام و از ودیعه های حضرت امام عظیم الشأن همانا شورای محترم نگهبان حواله کرده اید که ناخودآگاه انسان را به یاد به توپ بستن مجلس یعنی رکن مشروطیت آن زمان توسط شاه قاجار می اندازد.
راستی شما که برای هر موضوعی خاطره ای از حضرت امام(ره) در انبانتان دارید، آیا خاطره و سفارشی از ایشان به یاد ندارید که شما را از تضعیف شورای نگهبان تحذیر کرده باشند؟ مگر همین امام بزرگوار نفرمودند که : « من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است»؟ کتاب خاطراتتان را ورق بزنید و مواضع خودتان را در مورد شورای نگهبان مرور کنید؛ آیا یادتان هست به معترضان نسبت به آن شورا گفتید که: «رد صلاحیت حق شورای نگهبان است».
آقای هاشمی شما را چه شده است؟ آیا سخنان امام در مورد شورای نگهبان را فراموش کرده اید؟ اگر سخنان امام را به یاد دارید و بر خلاف نظر ایشان عمل می کنید آیا باز هم انتظار دارید مردم دلسوزیتان برای امام عزیز و بیت مکرم ایشان را باور کنند؟ و اگر سخنان امام و حتی سخنان گذشته خودتان در مورد شورای نگهبان را به یاد نمی آورید پس دیگر چگونه می توان به خاطراتتان در باب سایر امور به عنوان یک سند تاریخی اعتماد ورزید؟
در مقام قضاوت به نسبت خانوادگی اشاره کردید و عدم تأیید صلاحیت علمی نوه امام به دلیل عدم حضور در آزمون را عامل بی حرمتی به حضرتش دانستید. این چه استدلالی است! آیا گرامیداشت امام به این است که برای منسوبین ایشان قانون را زیر پا بگذاریم و امتیازات ویژه قائل شویم؟! آیا امامی که می شناسید و می شناسیم هرگز بدین امر راضی بودند؟! آیا زیر پا گذاشتن قانون، احترام به بیت امام است؟! آیا همین امام بزرگوار نبودند که بارها همه را به رعایت قانون توصیه می فرمودند؟
آقای هاشمی! شما را چه شده است؟ امروز به گذشته خود نگاه کنید و دوستان و دشمنانتان را به نظاره بنشینید و قدری در این مورد بیندیشید که چرا دشمنان پیشینتان که همواره در تخریب شما می کوشیدند، مدتی به شما رو آوردند، مواضعتان و سخنان امروز شما بر ضد شورای محترم نگهبان را «تیترِ یکِ» رسانه های خود می کنند و برایتان کف و سوت می زنند و یا در دفاع از شما اشک تمساح می ریزند؟ آیا هاشمی یارِ امام تغییر کرده است یا اینکه تمامی دشمنان امام به یک باره انقلابی شده اند؟!
حال، خود قضاوت کنید که آیا شما باید از بیت امام عذر خواهی کنید یا شورای نگهبانی که از بدو تشکیل تاکنون توسط بیگانگان و ایادی مواجب بگیر داخلی آنان از لیبرال ها، سکولارها و منافقان مورد حمله و هجمه بوده است؛ چنانکه خود امام(ره) به دفعات به دفاع از آن شورای محترم بر می خواست و وجودشان را مانع انحراف نظام و معارضه با آنان را در حکم افساد فی الارض می دانست؟
آقای هاشمی آیا نوۀ محترم امام از خود امام عظیم الشأن مهمتر و معتبرتر است؟! آن موقع که اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی را به موزۀ تاریخ حوالت دادند و یا وقاهت را به جایی رسانده اند که حتی از اهانت به عکس ایشان هم دریغ نکردند، شما کجا بودید و در کدام اردوگاه ایستاده بودید؟
آقای هاشمی! عصبانیت در خطابتان به شورای نگهبان موج می زند اما شاید ریشۀ آن نه در عملکرد قانونی آن شورای محترم بلکه در محکومیت و البته در نظر شما مظلومیت مهدی هاشمی نهفته باشد از آنجا که برای ابراز عصبانیت و انتقام، از بیت محترم امام هزینه می کنید.
شاید هم عصبانیت شما از ناکامی در اجرای پروژه ی هولناک برای آیندۀ نظام باشد. بعید نیست که این نوع دلسوزی برای نوۀ امام جهت برخورداری از سبد آراء احتمالی ایشان در انتخابات پیش رو و یا مظلوم نمایی ایشان برای بهره برداری در پروژه های آتی باشد. هر چه باشد در صورت عدم هماهنگی با قانون و آرمان های امام و شهیدان انقلاب اسلامی، انحراف از مسیر حق و حرکت در وادی حیرانی و سرگردانی است.
نیک می دانید که شورای محترم نگهبان در کنار توجه به انطباق قوانین با شرع مقدس کثیری از مصوبات را به جهت عدم تطابق با حقوق اساسی ملت برای اصلاح به مجلس محترم باز می گرداند و در سنگری بس مهم، مدافعِ حقوق مردم در برخورداری از موکلانی شایسته در فرایندی قانونی است و صد البته مشکل کشور نه وجود این شورای محترم بلکه اجرای سیاست های اقتصاد کینزی و نوکینزی است که از زمان ریاست جمهوری شما و با کم لطفی به توصیه های مقام معظم رهبری مبنی بر تقدم عدالت اجتماعی و توجه به اقشار مستضعف و آسیب پذیر آغاز شده است و علاوه بر آن، چشم امید به دشمنان قسم خوردۀ نظام در سیاست های طیف حاکم همسو با شما بر مشکلات کشور افزوده و خواهد افزود.
لذا از جنابعالی تقاضا داریم تا بیش از این دیر نشده، به مسیر آرمان های امام برگردید و بیش از این به رهبر حکیم و کریم که با این همه، می کوشند شما را با جریان اصیل انقلاب متصل نگه دارند تا شاید عاقبت به خیر شوید و به ملت که پای سیاست های شما ایستادگی کرده بودند، ستم روا ندارید و دشمن شاد نکنید. پس با تقویت ارکان نظام، در تحقق آرمان های حضرت امام و خیل شهیدان والا مقام بکوشید تا انشاالله در روز بازپسین با روی باز و گشاده با ایشان روبرو شوید نه با عرق شرم بر جبین.
والسلام علی من اتبع الهدی
جناب آقای هاشمی؛
سخنان شما در مراسم گرامیداشت سی و هفتمین سالگرد ورود حضرت امام(قُدّسَ سِرّه) به کشور، علاقه مندان به انقلاب را به تعجب وا داشت و سخت متأثر ساخت. در این مراسم، خطاب به اعضای محترم شورای نگهبان گفتید: «شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما اجازه داده که یک جا بنشینید و داوری کنید؟ ».
همین پرسش را می توان از شما داشت که شما در مقام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، صلاحیت خود را از کجا آورده اید که بطور مستمر خلاف مصلحت نظام، آرمان های امام(ره) و منافع ملی کشور عمل می کنید که اطمینان سران فتنۀ سال 88 به پشتیبانی شما و بر باد دادن تأثیر بین المللی حضور چشم گیر ملت در انتخابات آن سال یکی از نمونه های آن است.
آقای هاشمی! هنوز زخم نامۀ بدون سلام و تهدید آمیز شما به رهبر فرزانۀ انقلاب در قلوب ملت ولایت مدار ایران اسلامی التیام نیافت که زهر کلامتان را به سوی رکن دیگری از نظام و از ودیعه های حضرت امام عظیم الشأن همانا شورای محترم نگهبان حواله کرده اید که ناخودآگاه انسان را به یاد به توپ بستن مجلس یعنی رکن مشروطیت آن زمان توسط شاه قاجار می اندازد.
راستی شما که برای هر موضوعی خاطره ای از حضرت امام(ره) در انبانتان دارید، آیا خاطره و سفارشی از ایشان به یاد ندارید که شما را از تضعیف شورای نگهبان تحذیر کرده باشند؟ مگر همین امام بزرگوار نفرمودند که : « من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است»؟ کتاب خاطراتتان را ورق بزنید و مواضع خودتان را در مورد شورای نگهبان مرور کنید؛ آیا یادتان هست به معترضان نسبت به آن شورا گفتید که: «رد صلاحیت حق شورای نگهبان است».
آقای هاشمی شما را چه شده است؟ آیا سخنان امام در مورد شورای نگهبان را فراموش کرده اید؟ اگر سخنان امام را به یاد دارید و بر خلاف نظر ایشان عمل می کنید آیا باز هم انتظار دارید مردم دلسوزیتان برای امام عزیز و بیت مکرم ایشان را باور کنند؟ و اگر سخنان امام و حتی سخنان گذشته خودتان در مورد شورای نگهبان را به یاد نمی آورید پس دیگر چگونه می توان به خاطراتتان در باب سایر امور به عنوان یک سند تاریخی اعتماد ورزید؟
در مقام قضاوت به نسبت خانوادگی اشاره کردید و عدم تأیید صلاحیت علمی نوه امام به دلیل عدم حضور در آزمون را عامل بی حرمتی به حضرتش دانستید. این چه استدلالی است! آیا گرامیداشت امام به این است که برای منسوبین ایشان قانون را زیر پا بگذاریم و امتیازات ویژه قائل شویم؟! آیا امامی که می شناسید و می شناسیم هرگز بدین امر راضی بودند؟! آیا زیر پا گذاشتن قانون، احترام به بیت امام است؟! آیا همین امام بزرگوار نبودند که بارها همه را به رعایت قانون توصیه می فرمودند؟
آقای هاشمی! شما را چه شده است؟ امروز به گذشته خود نگاه کنید و دوستان و دشمنانتان را به نظاره بنشینید و قدری در این مورد بیندیشید که چرا دشمنان پیشینتان که همواره در تخریب شما می کوشیدند، مدتی به شما رو آوردند، مواضعتان و سخنان امروز شما بر ضد شورای محترم نگهبان را «تیترِ یکِ» رسانه های خود می کنند و برایتان کف و سوت می زنند و یا در دفاع از شما اشک تمساح می ریزند؟ آیا هاشمی یارِ امام تغییر کرده است یا اینکه تمامی دشمنان امام به یک باره انقلابی شده اند؟!
حال، خود قضاوت کنید که آیا شما باید از بیت امام عذر خواهی کنید یا شورای نگهبانی که از بدو تشکیل تاکنون توسط بیگانگان و ایادی مواجب بگیر داخلی آنان از لیبرال ها، سکولارها و منافقان مورد حمله و هجمه بوده است؛ چنانکه خود امام(ره) به دفعات به دفاع از آن شورای محترم بر می خواست و وجودشان را مانع انحراف نظام و معارضه با آنان را در حکم افساد فی الارض می دانست؟
آقای هاشمی آیا نوۀ محترم امام از خود امام عظیم الشأن مهمتر و معتبرتر است؟! آن موقع که اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی را به موزۀ تاریخ حوالت دادند و یا وقاهت را به جایی رسانده اند که حتی از اهانت به عکس ایشان هم دریغ نکردند، شما کجا بودید و در کدام اردوگاه ایستاده بودید؟
آقای هاشمی! عصبانیت در خطابتان به شورای نگهبان موج می زند اما شاید ریشۀ آن نه در عملکرد قانونی آن شورای محترم بلکه در محکومیت و البته در نظر شما مظلومیت مهدی هاشمی نهفته باشد از آنجا که برای ابراز عصبانیت و انتقام، از بیت محترم امام هزینه می کنید.
شاید هم عصبانیت شما از ناکامی در اجرای پروژه ی هولناک برای آیندۀ نظام باشد. بعید نیست که این نوع دلسوزی برای نوۀ امام جهت برخورداری از سبد آراء احتمالی ایشان در انتخابات پیش رو و یا مظلوم نمایی ایشان برای بهره برداری در پروژه های آتی باشد. هر چه باشد در صورت عدم هماهنگی با قانون و آرمان های امام و شهیدان انقلاب اسلامی، انحراف از مسیر حق و حرکت در وادی حیرانی و سرگردانی است.
نیک می دانید که شورای محترم نگهبان در کنار توجه به انطباق قوانین با شرع مقدس کثیری از مصوبات را به جهت عدم تطابق با حقوق اساسی ملت برای اصلاح به مجلس محترم باز می گرداند و در سنگری بس مهم، مدافعِ حقوق مردم در برخورداری از موکلانی شایسته در فرایندی قانونی است و صد البته مشکل کشور نه وجود این شورای محترم بلکه اجرای سیاست های اقتصاد کینزی و نوکینزی است که از زمان ریاست جمهوری شما و با کم لطفی به توصیه های مقام معظم رهبری مبنی بر تقدم عدالت اجتماعی و توجه به اقشار مستضعف و آسیب پذیر آغاز شده است و علاوه بر آن، چشم امید به دشمنان قسم خوردۀ نظام در سیاست های طیف حاکم همسو با شما بر مشکلات کشور افزوده و خواهد افزود.
لذا از جنابعالی تقاضا داریم تا بیش از این دیر نشده، به مسیر آرمان های امام برگردید و بیش از این به رهبر حکیم و کریم که با این همه، می کوشند شما را با جریان اصیل انقلاب متصل نگه دارند تا شاید عاقبت به خیر شوید و به ملت که پای سیاست های شما ایستادگی کرده بودند، ستم روا ندارید و دشمن شاد نکنید. پس با تقویت ارکان نظام، در تحقق آرمان های حضرت امام و خیل شهیدان والا مقام بکوشید تا انشاالله در روز بازپسین با روی باز و گشاده با ایشان روبرو شوید نه با عرق شرم بر جبین.
والسلام علی من اتبع الهدی