عبدالباری عطوان در مقدمه یادداشت خود، با متهم کردن سران سعودی به اظهارنظرهای جنجالی و عجولانه، مینویسد: ما در گذشته پس از هر اتفاق بزرگی که در منطقه میافتاد سه روز باید منتظر میماندیم تا سعودیها اظهار نظر کنند، اما اکنون اوضاع تغییر کرده و عربستان مرکز تولید خبر و اظهارنظرها شده است، سیاسیون و نظامیانی که یک لحظه نیز از حرف زدن باز نمیایستند و سکوت کردن را زشت میدانند، پشت سر هم کنفرانس خبری تشکیل میدهند و اظهارنظرهای ناگهانی و عجیب میکنند.
وی ادامه میدهد: یکی از این سخنان جنجالی، روز پنجشنبه بر زبان «احمد عسیری» سخنگوی ائتلاف موسوم به «طوفان قاطع» جاری شد و او گفت که عربستان آماده مشارکت در هر گونه عملیات زمینی است که ائتلاف ضد داعش بخواهد در سوریه ترتیب دهد.
***
عطوان در این یادداشت مینویسد: پیشروی میدانی گسترده ارتش سوریه در استان حلب و درعا و شکست حصر شهرکهای «نبل» و «الزهرا» با پشتیبانی هوایی روسیه، عربستان و ترکیه را پس از پنج سال شک و تردید در لزوم یا عدم مداخله نظامی در سوریه، مجاب کرده است که در جنگ براندازی دولت بشار اسد مشارکت کنند.
سردبیر رأیالیوم در ادامه بازگشت معارضان و ترک میز مذاکرات ژنو را بی ارتباط با تصمیم عربستان برای مشارکت نظامی در سوریه نمیداند و در باره ترکیه نیز مینویسد: درست است که اردوغان، گزارشهای رسانههای روسی مبنی بر آمادگی ترکیه برای دخالت نظامی در سوریه را به سخره گرفته؛ اما به این معنی نیست که ترکیه در قبال پیشرویهای دولت سوریه دست بسته خواهد نشست؛ بلکه پس از ناکام ماندن مذاکرات ژنو از این پس هر سلاح پیشرفتهای که مخالفان بخواهند را در دسترس آنها خواهد گذاشت.
وزرای دفاع ناتو هفته آینده در بروکسل جمع خواهند شد تا مسأله اعلام آمادگی عربستان برای اعزام نیرو به سوریه و چگونگی رفتار با تغییر موازنه قوا در سوریه به نفع دولت این کشور مورد بررسی قرار گیرد.
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان که در طول ماههای گذشته مدام گفته است که بشار اسد در صورت شکست روند سیاسی باید از طریق نظامی از قدرت کنار رود؛ آیا اعلام آمادگی برای اعزام نیرو به سوریه نشان از ناامیدی عربستان نسبت به روند سیاسی حل بحران است؟
عطوان در ادامه این مسأله را مطرح میکند: هر نیرویی که عربستان و یا هم پیمانش ترکیه بخواهند به سوریه اعزام کنند؛ قطعا برای مبارزه با داعش نخواهد بود و این یک بهانه برای جلوگیری از سقوط حلب در دست ارتش سوریه و همچنین پیشروی به سمت دمشق و بازگرداندن اعتماد به درون نیروهای مسلح معارض که در وضعیت بدی قرار گرفتهاند؛ است. جیش الاسلام که پس از ترور «زهران علوش» اوضاع مناسبی ندارد و «جیش الفتح» که در ادلب و جسرالشغور تحت فشار سنگین حملات هوایی روسیه قرار گرفته است.
این نویسنده معروف دنیای عرب در ادامه نقل قولی را از «پروفسور بول کندی» مؤلف کتاب «سقوط امپراتوریها در طول تاریخ» میآورد که در وی در این کتاب بارزترین دلایل برای سقوط امپراتوریها را در سه گزینه عنوان میکند:
1- توسعه نظامی در سایه عدم توسعه اقتصادی برای پوشش آن
2- دخالت نظامی در کشورهای خارجی و توسعهطلبی بیش از میزان قدرت نظامی
3- نابسامانی داخلی به دلیل تمرکز بر دخالتهای خارجی و بسیج تمامی امکانات مالی و انسانی برای نفوذ در ورای مرزها؛ امری که باعث ضعف امپراتوری در داخل و ایجاد انقلاب میشود.
عطوان در ادامه مینویسد: به خوبی میدانیم که عربستان امپراتوری نیست؛ اما این دلایل سه گانه بر عربستان نیز قابل انطباق است؛ عربستان بیش از یازده ماه است که وارد جنگ هوایی و زمینی در یمن شده است؛ یمنی که جزو فقیرترین کشورهاست و در مقابلش نیز حوثیها و ارتش عبدالله صالح قرار دارد که به نسبت عربستان پایینترین حد از سلاح را در اختیار دارند، اما با این وجود کماکان نتوانسته جنگ را به نفع خود تمام کند، در این حال قدرت اقتصادیاش نیز به علت کاهش قیمت نفت، کاهش یافته است و این اجازه را به عربستان برای ورود به جنگ دیگری را نمیدهد، آن هم در مقابله با کسانی که قدرت و سلاح بیشتری دارند.
***
عطوان در بخش نهایی یادداشت خود مینویسد: عربستان و ترکیه و در کنار آنها برخی کشورهای عربی خلیج [فارس] صرفا وارد جنگ علیه بشار اسد و ارتشش نخواهند شد، چه بسا جنگی خواهد بود علیه ایران و روسیه و حتی چین در مراحل بعدی، بارها گفتهایم که ما می توانیم زمان آغاز یک جنگ را انتخاب کنیم، امام پایانش و چگونگی تحولات پس از آن دیگر در دست ما نیست.
منطقه در آستانه یک ماجراجویی نظامی جدید که منشأ آن یأس و شکست عربستان در یمن است، میباشد، یمنی که جنگ در آن برای عربستان فرسایشی شده و منابع مالی، انسانی و استراتژیک سعودیها را به هدر میدهد و در این شرایط قدرت این را ندارد که یک ائتلاف سنی برای مقابله با ایران و توسعه نفوذش در منطقه ایجاد کند.
عبدالباری عطوان در پایان تأکید میکند: نمی توانیم بگوییم که این ماجراجویی به کجا ختم خواهد شد، اما مطمئنا پیروزی در آن بی معنا خواهد بود و از سعودیها میخواهیم که از جنگ یمن درس بگیرند؛ اما این را نیز به خوبی میدانیم که سعودیها به این نصیحت گوش نخواهند داد؛ همانند بسیاری مسائل دیگر که با لجاجت و عجله در مورد آن تصمیم میگیرند.