به گزارش مشرق، عربستان سعودی که با سپری شدن حدود 11 ماه جنگ زمینی و هوایی علیه یمن، یکی از فقیرترین کشورها در جهان نتوانسته است این جنگ را به نفع خود و هم پیمانانش به پایان برساند اکنون اعلام آغاز عملیات زمینی در سوریه می کند که در صورت عملی شدن چنین اقدامی خود را در برابر قدرت های بزرگی چون روسیه، ایران،حزب الله، سوریه و چین خواهد دید.
عربستان نیروی کافی برای حفظ مرزهای خود با یمن را در اختیار ندارد و نیروهای انصارالله و ارتش تا کنون توانسته اند بخش های مهمی از سه شهر جیزان، نجران و عسیر را در داخل خاک این کشور تصرف کنند این روزها برای سرپوش نهادن بر شکست خود در یمن با بیان اعزام نیرو به سوریه در حال بلوف زدن است.
** شکست ائتلاف عربستان در جنگ یمن
به نوشته پایگاه العهد لبنان، هیچ ناظر و پژوهشگر نظامی و راهبردی نمی تواند از ضربه های موشکی موفقیت آمیز و پیشروی قابل توجه نیروهای یمن در درون و کنترل همه مرزها جز به این نتیجه برسد که این پیروزی ها اکنون برای دشمنان کافی است که به شکست خود را در برابر یمن اعتراف کنند. اکنون این شکست ها برای ائتلاف کافی است که تسلیم شود و از جنگ علیه یمن برای همیشه چشم پوشی کند. همچنین پیروزی های ارتش، کمیته های مردمی و انصارالله به دشمنان خود پیام آشکاری را می رساند که محتوای آن این است که شما در این نبرد شکست خوردید و هرگز نخواهید توانست بر یمن پیروز شوید پس ناچارید به مذاکره و حل سیاسی تن دهید زیر شما زیان دیده هستید و بیرون رانده شده اید.
به گزارش شبکه خبری راشاتودی، ائتلاف کشورهای عربی به سردمداری عربستان حمله های خود به حومه صنعا و پادگان این شهر را افزایش داده اند. این حمله های با هدف تلاش برای پیروزی از نظر نظامی نیست بلکه این ائتلاف با این اقدام های خود برای حل سیاسی تلاش می کند. در فاصله 60 کیلومتری پایتخت یمن نیروهای عبدربه منصور هادی رییس جمهور فراری یمن آرزوی این را دارند که بتوانند به شهر وارد شوند زیرا این مساله برای آنان پیروزی تلقی می شود و مدت هاست که در انتظار چنین چیزی هستند. اما دستیابی به این هدف برای آنان به سبب طبعیت جغرافیایی شهر و قدرت انصارالله و طرفداران علی عبدالله صالح غیر ممکن است.
طی بیش از 9 ماه پیش هواپیماهای ائتلاف جنگ علیه یمن بیش از هزاران بار به صنعا و حومه آن حمله کرده و پایگاه های نظامی را هدف قرار دادهاند. اما تنها غیر نظامیان قربانی این حمله های بوده و تاکنون تاوان اقتصادی و نظامی این جنگ را می پردازند. حمله های ائتلاف جنگ علیه یمن تاکنون نتوانسته است موازنه قدرت نظامی را تغییر دهد. زیرا نیروهای مردمی انصارالله توانسته اند قدرت موشکی و سلاح های خود را حفظ کنند و این موشک ها را به عمق اراضی عربستان شلیک کنند. همچنین آنان تاکنون موفق شده اند نبرد را در تعز، البیضاء، حجه، حومه استان های مارب و الجوف ادامه دهند. نیروهای ائتلاف و طرفداران عبدربه منصور هادی برای به دست آوردن دستاوردهایی تلاش می کنند تا وضعیت آنان در میز مذاکرات بهبود یابد تا قدرت چانه زنی برای حل سیاسی بحران داشته باشند.
** عربستان مجری طرح های آمریکا در منطقه
محمد فارس جرادات نویسنده و پژوهشگر فلسطینی بر این باور است که دخالت
مستقیم عربستان در امور یمن برای رژیم عربستان خطر جدی است. با توجه به
اینکه یمن دارای تمدنی ریشه ای و جغرافیایی پیوسته است سرسختی یمنی ها در
طول زمان می تواند عربستان را ببلعد.
بر پایه نوشته این نویسنده در
روزنامه الاخبار لبنان، خطرهایی که نظام عربستان با هدف پیاده کردن سیاست
هرج و مرج خلاق آمریکا در خاورمیانه جدید خود را با آن روبرو کرده دیر یا
زود این نظام را خفه خواهد کرد.
جرادات گفت آشکارا دیده می شود که
قدرت هایی بارهای گرانی را عربستان سعودی تحمل می کنند که قدرت های بزرگ
منطقه ای و جهانی از تحمل آن ناتوان هستند. حمل این بار توسط عربستان در
پایان این کشور را با آتش روبرو خواهد ساخت.
او افزود: همه نشانه های
انفجار موجود است و منطقه در انتظار برداشتن دست طرف های بین اللملی از
ترمز است که با سرنوشت آن بازی می کنند.
به گفته ی وی، کسی که ساختار حکومت عربستان، ماهیت حاکمان، سطح فرهنگی و علمی، ماهیت هیات فتوای نزدیک به خاندان حاکم و ذهنیت رایج در سایه توجه های سطحی و سطح واپسگرایی را با وجود ثروت های فراوان پیگیری کرده باشد بر این مساله تاکید خواهد کرد که احتمال رخدادن تغییرهای ژرف در داخل نظام حاکمیتی دور از ذهن است.
وی افزود: بازنگری در مواضع سیاسی پیشین عربستان نشان می دهد نظام حاکم این کشور مجری طرح های آمریکا است. در دهه هشتاده این کشور در افغانستان از تروریست برای مبارزه با شوروی سابق حمایت کرد. در این باره ماهیت طرح آمریکا به طور کامل آشکار بود. درباره تنش میان کشورهای عربی و رژیم اسراییل نیز آشکارا ماهیت موضع عربستان مشخص است و نظام حاکم عربستان به اجرایی طرح های آمریکا به ویژه آنچه مربوط به گروه های مقاومت فلسطین و لبنان است متعهد می باشد.
** هدف عربستان از ارسال نیرو به سوریه چیست؟
عربستان که تا کنون نتوانست در جنگ با فقیرترین کشور عربی جهان به پیروزی دست یابد و بخش های مهمی از مرز این کشور در کنترل ارتش و نیروهای مردمی انصارالله است این روزها دم از ارسال نیرو به سوریه می زند. در این پیوند روزنامه رای الیوم چاپ لندن در گزارشی به قلم عبدالباری عطوان نوشت: در گذشته های نزدیک 3 روز و شاید بیشتر منتظر می ماندیم تا واکنش رسمی عربستان سعودی به هر گونه رخداد عربی یا بین المللی از جمله قرار داد کمپ دیوید که منطقه به لرزه درآورد، درک کنیم.
اما اکنون اوضاع تغییر کرد و خود عربستان به منبع حوادث و رخدادها تبدیل و خبرساز شده است و سخنگویان نظامی و امنیتی آن سکوت اختیار نمی کنند و از فضیلت سکوت بدشان می آید. نشست های خبری برگزار و با روزنامه نگاران دیدار و برای شیوخ شبکه های ماهواره ای مزاحمت ایجاد و شگفتی هایی را یکی پس از دیگری منفجر می کنند.
دیروز سرتیپ احمد عسیری سخنگوی توفان قاطعیت آخرین شگفتی را منفجر کرد هنگامی که در ساعت های پایانی شب اعلام کرد که عربستان آماده مشارکت در هر گونه عملیات زمینی در سوریه است در صورتی که ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا تصمیم به انجام این نوع عملیات علیه داعش بگیرد.
به نوشته رای الیوم، پیشروی میدانی گسترده و محوری نیروهای ارتش سوریه در منطقه حلب و استان جنوبی درعا، شکست محاصره سه ساله شهرک هایی مانند نبل و الزهراء با پوشش هوایی روسیه، عربستان و ترکیه را نگران کرد و سبب شد تا آنها از تردید پنج ساله خود چشم پوشی کرده و چالش پذیرش مشارکت نیروهای زمینی در جنگ برای زمین گیر کردن نظام سوریه را بپذیرند.
دور از دهن نیست که این تغییر موضع عربستان و ترکیه سبب اصلی صدور دستوراتی به هیات مذاکره کننده مخالفان نظام سوریه در ژنو برای ترک گفت و گوها و بازگشت به ریاض به وسیله یک هواپیمای اختصاصی که رهبران عربستان برای آنها در فرودگاه ژنو در نظر گرفته بودند، باشد.
به نوشته عبدالباری عطوان، درست است که رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه گزارش روس ها مبنی بر حضور گسترده و گردهمایی نیروهای ترکیه در مرزهای سوریه با هدف آمادگی برای حمله زمینی به سوریه را به باد سخره گرفت اما این به معنای آن نیست که حضور نیروها از نظر عملی صورت نگرفته است. سناریوی تازه ای برای افزایش تنش نظامی با سوریه پس از ناکامی پشتیبانان معارضان برای دستیابی به اهداف از طریق راه حل سیاسی در ژنو و نیز پس از بازپس گیری بسیاری از مناطق مهم سوریه به دست ارتش سوریه وجود دارد. دور از ذهن نیست که مخالفان و گروه های مسلح سوریه در صورت درخواست، به سلاح های بی مانندی مجهز شوند.
با توجه به اینکه عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی طی6 ماه پیش موضع مشهور «اسد یا با راه حل سیاسی کنار می رود یا با راه حل نظامی» را همواره تکرار می کند، اکنون این سوال مطرح می شود که آیا آمادگی عربستان سعودی برای اعزام نیروی زمینی به سوریه نشان دهنده ناامیدی ریاض و انتقال به گزینه نظامی است؟
به یقین عربستان و ترکیه برای جنگ با داعش نیرو اعزام نمیکنند اگر چه این مساله بهانه است. بلکه آنها برای جلوگیری از بازپس گیری شهر حلب پایتخت اقتصادی سوریه به دست ارتش سوریه و پیشروی به سمت دمشق به شکل های گوناگون به منظور براندازی نظام حاکم سوریه دست به این اقدام می زنند تا در پایان اعتماد به نفس را به عناصر گروه های مسلح مخالف سوریه بازگردانند و مخالفان سوریه به ویژه گروه های تروریستی جیش الاسلام و جیش الفتح است که با فشار زیادی در ادلب وجسر الشغور روبرو هستند را تقویت کنند.
به
نوشته ی رای الیوم، پروفسور پل کندی نویسنده کتاب مشهور درباره فروپاشی
امپراتوری طی تاریخ دلایل فروپاشی آنها را خلاصه کرد که سه دلیل از همه
بارزتر هستند:
نخست: توسعه طلبی نظامی در سایه نبود پوشش اقتصادی کافی که به شکست منجر می شود.
دوم: دخالت نظامی در کشورها خارج از مرزها و این یعنی توسعه طلبی به اندازه ای بیش از توان نظامی و ارتش های آنها، تا چه رسد به اینکه نیاز به اعزام نیروهای بیشتر نیز است.
سوم: تضعیف امنیت داخلی به دلیل تمرکز بر دخالت های خارجی و استفاده از همه امکانات مالی و انسانی برای حمایت از این دخالت خارجی؛ مساله ای که منجر به تضعیف امپراتوری ها از داخل، افزایش آشفتگی ها و وقوع انقلاب های داخلی می شود.
عطوان افزود: ما به خوبی میدانیم عربستان امپراتوری بزرگی همانند امپراتوری های روم، ایران ، اموی و عباسی نیست همان طور که به خوبی می دانیم که امپراتوری عثمانی از هم فرو پاشیده است و تلاش اردوغان رییس جمهوری ترکیه برای احیای آن هم چنان با محکوم به شکست است اما این3 دلیل بر این 2 کشور به شیوه های گوناگون صدق می کند همانطور که پیش از آن بر امپراتوری شوروی در سه دهه پیش صدق می کرد و چه بسا پس از این بر امپراتوری آمریکا هم منطبق باشد.
عربستان سعودی از 11 ماه پیش جنگ زمینی و هوایی علیه یمن، یکی از فقیرترین کشورها در جهان و با دشمنانی چون حوثی ها و ارتش علی عبدالله صالح راه انداخته است که از نظر تسلیحاتی ضعیف هستند اما با وجود این نتوانسته است این جنگ را به نفع خود و هم پیمانانش به پایان برساند. افزون بر آن توان اقتصادی اش به دلایل کاهش درآمدهای نفتی رو به افول است و سبب می شود نتواند جنگ های دیگری که پیچیده تر است و با دشمنانی که از نظر تسلیحاتی مجهزتر و قدرت نظامی بیشتری دارند، به راه اندازد.
عربستان و ترکیه و به همراه آنها برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس جنگ علیه بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به راه نمی اندازند بلکه علیه روسیه، ایران و حزب الله و چه بسا چین در مرحله بعدی راه می اندازند همانطور که هزار بار پیش از این گفتیم ما نمی توانیم زمان آغاز این جنگ را پیش بینی کنیم اما می توانیم تحولات و شرکت کنندگان در آن را جدای از پایان آن پیش بینی کنیم.
منطقه در برابر ماجراجویی نظامی یا به عبارتی دیگر بازی خطرناک جدید عربستان است که منشأ آن یأس و سرخوردگی از ناتوانی در به پایان رساندن جنگ علیه یمن به سودش است جنگی که تبدیل به جنگ فرسایشی مالی و انسانی و استراتژیک شده است و در عین حال منشأ آن ناتوانی از تشکیل ائتلاف اسلامی سنی برای رویارویی با قدرت روزافزون ایران و شکست این کشور است. آیا ما در برابر یک ببر زخمی هستیم که به کورکورانه اینجا و آن جا دست به کارهایی می زند؟
از اکنون درباره حوادث سخن نمی گوییم و برای صدور حکم هایی درباره آن چه ممکن است این ماجراجویی به آن منتهی شود شتاب نمیکنیم اما می توانیم بگوییم که پیروزی در آن تضمین شده نیست و کسی که به آمریکا تکیه کند به نتیجه نمی رسد. ما به تصمیم گیرندگان عربستان توصیه می کنیم از جنگ یمن درس گرفته و کتاب استادانی مانند پل کندی، ایان موریس و نیال فرگوسن را پیش از هر گونه اعزام نیرویی به سوریه بخوانند.