اتاقی برای نیازمندان
از همان زمان ورودمان به داخل مسجد گفتند حاج آقا اول کار مردم را راه می اندازد و بعد پاسخ سوالات ما را می دهد. ما هم پذیرفتیم و در همان دفتر به انتظار نشستیم که زن ها یک به یک وارد شدند. خانمی به همراه یکی از اهالی محل آمده بود اولین کسی است که نیازش را مطرح می کند و می گوید پدرش سال ها پیش فوت کرده و مادرش پیر و زمین گیر است. از طرف دیگر یک خواهر معلول هم دارد و حالا می خواهد با توجه به تمام این مشکلات ازدواج کند. اما چون توان پرداخت جهیزیه ندارد گفته است که عروسی نمی خواهد. با این حال برای آنکه فقط چند تکه مایحتاج اصلی زندگی را تهیه کند نیاز به کمک مالی دارد و برای همین به اینجا آمده است. آقای عبدالهی هم از او می خواهد گواهی فوت پدر، عقدنامه، استشهاد محلی، مهر شوارای شهر، نامه از بهزیستی یا کمیته امداد بیاورد تا با خیرین صحبت کند و اگر در توانشان بود چند قلم از جهزیه را عهده دار شوند. زن دیگری نسخه دارویش را آورده است تا حاج آقا عبدالهی طبق آن نسخه پول داروها را پرداخت کند. خانم دیگری که یک بچه کوچک هم دارد و فیش حقوقش را آورده که هفته ای ۱۲۰ هزار تومان حقوق می گیرد و از حاج آقا وام ۶۰۰ هزارتومانی می خواهد و تعهد می دهد هر ماه با پول یارانه اش قرضی که گرفته را پس بدهد. خانم دیگری به همراه دخترش آمده بود و می گفت که صاحب خانه جوابشان کرده است و به ۳ میلیون تومان وام احتیاج دارد. حاج آقا هم مانند خانم قبلی تعهد از آنها می گیرد و می گوید هر وقت یک خانه پیدا کردند پول پیش اش را برایشان واریز می کند...
کیسه های آبی و پول نان
حالا نوبت کیسه آبی هایی می رسد که آقای عبدالهی یک به یک از خانم ها می گیرد و سهم هر کدام که پول نان شان است را داخل کیسه ها می گذارد و به آنها می دهد. به برخی از آنها هم می گوید مقداری لباس در گوشه ای گذاشته اند که اگر به دردشان خورد می توانند بردارند. در نهایت هم وقت بدرقه کردن پول اندکی به آنها می دهد و می گوید کرایه راهتان باشد و آنها هم دعایش می کنند و می روند. ۳-۴ ساعتی به همین روال می گذرد و حاج آقا با حوصله و بدون آنکه خم به ابرو بیاورد کار یک به یک آنها را راه می اندازد و حتی در بین مرجعات حضوری به تلفن ها هم پاسخ می دهد و برخی از آنها که قرار است مستمری برایشان ریخته شود قول می دهد که تا شب پول را برایشان واریز می کند... حکایت کیسه های آبی را که می پرسیم آقای عبدالهی می گوید: «كيسه هاي آبي پول نان است. مردم كفاره هايي كه ما مي دهند را اجازه داريم بين همين خانواده ها توزيع كنيم. به کسانی که این پول را می دهیم مي خواهيم فقط با آن نان بخرند و نمي شود با این پول هيچ چيز ديگري خريد. به همین دلیل برای آنکه اين پول با پول هاي ديگرشان قاطي نشود داخل كيسه مي گذاریم و به هر خانواده بسته به تعدادشان که فرق مي كند از ١٦-١٧ تا ٤٠-٤٥ هزارتومان پول نان داخل کیسه ها می گذاریم. با این کارلااقل مي دانيم پول نان دارند. قبلا این پول را در پلاستيك مي گذاشتم. چند ماه پیش يك خانوم وقتی پول نان را به او دادم كيسه اي درآورد و داخل آن گذاشت. من از این کارش خیلی خوشم آمد و گفت مي تواند براي ما هم تهيه كند.»
فعالیت هایی فرارتر از سیسمونی
این داستان چند ساعت حضور ما در کنار حجت الاسلام محمود عبدالهی بود. در صورتی که تصورمان این بود مسجد سیدالشهدا تنها به نیازمندان سیسمونی می دهد؛ اما متوجه شدیم فعالیت آنها فراتر از این حرف هاست. بالاخره بعد از ساعت ها انتظار نوبت به ما می شود تا چند دقیقه ای با هم همکلام شویم تا از روند کار این مسجد اطلاعات بیشتری کسب کنیم. با وجود آنکه تصور می کردیم بعد از راه انداختن بیش از ۱۰ مراجعه کننده دیگر توان پاسخ دادن به سوالات ما را ندارد اما با همان انرژی اولیه به تک تک سوالاتمان جواب داد. آقای عبدالهی ۴۸ سال سن دارد و از سال ۸۴ بود که به عنوان امام جماعت مسجد سیدالشهدا کارش را در این منطقه آغار می کند. با وجود آنکه در ابتدا تصمیم داشت خیرین را برای تهیه سیسمونی زوج های نیازمند دور هم جمع کند اما به مرور زمان متوجه می شود این منطقه علاوه بر سیسمونی به کمک های دیگری هم نیاز دارد و باید حوزه فعالیتشان را گسترش بدهند: «قبل از اينكه به این مسجد بیایم در دانشگاه تربیت مدرس تدریس می کردم. در آنجا كارمندهاي ضعيف، باغبان ها و شركتي ها مي آمدند با من و امثال من درد و دل مي كردند. چون مردم به روحاني به عنوان يك پناه نگاه مي كنند و او را مورد اطمينان خودشان می دانند. در آنجا هم سعی می کردم به این دسته از افراد تا جایی که در توانم است کمک کنم. زمانی که کارم را در این مسجد آغاز کردم می دیدم که این منطقه، منطقه تقریبا محرومی است و نیازمندهای زیادی دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم در ابتدا خیرین را ترغیب کنم به زوج های جوان نیازمندی که صاحب اولاد شده اند کمک کنند. اما به مروز زمان دیدم مراجعات دیگری هم به ما می شود و نیازمندهایی هستند که کمک هایی فراتر از یک سیسمونی می خواهند. یا بیمار دارند، یا معلول در خانه دارند، یا صاحب خانه جوابشان کرده است، یا مطلقه هستند، یا همسر از کار افتاده یا فوت کرده دارند... دیدم شرایط چندان مساعد نیست. به همین دلیل کم کم تصمیم گرفتیم که فعالیت مان را فراتر از سیسمونی کنیم.»
از ۲۵ خانواده به ۱۴۰ خانواده رسیدیم
به گفته آقای عبدالهی جمع آوری خیرین در منطقه ای که خودش محروم است کار دشواری بود به همین دلیل ابتدا با ۲۵ خانواده شروع کردند: «خانواده های نیازمند زیاد بودند که نمی شد نسبت به درخواست هایشان بي تفاوت باشیم. از آنجایی که بودجه در اختیارمان محدود بود از خانواده ها مداركي مي خواستیم تا دال بر حرف هايشان واقعا نیازمند باشند. بعد از تایید براي آنها تشكيل پرونده داديم. در ماه هاي رمضان و ايام عيد آذوقه اي براي آنها تدارك مي داديم. به تعداد محدود كساني كه جهزيه نياز داشتند هم حمايت کردیم.» زمانی فعاایت آنها گسترش پیدا کرد که خیری پیدا شد و گفت می خواهد به ۶۰ نفر در ایام ماه مبارک رمضان سید غذایی بدهد: «يك مدت بعد بنده خدايي آمد و به من گفت مي خواهد براي ماه رمضان ٦٠ سبد غذايي به خانواده هاي نيازمند بدهد. وقتي ايشان اين موضوع را با من مطرح كرد خيلي خوشحال شديم. ٢٥ خانواده که پرونده داشتند و آنها را به خوبی می شناختیم. مطمئن بودم باقي را هم مي توانيم پيدا كنيم. چون اين محل، از نظر مالي يك محل ضعيف است. با يكي از شوراياري هاي محله آشنا بودم و به ايشان گفتم هر خانواده نيازمندي كه در محل مي شناسد را معرفي كند تا سبدغذايي كه اين خير قصد دارد بدهد را بين اين افراد تقسيم كنيم. ايشان هم يك ليست تهيه كرد كه حتي از ٦٠ خانواده هم بالا زد و مجبور شديم از دوستان ديگر كمك بگيريم تا اين سبدها را به ٨٠ تا برسانيم.» همین اتفاق موجب شد تا کار آنها نیز گسترش پیدا کند و با خانواده های نیازمند بیشتری ارتباط بگیرند: «اين ليست براي ما پايه شد كه از طريق آنها با خانواده هاي نيازمند ديگر هم آشنا شويم. ليست به ١٤٠ خانواده هم رسيد.»
۴۰۰ خانواده نیازمند داریم اما به ۱۲۰ نفر می شود کمک کنیم
مشکلی که آقای عبدالهی به آن اشاره می کند این است که تعداد خیرها از تعداد نیازمندها بسیار کم تر است و به همین دلیل آنها مجبور هستند در بین نیازمندها اولویت بندی کنند تا به کسانی که نیازمندتر هستند، زودتر کمک رسانی شود: «اولويت بیشتر برای خانواده هایی که سرپرست زمين گير و از كار افتاده دارند معلول و بیمار دارند است. همچنین خانواده هایی که به دلایل مختلف جدا شده اند را تحت پوشش قرار دادیم تا به مناسبت هایی مانند شب عيد، ماه رمضان، جشن غدير، نیمه شعبان و...طوری برنامه ریزی کنیم تا هر فصل يعني سالي چهار بار آذوقه هایی كه بسته هاي كاملي هستند را در اختيار اين دسته از خانواده ها قرار بدهيم. همین فعالیت ها موجب شد تا مراجعات زیاد شود اولويت بندي كرديم. اما تمام تلاشمان این است تا کسی دست خالی از مسجد بیرون نرود. متاسفانه زنانی کهبه ما مراجعه می کنند اکثرا سواد و توان لازم برای کار کردن ندارند برای همین چاره ای ندارند جز اینکه کمک بگیرند.» با وجود آنکه در حال حاضر آمار خانواده های نیازمندی که مسجد سیدالشهدا سعی کرده تحت پوشش خود قرار دهد به ۴۰۰ خانواده می رسد اما هر با ر درنهایت می توانند به ۱۱۰ تا ۱۲۰ نفر طبق اولویت بندی هایی که می کنند کمک رسانی کنند: «ما نمي توانيم به هر ۴۰۰ نفر کمک کنیم.»
خیرهای این منطقه توان کمک زیاد ندارند
از خیرها که سوال می کنیم آقای عبدالهی می گویند خیلی متغیر هستند و خیر ثابت هم خیلی کم دارند و برخی از آنها تنهادر توانشان هست که پولی به نیازمندها قرض بدهند و کم کم به صورت اقساطی از آنها پس بگیرند: «برخي از خیرها فقط يك بار آن هم به شکل موردي كمك مي كنند. بعضي ها پاي ثابت هستند اما هميشه دست و بالشان براي كمك كردن باز نيست. به تعداد نيازمندهايي كه داريم خیرها خیلی کم هستند. براي همين همه تقاضاها را نمي توانيم برآورده کنیم. كسي كه اثاثش بيرون است كسي كه بخاري ندارد و در بيمارستان دچار كمبود پول شده در اولیت های اصلی ما قرار دارند. یا این وجود تمام تلاشمان این است که شرمنده کسی نشویم. البته مساجد بزرگ كه موقوفات قوي دارند يا در محله اي هستند كه افراد متول زيادي در آن يافت مي شود آنها هم كمك هاي زيادي مي كنند اما مسجدي مانند این مسجد كه در يك منطقه تقريبا كارگر نشين قرار دارد طبیعتا ميزان خيرها هم كم مي شود. با اينكه كمك مي كنند اما مبالغ كم است و تلاش مي كنيم با ارتباط هايي كه داريم پرونده ها را به كساني كه تمايل دارند كمك كنند نشان بدهیم و خوشبختانه خيريني را از اين طريق توانسته ایم جذب كنیم. به عنوان مثال کسی راداریم که به ١٤-١٥ نفر از اين خانواده ها به شكل شخصي ماه به ماه پول واريز مي كند.»
کارت یارانه گشایش گر بسیاری از نیازمندان
البته کمک هایی دیگری هم از طریق خیرین صورت می گیرد که به صورت بلاعوض نیست و تنها ضامن پس دادن این پول کارت های یارانه آنهاست: «بخشي از كمك هايي كه مي كنيم هم به شكل بلاعوض نيست و مجبوريم وام بدهيم و تنها چيزي كه مي توانند گرو بگذارند كارت عابربانكشان است که درآن پول یارانه شام واریز می شود. هيچ كسي وجود ندارد كه ضمانتشان كنند. با خيرين صحبت كرديم اگر پول بلاعوض نداريد پولي كه در توان داريد قرض بدهيد و ماه به ماه از طريق كارت يارانه آنها پرداخت مي كنيم. كارت يارانه براي این افراد نیازمند خيلي گشايش گر است و واقعا حذف يارانه ها بخش زيادي از این جامعه را آسيب مي زند و مسئولان بايد خيلي حواسشان به اين موضوع جمع باشد.» او به این نکته اشاره می کند که خودش آنقدر درآمد ندارد که بتواند از طریق درآمد خود کمک کند اما سعی می کند به عنوان واسطه کمک های مردمی را به نیازمندان برساند: «درآمد من از طريق مسجد و سخنراني است. از زمانی که به این مسجد آمده ام و به کارهای مردم رسیدگی می کنم فرصتی برای تدریس کردن ندارم. به همین دلیل تواني كه بتوانم از هزينه شخصي به اين افراد نيازمند كمك كنم ندارم. با این حال پيغمبر خدا گفته است كار خير اگر صد دست هم بگردد همه آنها مانند دست اول ثواب خواهند برد. من هم سعی می کنم واسطه ای باشم تا خیرین را به نیازمندان واقعی برسانم.»