امروز 25 بهمن است. بسیاری هنوز هم تصور میکنند حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی پس از انتخابات 22 خرداد 88 رخداده است. این ادعا درواقع کاملاً نادرست است. موسوی و کروبی روز 25 بهمن 1389 –قریب به دو سال پس از فتنه 88- محصور شدند آنهم نه به دلیل جنایاتی که در طول آن دو سال انجام دادند، بلکه به این دلیل که پس از پیروزی انقلاب فوریه مصر در 22 بهمن 89، تصمیم گرفتند مردم را در ایران به خیابان فرابخوانند و بهزعم خود انقلابهای منطقه را به ایران سرایت بدهند. روز 24 بهمن 89، موسوی و کروبی بیانیه مشترکی صادر کردند که بعدها اطلاعات نشان داد حتی در حد عبارات و کلمات از بیرون کشور به آنها املا شده بود.
در این مورد خاص، فردی در حد و اندازه مسیح علینژاد، مرشد مهدی کروبی شده و برایش امریه صادر کرده بود؛ هدف پروژه 25 بهمن، چیزی از جنس همان استراتژی «پاسخ در تهران» بود که پیشتر در اینجا درباره آن نوشتهام.
آمریکاییها و اسراییلیها، نگران ازآنچه در منطقه میگذشت، به دنبال بهترین و سریعترین راه برای تخلیه انرژی انقلابهای اسلامی در منطقه بودند و سر آخر راهی بهتر از «به هم ریختن ایران» به ذهنشان نرسید.
یکی از آنها در همان مقطع گفته بود «تهران که به هم بریزد منطقه آرام خواهد شد». موسوی و کروبی هم پس از ماهها همدستی آشکار با آمریکا و اسراییل، نه انگیزه و نه توانی برای ایستادن در مقابل درخواستهای جدید آنها نداشتند.
25 بهمن روز مهمی است و درس بزرگی در آن نهفته است. این درس همان است که در انتخابات آینده هم سخت بدان نیازمندیم: هیچ هدفی در ایران بهاندازه ایجاد، حفظ و تقویت یک شبکه همکار در ایران، برای آمریکا مهم نیست. مهمترین کار ویژه این شبکه هم آن است که سر بزنگاه، حداکثر مقدار ناامنی را به کشور تزریق کند.
مصاحبه ماه گذشته هاشمی رفسنجانی با روزنامه آرمان را که در آن از احتمال سرایت ناامنیهای منطقه به ایران سخن گفته بود، یکبار دیگر بخوانید.