به گزارش مشرق، در آخرين مورد، جایزه سال جمعیتشناسی سازمان مللمتحد به دکتر محمد جلال عباسی شوازی استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران تعلق گرفت. هر چند در اینجا مقصود، زیر سؤال بردن زحمات و پژوهش های این استاد ایرانی نیست ولی واقعاً جای تامل است که چرا این جایزه به یک استاد ایرانی تعلق گرفت؟
سازمان های بین المللی که مکرراً نشان داده اند نه تنها دلسوز ما نیستند بلکه با حربه ها و ایجاد محدودیت های مختلف در تلاش برای کند کردن پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران هستند و در سه دههی اخیر هیچ گاه به نفع نظام و کشور ما گامی برنداشته اند، با چه نیتی این انتخاب را كردند.
جالب آنکه در هنگام اهدای جایزه به این جمعیت شناس ایرانی، خانم "آشارُز میگیرو"، معاون اول بان کی مون در سخنانی موفقیت این محقق ایرانی در ارائه تحقیقات کاربردی به جامعه جهانی را نشانه عمق روحیه دانش دوستی ایرانیان دانست و این افتخار را به دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران تبریک گفت؛ از این خانم به عنوان معاون اول بان کی مون باید پرسید پس چرا در دیگر حوزه های علم و فناوری با انواع قطعنامهها جلوی پیشرفت ایران را میگیرید.
موضوع خیلی واضح است: روند تغییرات جمعیت کشور به نفع ما نیست و در کمتر از سه دهه، جمهوری اسلامی ایران کشوری به شدت سالخورده تبدیل خواهد شد و این یعنی کاهش نشاط و نوآوری در جامعه و افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی برای رفع دغدغهی خیل عظیم سالخوردگان و این همان چیزی است غربی ها می خواهند افزایش مشکلات کشور و فروپاشی از درون.
برژینسکی در اين زمينه ميگويد که: "از فکر کردن به حملهی پیشدستانه علیه تأسیسات هسته ای ایران اجتناب کنید و یک بازی طولانی مدت را انجام دهید چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست". نمودار زیر روند تغییرات جمعیتی کشور را نشان داده است. همانطور که مشخص است جامعهی ایرانی به سرعت در حال سالخورده شدن است.
نرخ باروري ايران از حدود 6،4 فرزند در اوايل دههي 60 شمسي به حدود 1،8 فرزند در سالهاي اخير رسيده است، یعنی به کمتر از حد جانشینی نسل. اين در حالي است كه كشوهاي پيشرفته دنيا در حال افزايش نرخ باروريشان هستند و با حمايتهاي مالي و غير مالي، خانوادهها را تشويق به فرزندآوري ميكنند. در نمودارهاي زير روند تغييرات نرخ باروري ايران را با سه كشور آمريكا، انگليس و فرانسه مقايسه شده است.
همانطور كه مشاهده ميكنيم در حالي كه نرخ باروري در ايران درحال كاهش است، نرخ باروري اين سه كشور صنعتي در حال افزايش است. حال جاي اين سؤال است كه اگر كاهش نرخ باروري امر پسنديدهاي است و ايران به اين خاطر بايد مورد تقدير قرار گيرد، پس چرا كشورهاي پيشرفته كه سازمانهاي بينالمللي تحت نظارت همين كشورها هستند، روال عكس ما را در پيش گرفتهاند.
شايد گفته شود آنها پيشرفته هستند و توانايي افزايش جمعيت را دارند ولي ما هنوز پيشرفته نشدهايم و بايد نرخ باروري را كاهش دهيم اما قطعاً اين حرف اشتباه است؛ چرا كه تمام كشورهايي كه در حال حاضر پيشرفته هستند، در زماني كه در حال رشد و صنعتي شدن بودند -در حدود 100 سال قبل- داراي نرخ باروري و نرخ رشد جمعيت به مراتب بالاتري بودند؛ و به طور كلي هيچ كشوري با جمعيتي سالخورده و رو به زوال نميتواند پيشرفت كند و ما نيز از اين قاعده مستثنا نيستيم.
حکایت است که در زمان اميركبير، سفير بريتانيا در ايران از بازاري عبور ميكرده كه تجمع مردم در كنار يك مسجد توجهش را جلب ميكند. بعد از پرسوجو متوجه ميشود كه يك گاو از دست قصاب به داخل مسجد فرار كرده است؛ به همين دليل در بين مردم (كه عقايد مذهبيشان به خرافات آلوده بود) اينطور پيچيده است كه اين مسجد تقدس خاصي دارد كه اين گاو به اين مسجد پناه آورده است. هنگامي كه سفير بريتانيا به سفارتخانهاش باز ميگردد دستور ميدهد يك هديهي ارزشمندي با هزينهي سفارت تهيه و به آن مسجد اهدا شود. هنگامي كه اين موضوع به گوش اميركبير ميرسد، بسيار خشمگين مي شود و دستور ميدهد آن سفير از ايران اخراج شود.