به گزارش مشرق، شکست استقلال مقابل نفت تهران عواقب بسیاری داشت؛ هواداران این باشگاه در همان دیدار علیه افشارزاده موضع گرفتند، برخی حتی علیه فرزاد مجیدی شعار دادند، یک سری قرار گذاشتند که بروند سر تمرین با بازیکنان دعوا کنند. عده ای داور را عامل این شکست میدانستند و علیه او شعار میدادند. در واقع استقلال به هم ریخت، البته مشکلات از قبل در این باشگاه وجود داشت و در این بازی بخشی از آن عیان شد. اما اشکال کار استقلال کجاست؟
برخی تفاوت استقلال با پرسپولیس را در برانکو و مظلومی میدانند، تفاوت هایی هم وجود دارد غیر قابل انکار اما با این وجود تیم مظلومی در نیم فصل اول بازیهای جذاب و خوبی انجام داد حتی در دربی هم تا دقیقه ۹۰ یک بر صفر جلو بود و این تیمی که امروز هست، نبود. در ادامه دلایل افت استقلال که قابل پیش بینی هم بود را از نظر میگذرانید:
اول: افشارزاده پرمشغله
استقلال مدیر ندارد، افشارزاده با حکم سرپرستی آن هم در وزارت ورزش مشغول است. او مدیر کل حوزه وزارتی وزارت ورزش است و به این ترتیب نمی تواند آن طور که باید گروه های مختلف مدیریتی استقلال را به وحدت برساند. افشارزاده در مورد ماجرای اعتصاب، خرید بازیکن و ... نتوانست راه حلی پیدا کند.
دوم: بیماری پورحیدری
بیماری پورحیدری به استقلال ضربه بزرگی زد، به ویژه آن که جانشین این مرد بزرگ یک پیشکسوت نبود. بزرگانی چون همین نصرالله عبدالهی، قراب و ... میتوانستند به استقلال در این پست سروسامانی بدهند.
سوم: نداشتن اردو
استقلال در تعطیلات نیم فصل اردو نداشت، به این ترتیب بسیاری از مواردی که مظلومی میخواست برای نیم فصل دوم داشته باشد و البته بدنسازی را به صورت صحیح دنبال نکردند.
چهارم: نگرفتن بازیساز
استقلال درخواست مظلومی برای خرید بازیکن بازیساز را اجرا نکرد. این عدم خرید یک بازیکن، بسیار مشکوک و یا عجیب بود. به هر حال باشگاهی مثل استقلال نباید نتواند مهم ترین نیاز تیمش را در پنجره زمستانی برطرف کند.
پنجم: عدم وجود بازی تدارکاتی در تعطیلات
تصمیم عدم شرکت در جام شهدا که دو دیدارسنگین بود برای آماده نگه داشتن تیم در شرایط مسابقه و عدم جانشینی این تورنمنت با بازی دوستانه قوی، استقلال را از روند مطلوبش دور کرد.
ششم: سقوط آمادههای بیتمرکز
سقوط فنی بازیکنان بزرگ استقلال از جمله سجاد شهباززاده و جابر انصاری که روی پنجه بودند و امید ابراهیمی و خسروحیدری و...که میتواند دلیل فنی از تمرینات مظلومی باشد یا کمبودهای مالی و عدم تمرکز.
هفتم: ضعف مدیریتی مظلومی
ضعف مدیریتی خود مظلومی که هیچ کدام از خواستههای خود را نتوانسته از باشگاه بگیرد.
هشتم: حذف با تجربهها
حذف باتجربههایی مثل امیری و نظری و سپردن زمام امور به بیتجربهها و اسپانسرها در باشگاه.
نهم: ورود هیات مدیره به کارهای اجرایی
وارد کردن هیات مدیره به امور اجرایی و ایجاد اختلافهای مختلف و منشعب از کار اجرایی اعضایی که باید امور کلان را جلو میبردند.
دهم: مجمع الجزایر
جزیره ای تصمیم گرفتن در استقلال و اصرار روی عقیده هر جزیره.
برخی تفاوت استقلال با پرسپولیس را در برانکو و مظلومی میدانند، تفاوت هایی هم وجود دارد غیر قابل انکار اما با این وجود تیم مظلومی در نیم فصل اول بازیهای جذاب و خوبی انجام داد حتی در دربی هم تا دقیقه ۹۰ یک بر صفر جلو بود و این تیمی که امروز هست، نبود. در ادامه دلایل افت استقلال که قابل پیش بینی هم بود را از نظر میگذرانید:
اول: افشارزاده پرمشغله
استقلال مدیر ندارد، افشارزاده با حکم سرپرستی آن هم در وزارت ورزش مشغول است. او مدیر کل حوزه وزارتی وزارت ورزش است و به این ترتیب نمی تواند آن طور که باید گروه های مختلف مدیریتی استقلال را به وحدت برساند. افشارزاده در مورد ماجرای اعتصاب، خرید بازیکن و ... نتوانست راه حلی پیدا کند.
دوم: بیماری پورحیدری
بیماری پورحیدری به استقلال ضربه بزرگی زد، به ویژه آن که جانشین این مرد بزرگ یک پیشکسوت نبود. بزرگانی چون همین نصرالله عبدالهی، قراب و ... میتوانستند به استقلال در این پست سروسامانی بدهند.
سوم: نداشتن اردو
استقلال در تعطیلات نیم فصل اردو نداشت، به این ترتیب بسیاری از مواردی که مظلومی میخواست برای نیم فصل دوم داشته باشد و البته بدنسازی را به صورت صحیح دنبال نکردند.
چهارم: نگرفتن بازیساز
استقلال درخواست مظلومی برای خرید بازیکن بازیساز را اجرا نکرد. این عدم خرید یک بازیکن، بسیار مشکوک و یا عجیب بود. به هر حال باشگاهی مثل استقلال نباید نتواند مهم ترین نیاز تیمش را در پنجره زمستانی برطرف کند.
پنجم: عدم وجود بازی تدارکاتی در تعطیلات
تصمیم عدم شرکت در جام شهدا که دو دیدارسنگین بود برای آماده نگه داشتن تیم در شرایط مسابقه و عدم جانشینی این تورنمنت با بازی دوستانه قوی، استقلال را از روند مطلوبش دور کرد.
ششم: سقوط آمادههای بیتمرکز
سقوط فنی بازیکنان بزرگ استقلال از جمله سجاد شهباززاده و جابر انصاری که روی پنجه بودند و امید ابراهیمی و خسروحیدری و...که میتواند دلیل فنی از تمرینات مظلومی باشد یا کمبودهای مالی و عدم تمرکز.
هفتم: ضعف مدیریتی مظلومی
ضعف مدیریتی خود مظلومی که هیچ کدام از خواستههای خود را نتوانسته از باشگاه بگیرد.
هشتم: حذف با تجربهها
حذف باتجربههایی مثل امیری و نظری و سپردن زمام امور به بیتجربهها و اسپانسرها در باشگاه.
نهم: ورود هیات مدیره به کارهای اجرایی
وارد کردن هیات مدیره به امور اجرایی و ایجاد اختلافهای مختلف و منشعب از کار اجرایی اعضایی که باید امور کلان را جلو میبردند.
دهم: مجمع الجزایر
جزیره ای تصمیم گرفتن در استقلال و اصرار روی عقیده هر جزیره.