به گزارش مشرق، سیدعباس موسوی در سال 1952 (1331ش ) در شهرک النبی شیت از توابع بعلبک لبنان به دنیا آمد. پدرش از متخصصین معماری برج های مساجد بود. پس از چند سال خانواده ایشان به ضاحیه جنوبی بیروت می روند. سید، سال های اول مدرسه اش را در این منطقه گذراند. وقتی به هیجده سالگی رسید، عشق فلسطین در دلش رخنه کرد، از کشتار مردم فلسطین ناراحت بود.
سید عباس در سال 1387 ه . ق پس از ملاقات با امام موسی صدر در منطقه اوزاعی جنوب بیروت بر اثر توصیه های وی، رغبت خاصی به مطالعات اسلامی پیدا کرد و بی درنگ به مراکز آموزشی مورد نظر پیوست. تحصیلات ایشان در مؤسسه ای در برج شمالی واقع در حوالی شهر صور حدود یکسال و اندی طول کشید و در سال 1388 ه . ق برای ادامه تحصیل و بهره مندی از برکات حوزه پربار نجف، راهی عتبات عراق گردید.
هوش سرشار، نبوغ ذاتی، استفاده از فرصتها، و درک محضر اساتیدی دانشور و وارسته موجب گردید که سید عباس دوره های مقدماتی و سطح متداول در حوزه را در خلال پنج سال بگذراند؛ در حالی که این مقاطع به طور متعارف برای یک طلبه عادی حدود 15 سال به درازا می کشید.
او در کنار دروس حوزوی به فراگیری زبانهای خارجی اقبال نشان داد و در کلاسهای درس زبان انگلیسی و فرانسوی حاضر می شد. شهید سید محمد باقر صدر هزینه آموزشهای او را پرداخت می کرد. وی پس از طی مراحل مقدماتی و سطح، محضر پرفیض شهید صدر را مغتنم شمرد و ضمن کسب دانش از پرتو اندیشه های والای فقیه شهید، با وی روابط نزدیک فکری و علمی برقرار کرد. سید عباس از همان روزهای آشنایی با شهید صدر، به طور کامل تحت تأثیر برنامه های اصلاحی و ارشادی ایشان قرار گرفت و مصمم گردید با الهام از ابتکارات، اندیشه ها و طرحهای آن دانشمند به خون خفته، مسئولیت تبلیغ و ارشاد را در جوامع شیعی لبنان عهده دار شود.
سال 1398 ه . ق آخرین باری بود که سید عباس برای شرکت در مراسم عاشورا به لبنان رفت، اما در همان زمان نیروهای سازمان امنیت حزب بعث عراق برای چندین بار به محاصره و بازرسی منزل وی در نجف اشرف پرداختند و قصد داشتند سید را دستگیر و به زندان ببرند. این وضع، موجب شد که همسرش امّ یاسر طی پیامی سید عباس را مطلع کند که به دلیل آشفتگی اوضاع، به عراق بازنگردد که چنین شد.
ایشان در حالی که بار مسئولیتی سنگین را بر دوش خویش احساس می کرد، رهسپار بعلبک گردید و در این شهر، مرکزی را برای فراگیری علوم دینی بنیان نهاد تا برای طلابی که امکان عزیمت به نجف را ندارند، مکان مناسبی باشد.این حوزه به نام امام منتظر علیه السلام بنیان نهاده شد.
با شهادت شیخ راغب حرب، سید عباس از شهر النبی شیث به سوی جبشیت واقع در قلب جبل عامل که پایگاه تبلیغاتی و مبارزاتی شیخ راغب حرب بود، حرکت کرد و در آنجا مستقر شد تا فعالیت های مبارزاتی شیخ را ادامه دهد.
به دنبال اشغال لبنان توسط صهیونیستهای غاصب در سال 1402 ه . ق و عملیات شهادت طلبانه شیعیان علیه متجاوزان اسرائیلی، سازمانی به نام بسیج عمومی مستضعفین شکل گرفت که بعدها به مقاومت اسلامی معروف شد. اولین ظهور علنی حزب الله در سال 1404 ه. ق. بود که با انتشار و توزیع اعلامیه ای خطاب به محرومین جهان به مناسبت کشتار صبرا و شتیلا و نیز یک سال بعد، به مناسبت شهادت شیخ راغب حرب ضمن اعلام موجودیت، اهداف و طرحهای خود را برای مسائل گوناگون لبنان اعلام کرد و خواستار تغییر نظام سیاسی لبنان که براساس نقشه های سیاسی استعمار تنظیم شده است، گردید.
علامه سید عباس موسوی که در صف مقدم ستیز با رژیم اشغالگر قدس قرار داشت، با هم فکری جمعی از علماء و گروهی از شاگردان خود، جنبش انقلابی «حزب الله لبنان» را بنیان نهاد و به عنوان دبیر کل این حرکت شیعی، با فکری روشن، دیدگاههای ابتکاری، روحیه توأم بااخلاص و صفا، برخوردهای واقع بینانه و دور از رفتار تصنّعی، اقشار گوناگون و به خصوص نسل جوان را شیفته خود ساخت.
حضور حزب الله در صحنه های سیاسی لبنان همراه با عملیات شهادت طلبانه علیه متجاوزان صهیونیستی و پیروزیهای حماسه آفرین و شکوهمند آنان، موجب گردید که شیعیان جنوب و دیگر نواحی لبنان به سوی این تشکیلات گرایش یابند.
سید عباس موسوی از سنین نوجوانی با قدس زیست و چشمانش را با شکست حریزان (سال 1386 ه . ق) گشود که او را از اعماق وجود متأثر ساخت. از آن زمان ماجراهایش با پی گیری فکری و عملی قضایای فلسطین آغاز گردید و در مسیر جهاد و دعوت به رهایی قدس حرکت کرد تا سرانجام بر دروازه های آن در حوالی میعادگاهش به دست دشمنان فلسطین به شهادت رسید.
سید عباس موسوی در 16 فوریه سال 1992 در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. وی در صبح روز 16 فوریه برای شرکت در مراسم هشتمین سالگرد کشته شدن شیخ شهداء ، شهید شیخ راغب حرب ، به سمت جبشیت حرکت کرد و بعد از سخنرانی و حضور در گلزار شهدای جبشیت» به شهر الشرقیه رفت ، سپس راهی شهر کوثر به الیسا شد، اما در این شهر کاروان خودرویی وی هدف اصابت موشک شلیک شده از بالگردهای رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفته و وی به همراه همسرش ، ام یاسر ، و یکی از فرزندان خردسالش ، در سن 40 سالگی به شهادت رسید.
بلافاصله شورای مرکزی حزب الله ، سید حسن نصرالله را به جانشینی وی گماشت. اسرائیلی ها بارها اعتراف کردهاند فکر میکردهاند با ترور وی کار حزب الله تمام خواهد شد ، ولی با فردی سرسختتر از وی مواجه شدهاند که شکستهای 25 می 2000 و 14 آگوست 2006 را به آنان تحمیل کرده است.
اظهار نظر رهبر معظم انقلاب درباره سید عباس موسوی
مقام معظم رهبری، از این شهید به عنوان علامه مجاهدی که هرگز خستگی و
ملامت را نمی شناخت، سخن گفته اند و در ادامه، او را به عنوان عالمی ربانی و
مخلص معرفی کرده اند.
رهبر انقلاب در رابطه با ایشان می فرماید: شهید
موسوی علم و عمل را در هم آمیخت و تمسک به صدق، فداکاری و ایثار را سرلوحه
کار خویش قرار داد؛ همان بنیادهایی که در مسیر دست یابی به اهداف مقدس عالی
جهت دفاع از اسلام و رویارویی با ستم و سرکوبی آن، آموزش می داد.
مقام معظم رهبری در این خصوص پیامی صادر کردند که در آن آمده بود: «خون پاک این مرد بزرگوار و خانواده اش موجب جدیت بیشتر و پایداری هرچه افزون تر مقاومت برحق ملت لبنان و فلسطین بر ضد رژیم صهیونیستی خواهد گردید».
روایت رژیم صهیونیستی از ترور سید عباس موسوی
یکی از چهار خلبانی که مجری جنایت ترور شهید حجت الاسلام سید عباس موسوی دبیر کل سابق حزب الله لبنان و همسر و فرزندش به همراه محافظانش در فوریه سال 1992 بود پس از 16 سال فاش کرد که این عملیات را به دستور مستقیم ایهود باراک رییس ستاد ارتش وقت رژیم صهیونیستی انجام داده است.
این خلبان که روزنامه معاریو با نام (سرهنگ الف) از او یاد کرده است، در گفتگو با این روزنامه به تشریح جزییات ترور موسوی پرداخت و گفت که زمانی که ما در تحقق هدف اصلی عملیات(ربودن شهید موسوی( با شکست مواجه شدیم از فرماندهی دستوری کسب کردیم مبنی بر اینکه هرچه سریعتر تمامی کاروان همراه دبیر کل سابق حزب الله لبنان را هدف حملات موشکی و گلوله باران خود قرار دهیم.
سرهنگ الف گفت: دو بالگرد که رهبری یکی از ان در اختیار من بود در فرودگاة محانییم در حالت آماده باش منتظر بودیم و دو بالگرد دیگر نیز در محل فرود اضطراری " بیتست "به انتظار نشسته بودند. سه ساعت طول کشید تا دستور لازم را برای پرواز به سوی هدف آغاز کنیم ضمن آنکه یک تیم متشکل از نیروهای امنیتی در داخل لبنان بطور دقیق تحرکات سید عباس موسوی را زیر نظر داشتند.
ما ابتدا اطلاعاتی در مورد آغاز حرکت کاروان شامل موسوی بلافاصله پس از پایان سخنرانی اش در روستای جبشیت به مناسبت سالگرد ترور راغب حرب از رهبران حزب الله دریافت کردیم و بلافاصله بدون فوت وقت به سمت هدف حرکت کردیم تا فرصت را از دست ندهیم. طرح ما به این شکل بود که هدف را در منطقه ای باز و دور از منطقه پرازدحام و مسکونی مورد اصابت قرار دهیم. زمانی که دو بالگرد جهت حمله به سوی کاروان حرکت کردند دو بالگرد دیگر به سمت ساحل لبنان حرکت کردند تا در صورت تغییر مسیر ناگهانی کاروان به سمت دریا آنها را در آن قسمت مورد هدف قرار دهند.
پس از 10 دقیقه کاروان شامل خودروهای مشکی رنگ و یکدستگاه جیپ حامل محافظان سید عباس موسوی بود را شناسایی کردیم. خودرها با سرعت وحشتناکی حرکت می کردند اما ما خودروی حامل موسوی را شناسایی کردیم و به تعقیب آن پرداختیم. این خودرو چندین بار موقعیت خود را در درون کاروان برای گمراه کردن ما تغییر داد، به گونه ای که ما قادر نشدیم خودروی حامل وی را تشخیص دهیم در این لحظه با فرماندهی تماس برقرار کردیم و موضوع را باطلاع آنان رساندیم. در پاسخ دستور داده شد که تمامی کاروان را با خاک یکسان کنیم تا خیالمان از ترور هدف اصلی راحت شود.
ما قبل از عملیات تنها می دانستیم که شخص مهمی را قرار است هدف قرار دهیم و اصولا نحوه حرکت و تعداد خودروهای کاروان نیز دلیلی بر آن بود، اما به ما گفته نشده بود که این شخص مهم دبیر کل حزب الله لبنان است.
تحقیقی که شعبه اطلاعات نظامی ارتش اسراییل در سال 2006 توسط ژنرال احتیاط عاموس جلبوع صورت داد انتقادات زیادی متوجه تصمیم گیران به طرح ترور موسوی کرد و فاش نمود که هدف اصلی این عملیات طرح ربودن سید عباس موسوی بوده و هدف از آن آزادی ران آراد خلبان مفقود شده ارتش اسراییل بود، اما این ترور در نتیجه شکست طرح ربودن وی و با تایید مستقیم موشه ارنز وزیر جنگ وقت صورت گرفت.