مورخان و محققان تاریخ اسلام در این باره مباحثی را مطرح کردهاند. از علمای قدیم، ابن سعد در الطبقاتالکبری، بلاذری در انسابالاشراف، طبری در تاریخالامم و المملوک، مفید در الاختصاص و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابیطالب این مراسم را گزارش کردهاند. از دانشوران معاصر نیز سیدمحسن امین عاملی در اعیان الشیعه و دیگران گزارشی از این حادثه آوردهاند.
بنابر برخی منابع، خبر شهادت حضرت فاطمه(س) در مدینه انتشار یافت و مردم در اطراف منزل علی(ع) جمع شدند تا در تشییع جنازه و نماز شرکت کنند، اما ابوذر از خانه بیرون آمد و با بیان اینکه کار دفن دختر پیامبر(ص) به تأخیر افتاده است، مردم را متفرق کرد، به دلیل جایگاه و محبوبیت دختر پیامبر(ص) نزد عموم مسلمانان، شخصیتهای مهم و صاحب قدرت آن زمان قصد شرکت در مراسم ایشان را داشتند، لیکن فاطمه(س) نمیخواست افرادی که از آنان ناخشنود بود در مراسم غسل و دفن او حاضر باشند. بر اساس گزارشهای متعدد، عایشه از اولین کسانی بود که بعد از شهادت حضرت فاطمه(س)، به منزل ایشان مراجعه کرد، اما اسماء بنابر وصیت آن حضرت(س) به کسی اجازه ورود نمیداد. به گزارشی، ابوبکر و عمر بن خطاب هم در همان شب به در خانه ایشان رفتند و از امیرالمؤمنین علی(ع) خواستند که بدون حضور آنان بر پیکر فاطمه(س) نماز نخواند.
*مراسم تجهیز
ابن سعد، بلاذری و طبری از مورخان قرن سوم گزارشهای متعددی از صحابه و تابعین نقل کردهاند که حاکی از دفن شبانه و پنهانی آن حضرت(س) است، بخاری و برخی دیگر محدثان اهل سنت نیز ضمن اشاره به دفن شبانه و پنهانی آن حضرت(س) تصریح کردهاند که علی(ع)، ابوبکر را از مراسم خاکسپاری و دفن حضرت فاطمه(س) آگاه نکرد که به سبب وصیت حضرت فاطمه(س) به دفن پنهانی پیکرش بود.
طبق گزارش امام علی(ع) اولین وصیت فاطمه(س) راجع به روزهای نخست بعد از وفات پیامبر(ص) بود، حضرت فاطمه(س) پس از نقل رویایی صادقانه برای همسرش، از او پیمان گرفت که وقتی از دنیا رفت، از زنان، جز امسلمه (از همسران رسول خدا(ص))، امایمن و فضه و از مردان جز دو پسرش حسن و حسین(ع)، عبدالله بن عباس، سلمان فارسی، عمار بن یاسر، مقداد، ابوذر و حذیفه کسی با خبر نشود، سپس از علی(ع) خواست که او را غسل دهد و شبانه به خاک بسپارد و کسی را از محل دفنش آگاه نکند، طبق نقل محدثان بزرگ شیعی، همچون شیخ صدوق، فتال نیشابوری و مجلسی، دختر پیامبر(ص) در روزهای آخر عمر، به امیرالمؤمنین(ع) وصیت کرد: «مرا شبانه دفن کنید تا مبادا کسانی که به من ستم کردند و حق ما را گرفتند، در تشییع جنازه من حضور یابند».
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است که فاطمه(س) هنگام شهادت، از علی(ع) ضمانت گرفت که وصیت او را در مورد پنهانی بودن مراسم دفن اجرا کند. وصیت حضرت(س) به دفن شبانه، در منابع متعدد گزارش شده است.
به گفته مورخان و محدثان، امیرالمؤمنین(ع) با کمک اسماء، همسرش را غسل داد، زیرا طبق فرموده امام صادق(ع)، فاطمه(س) صدیقه بود و بهسان مریم(س) که او را عیسی(ع) غسل داد، فاطمه(س) را نیز باید شخصی صدیق غسل میداد. بعد از غسل، ایشان را با حنوط (مادهای خوشبو) باقیمانده از رسول خدا(ص) حنوط کردند. در خصوص چگونگی کفن ایشان، گزارش معتبری در دست نیست. تنها در بعضی کتابها آمده است که ایشان را با هفت قطعه پارچه کفن کردند.
بنا بر نقل قریب به اتفاق محدثان و شرححالنویسان، امیرالمؤمنین علی(ع) بر پیکر ایشان نماز خواند. برخی گفتهاند که عباس نماز را خواند، ولی این سخن پذیرفته نشده است، زیرا فاطمه(س) در وصیت خویش، همه کارها را به همسرش علی(ع) سپرده بود. علاوه بر این، در منابع شیعه و اهل سنت روایات متعددی وجود دارد که علی(ع) بر جنازه فاطمه(س) نماز گزارد. حتی کسانی که درباره نماز گزاردن عباس بر پیکر حضرت(س)، روایاتی ذکر کردهاند، روایات نمازگزاردن امیرالمؤمنین(ع) را نیز نقل کردهاند.
به گزارش برخی منابع اهل سنت، ابوبکر رضایت فاطمه(س) را جلب کرد. برخی مدعی شدهاند که در هنگام دفن، ابوبکر بر جنازه فاطمه(س) نماز خواند، اما ابنحجر عسقلانی آن را خبر منقطع و ضعیف و راوی آن را متروک دانسته است. به نظر میرسد این گزارشها درصدد بهبود بخشیدن به جایگاه خلیفه اول هستند، در حالی که بنا بر تصریح منابع معتبر اهل سنت، فاطمه(س) وصیت کرد او را شبانه دفن کنند تا ابوبکر بر جنازهاش حاضر نشود.
بعضی از مورخان، شرکتکنندگان در نماز را هفت تن ذکر کردهاند: علی(ع)، عباس، فضل، مقداد، سلمان، ابوذر و عمار، شیخ طوسی از حضرت علی(ع) و پنج تن نام برده است: ابوذر، سلمان، مقداد، عمار و حذیفه، برخی نفر هفتم را عبدالله بن مسعود ذکر کردهاند. مورخانی نیز حاضران در نماز را امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، عمار، مقداد، عقیل، زبیر، ابوذر، سلمان، بریده و چند تن از بنیهاشم دانستهاند. ابنشهر آشوب تعداد نمازگزاران را 9 تن ذکر کرده است: امام علی(ع)، حسن و حسین(ع)، عقیل، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و بریده.
بر اساس نقلی دیگر، حاضران در نماز امام علی(ع)، حسن و حسین(ع)، عباس و دو پسرش عبدالله و فضل، عقیل، عبدالله بن جعفر، بریده، عمار، زبیر، اسامه، دختران حضرت علی(ع) و زنان قریش بودند. بنابراین،سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، به اتفاق سیرهنویسان شیعی، در نماز حضور داشتهاند، ولی درباره عباس عموی پیامبر(ص) و پسرش فضل و عقیل (برادر امیرالمؤمنین(ع)) چنین اتفاقنظری وجود ندارد.
*چگونگی خاکسپاری
پیکر حضرت فاطمه(س) در شب با تابوتی که به خواست آن حضرت(س) ساخته شده بود، حمل و سپس به خاک سپرده شد. درباره چگونگی دفن، اطلاعات اندکی موجود است. نقل شده است که علی(ع)، عباس و فضل به قبر وارد شدند و جسد مطهر را در آن نهادند. بنا بر نقلی دیگر، هنگامیکه علی(ع) جسد مطهر را به سوی قبر حرکت داد، دستی از قبر خارج شد و آن را گرفت و در قبر نهاد.
طبق روایتی که صدوق از امام صادق(ع) نقل کرده است، ابوبکر و عمر هنگام صبح برای عیادت حضرت فاطمه(س) به سوی خانه او حرکت کردند. در راه، مردی از قریش را دیدند که گفت فاطمه(س) از دنیا رفت و شبانه او را دفن کردند. آنان از شنیدن این خبر، سخت پریشان شدند و علی(ع) برای قانع کردنشان، قسم یاد کرد این کار بنا بر وصیت فاطمه(س) بوده و برای وی امکان نداشته است که با آن مخالفت کند. در منابع دیگر نقل شده است که مسلمانان صبح آن روز به بقیع رفتند و در آن چهل قبر مشاهده کردند.
این موضوع بر آنان گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند که تنها دختر پیامبر(ص) از دنیا رفت و به خاک سپرده شد، اما آنان حاضر نبودند و حتی قبرش را نمیشناسند، والیان امور دستور دادند کسانی از زنان مسلمان این قبرها را بشکافند تا قبر دختر پیامبر(ص) پیدا و بر جنازه او نماز خوانده شود.
وقتی این خبر به امیرالمؤمنین(ع) رسید، غضبآلود از خانه بیرون آمد، چشمهایش از شدت خشم سرخ شده و رگهای گردنش برآمده بود و لباس زردی را بر تن داشت که در حوادث سخت و جنگها میپوشید. کسانی که این وضع را دیدند، خود را به بقیع رساندند و به مردم هشدار دادند که علی(ع) قسم خورده است اگر سنگی از این قبرها جابهجا شود، شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد. امام(ع) به بقیع رفت و عمر و اصحابش نزد او رفتند و قسم خوردند که قبر دختر پیامبر(ص) را نبش خواهند کرد و بر او نماز خواهند خواند، اما علی(ع) به شدت با عمر برخورد کرد و او را تهدید کرد و ابوبکر نیز وساطت کرد و بدین ترتیب، این مسأله پایان پذیرفت و مردم پراکنده شدند.
*مرثیه امام علی(ع) در فقدان حضرت فاطمه(س)
بنابر نقل راویان شیعه، علی(ع) پس از پایان خاکسپاری و از میان بردن آثار قبر شریف فاطمه(س)، با چشمانی اشکبار و دلی سوخته رو به سوی مدفن پیامبر(ص) کرد و گفت: «از فراق دختر برگزیده پیامبر(ص) شکیبایی و تواناییام پایان یافته است، گرچه چارهای جز صبر ندارم. امانتی که به من سپرده شده بود، پس گرفته شد، غم و اندوه من از این فراق، ابدی است، آسمان نیلگون و زمین تیره و زشت است، اندوهم مانند آتشی برافروخته و درد دلم به سان زخمی آزار دهنده است که تسکینی جز مرگ و رسیدن به محضر تو (پیامبر(ص))ندارد».
حضرت علی(ع) از این فراق نابهنگام به خداوند شکایت برده و از اینکه حق فاطمه(س) پایمال و از ارثش محروم شده و مخفیانه دفن شده، اظهار اندوه کرده و گفته است که خدا ناظر این امور است. اشعاری نیز از علی(ع) نقل شده است که از جدایی و فراق و مصیبت سنگین حضرت(س) حکایت دارد و از دست دادن فاطمه(س) را نشانه بیدوام بودن دوستیها خوانده است. اشعار دیگری نیز منسوب به اوست، حاکی از آنکه یاد فاطمه(س) و اندوه فراقش هرگز از خاطر او نمیرود.