گروه سیاسی مشرق - «افراد شناخته شدهای که رد صلاحیت شدند، باید افرادی که نامدار نیستند را به جامعه معرفی کنند تا در انتخابات پیروز شوند، همانطور که بنده بعد از رد صلاحیتم در انتخابات ریاستجمهوری از آقای روحانی حمایت کردم و ظرف یک هفته آقای دکتر روحانی که دارای 3 درصد رأی بیشتر نبود به بالای 50 درصد رأی رسید.»
متن فوق بخشی از سخنان روز جمعه اکبر هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای ستادهای انتخاباتی ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان و حامیان دولت در حسینیه جماران است. در مورد این سخنان در ابتدا اینطور احساس میشود که هاشمی درصدد حمایت از لیست اصلاحطلبانی است که چندان شناخته شده نیستند اما بنابر نظر بسیاری از کارشناسان سیاسی وی با روحیه «خودمرکز بینی» قصد دارد به ایفای نقش صحنهگردانی انتخاباتی جریان اصلاحطلب بپردازد و در این زمینه دیگران حتی حسن روحانی را نیز با سخنانی تحقیرآمیز زیر چتر حمایتی خود میپندارد. از این روست که کسانی چون محمد عطریانفر از اعضای حزب کارگزاران که حزبش با حمایت هاشمی تشکیل شده و فعالیت میکند موضع صحنهگردانی انتخابات از سوی هاشمی را بیشتر مطلبی مثبت ارزیابی میکنند تا منفی. [1]
هاشمی در این سخنان نهتنها پیروزی روحانی را متأثر از حمایت خود دانسته بلکه وی را مانند افرادی که در جریان اصلاحطلبی ناشناخته و نیازمند حمایت افراد شناخته شده هستند قلمداد میکند تا بدین ترتیب همچنان خود را به عنوان فرد اول این ائتلاف معرفی کند. هاشمی پا را از این موارد فراتر گذاشته و مطرح کرده است که رأی حجتالاسلام روحانی تنها 3 درصد بوده است و با حمایت وی به بالای 50 درصد رسیده است.
با این اوصاف با نگاهی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بر اساس ادعای هاشمی رأی واقعی حسن روحانی پایینتر از آرای باطلهای بوده که درصد 3.39 را نشان میدهد. این درحالی است که برخی از کارشناسان سیاسی بیان میدارند که عملکرد روحانی در مناظرات بوده که حتی اصلاحطلبان را برآن داشته که کاندیدای خود یعنی عارف را رها سازند و از وی حمایت کنند. [2] البته اصلاحطلبان در این روند هیچگاه به عارف اعتماد چندانی نداشتند و نسل اول این جریان وی را «اصلاحطلب بدلی» خوانده و همین موضوع زمینه حمایت اصلاحات از روحانی را فراهم کرد.[3]
البته هاشمی پس از مدتی با شیوهای خاص پس از انتقادات نسبت به این موضوع صحبتهایش را تعدیل کرد و بیان داشت که «حمایت من، انصراف عارف و حضور قوی در مناظرهها مؤثر بودند.» اما بازهم نقش خود را در این راستا بسیار مؤثر و به عنوان لیدر مطرح کرده که روحانی را بدهکار خود نشان دهد.
هاشمی در این زمینه با تأکید بر حمایتهای خود در رأی آوری روحانی میگوید: «مدتها قبل از شروع بحثهای انتخاباتی در جلسهای که معمولاً پس از جلسات مجمع تشخیص مصلحت با دوستان مینشینیم، به دکتر روحانی پیشنهاد ثبتنام در انتخابات را دادیم. برنامهریزی کرده بودیم که این موج نا امید نشود و مسلماً برای امیدوار ماندن نیاز به اقداماتی داشت که از جملهٔ آنان انصراف آقای دکتر عارف و حمایتهای من و آقای خاتمی از دکتر روحانی بود، البته به حق، سخنرانیها و قوی حاضر شدن در مناظرهها نیز در پیروزی نهایی دکتر روحانی نقش بسیار مؤثری داشت.»[4]
بااینحال به نظر میرسد سخنان تحقیرآمیز هاشمی رفسنجانی علیه رئیسجمهور، حاوی این پیام است که وی بر آن است که همواره کسانی چون روحانی بهعنوان فردی پایینتر از او در حوزه سیاسی کشور عمل کنند و پیامی از این طریق به روحانی ارسال شود که بدون حمایت هاشمی، حتی شخصیتی چون روحانی نیز دارای وزن و پایگاه چندانی نیست و وی نیز بایستی در راستای اهداف و برنامههای هاشمی رفسنجانی عمل کند.
در واقع، در این تجزیه و تحلیل، هاشمی رفسنجانی، مردی که رکورددار بیشترین کاندیداتوری انتخاباتهای کشور است برنمیتابد که فردی دیگر در این راستا از وی بالاتر قرار بگیرد و از این روست که بازی جدید تحقیر را آغاز کرده است.