به گزارش مشرق به نقل از ایسنا،جاسم غضبانپور ـ عكاس دفاع مقدس كه چندي پيش 25 دوربين عكاسي خود را براي چاپ كتاب «شكوه خوزستان» به فروش رساند ، در اين خصوص اظهار كرد: دوربينهاي عكاسيام را به اين علت فروختم كه سازمان زيباسازي شهرداري اهواز به تعهدات خود در قبال انتشار كتاب «شكوه خوزستان» عمل نكرد و من نيز كه حمايت كننده ديگري نداشتم مجبور شدم دوربينهايم را بفروشم؛ البته از اين كه پول اين دوربينها براي انتشار كتابي دربارهي سرزمينم هزينه شده است خوشحالم.
غضبانپور در پاسخ به اين پرسش كه آيا هيچ موسسه و يا نهادي از عكاسان دفاع مقدس حمايت ميكند گفت: در خصوص حمايت عكاسان دفاع مقدس در كشور هيچ متولي خاصي وجود ندارد؛ چون عكاسي جنگي در كشور ما جايي در هنرهاي تجسمي ندارد. در حال حاضر كسي نيست كه بداند عكاسان دفاع مقدس ما مثل كاظمي، اخوان، فريدوني، جواديان ... كجا هستند و با چه شرايطي زندگي ميكنند و هنوز انجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس كه از بهترين حاميان عكاسان انقلاب و دفاع مقدس از زماني كه به همت خود اعضا تاسيس شد و هم اكنون نيز به فعاليت خود مشغول است، نتوانستهاند از كارت انجمن عكاسان دفاع مقدس استفاده كنند، چرا كه اين انجمن به علت دولتي بودن هنوز نتوانسته است براي اعضاي خود كارت عضويت صادر كند چه رسد به اين كه بخواهد حمايتهاي ديگري از اعضايش داشته باشد. ما نميدانيم اين مشكل را به چه كسي بايد بگوييم. اين در حالي است كه بعضي ها فكر ميكنند كه عكاس جنگي در ناز و نعمت زندگي مي كنند.
غضبانپور با بيان اين كه هزاران عكس از آغاز تا پايان دوران دفاع مقدس گرفته است كه به علت عدم حمايت از طرف نهادهاي فرهنگي موفق به چاپ آنها نشده است ادامه داد: چند سالي است كه عكسهاي شهيد بهروز مرادي را كه از اولين مدافعان خرمشهر بود و تا پايان جنگ هم در دفاع مقدس با دشمن بعثي جنگيد در دست تدوين دارم، ولي هيچ نهادي با اين بهانه كه برگشت مالي ندارد از چاپ اين عكسها حمايت نميكند و تضمين مالي ميخواهند. در حالي كه چاپ اين عكسها يك كار فرهنگي است و كار فرهنگي هم تضمين نميكند كه برگشت سرمايه داشته باشد.
وي در ادامه تصريح كرد: يا اين كه موسسههايي به دنبال اين هستند كه با حمايت از چاپ عكسها آرم موسسه خود را بر روي آنها نهند و از نام عكاسان جانباز،ايثارگر وشهيد براي خود پله بسازند و ارتقاء درجه پيدا كنند.
غضبانپور افزود: آرشيو نگاتيوهاي من از دوران جنگ هشت ساله تقريبا منظمترين آرشيو عكاسان دفاع مقدس است كه پس از اين سالها در حال قارچ گذاشتن واز بين رفتن هستند؛ چون كسي صداي عكاسان جنگ را نميشنود كه دردشان را بشنود.
وي در خصوص استفاده نهادها و موسسات از عكسهاي دفاع مقدس و حمايت آنان از عكاسان دفاع مقدس نيز گفت: زماني كه نهادي و موسسهاي براي برگزاري نمايشگاه عكس دفاع مقدس به ما رجوع ميكند ما قيمت عكسها را به آنها ميگوييم و معمولا موضعگيري ميكنند و انتظار دارند كه ما بدون دريافت هيچ وجهي عكسهاي خود را در اختيار آنها قرار دهيم؛ در حالي كه آنها متوجه نيستند كه نگهداري اين عكسها بسيار هزينهبر است و يا اينكه هزينه هاي خريد يك دوربين با لنز خوب حدودا 20 ميليون تومان ميشود.
غضبانپور گفت: ما عكاسان از كجا بياوريم كه چنين دوربيني را تهيه كنيم؟ بايد بتوانيم عكسمان را بفروشم تا زندگي كنيم و عكس بگيرم؛ وگرنه ما مادي نيستيم.
وي در خصوص حضور عكاسان جنگ در دوران دفاع مقدس در جبههها گفت: در حال حاضر تنها چيزهايي كه از بسياري از شهدا باقي مانده است عكس آنها است كه توسط عكاسي گرفته شده كه در كنار او بوده است و هر لحظه احتمال شهيد شدنش ميرفته است و در طول جنگ بسياري از عكاسان در كنار تك تيرانداز در سنگر مقدم جبهه حضور داشته است كه تعدادي از آنها شهيد، جانباز و مجروح شدهاند، اما متاسفانه امروز در كشور رشتهاي به نام عكاسي جنگي در حوزههاي هنري وجود ندارد.
وي در همين خصوص توضيح داد: شهيد سعيد جانبزرگي يكي از عكاسان دفاع مقدس بود كه به واسطه حضور در مناطقي كه عراق آنجا را بمباران شيمايي كرد هزاران عكس از مجروحان شيميايي ثبت كرد و عكسهايي كه او از مصدومان شيميايي گرفت هنوز هم در مجامع بين المللي و نمايشگاهايي كه به مناسبت مبارزه با سلاحهاي شيمايي برگزار ميشود مورد استفاده قرار ميگيرند، اما پس از جنگ كه وي به علت اينكه خودش نيز شيميايي شده بود به شهادت رسيد كسي حاضر نبود او را شهيد بنامد و به خانواده او ميگفتند برويد و ثابت كنيد كه وي در جنگ شيميايي شده است. اين در حالي بود كه وي هزاران عكس از مناطق شيميايي شده گرفته بود و آخر سر هم با وساطت سرلشكر صفوي كه آن زمان فرمانده سپاه بود به عنوان شهيد پذيرفته شد.
غضبانپور گفت: زشت است به كسي كه هزاران عكس از مصدومان شيميايي و بمبارانهاي شيميايي در دوران دفاع مقدس برداشته است بگويند برود ثابت كند كه در جنگ بوده است. آيا توهيني از اين بزرگتر ميتواند باشد؟
وي همچنين گفت: سال گذشته نيز زماني كه هنرمندان انقلاب ودفاع مقدس به ديدار رهبري رفتند به همه اجازه صحبت كردن داده شد، ولي اين اجازه را به عكاسان جنگي ندادند؛ در صورتي كه اگر فيلمساز، داستاننويس، حجمساز، طراح لباس براي توليد يك اثر هنري در رابطه با جنگ بايد به عكسهاي به جا مانده از آنزمان رجوع كند، ولي كسي براي خود عكاس ارزش قائل نشده است. در طول سال كسي نميگويد عكاسان دفاع مقدس كجا هستند و چه كار ميكنند.
اين عكاس در پايان خاطرنشان كرد: در زمان آزادسازي خرمشهر به همراه شهيد بهروز مرادي تمام جزئيات باقي مانده از جنگ را در شهر خرمشهر از خانههاي ويران شده توسط عراقيها تا تمام وسايل منهدم شده، نامهها و اسناد به جا مانده ازعراقي هاي بعثي در طول جنگ با هدف گردآوري در يك موزه دفاع مقدس جمعآوري كرديم، حتي شهيد بهروز مرادي با موهاي سلماني شده باقي مانده از جنگ و گل كنار رود كارون تنديس شهيدان را براي نگهداري در اين موزه ساخت ويا لنزهاي دوربينهايي كه تركش خورده بود نگهداري كرديم كه شايد بعدها خودش ميتوانست دست مايه قصه و روايت شود، ولي متاسفانه در زمان جنگ اين اتفاق نيفتاد و كسي آن زمان از اين طرح حمايت نكرد و امروز تنها چيزي كه از اين مجموعه باقي مانده عكسهايي است كه به جا مانده است.