مشرق- سفرهای استانی یک رییس جمهور امر شایعی در عرصه سیاست نیست و ضرورت انجام آن، در کشورهاییی مثل کشور ایران که میان زندگی پایتخت نشینان و مردم استان های حاشیه ای اختلاف فاحشی وجود دارد؛ بیشتر احساس می شود.
متمرکز بودن همه چیز در پایتخت، از جمله امکانات رفاهی و آموزشی و پزشکی و ... شامل حال رسانه ملی هم شده است و انگار رسانه ملی صرفا برای مردم پایتخت ، ملی است و برای حاشیه نشین ها هنوز ملی نشده.
بگذریم از آن که، عده زیادی از مردم تهران نیز رسانه ملی را متعلق به مردم میدان ونک به بالا می دانند و معتقدند که همه سریال های تلویزیون تنها در قاب زندگی بالای شهر می گنجد و ربطی به پایین شهر ندارد و حتی گزارش های مردمی نیز عمدتا از خیابان ولیعصر آنهم از ونک به بالاست.
در شرایطی که رسانه ملی جایی برای صدا و یا سیمای مردم حاشیه نشین و اخبار آنها ندارد؛ کامران نجف زاده احساس می کند که او هم باید به سفرهای استانی برود.
چند وقت پیش بود که آیت الله نوری همدانی نیز این نیاز را احساس کرد و سفرهای استانی خود را آغاز کرد.
کامران نجف زاده در یک سفر استانی اش به سراغ روستای"درودزن" استان فارس رفت تا ماجرای سوختن کودکان روستایی در کلاس درس را روایت کند . یا به قول خودش:"درست است که مسوولین قول داده اند دیه آنها برقرار شود و الان پنج سال است تاخیر دارند اما واحد مرکزی خبر پیگیر است و به وقتش شکم های فربه شده را آب لمبو می کند."
نجف زاده پیش از آن نیز سفری به کرمان داشت تا از قول کارگران معدن پابدانای زرند بگوید "این پائین ذغال رویمان را سیاه می کند و آن بالا بی پولی و نداری "
اینکه رسانه ملی در حال حاضر در همه استانها شبکه استانی دارد، قابل انکار نیست؛ اما شاید دلیل مهجور ماندن وقایع و بی اهمیتی به استانها علاوه بر بی توجهی به استاهای حاشیه، ممانعت و اعمال فشار مسوولین این استانها به خبرنگارانشان برای عدم انعکاس مشکلات ناشی از سوء مدیریت آنها باشد؛ اما در قبال خبرنگاران مشهور مرکز توان اعمال چنین فشاری را ندارند.
آیا بعد از ملی شدن صنعت نفت، چیزهای دیگری هم باید ملی شوند؟