به گزارش مشرق، «اصغر زارعی» در روزنامه «حمایت» نوشت:
با توجه به تحولات چند ماهه اخیر در منطقه و ناکامیهای پی در پی رژیمهای مرتجع به عنوان عوامل جنگ نیابتی نظام سلطه و نیز تسلیح و تجهیز گروههای تکفیری و تروریستی به منظور پیادهسازی منافع و مطامع قدرتهای بزرگ و رژیم جعلی صهیونیستی، شاهد چرخش جهتگیری نظام سلطه و اذنابش به سمت و سویی نه چندان جدید هستیم.
شکستهای اخیر آنان در سوریه و عراق و ناکامی رژیم عربستان برای شکست مقاومت یمن باعث شده است روند حوادث منطقه به گونهای رقم بخورد که سناریوهای قدیمی اما ویرایششده درباره مقاومت اسلامی لبنان به روشی جدید اجرا شود. حزبالله لبنان که سابقهای روشن در خنثی کردن نقشههای استکباری در منطقه را داراست و مقاومت شجاعانه آن بارها دشمن را به عقب رانده است با تصمیمی که در شورای همکاری خلیج فارس اتخاذ گردید، در لیست گروههای تروریستی این شورا قرار گرفت. در اینباره گفتنیهایی هست:
1- جنبش مقاومت اسلامی لبنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و طی بیش از سه دهه گذشته موفق شد به عنوان یک حرکت مردمی و اصیل برای مقابله با تجاوزات و نفوذ رژیم کودککش از تمامی امکانات و ظرفیتهای خود استفاده نموده و طعم تحقیر و شکست را طی چند جنگ به این رژیم وارد نماید.
حزب الله محبوب لبنان روز به روز از توان و اقتدار بیشتری برخوردار گردید و طی پنج سال گذشته یکی از اصلیترین جریانات مقاومت در برابر گروههای تکفیری – تروریستی به شمار میآید. محور عربی – ترکی در سوریه در حالی که بیسابقهترین حمایتهای خود را از تروریستها تکفیری به عمل آوردند و از کمکهای لجستیکی و مالی نظام سلطه بهرهمند بودند، با مانع بزرگ حزبالله لبنان برخورد کرده و در عراق و سوریه به شدت شکست خوردند.
2- پس از پیروزیهای چشمگیر محور مقاومت در سوریه، کشورهای عرب مرتجع و حامیان آنان بدین نتیجه رسیدند که باید از یک سو محور مقاومت را با استفاده از اهرمهای گوناگون، تضعیف و از سوی دیگر، فتنه مذهبی را در بین این گروهها و مردم منطقه شعلهور نمایند.
طی روزهای گذشته عربستان با استفاده از ترفند ابزارهای دیپلماتیک و فشارهای بینالمللی برای وارد نمودن فشار و کاهش حضور و نفوذ مقاومت سعی کرد تا نقش خود را به بهترین وجه در پازل گسترده استکباری منطقه بازی کند. این کشور علاوه بر مخالفت علنی با جریان عمومی مقاومت در منطقه، سابقه فشار بر رسانههای حامیان این جریان را در کارنامه خود دارد و شبکههایی نظیر المیادین و العالم را تحریم کرده است.
اما حزب الله لبنان و جریان مقاومت علیرغم تمام مشکلاتی که با آنها مواجه بودند توانست اهداف خود را با دامنه بیشتری گسترش داده و پیروزیهای بزرگی را نصیب خود نماید.
امروز، جنبش مقاومت و خصوصاً «حزبالله لبنان» به عنوان عامل اصلی اقتدار در سوریه و لبنان تلقی میشود و برگ برندهای برای جهان اسلام محسوب میشود که با حداقل امکانات در مقابل پیشرفتهترین تجهیزات دشمن مقاومت کرده است.
3- عربستان سعودی به عنوان مهمترین کشور فتنهگر در منطقه و پرچمدار جنگ نیابتی رژیمهای وابسته سعی کرده است از تمام شیوههای خود برای منزوی کردن و کاهش اقتدار حزبالله لبنان استفاده کند اما اقدام شنیع اخیر این رژیم در شورای همکاری خلیج فارس در واقع تیر خلاصی بر پیکره جنبشهای تکفیری است. مقامات نادان عربستان گمان میکردند با معرفی کردن جنبش مقاومت اسلامی و لغو کمکهای مالی لبنان به بهانه حمایت از مقاومت میتوانند به اهداف خود دست یابند اما وقایع به گونه دیگری رقم خورد.
گروههای مقاومت منطقه و کشورهای حامی آن موضعی سرسختانه در برابر این تصمیم گرفتند، گروههای فلسطینی این اقدام را محکوم کردند و موجی از همبستگی در میان مردم به راه افتاد. نقشهای که با هدایتگری رژیم صهیونیستی و عاملیت عربستان برای معرفی کردن این جریان محبوب به عنوان عامل فتنهگری و برافروختن آتش اختلافات مذهبی در دستور کار قرار گرفته بود، اکنون در مسیر مخالف توطئههای آنان قرار گرفته است.
4- عمق دنائت و نادانی حاکمان مرتجع عرب و در راس آنها رژیم عربستان در تروریستی خواندن موثرترین جریان جنبش مقاومت در حالی است که حافظه تاریخی ملتها هنوز خیانت حاکمان وابسته منطقه در جریان جنگهای رژیم صهیونیستی علیه فلسطین و لبنان را فراموش نکرده است.
در طول این جنگها، زمزمههایی از کمک حاکمان ریاض به مقامات تلآویو برای درهم کوبیدن مقاومت غزه به گوش میرسید؛ ادعایی که این روزها با انتشار اخبار ملاقات مسئولین این دو رژیم ثابت شده است. عربستان سعودی آشکارا نشان داده است که چنان در نقشههای صهیونیستی – آمریکایی علیه مسلمانان وارد شده که این سطح از همکاری تاکنون بیسابقه بوده است.
این کشور طی یک هفته مناسبات خود با رژیم صهیونیستی را به بالاترین سطح افزایش داد و آن را از شکل محرمانه به حالت علنی تبدیل کرد. در آن ایام خونین، حداکثر کمک عربستان به مردم مظلوم غزه، «کفنهای مدرن» بود و در این روزها، بهترین کمک آنان به ملتهای ستمدیده منطقه، بمبهای آتشین و سلاحهای مرگبار است.
رژیم سعودی با مجبور کردن شورای همکاری خلیج فارس به قرار دادن حزبالله در لیست گروههای تروریستی – به عنوان تنها نیروی مقاومت جهان که طی سالهای 2000 و 2006 توانست با اقتدار رژیم صهیونیستی را شکست دهد و یادآوری توانمندیهای آن مقامات اسرائیل را به وحشت انداخت – در واقع به این نتیجه رسیده است که رژیم صهیونیستی، متحد اعراب مرتجع است و هر کس در برابر آنان مقاومت کنند، به عنوان تروریست شناخته خواهند شد.
اما در مقابل، محور مقاومت با ثبات و پایداری خود در تمام عرصهها به رشد خود ادامه داده و نسبت به آینده روشن خود مطمئن است. همانگونه که جبهه مقاومت تاکنون در برابر انواع و اقسام تجاوزات و توطئهها پیروز بوده، یقیناً در آینده نیز بر فتنهها غالب خواهد شد و گسترش دامنه فتنه یا محاصره و تحریم نمیتواند موضع برتر و مقتدرش را تغییر دهد.
با توجه به تحولات چند ماهه اخیر در منطقه و ناکامیهای پی در پی رژیمهای مرتجع به عنوان عوامل جنگ نیابتی نظام سلطه و نیز تسلیح و تجهیز گروههای تکفیری و تروریستی به منظور پیادهسازی منافع و مطامع قدرتهای بزرگ و رژیم جعلی صهیونیستی، شاهد چرخش جهتگیری نظام سلطه و اذنابش به سمت و سویی نه چندان جدید هستیم.
شکستهای اخیر آنان در سوریه و عراق و ناکامی رژیم عربستان برای شکست مقاومت یمن باعث شده است روند حوادث منطقه به گونهای رقم بخورد که سناریوهای قدیمی اما ویرایششده درباره مقاومت اسلامی لبنان به روشی جدید اجرا شود. حزبالله لبنان که سابقهای روشن در خنثی کردن نقشههای استکباری در منطقه را داراست و مقاومت شجاعانه آن بارها دشمن را به عقب رانده است با تصمیمی که در شورای همکاری خلیج فارس اتخاذ گردید، در لیست گروههای تروریستی این شورا قرار گرفت. در اینباره گفتنیهایی هست:
1- جنبش مقاومت اسلامی لبنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و طی بیش از سه دهه گذشته موفق شد به عنوان یک حرکت مردمی و اصیل برای مقابله با تجاوزات و نفوذ رژیم کودککش از تمامی امکانات و ظرفیتهای خود استفاده نموده و طعم تحقیر و شکست را طی چند جنگ به این رژیم وارد نماید.
حزب الله محبوب لبنان روز به روز از توان و اقتدار بیشتری برخوردار گردید و طی پنج سال گذشته یکی از اصلیترین جریانات مقاومت در برابر گروههای تکفیری – تروریستی به شمار میآید. محور عربی – ترکی در سوریه در حالی که بیسابقهترین حمایتهای خود را از تروریستها تکفیری به عمل آوردند و از کمکهای لجستیکی و مالی نظام سلطه بهرهمند بودند، با مانع بزرگ حزبالله لبنان برخورد کرده و در عراق و سوریه به شدت شکست خوردند.
2- پس از پیروزیهای چشمگیر محور مقاومت در سوریه، کشورهای عرب مرتجع و حامیان آنان بدین نتیجه رسیدند که باید از یک سو محور مقاومت را با استفاده از اهرمهای گوناگون، تضعیف و از سوی دیگر، فتنه مذهبی را در بین این گروهها و مردم منطقه شعلهور نمایند.
طی روزهای گذشته عربستان با استفاده از ترفند ابزارهای دیپلماتیک و فشارهای بینالمللی برای وارد نمودن فشار و کاهش حضور و نفوذ مقاومت سعی کرد تا نقش خود را به بهترین وجه در پازل گسترده استکباری منطقه بازی کند. این کشور علاوه بر مخالفت علنی با جریان عمومی مقاومت در منطقه، سابقه فشار بر رسانههای حامیان این جریان را در کارنامه خود دارد و شبکههایی نظیر المیادین و العالم را تحریم کرده است.
اما حزب الله لبنان و جریان مقاومت علیرغم تمام مشکلاتی که با آنها مواجه بودند توانست اهداف خود را با دامنه بیشتری گسترش داده و پیروزیهای بزرگی را نصیب خود نماید.
امروز، جنبش مقاومت و خصوصاً «حزبالله لبنان» به عنوان عامل اصلی اقتدار در سوریه و لبنان تلقی میشود و برگ برندهای برای جهان اسلام محسوب میشود که با حداقل امکانات در مقابل پیشرفتهترین تجهیزات دشمن مقاومت کرده است.
3- عربستان سعودی به عنوان مهمترین کشور فتنهگر در منطقه و پرچمدار جنگ نیابتی رژیمهای وابسته سعی کرده است از تمام شیوههای خود برای منزوی کردن و کاهش اقتدار حزبالله لبنان استفاده کند اما اقدام شنیع اخیر این رژیم در شورای همکاری خلیج فارس در واقع تیر خلاصی بر پیکره جنبشهای تکفیری است. مقامات نادان عربستان گمان میکردند با معرفی کردن جنبش مقاومت اسلامی و لغو کمکهای مالی لبنان به بهانه حمایت از مقاومت میتوانند به اهداف خود دست یابند اما وقایع به گونه دیگری رقم خورد.
گروههای مقاومت منطقه و کشورهای حامی آن موضعی سرسختانه در برابر این تصمیم گرفتند، گروههای فلسطینی این اقدام را محکوم کردند و موجی از همبستگی در میان مردم به راه افتاد. نقشهای که با هدایتگری رژیم صهیونیستی و عاملیت عربستان برای معرفی کردن این جریان محبوب به عنوان عامل فتنهگری و برافروختن آتش اختلافات مذهبی در دستور کار قرار گرفته بود، اکنون در مسیر مخالف توطئههای آنان قرار گرفته است.
4- عمق دنائت و نادانی حاکمان مرتجع عرب و در راس آنها رژیم عربستان در تروریستی خواندن موثرترین جریان جنبش مقاومت در حالی است که حافظه تاریخی ملتها هنوز خیانت حاکمان وابسته منطقه در جریان جنگهای رژیم صهیونیستی علیه فلسطین و لبنان را فراموش نکرده است.
در طول این جنگها، زمزمههایی از کمک حاکمان ریاض به مقامات تلآویو برای درهم کوبیدن مقاومت غزه به گوش میرسید؛ ادعایی که این روزها با انتشار اخبار ملاقات مسئولین این دو رژیم ثابت شده است. عربستان سعودی آشکارا نشان داده است که چنان در نقشههای صهیونیستی – آمریکایی علیه مسلمانان وارد شده که این سطح از همکاری تاکنون بیسابقه بوده است.
این کشور طی یک هفته مناسبات خود با رژیم صهیونیستی را به بالاترین سطح افزایش داد و آن را از شکل محرمانه به حالت علنی تبدیل کرد. در آن ایام خونین، حداکثر کمک عربستان به مردم مظلوم غزه، «کفنهای مدرن» بود و در این روزها، بهترین کمک آنان به ملتهای ستمدیده منطقه، بمبهای آتشین و سلاحهای مرگبار است.
رژیم سعودی با مجبور کردن شورای همکاری خلیج فارس به قرار دادن حزبالله در لیست گروههای تروریستی – به عنوان تنها نیروی مقاومت جهان که طی سالهای 2000 و 2006 توانست با اقتدار رژیم صهیونیستی را شکست دهد و یادآوری توانمندیهای آن مقامات اسرائیل را به وحشت انداخت – در واقع به این نتیجه رسیده است که رژیم صهیونیستی، متحد اعراب مرتجع است و هر کس در برابر آنان مقاومت کنند، به عنوان تروریست شناخته خواهند شد.
اما در مقابل، محور مقاومت با ثبات و پایداری خود در تمام عرصهها به رشد خود ادامه داده و نسبت به آینده روشن خود مطمئن است. همانگونه که جبهه مقاومت تاکنون در برابر انواع و اقسام تجاوزات و توطئهها پیروز بوده، یقیناً در آینده نیز بر فتنهها غالب خواهد شد و گسترش دامنه فتنه یا محاصره و تحریم نمیتواند موضع برتر و مقتدرش را تغییر دهد.