گروه سیاسی مشرق - برخی از عناصری که در مجلس ششم با سخنان عجیب و غریب آب در آسیاب دشمن ریختند این روزها با تاکتیک آلزایمر سیاسی حضور چشمگیری در رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب پیدا کرده و به ترسیم نگرش و نوع عملکرد مجلس آینده میپردازند.
احمد شیرزاد یکی از این عناصر است که در مجلس ششم کارنامه جالب توجهی در عناد ورزی با انرژی هستهای کشورمان و ایجاد بهانه به دشمن برای فشار بر مردم ایران دارد تا جایی که رئیس مجلس وقت که دست بر قضا با وی در یک جریان حضور دارد، نسبت به چنین سخنانی اعتراض میکند و آنرا مشابه سخنان رادیو اسرائیل و ضدانقلاب برمیَشمارد که البته در رسانههای بیگانه لحنی تندتر دارد.
حال اخیرا شیرزاد طی یادداشتی در روزنامه آرمان با تاکید بر این که یکی از اولویتهای مجلس دهم، آشتی ملی است، هدف از این آشتی ملی را فراموشی فتنه عنوان کرد و تهدید کرد در صورتی که اصولگرایان از القاب فتنه استفاده کنند، اصلاح طلبان عکس العمل نشان خواهند داد.[1]
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین در گفتگو با روزنامه آفتاب یزد درباره مجلس آینده میگوید: « به احتمالزیاد دولت در آینده نفس راحتتری خواهد کشید. میزان موفقیت زیاد است، اما باید منتظر روزهای آینده ماند تا نتایج دقیقا اعلام شود.»[2]
وی همچنین در گفتگو با همین روزنامه در شمارهای دیگر بیان میکند: «مجموعا ترکیب مجلس ترکیب بینابین است، ما مطمئنیم که صدای بلند اعتدال در مجلس آینده طنین افکن خواهد شد صدایی که خواست مردم است. اما فکر میکنم مجلس آتی مجلسی خواهد بود که رایگرفتن در آن سخت است و به دلیل ترکیب بالانس شدهای که از هر دو جناح در مجلس دهم داریم، به سختی مصوبات در آن به ثمر خواهد نشست، مگر مصوباتی که جنبه عمومی داشته باشد. در واقع هر مصوبه ای که یکی از دو جناح با آن مشکل داشته باشد، ممکن است با چالش روبه رو شود. اما از طرفی این موضوع جنبههای مثبتی هم دارد اینکه اصولگرایان نمی توانند به این راحتی هر چه که میخواهند را به تصویب برسانند. درمجموع قطعا مجلس آینده، مجلس زندهتری نسبت به 3 مجلس گذشته است. [3]»
سخنگویی شیرزاد از تریبونهای جریان اصلاحات درحالی است که وی به سبب مواضع ضدهستهای و ضد حقوق بشری که در مجلس ششم داشته بایستی از مردم عذرخواهی کند اما آنچه از شواهد امر پیداست این عضو حزب منحله مشارکت بدون توجه به عملکرد گذشته خود به تحلیل آینده مبادرت میورزد که به نظر نمیرسد با توجه به پیشینه فعالیت وی نتیجه جالبی در مجلس آینده داشته باشد.
نوع سخنرانی وی در مجلس
ششم به نحوی بود که رهبر معظم انقلاب به طور غیر مستقیم با اشاره قرار دادن چنین
سخنانی آنرا مصداق نفوذ معرفی کردند.
ایشان در دیدار مردم نجف آباد به نمونههایی از نفوذیهایی که احیاناً خودشان هم متوجه نبودهاند، اشاره کردند و گفتند: در سالهای گذشته در صحن علنی مجلس، یکی از نمایندگان، با تکرار حرف دشمن، نظام اسلامی را متهم به دروغگویی کرد.
رهبر انقلاب در اشاره به نمونهای دیگر افزودند: در دورانی که هیئت مذاکره کننده هستهای کشورمان، مشغول مذاکره سخت و در واقع مبارزه با طرف مقابل بود و رئیس جمهور محترم فعلی نیز، رئیس هیأت مذاکره کننده بود، عدهای طرحی سه فوریتی را به مجلس آوردند که تأیید حرف طرف مقابل ما در مذاکرات بود و رئیس جمهور محترم فعلی در آن زمان از این طرح گلایه کرد و گفت این طرح به نفع دشمن است.[4]
سخنانی که شیرزاد در نطق پیش از دستور خود در مجلش ششم مطرح کرد سبب رسمی شدن ادعاهای بیاساس غرب درباره نقض حقوق بشر و پیگیری ایران برای رسیدن به سلاح هستهای بود و در آن نطق دروغهای زیادی به نظام اسلامی نسبت داده شده بود.
وی در سخنان خود با تکرار ادعاهای بیاساس رسانههای غربی گفت: «امروز در جهان از ما چهره رژیمی ساختهاند خشن، سرکوبگر و بریده از مردم، متکی بر قدرت نظامی و ابزار سرکوب. تصویر رژیمی که هیچ سخن انتقادآمیزی را برنمیتابد و روز به روز مرزهای خطوط قرمز آن گسترش مییابد. چهره حکومتی که در خفا، رفتاری متفاوت با ادعاهایش دارد و به فکر تهیه سلاحهای مرگبار و ابزار تهدیدکننده بشریت است. از این رژیم چنان تصویری منعکسشده است که گویی منطق گفتگو با جهان را نمیداند و تنها زبان تهدید را میشناسد و با خشنترین و قسیترین گروههای تروریستی در ارتباط است. میگویند رد پای او در بسیاری از حوادث تروریستی در گوشه و کنار جهان وجود دارد و دین برای او ابزار سرکوب است. از ما تصویر رژیمی ساختهاند که دروغ میگوید و به تعهدات خود در جامعه جهانی پایبند نیست، وقسعلیهذا. چند روز پیش تیتر درشت برخی از روزنامههای اروپا این بود: «جمهوری اسلامی ۱۹ سال به جهانیان دروغ گفته است.»
وی ادامه داد: «میتوان تمام این تبلیغات را به رسانههای صهیونیستی نسبت داد، میتوان مثل همیشه آنها را توطئههای استکبار جهانی دانست و داد از مظلومیت جمهوری اسلامی زد. میتوان کماکان خود را محور خوبیهای جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمنی دشمن منسوب کرد، اما یک نکته بسیار ساده این میان وجود دارد، آنها سرنخها، دم خروسها و مدارک و مستنداتی از ما دارند که آنها را در ادعاهایشان محق جلوه میدهد. این مدارک و مستندات، نوعاً در داخل کشور منعکس نمیشود و مردم ما بهدرستی و دقت نمیدانند که رسانههای جهان چه اتهامات و تقصیرهایی را متوجه جمهوری اسلامی میکنند و بابت این اتهامات چه شواهدی برای اثبات وجود دارد، اما هر چه هست در ماههای اخیر، آن دشمنان قسمخورده انقلاب و آن رسانههای استکباری و صهیونیستی به نحو بیسابقهای توانستهاند افکار عمومی مردم جهان را نسبت به ادعاهای همیشگیشان متقاعد کنند. آنها امروز حق بجانبتر از همیشه ظاهر شدهاند. این واقعیت تلخی است اما واقعیت است. کاری کردهایم که آمریکاییها سرفرازتر از همیشه بگویند، ببینید آنچه ما درباره رژیم جمهوری اسلامی میگفتیم صحت داشت.»[5]
حال اصلاحطلبی که با سخنان شاذ خود مهر تایید بر سخنان باطل دشمن در خصوص مساله هستهای و حقوق بشر در کشورمان زده و هزینههای زیادی به کشورمان تحمیل کرده است، به مفسر سیاسی رسانههای زنجیرهای بدل شده است. با این اوصاف تریبون دادن به فردی که چنین اظهاراتی را انجام داده در جای خود بسیار قابل توجه است که نشان دهنده پافشاری نه یک فرد بلکه در کل یک جریان به واسطه رسانههایش، بر مواضعی نادرست است.