به گزارش مشرق، علی رهبری در این نامه که با عنوان «خدا حافظی علی رهبری» منتشر شده آورده است
«هموطنان گرامی و هنردوست ایران ٬ دوستان عزیزم و نوازندگان محترم ارکستر سمفونیک تهران
برای اینجانب ، بعد از ۴۰ سال فعالیت هنری در کشورهای مختلف ٬ افتخار بزرگی بود تا در طول ۱۲ ماه ٬ دوباره در مملکت خودم در خدمت شما باشم
۱۲ ماهی که ما همگی موفق شدیم با وجود مشکلات فراوان مانند اغلب کشور های پیشرفته دنیا برنامه ای سالانه چاپ کرده و آنرا عملی کنیم.
از نظر هنری ما در روی صحنه به همه ثابت کردیم که در ایران هم امکان کار حرفه ای با کیفیت بالا وجود دارد و شما عزیزان آنرا با نظمی بی نظیر تحسین برانگیز به اجرا درآوردید ولی متاسفانه وابستگی ارکستر به بنیاد رودکی و گردانندگانش ٬ همواره مانعی برای ادامه کار و پیشرفت بود ٬ بنیادی که مدیر عامل و همراهانش نه تنها کمترین تجربه ای در زمینه مدیریت ارکستر نداشتند بلکه با سوء مدیریت و در نتیجه بی نظمی و بی بندوباری های فراوان اداری ٬ روزانه با ایجاد مشکلات متعدد ٬ آرامش را از مجموعه ارکستر سمفونیک تهران سلب کردند و به غیر از ایجاد تشویش هیچ زمینه ای برای ایجاد بستری مناسب برای فعالیت هنری فراهم نکردند.
و هنوز با گذشت ۱۲ ماه هیچ قدمی در مورد اداره یک ارکستر ۷۵ نفری برنداشته اند.
همین باعث شد که بنده که فقط برای مدیریت هنری دعوت شده بودم بیشتر وقتم صرف مبارزه برای گرفتن حق قانونی نوازندگان شد ٬ کما اینکه هر روز با دغدغه ای تازه به سراغ نوازندگان رفتم.
بالاخره بعد از ماه ها به این نتیجه رسیدم که ادامه همکاری حرفه ای من با این بنیاد غیر حرفه ای اصلا هیچ وجه امکان پذیر نیست و نمیتوانم بی تدبیری و بی مسولیتی های ماه های گذشته را تحمل کنم ٬ به همین دلیل هم ۲ ماه پیش با اعتراض مشکلات را به اطلاع عموم رساندم.
این بنیاد میخواهد بنده فقط بعنوان رهبر میهمان کار بکنم که دیگر مزاحم اعمال غیر حرفه ای و غیر انسانیشان نشوم بنده هم قبول نکرده و نخواهم کرد.
بنیاد رودکی که از ماه ها شورایی درست کرده بنام شورای سیاستگذاری ارکستر سمفونیک با حضور:
۱. مدیرعامل آقای بهرام جمالی نوازنده متوسط سه تار ولی بدون داشتن هیچگونه فرهنگ موسیقی کلاسیک و عدم سابقه در مدیریت ارکستر سمفونیک
۲. مشاور هنری و گرداننده تمام برنامه های پشت پرده ٬ تهمورث پورناظری نوازنده متوسط تنبور و کاملا ناآشنا و دور از فضای ارکستر سمفونیک ٬ شخصی که در تلاش برای به انحصار درآوردن ارکستر سمفونیک ٬ تحت سلطه شرکت هنری خودش است.
۳. مشاور هنری و رابط اعظم در خانه موسیقی و شوراهای دیگر ٬ حمید رضا نوربخش خواننده متوسط آواز سنتی و دارای هیچگونه اطلاعاتی از ارکستر سمفونیک و موسیقی کلاسیک.
۴. دلال ٬ مشاور هنری، اقتصادی ، حقوقی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، استراتژی ، داری قدرت مطلق وتو و اختیار تام در تمام موارد و دارای داشتن حق گفتن حرف اخر به همه افراد ٬ جلال مشفق که ایشان بطور کل دور از فضای موسیقی هستند.
حال شما دوستان در هر مقامی که هستید خودتان قضاوت کنید که چطور میشود در کنار این افراد واقعا بی ربط به موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک ٬ چطور میتوان کارهای جهانی انجام داد. این افراد در ۶ ماه گذشته با بیسوادی و ندانم کاری و تصمیمات غیر حرفه ای تماما غلط و با سلب آرامش مدام ٬ فعالیت را برای ارکستر سمفونیک غیر ممکن ساختند.
وجود این ۴ نفر تنها دلیل اینجانب برای استعفا هستند
یکی از تلخ ترین روزهای کاری زندگی من امروز بود که خودم را ناچار دیدم کنسرتهای اختتامیه فستیوال بین المللی بهاری شانگهای در چین و کنسرت افتتاحیه فستیوال بروکنر در اتریش را که از شخص بنده دعوت شده بود و همچنین دعوتنامه چندین سولیست و رهبر میهمان ایرانی و خارجی را لغو کنم. امیدوارم روزی شرایط و زمینه مناسب بدون وجود چنین افراد ناکارآمد و کم سواد و به دور شخصیت هنری برای حضور مجدد اینجانب و همکاری حرفه ای با ارکستر سمفونیک فراهم شود.
با امید به روزهایی بهتر برای موسیقی ایران
علی رهبری
وین اتریش»
«هموطنان گرامی و هنردوست ایران ٬ دوستان عزیزم و نوازندگان محترم ارکستر سمفونیک تهران
برای اینجانب ، بعد از ۴۰ سال فعالیت هنری در کشورهای مختلف ٬ افتخار بزرگی بود تا در طول ۱۲ ماه ٬ دوباره در مملکت خودم در خدمت شما باشم
۱۲ ماهی که ما همگی موفق شدیم با وجود مشکلات فراوان مانند اغلب کشور های پیشرفته دنیا برنامه ای سالانه چاپ کرده و آنرا عملی کنیم.
از نظر هنری ما در روی صحنه به همه ثابت کردیم که در ایران هم امکان کار حرفه ای با کیفیت بالا وجود دارد و شما عزیزان آنرا با نظمی بی نظیر تحسین برانگیز به اجرا درآوردید ولی متاسفانه وابستگی ارکستر به بنیاد رودکی و گردانندگانش ٬ همواره مانعی برای ادامه کار و پیشرفت بود ٬ بنیادی که مدیر عامل و همراهانش نه تنها کمترین تجربه ای در زمینه مدیریت ارکستر نداشتند بلکه با سوء مدیریت و در نتیجه بی نظمی و بی بندوباری های فراوان اداری ٬ روزانه با ایجاد مشکلات متعدد ٬ آرامش را از مجموعه ارکستر سمفونیک تهران سلب کردند و به غیر از ایجاد تشویش هیچ زمینه ای برای ایجاد بستری مناسب برای فعالیت هنری فراهم نکردند.
و هنوز با گذشت ۱۲ ماه هیچ قدمی در مورد اداره یک ارکستر ۷۵ نفری برنداشته اند.
همین باعث شد که بنده که فقط برای مدیریت هنری دعوت شده بودم بیشتر وقتم صرف مبارزه برای گرفتن حق قانونی نوازندگان شد ٬ کما اینکه هر روز با دغدغه ای تازه به سراغ نوازندگان رفتم.
بالاخره بعد از ماه ها به این نتیجه رسیدم که ادامه همکاری حرفه ای من با این بنیاد غیر حرفه ای اصلا هیچ وجه امکان پذیر نیست و نمیتوانم بی تدبیری و بی مسولیتی های ماه های گذشته را تحمل کنم ٬ به همین دلیل هم ۲ ماه پیش با اعتراض مشکلات را به اطلاع عموم رساندم.
این بنیاد میخواهد بنده فقط بعنوان رهبر میهمان کار بکنم که دیگر مزاحم اعمال غیر حرفه ای و غیر انسانیشان نشوم بنده هم قبول نکرده و نخواهم کرد.
بنیاد رودکی که از ماه ها شورایی درست کرده بنام شورای سیاستگذاری ارکستر سمفونیک با حضور:
۱. مدیرعامل آقای بهرام جمالی نوازنده متوسط سه تار ولی بدون داشتن هیچگونه فرهنگ موسیقی کلاسیک و عدم سابقه در مدیریت ارکستر سمفونیک
۲. مشاور هنری و گرداننده تمام برنامه های پشت پرده ٬ تهمورث پورناظری نوازنده متوسط تنبور و کاملا ناآشنا و دور از فضای ارکستر سمفونیک ٬ شخصی که در تلاش برای به انحصار درآوردن ارکستر سمفونیک ٬ تحت سلطه شرکت هنری خودش است.
۳. مشاور هنری و رابط اعظم در خانه موسیقی و شوراهای دیگر ٬ حمید رضا نوربخش خواننده متوسط آواز سنتی و دارای هیچگونه اطلاعاتی از ارکستر سمفونیک و موسیقی کلاسیک.
۴. دلال ٬ مشاور هنری، اقتصادی ، حقوقی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، استراتژی ، داری قدرت مطلق وتو و اختیار تام در تمام موارد و دارای داشتن حق گفتن حرف اخر به همه افراد ٬ جلال مشفق که ایشان بطور کل دور از فضای موسیقی هستند.
حال شما دوستان در هر مقامی که هستید خودتان قضاوت کنید که چطور میشود در کنار این افراد واقعا بی ربط به موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک ٬ چطور میتوان کارهای جهانی انجام داد. این افراد در ۶ ماه گذشته با بیسوادی و ندانم کاری و تصمیمات غیر حرفه ای تماما غلط و با سلب آرامش مدام ٬ فعالیت را برای ارکستر سمفونیک غیر ممکن ساختند.
وجود این ۴ نفر تنها دلیل اینجانب برای استعفا هستند
یکی از تلخ ترین روزهای کاری زندگی من امروز بود که خودم را ناچار دیدم کنسرتهای اختتامیه فستیوال بین المللی بهاری شانگهای در چین و کنسرت افتتاحیه فستیوال بروکنر در اتریش را که از شخص بنده دعوت شده بود و همچنین دعوتنامه چندین سولیست و رهبر میهمان ایرانی و خارجی را لغو کنم. امیدوارم روزی شرایط و زمینه مناسب بدون وجود چنین افراد ناکارآمد و کم سواد و به دور شخصیت هنری برای حضور مجدد اینجانب و همکاری حرفه ای با ارکستر سمفونیک فراهم شود.
با امید به روزهایی بهتر برای موسیقی ایران
علی رهبری
وین اتریش»