به گزارش مشرق، داوری در فوتبال ایران کار بسیار دشواری است چرا که همیشه سوتهای داوران با اعتراضهایی از سوی اهالی فوتبال روبرو بوده است. بازیکنان، مربیان، هواداران و حتی مدیران عامل باشگاهها پس از اشتباهاتی که داوران انجام میدهند بلافاصله نسبت به آنها موضع میگیرند و در برخی مواقع با الفاظ و توهینهایی هم روبرو میشوند.
در این بین اما داوران صحبت از عشق و علاقه به این موضوع میکنند و تنها راه بقایشان در قضاوت را دوست داشتن داوری میدانند. یکی از داوران با تجربه و بینالمللی کشورمان محسن ترکی است که با 6 بار قضاوت در دربی تهران رکورددار سوت زدن در بازی دو تیم استقلال و پرسپولیس است.
در روزهای پایانی سال به سراغ این داور باتجربه رفتیم تا هم در مورد زندگی شخصی و هم مشکلات داوری با او هم کلام شویم. ترکی به خاطره تلخی اشاره کرد که هنوز قصد بازگو کردن آن را ندارد و گفت که میخواهد پس از خداحافظی از قضاوت این خاطره را بیان کند.
گفتوگوی با محسن ترکی را در زیر میخوانید:
سال 94 برای محسن ترکی چگونه گذشت؟
سال بدی نبود. البته تا حدودی در این سال از زندگی ورزشی فاصله گرفتم و به تحصیل ادامه دادم. خودم از سالی که گذشت راضی هستم. در مقطع دکتری در رشته مدیریت ورزشی در دانشگاه آزاد مشهد ادامه تحصیل میدهم. وقت بیشتری امسال برای ادامه تحصیلم گذاشتم و سعی کردم در کنار آن ورزش حرفهای را هم ترک نکنم.
از لحاظ داوری چگونه بود؟
در عرصه بین الملل خدا را شکر تمامی قضاوت هایی که چه در مسابقات ملی و چه باشگاهی از طرف کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا به عهده من گذاشته شد به خوبی از عهده آنها برآمدم و در عرصه مسابقات داخلی هم که به نظر کارشناسان داوری به عنوان داو برتر نیم فصل انتخاب شدم.
داوران در کشور ما درآمد خوبی ندارند. با این موضوع چگونه کنار میآیید؟
درست است داوری در فوتبال ما حرفهای نیست. اگر بحثی در مورد مسائل مالی میشود به اختلاف دستمزدها برمیگردد وگرنه تمام داوران شغل خوبی دارند و از آن طریق زندگی خود را میگذرانند و داوری را به صورت تفننی انجام میدهند. این سطح اختلاف دستمزد از لحاظ شخصیتی خوب نیست و میتواند خطرناک هم باشد. اگر در جامعه هم میزان اختلاف سطح بین مردم زیاد باشد قطعا بزهکاریهایی وجود خواهد داشت. در فوتبال هم اینگونه خواهد بود. نمیشود عدهای میلیاردی از این فوتبال درآمد داشته باشند و عدهای شرایط سختی را دنبال کنند.
با وجود این موضوع اما داوران کار خود را دنبال میکنند.
بله این موضوع به خاطر عشق و علاقه است. شاید برخیها بگویند با این دستمزد کم چه دلیلی دارد که داوران قضاوت میکنند و شاید صفتهایی را هم به داوران نسبت دهند. شاید برخیها هم بگویند مسائل فساد که در مورد داوران گفته میشود درست است چرا که دیوانگی میدانند با این دستمزدهای کم داوران به کارشان ادامه دهند. اما هیچ کسی به این مسئله فکر نمیکند که داوران به خاطر عشق و علاقهشان این کار را انجام میدهند. حتی روزی اگر برسد که بگویند داوران رایگان قضاوت کنند مطمئن باشید که داوران این کار را انجام خواهند داد.
از حضور در قضاوت پشیمان نیستید؟
به هیچ عنوان. مواقعی هست که به عنوان داور نه تنها یک مسابقه را قضاوت می کنیم بلکه باید یک شهر و یا حتی یک کشور را مدیریت کنیم که این موضوع بسیار لذت بخش است. من عاشقانه این کار را انتخاب کردم. در دوران راهنمایی علاقه داشتم که کارهای مدیریتی انجام دهم. اگر امروز هم میگویم به یکی از آرزوهایم که تحصیل در رشته مدیریت است، رسیدم به خاطر عشق و علاقه به این موضوع است. من فوتبالیست سطح پایینی نبودم و همبازی سیدعلی موسوی در مشهد بودم. من، سخندان، قهرمانی و سیدعلی موسوی در یک سطح از فوتبال بازی میکردیم. در آن مقطع پولهایی که هم اکنون به بازیکنان میدهند، نبود اما فقط علاقه ما باعث شد که به سمت داوری بیاییم. به ما گفتند که باید بین داوری و فوتبال یک موضوع را انتخاب کنید و ما هم نسبت به عشق و علاقهای که داشتیم داوری را انتخاب کردیم و الان هم اصلا پشیمان نیستم حتی وقتی برای مدتی آن را کنار میگذاریم مریض میشویم و احساس کمبود در زندگی میکنیم.
اولین قضاوت شما در چه دیداری بود؟
اولین بازی که سوت زدم در سال 1368 بود. در سن 16 سالگی که در کلاسهای داوری شرکت کرده بودم و در جریان همان کلاسها به خاطر اینکه استعداد لازم را داشتیم به ما ابلاغ دادند که قضاوت کنیم. فکر میکنم اولین بازی هم که قضاوت کردم در رده سنی جوانان بود که به خاطر اینکه پیش از بازی ابومسلم یا منتخب مشهد بود جمعیت زیادی هم در ورزشگاه تختی مشهد حضور داشتند.
محسن ترکی برای خودش زمانی را مشخص کرده که تا کی به قضاوت ادامه دهد؟
در ورزش حرفهای هیچ چیز دست خودمان نیست. سعی میکنم تا زمانی که بتوانم مثمرثمر باشم و به فوتبال کشورم کمک کنم فعالیت خودم را در داوری ادامه دهم. تصمیم من شخصی نیست که اگر اینگونه بود یکی دو سال گذشته داوری را رها میکردم چرا که به حدی رسیدم که فشار زیادی روی من بود. پس از اتفاقاتی که برای محسن قهرمانی افتاد چندین پیشکسوت با من صحبت کردند و دلایلی را برای ادامه فعالیتم آوردند. من در همان موقع به نشانه اعتراض 5-6 ماه قضاوت نکردم و همان موضوع باعث شد به لحاظ بدنی تحلیل بروم و در یکی دو تست فیفا نتوانستم موفق باشم. شاید از این موضوع صدمه دیدم. پیشکسوتانی با من صحبت کردند و گفتند که حضورم میتواند مؤثر باشد و شاید جوانانی در کنار این مسئله تربیت شوند. هماکنون هم میگویم هر لحظه فکر کنم حضورم نمیتواند تاثیر مثبتی داشته باشد بدون درنگ و خیلی راحت خواهم رفت. به لحاظ قانونی فیفا سن را برای داوران برداشته است و داور تا زمانی که بتواند در تستهای آمادگی جسمانی موفق باشد میتواند قضاوت کند. همیشه به خاطر منافع داوری کشورمان از منافع شخصی خود گذشتهام. 3-4 سالی است که در استان مشهد بحث استعدادیابی را به همراه سخندان راه انداختیم و هدفم فقط کمک به داوری است.
در طول روز چند ساعت تمرین دارید؟
تقریبا هر روز بین یک ساعت تا یک ساعت و نیم تمرین می کنم. البته بعضی روزها سبک تر است و برخی روزها سنگین تر اما تمرینات روزانه خود را دنبال می کنم.
در هر بازی حدود چند کیلومتر می دوید؟!
تقریبا بین 12 تا 14 کیلومتر می دوم. بستگی به نوع و سبک بازی دارد. در سالیان گذشته به علت اینکه تیم ها زیر توپ می زدند و توپ از یک طرف دفاع به طرف مقابل می رفت ما هم مجبور بودیم که بیشتر بدویم اما امسال شرایط متفاوت شده است. امسال تیم ها شرایط بهتری دارند و بازی های بهتری را به نمایش می گذارند. در این 18-19 سالی که در سطح اول قضاوت فعالیت می کنم تا کنون بازی های اینچنینی در ایران ندیدم. وقتی دوندگی ما کمتر باشد باعث می شود که تمرکزمان بیشتر شود و بهتر قضاوت کنیم.
در کنار داوری مشغول به فعالیت در چه حوزهای هستید؟
یکی از افتخارات بزرگم این است که فرهنگی و دبیر ورزش هستم. ساعاتی که در مدرسه هستم اصلا از عمرم حساب نمیشود چرا که برایم بسیار لذتبخش است. سعی کردم همیشه در جایی کار کنم که بتوانم تاثیرگذار باشم. اطرافیانم هم این مسئله را اعلام میکنند که توانستهام تا حدودی تاثیرگذار باشم.
کار کردن با بچههای مدرسه چه حس و حالی دارد و آنهایی که با شما کار میکنند چه حسی نسبت به شما دارند؟
بچهها همیشه به معلم ورزششان به عنوان یک شخص موفق نگاه میکنند. خود من از بچگی الگوهای زندگیام معلمان ورزشی بودند. من در سال سوم ابتدایی راه خودم را انتخاب کردم. در همان سال یک برنامهای بود که از بچهها در مورد شغل آیندهشان سؤال میکرد. خیلیها میگفتند دکتر، خلبان اما من همان جا گفتم که دوست دارم معلم ورزش شوم. در این مسیر خیلی سختی هم کشیدم و شاید فرصتهای شغلی بسیار مناسبتر هم وجود داشت اما فقط به خاطر رسیدن به عشق و علاقهام تمامی این موارد را فراموش کردم. 8 سال معلم حقالتدریس بودم. کسانی که در این حوزه فعالیت کردهاند میدانند که معلم حقالتدریس یعنی کار کردن فیسبیلالله. متاسفانه از آن 8 سال یک سال هم برایم سابقه حساب نشد اما در هر صورت پشیمان نیستم چرا که هم اکنون به عنوان مربی ورزش میتوانم در بین جوانان تاثیرگذار باشم. همیشه به بچه ها می گویم کسی نباید خودش را دست کم بگیرد. با کوشش و تلاش و توکل به خدا میتوان به هر آنچه که تصورشان را می کنند برسند.
چند فرزند دارید؟
یک دختر 12 ساله به نام پرنیان دارم.
دوست دارید که راه شما را ادامه بدهد؟
چرا که نه. خیلی هم خوشحال خواهم شد اما خدا را شکر خودش زیاد تمایل ندارد. شاید اصلا بازیهای مرا هم نگاه نکند. در هر صورت خودش علاقهای به این مسئله ندارد. اگر علاقهای داشته باشد من قطعا به او کمک میکنم چرا که آینده ورزش بانوان را در کشورمان روشن میبینم.
بهترین و تلخترین خاطره شما چیست؟
حضور ذهن چندانی ندارم اما یکی از خاطراتی که همیشه در ذهن من مانده، برگزاری اولین دوره مسابقات کشورهای اسلامی به میزبانی عربستان بود که بنده به عنوان داور در این مسابقات حضور داشتم. حدود 30 روز مسابقات به طول انجامید و این افتخار را داشتم که در شهر مدینه حضور داشته باشم و سعادت داشتم که در کنار مسجدالنبی و قبرستان بقیع هر روز صبح به زیارت بروم. دوران بسیار خوبی را سپری کردم و در روز فینال هم دیدار تیمهای عربستان و مراکش را سوت زدم و در طول مسابقات دو سه بار مشرف شدم و اعمال حج را انجام دادم. یک ورزشگاه در نزدیکی مکه احداث شده بود که تنها رقابت فوتبالی که در آنجا برگزار شد همان رقابتها بود.
و بدترین خاطره؟
یک خاطره خیلی بد هم از یک رقابت فوتبالی دارم که ترجیح میدهم هم اکنون آن را بیان نکنم.شاید روزی که داوری را کنار گذاشتم در مورد آن صحبت کنم. اگر هم اکنون بخواهم در مورد آن صحبت کنم شاید مسائلی را به وجود بیاورد که مناسب نباشد.
یعنی دلتان از اشخاصی پر است؟
خیلی زیاد. در همان مسابقاتی که خاطرات تلخ برایم به وجود آمد یکی از عزیزترین افرادم را از دست دادم. سعی میکنم آن را فراموش کنم اما به هیچ عنوان امکانپذیر نیست. به هر حال داوری را با تمام شرایط و سختیهایش پذیرفتهایم و این هم گوشهای از آن موارد است. قطعا این خاطره تلخ تا ابد با من همراه خواهد بود اما هم اکنون آن را نمیتوانم بازگو کنم.
الگوی داور شما چه کسی است؟
الگوی خاصی به لحاظ فنی نداشتم اما به لحاظ شخصیتی الگوهای زیادی در داخل و خارج از کشور داشتم که ترجیح می دهم اسمی از آنها به میان نیاورم. معتقدم مسائل فنی یک چیز اکتسابی است که هر کسی تلاش کند به آن میرسد اما مسائل شخصیتی علاوه بر اینکه در وجود و ذات افراد باید باشد، بخشی از آن هم اکتسابی و آموختنی است.
نظرتان در مورد حضور 8 ساله علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال چیست؟
او یک غیرفوتبالی بود که وارد فوتبال شد. شاید در آن ابتدا تجربه آنچنانی نداشت و از این بابت فوتبال آسیب دید اما او امروز شرایطش فرق میکند. به فرد باتجربهای تبدیل شده و در مجامع بینالمللی شناخت شده است در واقع 8 سال از طرف فوتبال ما سرمایهگذاری شد و این شوخی نیست. به سلامتی او شکی ندارم و هم اکنون باید از تجربیات او استفاده شود. هر اتفاقی بیفتد باید از تجربیات او استفاده شود. نمیگویم قطعا باید بماند یا خیر اما معتقدم که باید از تجربیاتش استفاده کرد. اگر بخواهد شخص جدیدی بیاید باید هزینه شود تا به تجربیات علی کفاشیان برسد. شاید در بحث مدیریتی به او انتقادهایی وارد باشد اما هم اکنون یک مدیر فوتبالی شده است. هر کسی دیگر هم بود پس از 8 سال به این حد میرسید. شاید در آن ابتدا نباید کفاشیان به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب میشد. هر چند که در آن مجمع به او تحمیل شد و تنها گزینه کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال بود. شهنازی هم کاندیدا بود که انصراف داد و فقط کفاشیان نامزد پست ریاست بود. من هم در آن مجمع حضور داشتم و هیچ چارهای جز رای دادن به کفاشیان نداشتیم و بالاجبار همه به او رای دادند. متاسفانه در آن سال هیچ مدیر قدرتمندی اعلام آمادگی نکرد. من مدیریت بحران کفاشیان را میپسندم چرا که به خوبی از پس فشارهای به وجود آمده، برمیآید. همین حضورش در برنامه 90 بهترین مصداق برای این موضوع است چرا که شاید هر کسی دیگر بود با آن فشارها از کوره درمیرفت اما آقای کفاشیان به راحتی مدیریت کرد. از این دست مسائل در چند سال اخیر زیاد اتفاق افتاد. به هر حال امیدوارم او هر کجا که هست موفق باشد.
محسن ترکی پس از سالها به حضور داوران خارجی برای قضاوت دربی پایان داد و بازی دو تیم استقلال و پرسپولیس را قضاوت کرد. تاکنون هم رکوردار این قضاوت است. چه صحبتی در این زمینه دارید؟
درست است من 6 بار دربی پایتخت را سوت زدم. پس از 14-15 سال داوران ایرانی را برای این بازی انتخاب کردند. در بازی اول حساسیتهای خاصی وجود داشت چرا که خدای ناکرده اگر تصمیم اشتباهی میگرفتیم بار دیگر امکان داشت داوران خارجی را برای این بازیها انتخاب کنند. به جز بازی اول در سایر دربیها احساس خاصی نداشتم و همچون بازیهای دیگر قضاوت کردم. به زعم خیلی از کارشناسان این 6 قضاوت من جزو بهترین داوریهایم بوده است. شاید یکی از مسائلی که باعث شد این اتفاق رقم بخورد این بود که با این دیدگاه وارد زمین میشدیم که این بازی هم همچون بازیهای دیگر است. همیشه سعی میکردم مثل یک فرد معمولی به دربی نگاه کنم و آمادهسازی که برای سایر بازیها داشت در این دیدار هم انجام دهم. لطف خداوند و علیبن موسیالرضا (ع) شامل حال من شد و توانستم عملکرد خوبی داشته باشم. خاطرات خوبی از 6 قضاوت دارم و طرفداران دو تیم هم با خاطره خوبی از این دیدارها یاد میکنند. خوشحالم که استارت این موضوع توسط محسن ترکی زده شد و هم اکنون داوران جوان زیادی داریم که میتوانند این کار را انجام دهند.
فکر میکنم با این تفاسیر سختترین دیداری که قضاوت کردید دربی اول پایتخت بوده است.
همه بازیها سختی خود را دارد. بعضی وقتها شرایط بازی باعث سختی قضاوت میشود. نمیتوانم بازی خاصی را نام ببرم. به هر حال بعضی مواقع شرایط بازی باعث میشود که دیدار سختی را قضاوت کنیم.
میگویند محسن ترکی استقلالی است. آیا این موضوع درست است؟
(با خنده) تا دربی پایانی که امسال برگزار شد همه میگفتند من استقلالی هستم اما یک شبه این موضوع عوض شد و محسن ترکی پرسپولیسی شد.
بله همان دربی که پرسپولیس در وقتهای اضافه گل زد.
درست است. در آن دیدار مهدی رحمتی در وقتهای اضافه روی زمین افتاد و من در همان صحنه بالای سر او رفتم و به او گفتم که به بازی ادامه دهد اما او در واکنش به من گفت واقعا نمیتوانم ادامه دهم. من هم در همانجا به او گفتم این وقتها را اضافه خواهم کرد. وقتی آن اتقاق افتاد مهدی رحمتی پس از پایان بازی به سمت من آمد و گفت که میتوانم یک اعتراض کوچکی داشته باشم که من گفتم خیر زیرا قبل از آن گفته بودم وقتهای اضافه را حساب خواهم کرد. به هر حال این هم از سختیهای کار ماست که باید عدالت را برقرار کنیم و وقتی چنین اتفاقاتی میافتد انگهایی هم به ما چسبیده میشود. به هر حال این هم باعث افتخار من است که یک روز استقلالی و یک روز پرسپولیسی میشوم چرا که نشان میدهد ما کارمان را درست انجام میدهیم.
محسن ترکی شخصیت مذهبی دارد؟
تا مذهبی را چه بخواهیم معنی کنیم. من در خانواده مذهبی بزرگ شدم و خودم هم یکسری اصول و عقایدی دارم. هر جایی که احساس کنم مراسم خارج از عرف و شرع نیست حاضر خواهم شد. اتفاق افتاده که در بسیاری از مراسمهایی که احساس کنم میتوانم با حضورم قشر خاصی از جامعه کمک کنم و شاید کمی هم برخلاف عقاید و اصولم باشد اما شرکت میکنم. جاهایی که احساس کنم روابط انساندوستانه وجود دارد سعی میکنم قطعا حاضر شوم و کمک کنم. چرا که رسالت اسلام نیز چیزی به غیر از ترویج روابط سالم انسان دوستانه نیست. امیدوارم در ابتدا خودم بتوانم پایبند به اصول اسلامی باشم و پس از آن جامعه ما به این مسئله پایبند باشند.
محسن ترکی به چه چیزی دوست داشته برسد که به آن دست پیدا نکرده است؟
دوست دارم برای جامعه تاثیرگذارتر باشم. خدا را شکر از زندگی ورزشی و شخصیام راضی هستم. به هر آنچه که خواستهام به لطف خدا و تلاشی که انجام دادم، رسیدهام. اگر دوست دارم به تحصیلم ادامه دهم به خاطر این است که بتوانم کمک بیشتری به سطح ارتقای کیفی زندگی مردم بکنم. عاشق مملکت و کشورم هستم. نزدیک به 14-15 سال داور بینالمللی کشورمان هستم و اسمم در فیفاست. شاید خیلیها به من توصیه کردند که از این موقعیت بینالمللی استفاده کنم و پاسپورت کشورهای دیگر را بگیرم اما به هیچ عنوان دوست ندارم این اتفاق رخ بدهد و نمیتوانم خود را راضی کنم که چیزی که در این مملکت به دست آوردهام را هزینه کشور دیگری بکنم.
به عنوان سؤال پایانی چند کلمه میگویم و خیلی کوتاه در مورد آن توضیح دهید.
فوتبال ایران: پرحاشیه دوست داشتنی
داوران ایرانی: دکترین بدون حق ویزیت
منوچهر نظری: استاد، با شخصیت و اخلاق مدار
علی کفاشیان: مرد دوست داشتنی و ابداع گر سبک جدید مدیریت
مسعود عنایت: صادق و بی غل و غش
حسین عسگری: مقتدر و با صلابت
فریدون اصفهانیان: (با مکث طولانی) در داوری چیزهای زیادی از او آموختم
علی دایی: بعدی
امیر قلعهنویی: نمیگویم
عادل فردوسیپور: خدمتگزار به فوتبال که بعضی اوقات ناخواسته به فوتبال ضربه هم زده اما معتقدم که بیشتر خدمت کرده است.