به گزارش مشرق، 5 اسفند ماه 94 راهروی دبير خانه ساختمان مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مملو از جمعيتي بود كه كاور و جعبه بهدست در صف تحويل آثار بودند. علاوه بر افرادي كه دقيقه نودي بودند، دبير خانه ساختمان هم كم آورده بود و رسيد كارها را رفاقتي و دستي به طراحان ميداد و مسئولاني كه قرار بود تا ساعت 4 سر كار بمانند حالا ديگر حرف از 11 شب ميزدند!
دوشنبه دهم اسفند ماه در مراسم افتتاحيه جشنواره مد و لباس فجر حميد قبادي دانا، مسئول كارگروه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: «هنرمنداني كه طراحي لباس، نساجي و توليد را جرياني پرمخاطب و هدفمند ميدانند، مد را يك پديده بومي تلقي ميكنند، مشروط بر اينكه اين مد از داخل كشور تراوش كند و با هنر و فرهنگ ايراني همراه شود.»
او ادامه داد: «امروز ميتوان جشنواره مد و لباس را يكي از پرمخاطبترين رويدادهاي هنري كشور ناميد، زيرا هزار و 500 واحد فروشگاهي در سطح كشور در دسترس مردم قرار دارد تا بتوانند محصولات ايراني را از آنجا تهيه كنند. تغيير سليقه و ذائقه مردم بر عهده ما است و طراح، توليدكننده، عرضهكننده و... بايد شرايط ارائه آثار را به گونهاي فراهم كنند كه براي همه قابل دسترس و استفاده باشد.»
رپرتاژآگهي براي برندهاي مختلف
در همه جاي دنيا جشنوارهها برگزار ميشوند تا از كساني كه در همان عرصه نوپا هستند، حمايت كنند، اما ديدن جشنواره مد و لباس فجر هر كسي را ياد تبليغات برندهاي معروف مياندازد. نكته جالب اين بود كه از هر طراح چند كار تأييد شده بود. به اضافه اينكه به اسم نو بودن و خلاقيت، كارهاي عجيب و غريب كرده بودند.
مثلاً لباسي بود كه با ترمه دوخته شده بود. آن هم نه از رو بلكه از پشت! يكي به شوخي و طعنه از مسئول غرفهاش پرسيد: ببخشيد خانوم كارهاي شما را برعكس روي مانكن گذاشتهاند! و او جواب داد: نه، اين طرح لباسم است! طرحي كه نه نو بود و نه امكان استفاده در اجتماع را داشت.
داوران از بين هزار و 600 اثر شما فقط چند اثر را پسنديدند و جالبتر اين بود كه فقط هم كارهاي طراحان برند برايشان جذاب بود. درحالي كه يك برندينگ لباس شامل طراح پارچه، طراح مدل، طراح الگو و خياطي حرفهاي است كه مجموع اينها شده آن لباسي كه برندينگ به جشنواره ارسال كرده، اما طراح لباس يعني خودش همه اين كارها را يكجا انجام ميدهد و لزومي هم ندارد كه يك طراح لباس خياطي حرفهاي باشد؛ چراكه هنر او در ايده، ذهن و طراحياش است، نه در دوخت و دوز. سؤال اينجاست كه آيا اين عادلانه است كه يك طراح را در كنار يك برندينگ قرار دهيد و آنها را قضاوت كنيد؟
در ساختمان مد و لباس چند نفري ايستاده بودند كه يك نفر شروع كرد: شما فقط تبليغات برندها را انجام دادهايد و اين در حالي است كه جشنواره بايد حامي طراحان خردهپايي باشد كه تازه ميخواهند شروع به كار كنند، آيا اين منطق است كه يك طراح نوپا با يك برندينگ رقابت كند؟ و اين در حالي است كه من يك نفره تمام كار تيم يك برندينگ را انجام ميدهم.
فردي ديگر اضافه كرد: وقتي من هزينه اين را ندارم كه از خياطي بخواهم كه برايم دوخت و دوز انجام دهد، آيا بايد داوري روي طرحها صورت گيرد يا روي دوختها؟ در حالي كه من كارهايي را ديدم كه حتي چسب لباس مشخص بود.
طراح لباس ديگري افزود: داوريها عادلانه نبوده است؛ چرا از بين اين همه كار فقط اين تعداد براي نمايش گذاشته شده است؟
به نظر ميرسد جشنواره مد و لباس فجر بيشتر به يك دورهمي شبيه است. همان طور كه در مسابقه طراحي زنده لباس به هيچ يك از طراحان جوان اجازه شركت داده نشد و صرفاً همان برندها يا مزونهاي معروف دور هم جمع شدند.
منبع: روزنامه جوان
دوشنبه دهم اسفند ماه در مراسم افتتاحيه جشنواره مد و لباس فجر حميد قبادي دانا، مسئول كارگروه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: «هنرمنداني كه طراحي لباس، نساجي و توليد را جرياني پرمخاطب و هدفمند ميدانند، مد را يك پديده بومي تلقي ميكنند، مشروط بر اينكه اين مد از داخل كشور تراوش كند و با هنر و فرهنگ ايراني همراه شود.»
او ادامه داد: «امروز ميتوان جشنواره مد و لباس را يكي از پرمخاطبترين رويدادهاي هنري كشور ناميد، زيرا هزار و 500 واحد فروشگاهي در سطح كشور در دسترس مردم قرار دارد تا بتوانند محصولات ايراني را از آنجا تهيه كنند. تغيير سليقه و ذائقه مردم بر عهده ما است و طراح، توليدكننده، عرضهكننده و... بايد شرايط ارائه آثار را به گونهاي فراهم كنند كه براي همه قابل دسترس و استفاده باشد.»
رپرتاژآگهي براي برندهاي مختلف
در همه جاي دنيا جشنوارهها برگزار ميشوند تا از كساني كه در همان عرصه نوپا هستند، حمايت كنند، اما ديدن جشنواره مد و لباس فجر هر كسي را ياد تبليغات برندهاي معروف مياندازد. نكته جالب اين بود كه از هر طراح چند كار تأييد شده بود. به اضافه اينكه به اسم نو بودن و خلاقيت، كارهاي عجيب و غريب كرده بودند.
مثلاً لباسي بود كه با ترمه دوخته شده بود. آن هم نه از رو بلكه از پشت! يكي به شوخي و طعنه از مسئول غرفهاش پرسيد: ببخشيد خانوم كارهاي شما را برعكس روي مانكن گذاشتهاند! و او جواب داد: نه، اين طرح لباسم است! طرحي كه نه نو بود و نه امكان استفاده در اجتماع را داشت.
داوران از بين هزار و 600 اثر شما فقط چند اثر را پسنديدند و جالبتر اين بود كه فقط هم كارهاي طراحان برند برايشان جذاب بود. درحالي كه يك برندينگ لباس شامل طراح پارچه، طراح مدل، طراح الگو و خياطي حرفهاي است كه مجموع اينها شده آن لباسي كه برندينگ به جشنواره ارسال كرده، اما طراح لباس يعني خودش همه اين كارها را يكجا انجام ميدهد و لزومي هم ندارد كه يك طراح لباس خياطي حرفهاي باشد؛ چراكه هنر او در ايده، ذهن و طراحياش است، نه در دوخت و دوز. سؤال اينجاست كه آيا اين عادلانه است كه يك طراح را در كنار يك برندينگ قرار دهيد و آنها را قضاوت كنيد؟
در ساختمان مد و لباس چند نفري ايستاده بودند كه يك نفر شروع كرد: شما فقط تبليغات برندها را انجام دادهايد و اين در حالي است كه جشنواره بايد حامي طراحان خردهپايي باشد كه تازه ميخواهند شروع به كار كنند، آيا اين منطق است كه يك طراح نوپا با يك برندينگ رقابت كند؟ و اين در حالي است كه من يك نفره تمام كار تيم يك برندينگ را انجام ميدهم.
فردي ديگر اضافه كرد: وقتي من هزينه اين را ندارم كه از خياطي بخواهم كه برايم دوخت و دوز انجام دهد، آيا بايد داوري روي طرحها صورت گيرد يا روي دوختها؟ در حالي كه من كارهايي را ديدم كه حتي چسب لباس مشخص بود.
طراح لباس ديگري افزود: داوريها عادلانه نبوده است؛ چرا از بين اين همه كار فقط اين تعداد براي نمايش گذاشته شده است؟
به نظر ميرسد جشنواره مد و لباس فجر بيشتر به يك دورهمي شبيه است. همان طور كه در مسابقه طراحي زنده لباس به هيچ يك از طراحان جوان اجازه شركت داده نشد و صرفاً همان برندها يا مزونهاي معروف دور هم جمع شدند.
منبع: روزنامه جوان