به گزارش مشرق،روزنامه الکترونیکی رایالیوم در مقالهای
در ستون «سخن سردبیر» به قلم «عبدالباری عطوان» نوشت: این موضوع که «عادل
الجبیر» وزیر خارجه سعودی اعلام کرده قرارداد خرید تسلیحات فرانسوی، که
قرار بود برای تسلیح ارتش لبنان اختصاص داده شود و ارزش آن به سه میلیارد
دلار میرسد، به ارتش عربستان تحویل داده خواهد شد، تأکید میکند که هدف از
این قرار داد نه علاقهمندی برای تقویت ارتش لبنان و افزایش توانمندیهای
دفاعی آن با سلاحهای پیشرفتهای است بلکه تنها هدف از آن در مرحله نخست
«رشوه» به دولت فرانسه و حمایت از صنایع نظامی آن است.
ارتش سعودی نیاز «مبرمی» به این تسلیحات و تجهیزات ندارد؛ زیرا در مقایسه با دیگر تسلیحات موجود در انبارهای آن مدرنتر و پیشرفتهتر نیستند. علاوه بر آن، منبع بیشتر سلاحهای سعودی آمریکا است و ما معتقدیم که غیرممکن است فرانسه به ارتش لبنان تجهیزاتی پیشرفته ارائه دهد که به اسرائیل و هواپیماهای آن، که نقض حریم هوایی لبنان را هرگز متوقف نمیکنند، وارد کند.
«امین حطیط» کارشناس مسائل نظامی و سرتیپ بازنشسته گفت: چنین قرارداد تسلیحاتی که دستیابی ارتش لبنان به آن را «مجاز» میکرد، از لحاظ فنی که شامل کیفیت و کارآیی است، به شکل اساسی مورد بررسی قرار گرفت؛ زیرا ترس و نگرانیهایی از رسیدن نوع خاصی از سلاحهای سنگین به ارتش لبنان، که میتواند اسرائیل را تهدید کند، وجود دارد. ترسی دیگر در این زمینه آن است که سلاحها به دست «حزبالله» بیفتد؛ از اینرو، 70 درصد از فهرست سلاحهایی که لبنان درخواست کرد، حذف شد. وی افزود «به همین دلیل این، یعنی سلاح باقیمانده سلاحهایی را شامل میشود که صرفا در حفظ امنیت داخلی کاربرد دارد.» به عبارتی دیگر، این قرارداد نمیتواند باعث شود که ارتش لبنان نیروی هوایی، آتشباری و موشکی کارآمدی داشته باشد.
اظهارات این سرتیپ لبنانی موید این مقوله است که اعتراضها و فشارهایی از سوی اسرائیل به فرانسه جهت لغو این قرارداد وارد شده است و چهبسا همین فشارها دلیل تصمیم سعودی برای لغو (هبه به ارتش لبنان) باشد. بهانه عربستان این است که «جبران باسیل» وزیر خارجه لبنان به قطعنامه وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب که به اصطلاح «مداخله ایران» در امور داخلی کشورهای عربی را محکوم میکند؛ رای نداد.
اسرائیل نمی خواهد که تسلیحاتی مدرن به دست ارتش لبنان برسد تا توان دفاعی و هجومی آن ارتقاء یابد، آن هم در سایه گزارشها و ارزیابیهای نظامی اسرائیل، که همچنان یک جنگ قریبالوقوع با لبنان را محتمل میدانند. در صورت تجاوز اسرائیل به لبنان، ارتش این کشور که نیروهای آن نماینده تمام طوایف هستند، دست بسته نمینشیند و با چنین تجاوزی مقابله میکند.
لبنانیها با تصمیم سعودی در ارتباط با لغو این هبه کنار آمدهاند و مصلحت لبنان را بالاتر از همه ملاحظات دیگر از جمله «کسب» رضایت سعودیها قرار دادهاند. مشاهده کردیم که «نهاد المنشوق» وزیر کشور، که نماینده جریان «المستقبل» بهعنوان همپیمان مورد اعتماد عربستان در لبنان است، شجاعانه به بند مربوط به «تروریستی» خواندن حزبالله در بیانیه وزرای کشور عرب رای نداد.
آنچه که این نظریه ما را تایید میکند این است که قرارداد تسلیحاتی، که به ارتش لبنان اختصاص داشت در وهله نخست برای کسب رضایت فرانسه بود، و اعتراضهای فرانسه به لغو آن، سفر فوری الجبیر و اعلام وی مبنی بر تحویل این سلاحها به ارتش عربستان باعث رضایتمندی محافل سیاسی در فرانسه شد و این رضایت خاطر در اعطای نشان افتخار به شاهزاده «محمد بن نایف» ولیعهد و وزیر کشور عربستان سعودی- در جریان سفر 3 روز پیش خود به پاریس- توسط «فرانسوا اولاند» رئیسجمهوری فرانسه نمود پیدا کرد؛ این نشان بالاترین نشان در فرانسه به شمار میرود و تنها به رهبران کشورها اعطا میشود.
موضوع جالب توجه این است که تحویل این قراداد تسلیحاتی به ارتش عربستان یک روز پس از سخنان «عبدالله المعلمی» نماینده دائم سعودی در سازمان ملل صورت گرفت که از لبنان خواست «امور کشورش را به دور از فشارهای حزبالله اداره کند» و این خواسته خود را شرطی اساسی برای بازنگری عربستان در روابط با آن و عقبنشینی از تصمیم لغو هبه 3 میلیارد دلاری اعلام کرد. به نظر میرسد که المعلمی از سیاستهای دولت متبوعش و مواضع واقعی آن کاملا بیخبر است.
چهبسا لبنان این قرارداد سه میلیارد دلاری را از دست داد ولی عربستان نیز ممکن است لبنان را از دست بدهد و دوستانش (در لبنان) را در مضیقه قرار دهد. در مقابل، عربستان این کشور را به دشمنش سرسختش یعنی ایران و حامیان آن تحویل داد و این زیان بسیار بزرگتر از قرارداد تسلیحات «سبکی» است که کسی را نه بینیاز و نه سیر میکند.
جایگزینهای این قرارداد متعدد هستند. دو پیشنهاد وجود دارد؛ ایرانی و دیگری آمریکایی. مبالغه نمیکنیم اگر بگوییم اگر پیشنهاد اول یعنی ایران نبود هدیه عربستان نیز مطرح نمیشد آن هم در سایه نزاع روزافزون دو کشور بر سر نفوذ در لبنان. تردیدی نیست که عقبنشینی سعودی از لبنان و لغو هدیه اش به آن کاملا به نفع ایران است و برای ایران یک پیروزی محسوب میشود.
ارتش سعودی نیاز «مبرمی» به این تسلیحات و تجهیزات ندارد؛ زیرا در مقایسه با دیگر تسلیحات موجود در انبارهای آن مدرنتر و پیشرفتهتر نیستند. علاوه بر آن، منبع بیشتر سلاحهای سعودی آمریکا است و ما معتقدیم که غیرممکن است فرانسه به ارتش لبنان تجهیزاتی پیشرفته ارائه دهد که به اسرائیل و هواپیماهای آن، که نقض حریم هوایی لبنان را هرگز متوقف نمیکنند، وارد کند.
«امین حطیط» کارشناس مسائل نظامی و سرتیپ بازنشسته گفت: چنین قرارداد تسلیحاتی که دستیابی ارتش لبنان به آن را «مجاز» میکرد، از لحاظ فنی که شامل کیفیت و کارآیی است، به شکل اساسی مورد بررسی قرار گرفت؛ زیرا ترس و نگرانیهایی از رسیدن نوع خاصی از سلاحهای سنگین به ارتش لبنان، که میتواند اسرائیل را تهدید کند، وجود دارد. ترسی دیگر در این زمینه آن است که سلاحها به دست «حزبالله» بیفتد؛ از اینرو، 70 درصد از فهرست سلاحهایی که لبنان درخواست کرد، حذف شد. وی افزود «به همین دلیل این، یعنی سلاح باقیمانده سلاحهایی را شامل میشود که صرفا در حفظ امنیت داخلی کاربرد دارد.» به عبارتی دیگر، این قرارداد نمیتواند باعث شود که ارتش لبنان نیروی هوایی، آتشباری و موشکی کارآمدی داشته باشد.
اظهارات این سرتیپ لبنانی موید این مقوله است که اعتراضها و فشارهایی از سوی اسرائیل به فرانسه جهت لغو این قرارداد وارد شده است و چهبسا همین فشارها دلیل تصمیم سعودی برای لغو (هبه به ارتش لبنان) باشد. بهانه عربستان این است که «جبران باسیل» وزیر خارجه لبنان به قطعنامه وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب که به اصطلاح «مداخله ایران» در امور داخلی کشورهای عربی را محکوم میکند؛ رای نداد.
اسرائیل نمی خواهد که تسلیحاتی مدرن به دست ارتش لبنان برسد تا توان دفاعی و هجومی آن ارتقاء یابد، آن هم در سایه گزارشها و ارزیابیهای نظامی اسرائیل، که همچنان یک جنگ قریبالوقوع با لبنان را محتمل میدانند. در صورت تجاوز اسرائیل به لبنان، ارتش این کشور که نیروهای آن نماینده تمام طوایف هستند، دست بسته نمینشیند و با چنین تجاوزی مقابله میکند.
لبنانیها با تصمیم سعودی در ارتباط با لغو این هبه کنار آمدهاند و مصلحت لبنان را بالاتر از همه ملاحظات دیگر از جمله «کسب» رضایت سعودیها قرار دادهاند. مشاهده کردیم که «نهاد المنشوق» وزیر کشور، که نماینده جریان «المستقبل» بهعنوان همپیمان مورد اعتماد عربستان در لبنان است، شجاعانه به بند مربوط به «تروریستی» خواندن حزبالله در بیانیه وزرای کشور عرب رای نداد.
آنچه که این نظریه ما را تایید میکند این است که قرارداد تسلیحاتی، که به ارتش لبنان اختصاص داشت در وهله نخست برای کسب رضایت فرانسه بود، و اعتراضهای فرانسه به لغو آن، سفر فوری الجبیر و اعلام وی مبنی بر تحویل این سلاحها به ارتش عربستان باعث رضایتمندی محافل سیاسی در فرانسه شد و این رضایت خاطر در اعطای نشان افتخار به شاهزاده «محمد بن نایف» ولیعهد و وزیر کشور عربستان سعودی- در جریان سفر 3 روز پیش خود به پاریس- توسط «فرانسوا اولاند» رئیسجمهوری فرانسه نمود پیدا کرد؛ این نشان بالاترین نشان در فرانسه به شمار میرود و تنها به رهبران کشورها اعطا میشود.
موضوع جالب توجه این است که تحویل این قراداد تسلیحاتی به ارتش عربستان یک روز پس از سخنان «عبدالله المعلمی» نماینده دائم سعودی در سازمان ملل صورت گرفت که از لبنان خواست «امور کشورش را به دور از فشارهای حزبالله اداره کند» و این خواسته خود را شرطی اساسی برای بازنگری عربستان در روابط با آن و عقبنشینی از تصمیم لغو هبه 3 میلیارد دلاری اعلام کرد. به نظر میرسد که المعلمی از سیاستهای دولت متبوعش و مواضع واقعی آن کاملا بیخبر است.
چهبسا لبنان این قرارداد سه میلیارد دلاری را از دست داد ولی عربستان نیز ممکن است لبنان را از دست بدهد و دوستانش (در لبنان) را در مضیقه قرار دهد. در مقابل، عربستان این کشور را به دشمنش سرسختش یعنی ایران و حامیان آن تحویل داد و این زیان بسیار بزرگتر از قرارداد تسلیحات «سبکی» است که کسی را نه بینیاز و نه سیر میکند.
جایگزینهای این قرارداد متعدد هستند. دو پیشنهاد وجود دارد؛ ایرانی و دیگری آمریکایی. مبالغه نمیکنیم اگر بگوییم اگر پیشنهاد اول یعنی ایران نبود هدیه عربستان نیز مطرح نمیشد آن هم در سایه نزاع روزافزون دو کشور بر سر نفوذ در لبنان. تردیدی نیست که عقبنشینی سعودی از لبنان و لغو هدیه اش به آن کاملا به نفع ایران است و برای ایران یک پیروزی محسوب میشود.