شرکت سعودی «عرب ست» طی سال گذشته میلادی پخش شبکه هایی همچون «العالم»، «المیادین»، «المنار» و «المسیره» را از ماهواره های این شرکت قطع کرد. رژیم سعودی حتی به این سطح از سیاست های سرکوبگرانه خود در قبال رسانه های وابسته به محور مقاومت بسنده نکرد و با اعمال فشار بر شرکت مصری «نایل ست» زمینه قطع پخش برخی شبکه های مقاومت از ماهواره های این شرکت را نیز فراهم آورد.
نگاهی به سیاست های سال های اخیر رژیم سعودی به خوبی نشان می دهد که این رژیم همواره از رسانه نه تنها به عنوان یک ابزار بلکه به عنوان یک سلاح تأثیرگذار برای پیشبرد اهداف خود در منطقه و جهان بهره برده است. مقامات رژیم سعودی به همان اندازه که به تأثیرگذاری رسانه های تحت الحمایه خود در سوق دادن افکار عمومی اعتقاد دارند، به همان اندازه نیز فعالیت های رسانه های جبهه مقابل یعنی محور مقاومت در خنثی سازی اهداف خود را حائز اهمیت می پندارند.
از همین روی، سعودیها تاکنون از هیچ تلاشی برای حذف صدای مقاومت و ضربه وارد کردن به رسانه های حامی محور مقاومت فروگذار نکرده و سیاست محکوم به شکست «بستن دهانها» را در رأس اولویت های خود برای مقابله با رسانه های مخالفشان در پیش گرفته اند، چراکه فلسفه وجودی رسانه های مقاومت اساسا مبتنی بر پرده برداشتن از جنایت های رژیم سعودی و اربابان آن یعنی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا بوده و این درست همان مسأله ای است که در تضاد کامل با سیاست های کلان سعودیها قرار دارد.
رسانه هایی همچون شبکه های سعودی «العربیه» و «الحدث» به صورت شبانه روزی به منظور تأمین منافع سیاسی این رژیم تلاش می کنند. مأموریت این رسانه ها و دیگر رسانه های همسو با آنها در خصوص مسائل مهمی از جمله جنگ سعودیها علیه یمن، نقش این رژیم در سوریه و عراق و ... این است که افکار عمومی مردم منطقه و جهان را به گونه ای شکل دهند که به چهره رژیم سعودی کمترین خدشه ای وارد نشود. به عنوان مثال شبکه العربیه همواره تلاش کرده تا تجاوز آشکار رژیم سعودی به یمن را یک اقدام مشروع که مورد توافق تمامی کشورهای عربی بوده است، جلوه دهد. این در حالی است که شبکه های وابسته به محور مقاومت سیاستی درست بر خلاف آنچه که مد نظر سعودیها است در پیش گرفته و همواره از جنایت های این رژیم علیه غیرنظامیان پرده برداشته و بر می دارند.
صحت این مدعا (تأثیرگذاری شبکه های مقاومت بر سیاست گذاری های رسانه های سعودی) زمانی بیش از پیش آشکار می شود که «منصور هادی» رئیس جمهوری مستعفی و فراری یمن نیز در قبال رسانه های مقاومت موضع گرفته و مدعی می شود: پخش شبکه های العالم، المسیره و المیادین و امثالهم باید متوقف شوند. اعتراضات و اظهارنظرهایی از این قبیل بیش از آنکه حامل پیام رویکرد خصمانه رژیم سعودی باشد، نکته قابل تأملی را در درون خود می بیند و آن، این است که رسانه های مقاومت مأموریت خود در مقابله با سعودیها و شکل دادن افکار عمومی به از طریق ارائه «واقعیت؛ آنگونه که هست» را به خوبی انجام داده اند، که اگر اینگونه نبود شاهد اعتراضات و انتقادات سعودیها و نوکران آنها همچون منصور هادی و اربابانشان همچون صهیونیستها نبودیم.
بر اساس آنچه که گفته شد، سعودیها بیش از هر چیزی از نقش روشنگرانه رسانه های حامی مقاومت در هراس هستند. در همین ارتباط، حجت الاسلام سندی از انقلابیون بحرینی در خصوص عصبانیت سران آل خلیفه از شبکه العالم در پوشش انقلاب مردمی این کشور می گوید: «رژیم بحرین شبکه العالم را منبعی آزاردهنده برای خود می شمارد و وزیر خارجه آن مکررا پوشش خبری العالم در بحرین را مورد انتقاد قرار می دهد».
وی در همین زمینه ادامه می دهد: «همچنین سایر مسئولان و رسانه ها و رجال سیاسی که هوادار رژیم بحرین به شمار می روند شبکه العالم را بعنوان یک سوژه مهم خبری در گفتگو های کارشناسی و یا در یاداشت هایشان مورد نکوهش قرار می دهند و معتقدند این شبکه بر تفکرات شیعه و سنی بحرین؛ کاملا اثرگذار بوده است».
اظهارات این انقلابی یمنی به خوبی حاکی از علت اصلی هراس سعودیها و هم پیمانان آنها از جمله رژیم بحرین از رسانه های مقاومت است. سعودی ها که سخت تلاش کردند از طریق رسانه های وابسته به خود اعزام نیروهای امنیتی به بحرین با هدف سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز این کشور را نوعی کمک به کشور همسایه خود و مقابله با یک گروه به اصطلاح کوچک اغتشاشگر جلوه دهند، با روشنگری شبکه هایی نظیر العالم مواجه شدند و تمامی نقشه های آنها نقش بر آب شد؛ مسأله ای که به هیچ وجه به مذاق آنها خوش نیامد و به همراه رژیم آل خلیفه به مخالفت این شبکه برخاستند.
از سوی دیگر، شیخ «مصطفی ملص» رئیس انجمن همبستگی لبنان نیز در خصوص اقدام سعودیها در حذف صدای مقاومت می گوید: «سعودیها تنها به این دلیل که رسانه های مقاومت به حمایت از آرمان فلسطین پرداخته و از سلسله حمایت های ریاض از تروریست های تکفیری در سوریه پرده برداشتند، اقدام به مقابله با این رسانه ها می کنند».
وی همچنین ادامه می دهد: «شبکه های مقاومت، بهای دفاع از آرمان ها و خواسته های بر حق جنبشهای مقاومت به خصوص در فلسطین، لبنان و یمن و همچنین دشمنی با صهیونیستها و تکفیریها را می پردازند و ما بر این باوریم که این تصمیمات و اقدام های ظالمانه فقط باعث می شود که رسانه های مقاومت، پرقدرت تر و محکم تر از همیشه به عنوان صدای وحدت اسلامی، فلسطین و مستضعفان و مظلومان جهان، استوار و پابرجا بماند».
در واقع، سعودیها تلاش می کنند تا واقعیت های جهان اسلام را آنگونه که خود می پسندند به افکار عمومی مردم منطقه و جهان تحمیل کنند. آنها از تروریست های داعش به اشکال مختلف حمایت می کنند تا اولا در عرصه میدانی آنها را به نیابت از خود در مقابل گروه ها، جریان ها و جبهه هایی قرار دهند که در مقابل سیاست های ریاض و اربابان آن ایستاده اند و ثانیا در عرصه رسانه ای به افکار عمومی اینگونه القاء کنند که صهیونیست ها دشمن شمار یک کشورهای جهان اسلام نیستند، بلکه تکفیری های داعش بزرگترین خطر برای جهان اسلام محسوب می شوند.
بنابراین، سعودیها با بهره بردن از قدرت رسانه های وابسته به خود به دنبال سرپوش نهادن بر جنایت های خود در یمن، بحرین و سوریه بوده و تلاش می کنند با منحرف ساختن افکار عمومی از خطر صهیونیسم، آنها را مشغول خطر داعشیسم کنند و بدین ترتیب خط بطلانی نیز بر مسأله فلسطین به عنوان اولین دغدغه کشورهای جهان اسلام بکشند.
با این وجود، ایستادگی رسانه های مقاومت در برابر سعودیها تاکنون آنها را از تحقق بخش عمده ای از اهداف خود بازداشته و همین مسأله موجب شده تا عربستان سعودی با اعمال نفوذ در برخی نهادها از جمله شورای همکاری خلیج فارس به مقابله بیش از پیش با این دست از رسانه ها پرداخته و رسما علیه آنها اعلام جنگ کند.