کد خبر 5485
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۷

مجموعه نظرات، ديدگاه ها و تأکيدات مقام معظم رهبري درباره ضرورت پيگيري سرنوشت امام موسي صدر تا آخرين مرحله، از سوي پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله خامنه اي منتشر شد که حاوي نکات مهم و جالبي در اين زمينه است.

به گزارش مشرق، مشروح اين گزارش بدين شرح است:
مسأله يک ملت
«در اين‌جا لازم است من اشاره بکنم به عزيز گمشده مسلمانان جنوب لبنان يعني امام موسي صدر که به وسيله ايادي دشمن بزرگ و امپرياليست‌ها و عمال و مزدورانشان ربوده شده است. من در اين روز جمعه، روز جمعه آخر ماه رمضان با اين دهان روزه و اين اجتماع عظيمي که شما داريد و در اين جوّ تقدس و صفا و قدس و معنويت دعا مي‌کنم: پروردگارا! به حرمت محمد و آل محمد، اين فرزند خلف اسلام و اين مرد رزمنده مسلمان را به سلامت به اهلش برگردان!»
اين بخشي از خطبه‌هاي نماز جمعه تهران در 17 مرداد 1359 به امامت آيت‌الله خامنه‌اي است که دغدغه ايشان و ميليون‌ها مسلمان در ايران و جهان را نسبت به سرنوشت امام ربوده شده شيعيان لبنان نشان مي‌دهد. اما چند روز پس از ايراد اين سخنان، جنگ تحميلي عراق عليه ايران آغاز شد و با قرار گرفتن «مسأله جنگ» در رأس امور کشور، به‌طور طبيعي تا پايان دفاع مقدس، کم‌تر فرصتي براي پيگيري سرنوشت امام صدر دست داد.
جمهوري اسلامي حتي در ميانه جنگ تحميلي هم از پيگيري ماجراي ربوده‌شدن امام موسي صدر غافل نشده بود. براي نمونه آيت‌الله خامنه‌اي رئيس‌جمهور وقت در سفري که در آن زمان به ليبي داشتند، خواستار روشن‌ شدن‌ سرنوشت‌ امام‌ موسي‌ صدر شدند.
«ايشان در مورد وضعيت امام موسي صدر از قذافي سؤال کردند؛ که او (قذافي) از پاسخ دادن طفره رفت. حتي وقتي آقاي خامنه‌اي از وضعيت امام موسي صدر سؤال مي‌کنند، وي با دست گذاشتن بر روي شانه آقاي خامنه‌اي، مي‌گويد: أخي! از پرداختن به اين مسأله صرف نظر کنيد! آقاي خامنه‌اي در پاسخ مي‌فرمايند: اين يک مسأله شخصي نيست؛ مسأله‌اي است که يک ملت با آن درگير است!»
اين را دکتر صادق طباطبائي در نشست عمومي اتحاد ملي و انسجام اسلامي در پرتو سيره نظري و عملي امام موسي صدر مي‌گويد.

نقطه عطف
با گذشت‌ چندسال از پايان جنگ تحميلي‌ و عدم‌ پيگيري‌ جدي مسأله از سوي مسؤولان وقت، آيت‌الله خامنه‌اي در پيامي‌ به کنگره بزرگداشت امام موسي صدر، با عناويني چون «انديشمند پيشرو» و «علامه» از او ياد کرده و پس از مرور کارنامه وي در لبنان، مي‌نويسند: «‌يقيناً‌ محروم‌ شدن‌ صحنه‌ لبنان‌ از حضور چنين‌ عنصر ممتاز و ارزشمندي‌ يک‌ خسارت‌ بزرگ‌ بوده‌ و هست‌ که‌ متأسفانه‌ عکس‌العمل‌ مناسب‌ خود را از سوي‌ مدعيان‌ طرفداري‌ از حقوق‌ بشر دريافت‌ نکرده‌ و اميدواريم‌ بي‌خبري‌ها در اين‌ قضيه‌ با همت‌ صاحبان ‌همت‌ و مسؤوليت‌ پايان‌ يابد.»
هم‌زمان با برگزاري اين همايش، برخي اعضاي خانواده و دست‌اندکاران مؤسسه امام موسي صدر مانند خواهر و دختر ايشان به ديدار رهبر انقلاب مي‌روند. ديداري که به يک نقطه عطف در پيگيري پرونده امام صدر تبديل شد. زيرا رهبر انقلاب پس از «اظهار تأسف از اين‌که اين ماجرا تا امروز به تعويق افتاده و کار اساسي از طرف ايران انجام نشده« با صراحت گفتند: «اين وظيفه جمهوري اسلامي است که با جديت مسأله را پيگيري کند. در اين سال‌ها غفلت شده است، بايد جبران کنيم... آقاي رئيس‌جمهور با جديت پيگيري کنند. بايد تمامي راه‌ها را تا آخر برويم؛ و لو بلغ‌ ما بلغ...»
اظهار نظر رهبر انقلاب، دست‌مايه تلاش‌هاي مسؤولان قرار گرفت تا مسأله با جديت بيشتري پيگيري شود. خواهرزاده امام موسي صدر در نشستي با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به ثمرات ديدار خانواده امام صدر با آيت‌الله خامنه‌اي اشاره کرده و مي‌گويد: «در ديدار با رهبر معظم انقلاب ايشان پرونده را به رئيس‌جمهور، وزير امور خارجه و رئيس قوه قضايه وقت ارجاع دادند و در آن زمان مذاکرات سياسي قوت بيشتري گرفت و دادگاه لبنان با مستنداتي که به‌دست آورد احکامي نيز صادر کرد.»
امام و خانواده‌اش، تنها نيستند
سيد صدرالدين، فرزند امام موسي صدر تأکيد مي‌کند: «از جمله عواملي که متهمين پرونده ربوده‌شدن امام موسي صدر را به عقب‌نشيني از مواضع دروغين خود واداشت، دخالت ايران، به ويژه شخص رهبر انقلاب آيت‌الله خامنه‌اي بود.» محسن کماليان از فعالان مؤسسه و پرونده امام صدر نيز در گفت‌وگويي با روزنامه ايران، ديدار با رهبر انقلاب را شيرين‌ترين خاطره خود در طول چندين سال پيگيري اين ماجرا مي‌داند:
«يکي از شيرين‌ترين خاطرات من فضاي اميدبخش يکي از جلسات‌ هيئت مديره بود که پس از ديدار خانواده امام صدر با مقام معظم رهبري برپا شده بود. همان ديداري که مقام رهبري گفته بودند: مسأله امام صدر را تا آخر، حتي تا پيگيري قضايي پي خواهند گرفت. غروب آن روز در منزل آقاي مهندس مهدي فيروزان داماد امام صدر جمع شديم. آقايان صدرالدين صدر و فيروزان هرکدام جداگانه يک‌بار جزئيات ديدار را نقل و استنباط خود را بيان کردند. از جمله نقل کردند که در آن ديدار از وضعيت پيگيري قضايي مسأله امام صدر و احتمال اعمال نفوذ برخي صاحبان قدرت مثل نخست‌وزير وقت لبنان ابراز نگراني کرده بودند. آقاي خامنه‌اي بلافاصله با اقتدار جواب داده بودند: اين مسأله به ايران مربوط است و ما خود مي‌دانيم که چگونه آن را پيش ببريم. خوب به ياد دارم که وقتي دوستان اين جملات را نقل مي‌کردند، فضاي شيريني آکنده از اميد، آرامش، غرور و اين احساس که امام صدر و خانواده او تنها نيستند، بر جلسه حاکم شده بود.»
سيدمحمد صدر، کارشناس ارشد وزارت امور خارجه و رئيس کميته‌ ايراني پيگيري سرنوشت امام موسي صدر معتقد است: «به دليل همکاري نکردن قذاقي، هيچ چيزي در خصوص سرنوشت امام موسي صدر، مشخص نيست و هرچند مسؤولان رده بالاي نظام، از جمله حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در اين‌باره تلاش‌هايي کرده‌اند، اما به دليل همکاري نکردن برخي کشورها، پرونده مسکوت ماند.» با اين‌ حال، پيگيري پرونده امام موسي صدر نه تنها در کميته ويژه‌اي که به همين منظور در مجلس شوراي اسلامي تشکيل شده بود، بلکه مستقيماً و از سوي رهبر انقلاب هيچ‌گاه متوقف نشد.
براي نمونه «نبيه بري» رئيس مجلس لبنان و دبيرکل جنبش امل در حاشيه سومين کنفرانس بين‌‏المللي قدس و حمايت از حقوق ملت فلسطين که در فروردين 1385 با حضور رهبر انقلاب گشايش يافت، اعلام کرد: «در جمهوري اسلامي ايران، مقام معظم رهبري، حضرت آيت‌‏الله خامنه‌‏اي، توجه خاصي به مسأله پيگيري سرنوشت امام موسي صدر دارند.»

امانت صدر
در مقاله «پژوهشي پيرامون شخصيت برجسته معاصر خاورميانه؛ مروري بر زندگي، انديشه‌ها و زمينه‌هاي ناپديد شدن امام موسي صدر» ادعا شده که آيت‌الله خامنه‌اي رهبر انقلاب اسلامي از هم‌مدرسه‌اي‌هاي امام صدر در دوران تحصيل در حوزه علميه قم بوده‌اند، اما به نظر مي‌رسد تنها اين پيشينه يا مواردي همچون شباهت شخصيتي و فکري رهبر انقلاب و امام صدر در زمينه‌‌هايي مانند پيگيري جدي تقريب مذاهب اسلامي، روابط نزديک با برخي روشنفکران و فتاواي اجتهادي روزآمد يا دغدغه تحول در حوزه و... نيست که موجب اهميت يافتن سرنوشت امام موسي صدر براي آيت‌الله خامنه‌اي شده است. آنچه بيش از هرچيز اين دو شخصيت را به هم پيوند مي‌زند، قرارگيري هردوي آن‌ها در موقعيت رهبري اجتماعي و سياسي مسلمانان در منطقه‌اي حساس از جهان و به‌ويژه رويارويي با مسأله فلسطين و مقاومت اسلامي است.
امام صدر اسرائيل را "شرّ مطلق" و هرگونه همکاري با آن را حرام مي‌دانست و معتقد بود «شرف قدس اجازه نمي‌دهد که به دست غيرمؤمنان آزاد شود.» از اين رو او را به درستي پدر مقاومت اسلامي در برابر رژيم غاصب صهيونيستي خوانده‌اند.
با ربوده شدن امام موسي صدر و سستي برخي همراهان وي در جنبش اَمَل در برابر دشمن متجاوز، شکافي در ميان پيروان وي پديد آمد و سرانجام موجب شکل‌گيري حزب‌الله لبنان شد که هسته اوليه رهبران آن از ميان شاگردان امام صدر و البته وفاداران به انقلاب اسلامي و امام خميني(س) بودند.
سيدحسن نصرالله خود را از پيروان امام موسي صدر و هم‌زمان تحت تأثير شخصيت‌هايي چون امام خميني و آيت‌الله خامنه‌اي مي‌داند:
«بايد اعتراف کنم که بسيار تحت تأثير امام موسي صدر هستم. البته اگر بخواهم دقيق‌تر بگويم بايد بگويم که من تحت تأثير چهار شخصيت بزرگ هستم: حضرت امام خميني(س)، حضرت امام موسي صدر، رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اي و شهيد بزرگ‌وار سيدمحمدباقر صدر. نه تنها من بلکه همه جوانان مجاهد و انقلابي لبنان تحت تأثير اين چهار شخصيت عظيم و بزرگ‌وار هستند... من مي‌توانم ادعا کنم که با تفکر و نوع نگاه حضرت امام خميني(س) و حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به موضوعات مختلف به‌طور کامل آشنايي دارم و از طرف ديگر يک کار مطالعاتي گسترده روي انديشه‌ها و آثار امام موسي صدر انجام داده‌ام. به اعتقاد من هيچ تفاوت و اختلاف اساسي ميان تفکر و آراء امام خميني(س) و امام موسي صدر وجود ندارد.»
گرچه در هنگام پايه‌گذاري حزب‌الله، امام موسي صدر ديگر در ميان مبارزان وفادار مقاومت نبود تا آن را رهبري کند اما با اشاره امام خميني(س) که با انقلاب اسلامي ذهن‌ها و قلب‌هاي مسلمانان جهان به‌ويژه جامعه شيعي لبنان را به خود متوجه کرده بود، آيت‌الله خامنه‌اي مسؤول مستقيم و تام‌الإختيار روابط ايران با حزب‌الله شد و اين ارتباط پس از رحلت بنيان‌گذار انقلاب نيز ادامه يافت.
سيد حسن نصرالله در ديدار با جمعي از طلاب حوزه علميه قم مي‌گويد: «از حضرت امام خواستيم که در مسأله لبنان کسي نماينده شما باشد که مزاحم وقت حضرت‌عالي نشويم. امام آن زمان فرمودند نماينده تام‌الإختيار من آقاي خامنه‌اي هستند. آقا هم خيلي با ما مهربان بودند. از زمان انعقاد نطفه حزب‌الله، آقا مسؤول ما بود. ايشان در مسائل اسرائيل کارشناس‌تر از کارشناسان است. خلاصه کار را ادامه داديم؛ اما امام فرموده بودند تا اخراج کامل ادامه دهيد. تا اين‌که امام رحلت کرد. رسيديم خدمت آقا که الان شما رهبر ما هستيد، يک نفر را معرفي کنيد تا زياد مزاحم شما هم نشويم. آقا فرمودند: نه خير؛ مسأله اسرائيل و لبنان مربوط به من است و من خودم مسؤول اين مسأله هستم.»
دبير کل حزب‌الله لبنان همچنين معتقد است که اين ارتباط، نقش اساسي در کام‌يابي‌هاي مقاومت مانند عقب‌ راندن اسرائيل از جنوب لبنان و پيروزي در جنگ 33 روزه داشته است: «آقا خصوصيات تک تک ما را مي‌شناسند. اين ارتباط عميق از مهمترين عوامل پيروزي و از بزرگ‌ترين برکات براي حزب‌الله بود.»
محمد يزبک، عضو شوراي رهبري حزب‌الله و رئيس کميته شرعي اين حزب نيز معتقد است: «محبوبيت آيت‌الله خامنه‌اي در لبنان فوق تصور است. بزرگ و کوچک به او احترام مي‌گذارند و قدر او را مي‌دانند و او را دوست دارند؛ به ويژه در مواضع اساسي و کليدي. ايشان در رهبري و تدبير خود موفق شده‌اند مردم را با خود پيوند دهند و محبت مردم را به خود جلب کنند.»
نصرالله نيز دامنه تأثير اين ارتباط را منحصر به بعد نظامي نمي‌داند و مي‌گويد: «ما تا سي سال پيش يک مؤسسه يا مدرسه نداشتيم. اما شيعه امروز قوي‌ترين طايفه لبنان است. از لحاظ نظامي قوي‌ترين نيرو هستيم در لبنان و قابل مقايسه با اسرائيل شده‌ايم. حزب‌الله بزرگ‌ترين حزب سياسي لبنان است. يکي از ممتازترين راديوها و بهترين شبکه‌هاي عربي (المنار) براي حزب‌الله است. شيعه قوي‌ترين جريان را در لبنان دارد و الان ديگران از ما تقيه مي‌کنند. بر عکس گذشته که ما تقيه مي کرديم! ما آينده را براي خود مي‌دانيم.»
به اين ترتيب به نظر مي‌رسد رهبر انقلاب علاوه بر پيگيري جدي پرونده امام موسي صدر، توانسته‌اند امانت بزرگ وي يعني مقاومت اسلامي در برابر اسرائيل را حفظ نموده و با رهبري خود آن را گسترش دهند و به پيروز‌ي‌هاي ارزشمندي برسانند که آرزوي آن امام در بند بوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس