کد خبر 550238
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۱:۰۳

اگر دشمن در قبال سیاست‌های خود احساس هزینه نکند و آن سیاست‌ها را در مسیر برنامه‌ریزی‌شده خود و منافع خود مفید بداند، هیچ دلیلی برای توقف آن نخواهد داشت و آن را تا پایان ادامه می‌دهد.

گروه سیاسی مشرق - هادی محمدی: از دو سال و نیم پیش به این‌سو که دولت محترم روحانی زمام دیپلماسی رسمی کشور را در دست گرفته، از ادبیات جدیدی استفاده می‌شود که ذیل عنوان «دیپلماسی تعاملی و سازنده با جهان» از آن یاد می‌شود که ظاهراً و بنا به آنچه در این مدت ملاحظه شده، فراتر از سیاست خارجی، در سیاست‌های اقتصادی و بازرگانی هم، به‌ویژه با کشورهای غربی و آمریکا مصداق دارد.

آنچه امروز مورد سؤال است اینکه این دیپلماسی تعاملی و سازنده، وظیفه‌ای جز تأمین منابع ملی جمهوری اسلامی به عهده دارد و یا اینکه باید در لیست وظایف و مأموریت‌های خود، تأمین منافع غرب را نیز ثبت کند؟

آنچه مورد بحث این نوشتار است انحصاراً به دلیل «عدم توازن در واکنش‌های دیپلماتیک» در قبال «سیاست و اقدام هجومی آمریکا در قبال توان موشکی ایران و اعمال تحریم‌های جدید» به طرح مسئله پرداخته ولی دامنه «سنجش دیپلماسی کشور» در ابعاد گوناگون، از هسته‌ای و برجام گرفته تا بقیه عناوین فعال در سیاست تعامل دولت محترم، قابل تسرّی و گسترش است.

در مانور موشکی اخیر که طبق برنامه‌ریزی و زمان‌بندی سالانه نیروهای مسلح و به‌منظور ارتقاء آمادگی‌های دفاعی و آزمایش جنگ‌افزارهای گوناگون دفاعی انجام گرفت و در تمامی کشورهای جهان نیز معمول است، جنجال رسانه‌ای و حقوقی و دیپلماتیک آمریکا، که اتهام ایران در نقض قطعنامه 2231 و گاه در برجام را با انبوه اخبار و گزارش‌های خود دنبال کردند و اعلام نگرانی رئیس دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل در مورد آزمایش موشکی ایران را نیز اخذ و ثبت نمودند. پس‌ازاین مقدمه‌سازی، شاهد چند دسته فعالیت حقوقی و دیپلماتیک از سوی کاخ سفید و کنگره آمریکا بودیم تا سپاه پاسداران را به‌عنوان یک تیتر جدید در برنامه‌های فشار و تحریم خود قرار داده و لیست جدیدی از تحریم‌های افراد و شرکت‌ها را نیز مصوب نماید و طیف جدیدی از تحریم‌های نظارتی هوایی و دریایی و غیره را نیز در مسیر آماده‌سازی قرار دهد.

واکنش سخنگوی محترم وزارت خارجه در قبال این موج جدید فشار و اقدام آمریکا، به «محکوم کردن و یا غیرقابل‌قبول دانستن و یا زمان این کارها سر آمده و یا ایران برنامه‌های دفاعی خود را ادامه خواهد داد»، محدود شد. اگر قرار است سیاست خارجی برای منافع ملی سازنده باشد، باید دید این مواضع در دیپلماسی رسمی چه سازندگی برای منافع ملی در بردارند؟ درحالی‌که آمریکا و امپراتوری رسانه‌ای آنها به دنبال اجماع‌سازی افکار عمومی و زمینه‌سازی یک اجماع جدید در بین کشورهای جهان هستند،‌ اهمیتی که دولت محترم روحانی به «اجرای کنسرت‌های شادی‌بخش» می‌دهد، بسیار بیش‌تر از تلاش‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی و جنگ روانی برای پاسخگویی و جریان‌سازی متقابل است. نکته مهم‌تر در دیپلماسی رسمی دولت محترم روحانی این است که درحالی‌که کاخ سفید و کنگره در برنامه و اقدامات ضد ایرانی، پایه‌های جدیدی از سامانه‌های فشار و تحریم در حوزه‌های موشکی، حقوق بشر، تروریسم و اخیراً نیز تهدید و مداخله ایران در کشورهای دیگر را به عناوین قبلی افزوده و تکمیل می‌کنند، چگونه باید در «دیپلماسی سازنده»، منافع ملی را تأمین کرد؟

اینکه ایران برای دفاع از خود، برنامه‌های موشکی را ادامه می‌دهد، هیچ پیام و کارکردی در قبال این سیاست هجومی آمریکایی در برندارد و نیازمند «نوعی موازنه» در مقابل فشارهای دشمن است. به‌عنوان مثلاً اگر دولت محترم روحانی نمی‌تواند از اهرم‌های آمریکایی و مؤثر استفاده کند، ولی از همین قاعده تحریم برای متوازن کردن و تحت‌فشار قرار دادن آمریکا می‌توان استفاده کرد. این رویکرد را هم در مورد محدود کردن تعاملات اقتصادی و بازرگانی و هم در خصوص جغرافیای حضور و تحرک آمریکا در منطقه و یا معکوس کردن فشارها از طریق کشورهای علاقه‌مند به تعامل با ایران می‌توان دنبال کرد که لیست وسیعی از «سیاست‌های تنبیهی» را شامل می‌شود. وقتی اشتون کارتر در بودجه پنتاگون برای ایران بودجه براندازی در نظر می‌گیرد و نام‌های جعلی برای آن می‌گذارد، چرا در بودجه دفاعی کشور، بندهای مشخصی از سوی دولت محترم ثبت نشود؟ وقتی جنگ نرم آمریکا و غرب اظهر من‌الشمس شده، چرا بودجه رسانه‌های ملی کشور برای مقابله با فشار رسانه‌ای و جنگ نرم از سوی دولت محترم محدود و یا مسدود می‌شود؟ وقتی به شرکت‌های هواپیمایی اروپایی فشار می‌آورند تا فروش هواپیمای مسافربری و قطعات آن را وتو کنند، چرا همین سیاست تنبیهی از سوی دولت محترم اعمال نمی‌شود که هرگونه فشار به روابط تجاری و بازرگانی ایران با دیگر کشورها، به محدود و مسدود شدن فرصت‌های تجاری شرکت‌های آمریکایی با ایران منتهی خواهد شد؟

وقتی جان کری برای آزادی چند نظامی متجاوز و دستگیرشده در آب‌های ساحلی ایران، در ده ساعت 5 بار با دکتر ظریف گفت‌وگو می‌کند و فعالانه دنبال آزادی آنهاست، چرا برای دستگیری افراد ایرانی در آمریکا و یا تحت پیگرد قرار دادن آنها و یا در لیست تحریم‌های جدید قرار دادن افراد و شرکت‌های جدید و یا اتهام‌های واهی در حملات سایبری، حداقل تحرک و اقدام مؤثر و لازم از سوی دستگاه دیپلماسی رسمی کشور به اجرا درنمی‌آید. نکته مهم این است که اگر دشمن در قبال سیاست‌های خود احساس هزینه نکند و آن سیاست‌ها را در مسیر برنامه‌ریزی‌شده خود و منافع خود مفید بداند، هیچ دلیلی برای توقف آن نخواهد داشت و آن را تا پایان ادامه می‌دهد. «سیاست مقابله‌به‌مثل» و یا «موازنه‌سازی مؤثر» باید به‌جای دیپلماسی سکوت، انفعال، بی‌رمق و گاه مشکوک در دستور دیپلماسی رسمی کشور قرار گیرد. بدیهی است که یک دیپلماسی بازدارنده و فعال و مکانیزم‌های آن در همه عرصه‌های موجود برای مصون‌سازی منافع و یا تأمین منافع ملی کشور ضروری است که به‌زودی و به‌تفصیل به آن می‌پردازم.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • محمد ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۱/۰۸
    0 0
    ظاهرا دوستان سیاست را با وادادگی اشتباه گرفته اند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس