نقدهای منفی که از شبکههای اجتماعی آمد
از
بین افرادی که در این سالها به طور ثابت به ساخت آثار تاریخی صرف
پرداختهاند،محمدرضا ورزی را میتوان به عنوان یکی از سردمداران این ژانر
از سریال سازی دانست که پیشتر نمونههایی چون:تبریز در مه،سالهای
مشروطه،دوران مشروطه،عمارت فرهنگی را در این حوزه ساخته است. سریال «معمای
شاه» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی چندی است که از شبکه یک سیما
بروی آنتن رفته و مانند هر سریالی مخالفان و موافقان خود را داشته است.
شاید بتوان بخش مهمی از مخالفان این سریال را مرهون جوسازیهایی دانست که
اینروزها از شبکههای اجتماعی شروع و پای آنها به رسانهها باز شد. از طرفی
دلیل این موضوع را میتوان در این دانست که کارگردان این اثر همیشه پای
اصول و اعتقاداتش میایستد و مخالفت عدهای با او به مثابه امری کاملا
طبیعی در مواجهه با سریالهایش است و بارها دیدهایم که ورزی در رویارویی
با این افراد گفته که سلطنت طلبها از سریالهایم ناراضی هستند.
به تصویر کشیدن دوره پهلوی؛ برگ برنده سریال
برای
به تصویر کشیدن سریالهای تاریخی،اگر بخواهیم از تاریخ شفاهی کشور مورد
نظر فاکتور بگیریم به قصهای میرسیم که باید در خلال سریال روایت شود و
اتفاقا پاشنه آشیل یک کارگردان برای جذب مخاطبانش باشد. به عقیده بسیاری
اهمیت «معمای شاه» به نسبت سایر آثار ورزی در این است که وی بعد از ساخت
سریالهایی درباره دوره قاجار به سمت تاریخ دوره پهلوی آمده است و اینبار
تصمیم گرفته تا این دوره از تاریخ را به نمایش بگذارد.به تصویر کشیدن دوره
پهلوی در «معمای شاه» را باید برگ برندهای برای نظام جمهوری اسلامی دانست
آنهم به این دلیل که تا به حال آثار بسیاری برای بیان تاریخ دوره پهلوی و
انقلاب اسلامی ساخته شده است و آنقدر برای مخاطب تکراری بودهاند که دیگر
لزومی به تولید آثاری اینچنینی حس نمیشد.اما در این میان تاریخ شفاهی
تصویری آخرین پروژه بزرگی است که به صورت مستند در ایران ساخته شده و باید
گفت در طول این سالها نظام جمهوری اسلامی ایران ساخت این قبیل کارها را
سپری کرده و در این شاخه کارنامه پر و پیمانی را از خود بر جای گذاشته
است،از طرفی نیز سلطنت طلبهایی چون شبکههای جم،من تو و سایر وابستهها
به دربار قدیم هنوز هم در مرحله ساخت این دست مستندها ماندهاند و تا به
حال نیز نتوانستهاند سریال و حتی فیلم سینمایی در اینباره بسازند.
حساسیت کارگردان روی قصه
برخلاف
تصور برخی از منتقدان درباره عدم حساسیت ورزی روی قصه آثارش باید گفت
کارگردان این سریال با اینکه در رشته تاریخ تحصیل کرده است،اما به
داشتههای خود بسنده نکرده و برای در اختیار داشتن تمامی نگرش و دیدگاهها
گروهی متشکل از نویسندههای موسسه تاریخ معاصر و کارشناسهایش را جمع آوری
کرده است تا در این بخش قصهای پربار را روانه آنتن کند. اما نقدی که در
اینجا مطرح میشود بر لزوم حضور تعداد نویسندههای بیشتر در این سریال
دلالت دارد که اگر ورزی نویسندههای بیشتری را برای نگارش آخرین ساخته خود
در اختیار داشت، شاید اثر بهتری را خلق میکرد.
فضای ملودرام؛چاشنی سریال تاریخی
این
سریال در مسیر تاریخی که بیان میکند نقطهگذاریهایی داشته و در طول
سریال نیز به همانها پرداخته و درپررنگتر شدن این فضا دخیل بوده است که
از این جمله میتوان به ساخت تصنیف ای ایران،خروج رضا شاه از کشور، اقامت
وی در موریس و آمدن قحطی در آن دوران اشاره کرد. تصور نادرستی که در این
بین وجود دارد این است که برخی افراد فکر میکنند یک سریال تاریخی میبایست
تمام اتفاقات موجود در تاریخ کشور را به صورت جزئی و موشکافانه به تصویر
کشد. در همه نقاط دنیا برای ایجاد جذابیت برای مخاطب و عدم دلزدگی وی از
تماشای اثر هنری بالاخص سریال-که زمان پخش آن طولانیتر است-تم عاشقانه و
به عبارتی ملودرام و همچنین تخیل فردی به آثار اینچنینی رنگ و بوی دیگری
خواهد داد. درباره «معمای شاه» نیز باید گفت که این سریال از همان ابتدا
قصد به تصویر کشیدن همه جزئیات تاریخ را آنهم به صورت مستندگونه نداشته و
ندارد و اگر در برخی قسمتها قصه عاشقانهای را روایت میکند صرفا به دلیل
عدم جذابیت کارهای تاریخی صرف برای مخاطبی است که اینروزها با شبکههای
بیگانه ارتباط خوبی برقرار کرده است،البته ناگفته نماند که در تیتراژ شاهد
نگارش داستان به روایت ورزی هستیم،همین موضوع نشان میدهد که دخل و تصرف در
تاریخ برای وی بسیار مهم بوده است که از این عبارت در تیتراژ ابتدایی
سریالش استفاده کرده تا به مخاطب بگوید اگر در برخی موارد جزئیاتی اشتباه
در بخشی از تاریخ دیده میشود، وظیفهاش بر گردن خود اوست.
ساخت «معمای شاه» با هزینه محدود
بخشی
دیگر از نکاتی که میبایست به آنها اشارهای داشت،هزینههای ساخت این
سریال است که یکی از سرمایههای ملی کشور به شمار میرود.با اینکه اغلب
سریالهای تاریخی با پروداکشنی وسیع روبرو هستند (از جمله لوکیشن،تعداد با
زیگران،آکسسوار
و ...) ورزی توانسته در این دو سالی که از ساخت «معمای شاه» میگذرد، با
هزینه بسیار محدود این سریال را بروی آنتن ببرد و در شرایطی که «معمای شاه»
چندین بار به دلیل کمبود بودجه متوقف شد،اما همچنان با گذراندن این معضلات
به راه خود ادامه میدهد .این در حالی است که آخرین سریالی که قبل از
«معمای شاه» پخش شد، سریال «کلاه پهلوی» بود که هزینه و زمان بسیار بیشتری
به نسبت ساخته اخیرش داشت.
تطبیق چهره مهمترین اصل در انتخاب بازیگر
به
طور قطع هر کارگردانی برای ایجاد جذابیت در سریالش از بازیگرانی استفاده
میکند که حال در برخی آثار این افراد بسته به شرایط موجود انتخاب
میشوند.محمدرضا ورزی در انتخاب بازیگران سریال «معمای شاه» تمام همت خود
را به کار بسته و با استفاده از یک گروه انتخاب بازیگر این وظیفه را به
سرانجام رسانده است. آنچه که برای ورزی در انتخاب بازیگران اهمیت فراوانی
داشته است تطبیق فیزیک و چهره بازیگران با شخصیتهای تاریخی دوره معاصر و
بازآفرینی و بازنمایش این چهرهها است. همین موضوع باعث شده بود تا قبل از
شروع پخش سریال افرادی که در دوران انقلاب حضور داشتند، از دیدن تست گریم
بازیگران این سریال از جمله: امام خمینی (ره)،مقام معظم رهبری،آیت اله
کاشانی،آیت اله طالقانی و ... به وجد آمده و همگی منتظر بودند تا «معمای
شاه» پخش شود و یا حتی عکسهای تست گریم از بازیگران جدیدی که به این
سریال اضافه شدند، ببینند.از طرفی حضور بازیگران در این سریال به منزله
بازیهای پر اکت نبوده و صرفا حضوری ساده در سکانسهایی معمولی بوده که به
بازی آنچنانی توسط بازیگران خبره نیازی نداشته است،البته ناگفته نماند که
بازیگران سوپراستار سینمای ایران و چهرههای مشهور هنری هیچکدام حاضر به
بازی در سریالی اینچنینی نبودهاند.
تیتراژهایی متعلق به ایران
ویترین
یک سریال، تیتراژ آغازین و خواننده آن است که در این بخش نیز ورزی با پشت
سر گذاشتن سریالهایی چون:تبریز در مه،سالهای مشروطه،دوران مشروطه،عمارت
فرنگی و ... و انتخاب سالار عقیلی به عنوان خواننده سرودهای ایرانی نشان
داده که از معدود کارگردانهایی است که برای آغاز و پایان آثارش زمان زیادی
را گذاشته است. تیتراژهایی که عقیلی در این مدت برای سریالهای ورزی
خوانده است علاوه بر پخش از رسانه ملی، به یک محصول ماندگار بدل شده و این
کارگردان غیر از سریال خود محصولی ماندگار به رسانههای دیداری شنیداری
اضافه کرده است. با اینکه هر کدام از سریالهایی که امضای محمدرضا ورزی را
پای خود دارند، به یک برهه از زمان و تاریخ ایران اشاره دارند،اما
تیتراژهای این سریالها جملگی درباره ایران هستند و هیچکدام اشارهای به
تاریخ صرف همان دوران مرتبط با سریال ندارند و همین موضوع باعث شده تا
شنیدن این موسیقیها برای مخاطبان محدودیت زمانی نداشته باشد. باید گفت
تمامی این آهنگها قبل از اینکه به جزئیات در موسیقی خود بپردازند،به شعور و
ذهنیت درست کارگردان و اهمیت وی به تمام اجزای سریالش بستگی دارد.
حضور در لوکیشنهای داخلی
موضوع
دیگری که کارگردان «معمای شاه» از آن به خوبی بهره گرفته است، استفاده از
لوکیشنهای واقعی است که از این طریق سعی در باورپذیر شدن روایت سریال
داشته است،تصویربرداری در کاخ سعدآباد،گلستان و ... همراه با آکسسوارهای
واقعی موجود در همان فضا به باورپذیری این سریال کمک دوچندانی کرده است.