با
حضور مأمورین کلانتری در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که جوانی 33
ساله بنام "شهرام . ش" به علت اصابت جسم تیز و برنده به ناحیه گلو فوت
نموده است .
پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با
تأیید خبر اولیه و اعلام خبر به پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویزه قتل دادسرای
امور جنایی ، تیم بررسی صحنه جنایت و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ در
محل حاضر شدند ؛ با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور
بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار
اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار رگفت .
تحقیقات از محل جنایت :
با
حضور در محل جنایت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که منزل متعلق به خانم
جوانی بنام شهرزاد ( 32 ساله) است که از حدود چهار سال پیش ، پس از فوت
همسرش و بواسطه یکی از دوستانش ، با برادر دوستش آشنا و پس از مدتی با
یکدیگر نامزد شده اما پس از گذشت مدت کوتاهی شهرزاد از اعتیاد شهرام به
مصرف مواد مخدر اطلاع پیدا کرده و به این علت از ازدواج با شهرام منصرف می
شود با این وجود شهرام کماکان اصرار بر ازدواج با شهرزاد داشته است .
اظهارات اولیه شهرزاد :
شهرزاد
در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت : " ساعت 23:00 ،بیست و سوم فرودین
ماه ، شهرام در حالیکه از بیرون غذا تهیه کرده بود به منزل من آمد ؛ تا
ساعت 24:00 شهرام در خانه ی من بود تا اینکه در این زمان از خانه خارج شد .
حدودا ساعت 02:30 [ 24/01/1395 ] بود که شهرام مجددا به خانه من آمد اما
اینبار گلویش خون آلود بود و از گلویش خون می آمد !! . شهرام با همان وضعیت
وارد خانه شد ؛ من قصد کمک کردن به او را داشتم و حتی با اورژانس نیز
تماس گرفتم اما زمانیکه اورژانس به محل رسید به من گفتند که وی فوت کرده
است " .
دستگیری شهرزاد :
در
ادامه تحقیقات ، کارآگاهان در تحقیقات از اهالی مجتمع اطلاع پیدا کردند که
در حدود ساعت 02:30 صدای درگیری شدیدی از داخل خانه شهرزاد شنیده شده است ؛
دلایل بدست آمده مبنی بر شنیده شدن صدای درگیری و همچنین بهم ریختگی وسایل
خانه تماما حکایت از آن داشت که شهرام طی یک درگیری با شهرزاد به قتل
رسیده است ؛ لذا ضمن انجام هماهنگی با بازپرس ایلخانی ، شهرزاد دستگیر وجهت
ادامه تحقیقات به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
اعتراف به جنایت :
شهرزاد
پس از دستگیری و انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی ، چاره ای جز بیان حقیقت
نداشت و به ناچار لب به اعتراف گشود ؛ وی اینبار در اعترافاتش به کارآگاهان
گفت : " ساعت 23:00 بیست و سوم فرودین ماه بود
که شهرام در حالیکه از بیرون غذا تهیه و خریداری کرده بود به منزل من آمد ؛
تا ساعت 24:00 ، شهرام در خانه ی من بود تا اینکه در این زمان از خانه
خارج شد . حدود ساعت 02:30 بامداد [ 24/01/1395 ] بود که شهرام مجددا به
خانه من آمد اما اینبار متوجه شدم که او از بیرون مواد ( شیشه ) تهیه نموده
و قصد مصرف مواد در داخل خانه ی مرا دارد . به او اعتراض کرده و قصد داشتم
تا موضوع را به خانواده اش اطلاع دهم اما او مانع من شد و در ادامه مرا
مورد ضرب و جرح قرار داد . شهرام از قبل چاقویی را تهیه و در داخل جاکفشی
خانه ی من گذاشته بود ؛ به سراغ چاقو رفت و با آن مرا تهدید کرد ؛ در یک
لحظه توانستم دسته ی چاقو را بگیرم اما ناگهان تیغه ی چاقو وارد گلوی شهرام
شد و او روی زمین افتاد ؛ خون زیادی از شهرام رفته بود ؛ بسیار ترسیده
بودم ؛ قصد داشتم مانع از ادامه خونریزی شوم اما کاری از دستم بر نمی آمد ؛
سرانجام با اورژانس تماس گرفتم و پس از دقایقی [ عوامل ] اورژانس در محل
حاضر شدند ؛ وقتی شهرام [ توسط عوامل اورژانس ] معاینه شد به من اعلام
کردند که او فوت کرده است " .
سرهنگ
کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران
بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب
جنایت و دیگر شواهد و دلایل بدست آمده از محل وقوع جنایت ، قرار بازداشت
موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر و متهم پرونده جهت انجام تحقیقات
تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است " .