به گزارش مشرق، «آیت ا... شیخ عباس واعظ طبسی را اگر خادم خراسانی‌ها خطاب کنیم حرفی به اشتباه نگفته ایم. این را مردم خوب خراسان پیش از ما گفته‌اند در همان وداع و تشییع و تدفین و ترحیم باشکوهی که برگزار کردند مشهد چنین گرامیداشت بزرگی تا کنون به خود ندیده بود .حضور رهبر معظم انقلاب نیز که خود از اهالی همین شهر و استان هستند بر شکوه این مراسم افزود آنچنان که اگر امروز آیت ا... شیخ عباس واعظ طبسی را پدر خراسانی‌ها خطاب کنیم حرفی به اشتباه نگفته ایم».

این جملات مطلع گفتگوی ما با علی کریمی قدوسی است مردی که 17 سال در کسوت قائم مقام تولیت پیشین آستان قدس رضوی هم افتخار خدمت با بارگاه ملکوتی امام رضا (ع)را داشته است و هم به اذعان خود پای مکتب مدیریتی آیت ا...طبسی برادر همدل و همزبان رهبری، مرید صدیق امام راحل و خدمتگزار پایدار و سخت کوش انقلاب شاگردی کرده است .

آغاز آشنایی با مرد منبرهای انقلابی

او با این حال درباره سابقه آشنایی خود با این فقیه مجاهد می‌گوید: آیت ا...طبسی را از سال 41 می‌شناسم.آن روزها سیزده سال بیشتر نداشتم اما اولین بار ایشان را در همان جایگاهی دیدم که باید می‌دیدم.منبر وعظ و خطابه .آن هم از نوع انقلابی و آتشینش .اولین مرتبه به واسطه یکی از دوستانم به نام آقای اسدی در همان سال 41  به منزل یکی از معتمدین شهر مشهد رفتیم. روی صندلی نشسته بود و خیلی عالمانه و دقیق شرایط آن روز کشور را تبیین می‌کرد.لحن بی‌نظیر انقلابی اش و تحلیل‌های دقیقی که ارائه می‌داد هر مستمعی را سر ذوق می‌آورد.او مرد منبرهای انقلابی بود.

شاید برای همین بود که بارها از سوی ساواک تحت تعقیب قرار گرفت وممنوع المنبر شد . آن زمان اسدا...علم نخست وزیر کشور بود .خوب خاطرم هست در همان جلسه خطاب به او این شعر بابا طاهر را خواندند «مکن کاری که بر پا سنگت آیو ...»بعد هم گفت:آقای علم همیشه روزگار اینطور نمی‌ماند.کاری نکن روزی که کارنامه زندگی ات را به دستت می‌سپارند شرمگین باشی.

کریمی به اینجا که می‌رسد  می‌گوید: گمان نکنید گفتن این حرفها در آن روزها اینقدر راحت بود .کسی مگر جرات داشت به نخست وزیر کشور اهانت کند ؟اما این طلبه جوان و مبارز خراسانی آن روزها انگار خون غیرت امام در رگ هایش جریان یافته بود که اینقدر شجاعانه علم مبارزه را بر دوش می‌کشید. البته این سلسله جلسات آیت ا...طبسی بعدها هم ادامه داشت و علیرغم همه سخت گیری‌ها به دفعات در منزل مرحوم آیت ا...قمی برگزار شد .حالا دیگر شیخ عباس واعظ طبسی و منبرهای سیاسی و اعتقادی اش به محفل ثابتی برای حضور جوانان و مردم انقلابی مشهد تبدیل شده بود.

البته مبارزات آیت ا...طبسی در دوران رژیم سفاک پهلوی تنها به منبر و وعظ و خطابه خلاصه نمی‌شد کریمی این را نیز می‌گوید و اضافه می‌کند:ای کاش ایشان اجازه می‌دادند تا خاطراتشان در زمان حیاتشان منتشر شود . اما آنقدری که بر اساس اسناد منتشر شده ساواک بر می‌آید آیت ا...واعظ طبسی از همین نفوذ کلام خود در بین حوزه‌های علمیه ،جوانان انقلابی و مردم مومن استفاده می‌کرد و در کنار چهره‌هایی مثل مقام معظم رهبری و شهید هاشمی نژاد تظاهرات مردم خراسان را هدایت ورهبری می‌نمود. گاهی حتی به طور روزانه گزارش این حرکت‌های انقلابی را از طریق تلفن به امام در پاریس منتقل می‌کرد .شنود همین مکالمات ایشان در اسناد ساواک موجود است که مطالعه آنها نشان از عمق درایت و نفوذ ایشان در جریان رهبری نهضت در خراسان دارد.

صندوقچه مشترک با آیت ا... خامنه ای

کریمی با بیان اینکه آیت ا...واعظ طبسی بارها از دوران سخت مبارزه با رژیم ستمشاهی و تلاش‌هایی که دوشادوش آیت ا... خامنه‌ای و شهید هاشمی نژاد انجام می‌دادند خاطراتی را برای من نقل کرده بودند می‌گوید: یکی از بهترین این خاطرات مربوط به صندوقچه‌ای می‌شد که در منزل آیت ا...طبسی قرار داشت و از آن به عنوان صندوقچه امانت مشترک بین خودشان و آیت ا...خامنه‌ای نام می‌بردند .

گویا هر وقت ایشان یا رهبر معظم انقلاب تحت تعقیب ساواک یا ماموران رژیم قرار می‌گرفتند هر مدرک ممنوعه‌ای که دستشان بود را در این صندوق می‌گذاشتند و به دیگری می‌سپردند .آن صندوق بعد از این همه سال همچنان در اختیار آیت ا...طبسی بود و برایشان ارزش زیادی داشت .

شاگرد عالمان بزرگ و معلم عالمان برجسته

اما کریمی تمایل دارد تا درباره ویژگی‌های علمی ایشان نیز صحبت کنیم.  او می‌گوید: آیت ا... طبسی فرزند حاج شیخ غلامرضا واعظ طبسی از وعاظ معروف خراسان بود .زندگی در خانواده‌ای اهل علم و تقوا از ایشان نیز چهره‌ای علمی ساخته بود .

خودش شاگرد عالمان برجسته‌ای چون محمدتقی ادیب نیشابوری، مدرس یزدی، حاج شیخ هاشم قزوینی، میرزا جواد آقا تهرانی، آیت ا... میلانی و ...بود و شاگردان بسیاری نیز تربیت کرد .آنچنان که برخی از فضلا و اساتید حوزه‌های علمیه ،امروز از شاگردان ایشان به شمار می‌آیند .به دیگر سخن می‌توان گفت او هم شاگرد عالمان برجسته‌ای بود و هم معلم عالمان برجسته‌ای شد.

اما به گفته کریمی آنچه چهره علمی و حوزوی این عالم ربانی را برجسته تر می‌کند اهتمام ایشان به تشکیل و تقویت حوزه علمیه بزرگ خراسان بود و تربیت طلابی که بتوانند در حوزه‌های علمیه جهان اسلام بدرخشند.او در این باره می‌گوید:تمام تلاش‌های آیت ا...طبسی در پیش از انقلاب اسلامی برای حوزه علمیه را که در نظر نگیریم خدمات شبانه روزی ایشان پس از انقلاب و دغدغه‌ای که برای فراهم کردن شرایط رشد و تعالی طلاب در دل و ذهن داشت برای اینکه ایشان را دلسوز حوزه‌های علمیه بنامیم کافیست .

وی اضافه می‌کند: در دوره پهلوی ،«ولیان»تولیت وقت آستان قدس رضوی، همه مدارس علمیه اطراف حرم مطهر را تخریب کرد .اما یکی از مهمترین و اولین اقدامات آیت ا...طبسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پذیرش مسئولیت آستان قدس ،احیا و تجدید بنای همین مدارس علمیه مثل نواب ،سلیمانیه و ...بود که بیشتر آنها از محل «حق التولیه »صورت گرفت .احیاء مدرسه بزرگ میرزا جعفر و تبدیل آن به دانشگاه علوم اسلامی رضوی که درواقع پیوند علنی حوزه و دانشگاه بود با هدف پرورش مدیران متخصص و متعهد آن هم در دوره‌ای که شاید چنین ضرورتی به فکر کسی خطور هم نمی‌کرد از شاهکارهای دیگر ایشان است .

حتی تاسیس برخی مراکز دیگر مثل بنیاد پژوهش‌ها، احداث و ایجاد کتابخانه مرکزی ،انتشارات و بسیاری دیگر از مراکز علمی و فرهنگی و اجتماعی که امروزه برای اقصی نقاط دنیا برنامه و طرح و خوراک فکری مهیا می‌سازد و همه نشان دهنده عمق بینش این فقیه وارسته است همه و همه در راستای تحقق همین دغدغه‌های فرهنگی صورت پذیرفته است .

ایشان حتی در مقطعی که بسیاری از چاپخانه‌های معتبر کتاب‌های فقهی و فرهنگی و سیاسی آستان قدس رضوی را چاپ نمی‌کردند ،موضوع ایجاد چاپخانه را مطرح نمود تا در روند خدمت رسانی فرهنگی این آستان مقدس خللی وارد نشود .

شبی نیست که به صبح برسانم و دغدغه حوزه علمیه را نداشته باشم

توجه و دغدغه ایشان به موضوعات حوزه علمیه تنها در این زمینه‌ها خلاصه نمی‌شد این را کریمی می‌گوید و یادآور می‌شود: تجربه زندگی ساده طبلگی آیت ا...طبسی باعث شده بود ایشان همیشه معیشت طلاب را مورد توجه ویژه قرار دهد تا جایی که از محل حق التولیه که شرعا مختص به ایشان بود و در دوران رژیم پهلوی و مستقیم به حساب دربار واریز می‌شد و خرج مسائل متفرقه می‌گردید، «مجتمع مسکونی ثامن الائمه »واقع در خیابان موسوی قوچانی را احداث کردند.

اگرچه بنا بر تاکیدی که بر مسئله تقویت بنیه علمی و پژوهشی طلاب داشت واگذاری این منازل را مشروط به ممتاز بودن طلبه در سطوح گوناگون تحصیلی نمودند.با این حال بخش زیادی از مشکلات زندگی طلبگی را برای طلاب مرتفع کردند .

او اضافه می‌کند در حالی‌که تا امروز چهره آیت ا...طبسی را بیشتر به عنوان تولیت آستان قدس مطرح کرده ایم لازم است بعدها بزرگان حوزه بنشینند و درباره ویژگی‌های علمی ایشان از یک سو و خدماتی که به حوزه‌های علمیه در این سال‌ها ارائه کرده‌اند صحبت کنند تا این بخش عظیم از زندگی ایشان مغفول نماند .چراکه ایشان احیا کننده حوزه علمیه بزرگ خراسان هستند .

ایشان بارها به من گفتند: «شبی نیست که به صبح برسانم و دغدغه حوزه علمیه، زندگی علمی و معیشتی طلاب را نداشته باشم »برای همین بارها و در هر فرصتی بزرگان حوزه و متولیان امر را بر فراهم کردن زمینه‌های رشد علمی طلبه‌های جوان سفارش می‌کردند .اینچنین شد که جایگاه حوزه علمیه خراسان بزرگ به عنوان سومین حوزه بزرگ جهان تشیع امروز ستودنی است .

آیت ا...طبسی معتقد بود تشکیلات آستان قدس رضوی باید مستقل باشد

اما خدمات آیت ا...واعظ طبسی تنها مختص به حوزه‌های علمیه نبود و نشد چه اینکه ایشان در نظام اسلامی به عنوان مدیری توانمند شناخته می‌شود. قائم مقام پیشین آستان قدس رضوی با این تعبیر به سراغ معرفی چهره مدیریتی آیت ا...واعظ طبسی می‌رود و تصریح می‌کند: همچنانکه آیت ا...طبسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مورد اطمینان و وثوق امام راحل بود پس از پیروزی نهضت نیز با حکم ایشان به نمایندگی ولی فقیه در خراسان و تولیت آستان قدس رضوی که تشکیلاتی بزرگ بود منصوب شد .

البته بر اساس عرف معمول قرار بود تا استانداری خراسان نیز برعهده ایشان قرار گیرد اما آیت ا...طبسی موافق نبود خودشان بارها تعریف کردند که «در قم خدمت امام رسیدم و از ایشان خواستم به واسطه دشواری‌هایی که در اداره آستان قدس وجود دارد مسئولیت سیاسی استان با شخص دیگری باشد» من این نگاه را به ژرف نگری ایشان مربوط می‌دانم.

آیت ا...طبسی معتقد بودند تشکیلات آستان قدس رضوی باید مستقل باشد بعدها هم در مسائلی مثل حادثه انفجار حرم نیز که موضوع تامین امنیت پیش آمد و جلسات متعددی در این زمینه برگزار شد، آیت ا...طبسی بازهم تامین امنیت داخل حرم را مستقل دیدند و تا به امروز اجرای همین الگو موفق بوده است .

کریمی قدوسی یادآور می‌شود: آیت ا...واعظ طبسی وقتی آستان قدس رضوی را تحویل گرفت هیچ چیز سر جایش نبود. اگر پیش از حضور ایشان ساختار اداری و دیوانی منظمی هم تنظیم شده بود اما مدیر اجرایی نداشت .وضعیت درآمدی آستان قدس هم اصلا خوب نبود .همه اینها در حالی بود که برنامه توسعه حرم مطهر رضوی وارد مرحله اجرا شده بود و در آن مقطع ضروری بود تا با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند.

اولین کاری که آیت ا...طبسی انجام داد این بود که برخی چهره‌هایی که از قبل شناسایی کرده بود را برای انجام امور در مسئولیت‌های مختلف آستان قدس رضوی منصوب کرد .بعد هم موضوع ساماندهی موقوفات را با جدیت پیگیری کرد . پیگیری تامین درآمدها و جمع آوری دیون دولتی را در دستور کار قرار داد تا ظرف مدت کوتاهی آستان قدس رضوی بتواند موضوع توسعه حرم مطهر رضوی را بدون دریافت یک ریال کمک دولتی شروع کند و طی 37 سال تا به امروز ادامه دهد آن هم با آن نگاه عمیقی که توسعه را در یک وضعیت خاص متوقف نمی‌داند آنچنان که این توسعه همچنان در جریان است .

حفظ موقافات ،میراث فرهنگی و صورت جلسه‌های سی صفحه ای

یکی از مهمترین نقاط قوت مدیریت ایشان به ویژه در کسوت تولیت آستان قدس رضوی توجه عمیق و دقیق ایشان به موضوع حفظ و صیانت از موقوفات و هزینه آنها در مسیر نیات واقفان بود کرمی با بیان این مطلب تصریح می‌کند: امروز موقوفه‌ای نمانده که سند آن بازخوانی نشده باشد.

در طول همه سال‌های بعد از انقلاب حتی یک وجب از موقوفات آستان قدس رضوی تخریب نشده یا ریالی از آن خارج از نیات واقفان هزینه نگردیده است.تنها در زمین‌های موقوفه محمد آباد درگز به جهت عسر و حرجی که برای مردم و ساکنان این منطقه داشت (یک دهم زمین‌ها و منازل موقوفه آستان قدس رضوی است )  ایشان نامه‌ای را به امام نوشتند و از ایشان کسب تکلیف کردند .

امام نیز از طریق حاج احمد آقا اجازه دادند تا این سهم به صاحبان زمین‌ها و منازل در محمدآباد فروخته شود و به همان مقدار در همان منطقه محمد آباد زمینی خریداری و وقف شود .این تنها تغییری بود که در این سال‌ها انجام شد آن هم در مسیری شرعی و قانونی و با اجازه امام .در خاطرم هست ایشان یک مرتبه خطاب به آیت ا...هاشمی رفسنجانی که موضوعی را در باره موقوفات مطرح کردند ،گفتند؛ من در باره موقوفات یک وظیفه شرعی دارم و یک وظیفه اصولی و قانونی که از آنها کوتاه نخواهم آمد .

کریمی می‌افزاید: این دقت نظر فقط درباره حفظ و صیانت از موقوفات نبود .ایشان درباره حفظ میراث فرهنگی نیز همیشه به متولیان حوزه‌های عمرانی و توسعه حرم تاکید ویژه‌ای داشتند .اگر این نبود شاید همین رواق دارالحجه به گونه دیگری ساخته می‌شد اما ایشان حفظ مدرسه «دودرب» و «پریزاد » را ضروری می‌دانستند.

وی با اشاره به اینکه در طول سال‌های عمرم ندیدم مدیری در سطح آیت ا...طبسی اینقدر جزئی و از نزدیک فعالیت‌های زیر مجموعه خود را رصد کند می‌گوید: در زمان احداث صحن جمهوری اسلامی هر  روز در محل کارگاه پروژه حضور پیدا می‌کردند .گاهی این حضور ساعت‌ها طول می‌کشید .حتی جلسات دیگر و ملاقات‌های خود را در محل همین پروژه برگزار می‌کردند .صورت جلساتی که از هیئت مدیره‌های مختلف برای ایشان ارسال می‌شد گاهی سی صفحه بود. تاکید داشتند ریز مذاکرات در صورت جلسات نوشته شود و تنها به ذکر مصوبات بسنده نشود .آن‌ها را دقیق مطالعه می‌کردند .پای برخی از این مصوبات و مذاکرات نکاتی را می‌نوشتند و تذکر می‌دادند.

آستان قدس در مسیر توسعه باری بر دوش دولت‌ها نبود

وی تاکید می‌کند: در همه این سال‌ها نه تنها آستان قدس رضوی در مسیر توسعه باری بر دوش دولت‌ها نبوده که در بسیاری موارد دولت‌ها را یاری کرد حتی در دوره‌هایی برای پرداخت آبونمان برق زیر گذرهای حرم که جزئی از خیابان‌های شهر به حساب می‌آید برای آستان قدس رضوی قبض صادر می‌شد !

شاید فقط کسانی معنای این تعبیر امام خمینی (ره) درباره آیت ا...طبسی را که فرمودند « جنابعالی از چهره‌های درخشان مدیریت و انقلاب اسلامی به‌خصوص در استان خراسان می‌باشید» ،متوجه شوند که وضعیت آستان قدس و حرم مطهر رضوی را پیش از انقلاب اسلامی دیده باشند.

کریمی این را می‌گوید و اضافه می‌کند: امروز بعد از 37 سال آستان قدس رضوی در همه بخش‌های مدیریتی ،فرهنگی، اقتصادی ،اجتماعی معماری و ...صاحب یک سبک و گفتمان منحصر به خود است و این همه میسر نمی‌شود مگر در سایه مدیریتی عالی که تنها از  آیت ا...طبسی سراغ داریم .چهره‌ای که با بزرگ اندیشی و ژرف نگری، همیشه توسعه را در یک افق بلند مدت می‌دید و برای مدیران خود ترسیم می‌کرد .

اگر یک نفر بیشتر از آن ده هزار نفر استخدام کردید معصیت کرده اید

قائم مقام پیشین آستان قدس رضوی تصریح می‌کند: آیت ا...واعظ طبسی اهل ریخت و پاش نبود. دفتر ایشان در طول همه این سال‌ها با یک نفر اداره می‌شد . همیشه می‌گفتند« اگر لازم است برای پیشبرد کارهایتان ده هزار نیرو استخدام کنید این کار راانجام بدهید. اما اگر یک نفر بیشتر از آن ده هزار نفر استخدام کردید مرتکب اسراف و معصیت شده اید.»

او اضافه می‌کند: خیلی‌ها فکر می‌کردند ایشان در کاخ زندگی می‌کنند اما کسانی که در زندگی ایشان رفت و آمدی داشتند ،می دانستند تمام زندگی آیت ا...طبسی در همان منزل قدیمی درکوچه ناظر خلاصه می‌شود. خانه‌ای که خودشان زمین آن را خریداری کردند و خودشان آن را ساختند و سال‌ها نیز در آن زندگی کردند.

در طول همه این سال‌ها هم یک مرتبه از من خواستند دستی به سر و گوش این خانه بکشم .کار که تمام شد تلفنی از من پرسیدند هزینه تعمیرات خانه چقدر شده است؟ عرض کردم 34 هزار و هشتصد تومان.فردایش همین مبلغ را بدون کم و کاستی در یک پاکت گذاشتند و برایم فرستادند .در حالی که آیت ا...طبسی از طرف خانواده مادری و همچنین خانواده همسرشان جزو خانواده‌های متمکن به حساب می‌آیند .

در جهیزیه همسرشان آن روزها که کمترکسی مبل داشت مبل گذاشته بودند.اما مهم این است که بعد از این همه سال همان یک دست مبل هنوز در آن خانه مانده است .در واقع تغییری در اثاث منزل به وجود نیامده است و با اینکه حق التولیه حق شرعی ایشان بود آیت ا...طبسی آن را در ساخت مجتمع مسکونی طلاب ،دانشگاه علوم اسلامی رضوی ،حسینیه امام رضا (ع) ، رواق دار الحجه، دارالولایه، کتابخانه مرکزی ،صحن جامع رضوی و... صرف کرد .  همه اینها به عنوان موقوفه‌هایی از محل حق التولیه در اسناد موقوفات آستان قدس رضوی ثبت شده است .

اعتقاد به ولایت فقیه و مکتب امام و رهبری

از کریمی قدوسی ،قائم مقام پیشین آستان قدس رضوی درباره دیدگاه‌های سیاسی آیت ا...طبسی پس از انقلاب اسلامی می‌پرسم که دراین باره می‌گوید:  در زندگی سیاسی آیت ا...طبسی چه پیش از انقلاب و چه پس از آن آنچه نمود جدی و پررنگی دارد اعتقاد ایشان به ولایت فقیه و مکتب امام خمینی ومقام معظم رهبری است . اعتقادی که با تمام زندگی ایشان ممزوج شده بود. به طوریکه حتی در ملاقات‌های خصوصی که با ایشان داشتم ندیدم مقام معظم رهبری را به تعبیری جز «حضرت آقا »خطاب کنند.

ایشان بالاترین سوگندشان قسم به جان آقا بود .با این حال در حوزه سیاست اهل افراط و تفریط نبودند و همواره مثل پدری دلسوز از همه دولت‌ها حمایت کردند حتی دولت‌هایی مثل دولت اصلاحات که به لحاظ مشی سیاسی با ایشان   تفاوت داشت را به حضور می‌پذیرفتند و در حد توان و امکانات راهنمایی می‌کردند اما از اعتقادات اصولی خود هیچ گاه دست بر نمی‌داشتند.

یک اصولگرای واقعی با مشی اعتدالی بود

با این حال در طول این 37 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریانات مختلفی به دنبال تخریب چهره این بزرگوار بودند تا جایی که در همین شهر مشهد درمقطعی تلاش می‌شد تا بین ایشان و امام جمعه وقت مشهد آیت ا...شیرازی فاصله بیندازند .برای این منظور نیز از هیچ کوششی فرو گذار نمی‌کردند .تا جایی که در محافل و مساجد درباره ایشان بد می‌گفتند.

آیت ا...طبسی در این مدت نه تنها ذره‌ای ناراحتی و اندوه به خودشان  راه نمی‌دادند بلکه حتی در برخوردشان با تخریب کنندگان اثری دیده نمی‌شد .در طول این 37 سال هر رییس دولتی یا هر وزیری و استانداری با هر تفکری که وارد این استان می‌شد ،مادامی که بر محور انقلاب حرکت می‌کرد مورد حمایت ایشان قرار داشت. ایشان حتی بین مسئولیت خود در نمایندگی ولی فقیه با مسئولیت خود در تولیت آستان قدس رضوی تفاوت قائل بود. می‌گفتند جریانات سیاسی می‌توانند مواضع من در کسوت نمایندگی ولی فقیه را نقد کنند اما حق ندارند در ارتباطشان با آستان قدس رضوی خللی ایجاد کنند.

این تشکیلات نباید تحت الشعاع این رویکردها قرار گیرد.اطرافیانشان را نیز که در آستان قدس رضوی مسئولیتی داشتند از موضع گیری‌های تند سیاسی بر حذر می‌داشتند.حتی یک بار یکی از مدیران آستان قدس رضوی در ابتدای انقلاب به نخست وزیر وقت نامه تندی نوشته بودند.ایشان همان روز نسبت به این موضوع تذکر و دستور دادند شبانه نامه دیگری در تعدیل آن مواضع نوشته شود. اعتقاد داشتند در این جایگاه نباید با دولت مورد حمایت و تایید نظام مخالفت شود. ایشان در مسائل سیاسی یک اصولگرای واقعی با مشی اعتدالی بود.

دلیلی برای پاسخگویی به شایعات نمی‌دیدند

با این حال گاهی برخی‌ها قضاوت‌های نامناسبی درباره ایشان داشتند این را کریمی قدوسی می‌گوید و می‌افزاید:  یک بار ایشان به من گفتند «در همین صحن امام خمینی روزهایی را شاهد بودم که پای سخنرانی من جمعیت زیادی می‌آمدند و شعار می‌دادند درود بر طبسی.حالا اگر همه این صحن جمع بشوند و بگویند مرگ بر طبسی ،ذره‌ای در اراده من برای خدمت به امام هشتم و نظام مقدس جمهوری اسلامی خللی وارد نمی‌شود.با این حال هیچ گاه درصدد پاسخگویی و پرداختن به این حواشی برنیامدند. من بارها از ایشان خواستم در پاسخ به برخی اظهار نظرها بیانیه بدهند اما ایشان دلیلی برای این کار نمی‌دیدند.

من هنوز این مرد را در نهایت ادب و احترام و تواضع می‌شناسم. خوب به خاطر دارم با اینکه مسئول من بودند هروقت با من تماس می‌گرفتند بعد از سلام اول می‌پرسیدند آقای کریمی می‌توانید صحبت کنید؟جلسه نیستید اگر برایتان مقدور نیست بعدا با من تماس بگیرید .این ادب را کجا سراغ دارید؟ کجا یک مسئول با مدیر زیردستش اینطور صحبت می‌کند؟ایشان نمونه یک مدیر و مدیریت اسلامی بود.

او اضافه می‌کند: یک مرتبه نمایندگان استان کرمان از بنده خواستند تا استانداری کرمان را بپذیرم. آیت ا...طبسی من را خواستند و گفتند اختیار باشماست. اگر مسئولیت دولتی بپذیرید به همه محتاج می‌شوید ،اما مادامی که در خدمت به امام هشتم هستید همه به شما محتاجند .من در آن مقطع استانداری کرمان را نپذیرفتم و به ایشان اطمینان دادم تا زمانی که ایشان مایل باشد آستان قدس رضوی را ترک نکنم.با این حال سال‌ها بعد که  این مسئولیت  را به خواست ایشان ترک کردم بعد از یک ماه با من تماس گرفتند و گفتند حالا که دیگر مدیر زیر مجموعه من نیستی، اما اگرکمکی از دست من برای تو بر بیاید و نگویی حلالت نمی‌کنم.

رحلت امام ،تاثر برانگیز‌ترین خبر و انفجار حرم تلخ‌ترین روز

از آقای کریمی می‌خواهم از سخت‌ترین روزهای کاری  آیت ا...طبسی در این 37 سال برای ما بگوید او می‌گوید: تاثربرانگیز‌ترین خبری که ایشان در طول حیاتشان شنیدند و من شاهد این تاثر عمیق در چهره ایشان بودم خبر رحلت امام بود .این خبر را آقای طاهری خرم آبادی به صورت تلفنی به ایشان دادند و از ایشان خواستند تا شبانه خود را به تهران برسانند .بعدها ایشان تعریف کردند: «وقتی خبر رحلت امام را شنیدم احساس کردم روح از بدنم خارج می‌شود ». این علاقه البته دو سویه بود.

آنچنان که وقتی ایشان برای ارائه گزارش خدمت امام می‌رسیدند امام به آیت ا...طبسی اظهار علاقه می‌کردند اما خودشان می‌گفتند تلخ‌ترین روز خدمتم در آستان قدس رضوی روز عاشورایی بود که در حرم مطهر رضوی بمب گذاری شد.

کریمی در این باره می‌گوید: آیت ا...طبسی ازلحظه اولیه انفجار حرم مطهر رضوی که حدود ساعت 2 بعد از ظهر بود تا فردا ساعت 12 که برای غبار روبی ضریح آمدند حتی لحظه‌ای نخوابیدند. در تمام این 22 ساعت ایشان در حرم بود و روند کار  را از نزدیک دنبال می‌کرد. ایشان می‌گفتند: «راضی نبودم زنده باشم و اهانت به حرم امام را ببینم».

حالا چهل روز از رحلت فقیهی مجاهد ،عالمی ربانی و مدیری توانمند می‌گذرد و این سطور شاید اولین گام‌های ما باشد برای انتقال خاطرات مردی که در طول همه این سال‌ها به احترام انقلاب در مقابل همه هجمه‌ها سکوت کرد و پای انقلاب ایستاد .مردی که زاده خراسان بود ،مبارز خراسان بود خدمتگزار خراسان بود.

منبع:خراسان