به گزارش مشرق، در مطلب حاضر نویسنده با اشاره به حدیثی از امام جواد(ع) به آرایههای برخی مکارم اخلاقی پرداخته است. انسانها به اخلاق و ادب است که آراسته میشوند. البته برخی از صفات، فضایل و منشهای اخلاقی از برخی دیگر برجستگی ویژهای دارند که موجب آراستگی بیشتر انسان می شود.
امام جواد(ع) در سخنی این آرایههای اخلاقی را چنین بیان میکند: التواضع زینه الحسب، و الفصاحه زینه الکلام، و العدل زینه الایمان، والسکینه زینه العباده، والحفظ زینه الروایه، و خفض الجناح زینه العلم، وحسن الادب زینه العقل، و بسط الوجه زینه الحلم؛ تواضع و فروتنی زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش کلام، عدالت زینتبخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات، و دقت در ضبط و حفظ زینتبخش نقل روایت و سخن، و خاکساری و فروتنی زینتبخش علم و دانش، و ادب داشتن و اخلاق نیک، زینتبخش عقل و خوشرویی با دیگران زینتبخش حلم و بردباری است. (کشفالغمه، ج 2، ص 347)
پس اگر انسانی دارای حسب اصیل است و از نظر اجتماعی دارای اعتبار و جایگاه بلند اجتماعی است، این بزرگی حسب خود را باید با تواضع و فروتنی به نمایش بگذارد و آن را به چنین صفت و فضیلتی بیاراید؛ زیرا اگر به بزرگی حسب بسنده کند و یا بخواهد با بزرگی آن، تکبر را همراه سازد، به یقین حسب خویش را کوچک کرده و از منزلت خویش کاسته و آن بزرگی حسب خود را نیز از دست می دهد. فصاحت، زینت کلام فصاحت و بلاغت به معنای شیوایی و شیرینی، از آرایههای سخن گفتن است.
اگر در آیات و روایات برای سخن صفاتی چون راستی، استواری (نساء، آیه 9؛ احزاب، آیه 70)، رسایی (نساء، آیه 63)، آسانی (اسراء، آیه 28)، نرمی (طه، آیه 44)، متانت (مزمل، آیه 5)، نیکی (فصلت، آیه 33) کرامت (اسراء، آیه 23) و برهانی و استدلالی بودن و مانند آن گفته شده است، همه اینها اگر با آرایهای چون فصاحت و شیوایی جمع شود بسیار خوب است. این فصاحت به معنای بلاغت هم هست، یعنی هم شیوایی و هم شیرینی در سخن وجود داشته باشد. این گونه است که کلام حتی اگر از نظر محتوا موجب آزرده خاطری شود و در آن امر و نهی باشد که میل آدمی نمیکشد، ولی با فصاحت و شیوایی در سخن و شیرینی در کلام میتوان آن زهر تلخ را در کام، به گونهای شیرین ریخت؛ زیرا بسیاری از داروهائی که درمانگر خوب است، تلخ و زهراگین میباشد.
این داروی تلخ و زهرآگین را میبایست در قالب شیرین و شیوا ریخت و با آرایههایی زیبا به خورد گوش جان دیگران داد. همچنین ایمان امری بسیار پسندیده است که جلوههای آراستگی آن را باید در عدلی جست که جتی اگر بر خود و خویشان اجرا میشود، لذتبخش باشد. اگر کسی مدعی ایمان باشد ولی بهرهای از عدل در حق خود و خویشان نداشته باشد و همواره قیام به عدالت نکند، چنین ایمانی از لذت آرایههای پسندیده و جذاب الهی بیبهره است. عبادت هم در سایه آرامش و سکونت نفس است که معنا مییابد. از این رو در این روایت امام جواد(ع) زینت عبادت را آرامش روح شخص دانسته است. در نقل قول از دیگران هرچند که بیان مضمون و محتوا نیز کفایت میکند، زیرا بیان محتوا و مضمون سخن، صداقت در نقل قول را تامین میکند، ولی شکی نیست که نقل قول عین عبارت و حفظ تمام ویژگیهای کلامی، اوج صداقت و وثاقت را تضمین میکند. از این رو امام(ع) حفظ کلام دیگران و نقل عین عبارت را اوج روایت و نقل میداند و آن را از آرایههای روایت میشمارد.
خاکساری، زینت علم از نظر امامجواد(ع) علم خوب است ولی اوج کمال دانش عالم در رفتار متواضعانه او است که بالهای خود را برای دیگران میگستراند تا همگان بر سر سفره دانش او بنشینند و از آن بهرهمند شوند. عالم چون مرغ مادری است که بال میگستراند تا همه جوجهها در زیر بال او قرار گیرند و در امنیت و آرامش و آسایش باشند و از هرگونه آسیب جوی و تهدید دشمنان در امان بوده و بستر کمالی برای آنها فراهم شود. پس عالم با علم خود فروتنانه برای همگان چون مادری دلسوز و مشفق، نگران دیگران است و میکوشد تا همه را در زیر بال محبت خویش درآورد. این تعبیر امام(ع) از آیاتی چون 88 سوره حجر و 24 سوره اسراء گرفته شده است. در تعابیر قرآنی بر ذلت و خواری تاکید شده که البته خواری و ذلت ناپسند نیست، بلکه همان معنای فروتنی است.
اگر عالم همانند درخت سیب افتاده نباشد و چون سر و قد بکشد جز برخی افراد اندک، کسی نمیتواند از میوههای علمی او بهرهمند شود؛ اما اگر با عزت نفسی که دارد خود را خم کند و به زیر آورد تا حتی کودکان خردسال جهالت نیز از او بهرهمند شوند، آن موقع است که عزت باطنی و واقعی یافته و جایگاه علم را به خوبی مشخص و معین ساخته است. امام جواد(ع) درباره عقل نیز ادب نیک را آرایه آن میداند. میدانیم که عقل که خود یکی از مهمترین نعمتهای الهی است، حقیقت انسان را نشان میدهد؛ چرا که حیا و اخلاق و دینداری انسان در گرو عقل و تعقل اوست. (اصول کافی، ج 1، کتاب عقل و جهل)
هر چه انسان از حقایق و خداشناسی و بندگی و اخلاق و قانون و عدالت و مانند آن دارد، سرچشمه و خاستگاه همه آنها عقل اوست. حال اگر بخواهد عقل دیندار و اخلاقمدار را به چیزی بیاراید و کمال و تمام عقلانیت را به چیزی زینت بخشد میبایست به ادب نیک خود را متخلق کند؛ زیرا ادب به معنای رعایت لطائف و ظرافت رفتاری و کرداری مبتنی بر هر مجلس و منزلت و مکانی است.
اینکه انسان نیک رفتاری را با همه ظرافتها و لطائف به نمایش گذارد این همان ادب است. پس ادبورزی آرایهای است که عقل بدان آراسته میشود. حقیقت ادب امام جواد(ع) در بیان حقیقت ادب میفرماید: و حقیقه الادب: اجتماع خصال الخیر، و تجافی خصال الشر، و بالادب یبلغ الرجل مکارم الاخلاق فیالدنیا و الاخره، و یصل به الی الجنه؛ حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلتهای خوب، خالی بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله ادب- در دنیا و آخرت- به کمالات اخلاقی میرسد؛ و نیز با رعایت ادب به بهشت دست مییابد. (ارشاد القلوب دیلمی، ص 160)
آن حضرت(ع) در جایی دیگر تعریف ادب در نزد مردم را نقد میکند و نگرش خود را نسبت به ادب مطلوب تبیین مینماید، چنانکه میفرماید: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریه قابل توجه نیست تا مادامی که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابراین ادب یعنی رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورهای الهی و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، ادب خود را آشکار سازید. (ارشاد القلوب دیلمی، ص 160) گشادهرویی، زینت حلم حلم در فرهنگ اسلامی و قرآنی همان نتیجه عقلانیت در رفتار همراه با بردباری و شکیبایی است و انسان حلیم، عاقل، بردبار و شکیبایی است که در مقام عمل و رفتار فشارهای درونی و بیرونی او را به ستوه نمیآورد و از دایره عقلانیت بیرون نمیبرد و گرفتار جهالت نمی شود، چنین شخصی اگر بخواهد حلم خویش را بیاراید میبایست گشادهرویی داشته باشد؛ زیرا گشادهرویی موجب می شود که حلم و بردباری خود را آنگونه که هست به نمایش بگذارد و اوج این صفت را نشان دهد.
انسان گرفته رو و گرفته خو، نمیتواند حقیقت حلم را به نمایش گذارد؛ زیرا حلم به طور طبیعی نوعی عقلانیت خشن را به نمایش میگذارد و همراه با استقامت است، اما اگر این عقلانیت با گشادهرویی و خوشرویی همراه شود، عقل و قلب، عدل و احسان، استواری و نرمی را با خود به همراه خواهد داشت. آن حضرت(ع) در سخنی دیگر درباره آرایههای برخی دیگر از فضایل و اعمال نیک و عبادی میفرماید: الخشوع زینه الصلاه، و ترک ما لا یعنی زینه الورع؛ خشوع، زینتبخش نماز و رها کردن آنچه (برای دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقوای انسان است. (بحارالانوار، ج 75، ص 80)
پس تمامیت نماز در خشوع است که زیباترین حالت انسانی است؛ چنان که اوج ورع و پرهیزگاری را میبایست در ترک بیهودههایی جست که برای دنیا و آخرت هیچ سودی ندارد و به قول قرآن، لهو و لعب است. (مائده، آیه 58؛ انعام، آیه 32)
امام جواد(ع) در سخنی این آرایههای اخلاقی را چنین بیان میکند: التواضع زینه الحسب، و الفصاحه زینه الکلام، و العدل زینه الایمان، والسکینه زینه العباده، والحفظ زینه الروایه، و خفض الجناح زینه العلم، وحسن الادب زینه العقل، و بسط الوجه زینه الحلم؛ تواضع و فروتنی زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش کلام، عدالت زینتبخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات، و دقت در ضبط و حفظ زینتبخش نقل روایت و سخن، و خاکساری و فروتنی زینتبخش علم و دانش، و ادب داشتن و اخلاق نیک، زینتبخش عقل و خوشرویی با دیگران زینتبخش حلم و بردباری است. (کشفالغمه، ج 2، ص 347)
پس اگر انسانی دارای حسب اصیل است و از نظر اجتماعی دارای اعتبار و جایگاه بلند اجتماعی است، این بزرگی حسب خود را باید با تواضع و فروتنی به نمایش بگذارد و آن را به چنین صفت و فضیلتی بیاراید؛ زیرا اگر به بزرگی حسب بسنده کند و یا بخواهد با بزرگی آن، تکبر را همراه سازد، به یقین حسب خویش را کوچک کرده و از منزلت خویش کاسته و آن بزرگی حسب خود را نیز از دست می دهد. فصاحت، زینت کلام فصاحت و بلاغت به معنای شیوایی و شیرینی، از آرایههای سخن گفتن است.
اگر در آیات و روایات برای سخن صفاتی چون راستی، استواری (نساء، آیه 9؛ احزاب، آیه 70)، رسایی (نساء، آیه 63)، آسانی (اسراء، آیه 28)، نرمی (طه، آیه 44)، متانت (مزمل، آیه 5)، نیکی (فصلت، آیه 33) کرامت (اسراء، آیه 23) و برهانی و استدلالی بودن و مانند آن گفته شده است، همه اینها اگر با آرایهای چون فصاحت و شیوایی جمع شود بسیار خوب است. این فصاحت به معنای بلاغت هم هست، یعنی هم شیوایی و هم شیرینی در سخن وجود داشته باشد. این گونه است که کلام حتی اگر از نظر محتوا موجب آزرده خاطری شود و در آن امر و نهی باشد که میل آدمی نمیکشد، ولی با فصاحت و شیوایی در سخن و شیرینی در کلام میتوان آن زهر تلخ را در کام، به گونهای شیرین ریخت؛ زیرا بسیاری از داروهائی که درمانگر خوب است، تلخ و زهراگین میباشد.
این داروی تلخ و زهرآگین را میبایست در قالب شیرین و شیوا ریخت و با آرایههایی زیبا به خورد گوش جان دیگران داد. همچنین ایمان امری بسیار پسندیده است که جلوههای آراستگی آن را باید در عدلی جست که جتی اگر بر خود و خویشان اجرا میشود، لذتبخش باشد. اگر کسی مدعی ایمان باشد ولی بهرهای از عدل در حق خود و خویشان نداشته باشد و همواره قیام به عدالت نکند، چنین ایمانی از لذت آرایههای پسندیده و جذاب الهی بیبهره است. عبادت هم در سایه آرامش و سکونت نفس است که معنا مییابد. از این رو در این روایت امام جواد(ع) زینت عبادت را آرامش روح شخص دانسته است. در نقل قول از دیگران هرچند که بیان مضمون و محتوا نیز کفایت میکند، زیرا بیان محتوا و مضمون سخن، صداقت در نقل قول را تامین میکند، ولی شکی نیست که نقل قول عین عبارت و حفظ تمام ویژگیهای کلامی، اوج صداقت و وثاقت را تضمین میکند. از این رو امام(ع) حفظ کلام دیگران و نقل عین عبارت را اوج روایت و نقل میداند و آن را از آرایههای روایت میشمارد.
خاکساری، زینت علم از نظر امامجواد(ع) علم خوب است ولی اوج کمال دانش عالم در رفتار متواضعانه او است که بالهای خود را برای دیگران میگستراند تا همگان بر سر سفره دانش او بنشینند و از آن بهرهمند شوند. عالم چون مرغ مادری است که بال میگستراند تا همه جوجهها در زیر بال او قرار گیرند و در امنیت و آرامش و آسایش باشند و از هرگونه آسیب جوی و تهدید دشمنان در امان بوده و بستر کمالی برای آنها فراهم شود. پس عالم با علم خود فروتنانه برای همگان چون مادری دلسوز و مشفق، نگران دیگران است و میکوشد تا همه را در زیر بال محبت خویش درآورد. این تعبیر امام(ع) از آیاتی چون 88 سوره حجر و 24 سوره اسراء گرفته شده است. در تعابیر قرآنی بر ذلت و خواری تاکید شده که البته خواری و ذلت ناپسند نیست، بلکه همان معنای فروتنی است.
اگر عالم همانند درخت سیب افتاده نباشد و چون سر و قد بکشد جز برخی افراد اندک، کسی نمیتواند از میوههای علمی او بهرهمند شود؛ اما اگر با عزت نفسی که دارد خود را خم کند و به زیر آورد تا حتی کودکان خردسال جهالت نیز از او بهرهمند شوند، آن موقع است که عزت باطنی و واقعی یافته و جایگاه علم را به خوبی مشخص و معین ساخته است. امام جواد(ع) درباره عقل نیز ادب نیک را آرایه آن میداند. میدانیم که عقل که خود یکی از مهمترین نعمتهای الهی است، حقیقت انسان را نشان میدهد؛ چرا که حیا و اخلاق و دینداری انسان در گرو عقل و تعقل اوست. (اصول کافی، ج 1، کتاب عقل و جهل)
هر چه انسان از حقایق و خداشناسی و بندگی و اخلاق و قانون و عدالت و مانند آن دارد، سرچشمه و خاستگاه همه آنها عقل اوست. حال اگر بخواهد عقل دیندار و اخلاقمدار را به چیزی بیاراید و کمال و تمام عقلانیت را به چیزی زینت بخشد میبایست به ادب نیک خود را متخلق کند؛ زیرا ادب به معنای رعایت لطائف و ظرافت رفتاری و کرداری مبتنی بر هر مجلس و منزلت و مکانی است.
اینکه انسان نیک رفتاری را با همه ظرافتها و لطائف به نمایش گذارد این همان ادب است. پس ادبورزی آرایهای است که عقل بدان آراسته میشود. حقیقت ادب امام جواد(ع) در بیان حقیقت ادب میفرماید: و حقیقه الادب: اجتماع خصال الخیر، و تجافی خصال الشر، و بالادب یبلغ الرجل مکارم الاخلاق فیالدنیا و الاخره، و یصل به الی الجنه؛ حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلتهای خوب، خالی بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله ادب- در دنیا و آخرت- به کمالات اخلاقی میرسد؛ و نیز با رعایت ادب به بهشت دست مییابد. (ارشاد القلوب دیلمی، ص 160)
آن حضرت(ع) در جایی دیگر تعریف ادب در نزد مردم را نقد میکند و نگرش خود را نسبت به ادب مطلوب تبیین مینماید، چنانکه میفرماید: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریه قابل توجه نیست تا مادامی که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابراین ادب یعنی رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورهای الهی و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، ادب خود را آشکار سازید. (ارشاد القلوب دیلمی، ص 160) گشادهرویی، زینت حلم حلم در فرهنگ اسلامی و قرآنی همان نتیجه عقلانیت در رفتار همراه با بردباری و شکیبایی است و انسان حلیم، عاقل، بردبار و شکیبایی است که در مقام عمل و رفتار فشارهای درونی و بیرونی او را به ستوه نمیآورد و از دایره عقلانیت بیرون نمیبرد و گرفتار جهالت نمی شود، چنین شخصی اگر بخواهد حلم خویش را بیاراید میبایست گشادهرویی داشته باشد؛ زیرا گشادهرویی موجب می شود که حلم و بردباری خود را آنگونه که هست به نمایش بگذارد و اوج این صفت را نشان دهد.
انسان گرفته رو و گرفته خو، نمیتواند حقیقت حلم را به نمایش گذارد؛ زیرا حلم به طور طبیعی نوعی عقلانیت خشن را به نمایش میگذارد و همراه با استقامت است، اما اگر این عقلانیت با گشادهرویی و خوشرویی همراه شود، عقل و قلب، عدل و احسان، استواری و نرمی را با خود به همراه خواهد داشت. آن حضرت(ع) در سخنی دیگر درباره آرایههای برخی دیگر از فضایل و اعمال نیک و عبادی میفرماید: الخشوع زینه الصلاه، و ترک ما لا یعنی زینه الورع؛ خشوع، زینتبخش نماز و رها کردن آنچه (برای دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقوای انسان است. (بحارالانوار، ج 75، ص 80)
پس تمامیت نماز در خشوع است که زیباترین حالت انسانی است؛ چنان که اوج ورع و پرهیزگاری را میبایست در ترک بیهودههایی جست که برای دنیا و آخرت هیچ سودی ندارد و به قول قرآن، لهو و لعب است. (مائده، آیه 58؛ انعام، آیه 32)