یه گزارش گروه تاریخ مشرق؛ سید مهدی هاشمی که پیش از انقلاب رهبری گروه چریکی «هدف» در اصفهان را برعهده داشت، در فروردین ماه ۱۳۵۵ به جرم معاونت در قتل سیدابوالحسن شمسآبادی بازداشت و محکوم شد. او با پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد و مدتی به عنوان مسئول واحد روابط عمومی و عضو شورای عالی فرماندهی سپاه فعالیت کرد. هاشمی که از پیش از انقلاب همراه با شهید محمد منتظری با گروههای مسلح در لبنان و لیبی ارتباط داشت، چندی بعد مسئولیت واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده گرفت و تا انحلال این واحد به فعالیت در این سمت ادامه داد.
هاشمی که برادر داماد آیتالله منتظری بود در سال ۶۵ پس از ماجرای مک فارلین بازداشت و چند ماه بعد با حضور در تلویزیون اعتراقاتی را در باب اقدامات خود بیان کرد. او پس از چند جلسه محاکمه در دادگاه ویژه روحانیت به ریاست حجتالاسلام رازینی، به اعدام محکوم شد.
آنچه پیش روی شماست بخشی از اعترافات سید مهدی هاشمی پیرامون همکاری وی با ساواک است :
*به تصور خام خودم فکر میکردم نشان دادن نرمش میتواند حساسیتها را کم کند ولی این رابطه ضعیف با ساواک تبدیل شد به رابطه با شخصی به نام میرلوحی که بعدا فهمیدم ساواک او را برای ارتباط با من تعیین کرده بود.
*بر اثر ارتباط با میرلوحی، با رضوی بازپرس معدوم ساواک رابطه پیدا کردم و چندین جلسه در منزلش یا منزل میرلوحی نشسته و راجع به مسائل کشور صحبت میکردیم. قبل از بازداشتم در سال 35، به همراه میرلوحی، رضوی و نادری نشستم و سعی داشتم جریان قتل آقای شمسابادی را در ذهن آنان منحرف ساخته و خودم را نجات دهم.
*پس از بازداشت توسط دادسرا از زندان مکاتبه کردم با رئیس ساواک و به آنان قول همکاری دادم و نادری به زندان آمد. مرا بازجویی کرد. اسامی جعفرزاده،شفیعزاده، ابراهیمی، حسین مرادی و رحیمی را به او دادم و آنان دستگیر شدند. متعاقب آن مرا به ساواک بردندو در زمینه مسائل سیاسی مرا تخلیه اطلاعاتی کردند و من بخشی از اطلاعات خودم را به آنان دادم که در صفحات پرونده منعکس است.
*من به حمایت ساواک امیدوار شده بودم و سعی میکردم به هر نحوی که شده نظر آنان را جلب کنم. قبل از بازداشت رضوی از من خواسته بود چنانچه از محمد منتظری سرنخی پیدا کردی و یا از رفت و آمد آیتالله منتظری اطلاعی حاصل کردی به ما اطلاع بده که یک بار که آیتالله منتظری برای نصف روز به منزل آمده بود به آنان گفتم.
هاشمی که برادر داماد آیتالله منتظری بود در سال ۶۵ پس از ماجرای مک فارلین بازداشت و چند ماه بعد با حضور در تلویزیون اعتراقاتی را در باب اقدامات خود بیان کرد. او پس از چند جلسه محاکمه در دادگاه ویژه روحانیت به ریاست حجتالاسلام رازینی، به اعدام محکوم شد.
آنچه پیش روی شماست بخشی از اعترافات سید مهدی هاشمی پیرامون همکاری وی با ساواک است :
*به تصور خام خودم فکر میکردم نشان دادن نرمش میتواند حساسیتها را کم کند ولی این رابطه ضعیف با ساواک تبدیل شد به رابطه با شخصی به نام میرلوحی که بعدا فهمیدم ساواک او را برای ارتباط با من تعیین کرده بود.
*بر اثر ارتباط با میرلوحی، با رضوی بازپرس معدوم ساواک رابطه پیدا کردم و چندین جلسه در منزلش یا منزل میرلوحی نشسته و راجع به مسائل کشور صحبت میکردیم. قبل از بازداشتم در سال 35، به همراه میرلوحی، رضوی و نادری نشستم و سعی داشتم جریان قتل آقای شمسابادی را در ذهن آنان منحرف ساخته و خودم را نجات دهم.
*پس از بازداشت توسط دادسرا از زندان مکاتبه کردم با رئیس ساواک و به آنان قول همکاری دادم و نادری به زندان آمد. مرا بازجویی کرد. اسامی جعفرزاده،شفیعزاده، ابراهیمی، حسین مرادی و رحیمی را به او دادم و آنان دستگیر شدند. متعاقب آن مرا به ساواک بردندو در زمینه مسائل سیاسی مرا تخلیه اطلاعاتی کردند و من بخشی از اطلاعات خودم را به آنان دادم که در صفحات پرونده منعکس است.
*من به حمایت ساواک امیدوار شده بودم و سعی میکردم به هر نحوی که شده نظر آنان را جلب کنم. قبل از بازداشت رضوی از من خواسته بود چنانچه از محمد منتظری سرنخی پیدا کردی و یا از رفت و آمد آیتالله منتظری اطلاعی حاصل کردی به ما اطلاع بده که یک بار که آیتالله منتظری برای نصف روز به منزل آمده بود به آنان گفتم.