به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «حسین قدیانی»نوشت:
هرچند اظهارنظر یکرنگ و متحد دستاندرکاران ارشد
کشور به نقض مکرر برجام توسط شیطان بزرگ، فی حد ذاته امری شایسته است، اما
با همه این شایستگی، گمانم هیچ تناسبی ندارد میان کنش دشمن یعنی
«بدعهدیهای ناتمام در اجرای برجام» با واکنش مقامات ما یعنی همین اظهارات
همانطور که گفتم «یکرنگ و متحد». الحمدلله عدو باز هم سبب خیر شد تا حتی
آقای هاشمی هم بعد از حدود سه هفته سکوت موشکی(!) و البته بعد از چندین و
چند سال، یک کلام درست و درمان علیه امریکا موضع خوب بگیرد و بگوید آنچه را
که باید. دیگران هم، صرفنظر از آنکه دولتی باشند یا حکومتی و صرفنظر از
آنکه دیپلمات باشند یا نماینده مجلس، انصافاً خیلی خوب و دقیق، موضع بایسته
را گرفتند، لیکن دوباره تکرار میکنم میان این واکنش هرچند درست با کنش
یانکیها هیچ تناسبی وجود ندارد! چرا؟ توضیح میدهم؛ یک وقت هست سران کاخ
سفید، فلان دروغ را به جمهوری اسلامی نسبت میدهند و سخنگوی وزارت خارجه
میآید وسط و ضمن محکوم کردن این دروغ، توضیح لازم را هم ارائه میدهد. من و
ما با وجود همه این روحیه انقلابی که داریم، اینقدر هم منصف هستیم که
بیخود مته لای خشخاش نگذاریم و حتیالمقدور کافی بدانیم این واکنش را در
مواجهه با آن کنش، اما یک وقت هست مثل امروز که ما با امریکا، یک توافق
امضا کردهایم و خیر سرمان به یک برجام مشترک رسیدهایم.
اینجا دقت شود که بحث فرق میکند و دیگر محکوم کردنهای صرف، ولو آنکه
یکپارچه باشد، هرگز کافی به نظر نمیرسد. تا قبل از سال جدید، هرچه
یانکیها خلاف تعهدات خود در برجام عمل کردند را اگر فرض کنیم تنها تخطی از
«روح برجام» بوده، اما در همین یک ماهی که از سال 95 میگذرد، سران بدعهد و
بیوفای کاخ سفید آنقدر زیر قول و قرارهای برجامی خود زدهاند که دیگر
صدای همه را درآوردهاند، همه حتی آقای هاشمی! لذا به نظر میرسد علاوه بر
روح محترم برجام، چیزی از جسم این توافق هم باقی نمانده باشد! وقتی چند ماه
بعد از برجام، جناب سیف اظهار میدارند که عایدی ما از این توافق «تقریباً
هیچ» بوده، فیالواقع یعنی یانکیها روح و جسم برجام را دولپی قورت
دادهاند! و شکر خدا، این «تقریباً هیچ» اظهارنظر همان جناب سیفی است که
چندی پیش آقای رئیس قوه مجریه گفته بود درباره مسائل اقتصادی برجام باید از
ایشان سؤال پرسیده شود، و نه مثلاً از آقای صالحی! و باز هم شکر خدا، این
«تقریباً هیچ» اظهارنظر جناب سیف است، نه سردار عزیز جعفری، نه سردار نقدی،
نه حسین شریعتمداری، نه رسایی و کوچکزاده و نه جناب جلیلی حتی! با این
حساب، پرسه در این پرسش اساسی باید کرد که وقتی دشمن در مقام عمل توافق
برجام را بیوقفه دارد نقض میکند، آیا چه باید باشد واکنش ما در برابر این
کنش بدعهد؟! اینکه متحد و یکپارچه بیاییم بگوییم دشمن دارد بدعهدی
میکند؟! و جز «تقریباً هیچ» هیچ چیز خاص دیگری عاید ما نشده؟! واقعاً جا
دارد یک کف مرتب برای خودمان بزنیم، بهعلاوه یک «ماشاءالله» مبادا که چشم
بخوریم با این واکنشمان! القصه! هر عقل سلیمی قبول خواهد کرد که باید
واکنش این باشد؛ اولاً همه آن کارهایی که عجولانه رفتیم و انجام دادیم تا
مثلاً دل دشمن قدارهبند را به دست بیاوریم، برگردانیم به همان موضع قبل از
برجام.
راهکارش چیست نمیدانم و چقدر سخت و طاقتفرساست، این را هم نمیدانم، اما
به عنوان نمونه، قلب رآکتور اراک باز هم باید به تپش درآید و به هر
جانکندنی است باز هم باید به تپش درآید. ثانیاً بیهیچ تعارفی، رک و راست
اعلام کنیم به دنیا که به این دلیل، این دلیل، این دلیل، امریکا برجام را
مکرر نقض کرده، لذا توافقی که نقض شده، نقض شده رفته! این نقض هم از سوی
دشمن صورت گرفته! بنابراین ما اصلاً برجامی نمیبینیم که بخواهیم به آن عمل
کنیم! من البته در این متن، فرض را بر این گرفتهام که آن «پذیرش مشروط»
برجام توسط بزرگان، فرضاً نبوده! اصلاً فرض کنیم آن مفاد عقلایی و منطقی
چندگانه توسط رهبر انقلاب تبیین نشده! چه میگوید عقل خود آقایان؟! آیا با
وجود این «تقریباً هیچ» باز هم عقل ایشان حکم میدهد که دوباره و دهباره و
صدباره به دشمن بدذات اعتماد کنیم؟! تا حدی که سران کاخ سفید توهم بزنند
نه با «جمهوری اسلامی» که با یک کشور دستچندم طرف حساب هستند؟! این متن
البته تمام نمیشود الا آنکه درود بفرستیم بر آیندهنگری رهبر عظیمالشأن
انقلاب اسلامی. روز توافق فزرتی، روزنامههای زنجیرهای چنان عکسهای
چندستونی کار کردند که؛ «بعله! دیدید به نتیجه مذاکره با امریکا میتوان
خوشبین بود؟! دیدید به برجام رسیدیم؟! دیدید گفتیم که تحریمها میتواند
برداشته شود؟!» گو اینکه اعلام عدم خوشبینی به نتیجه مذاکره با امریکا، از
آنرو بود که با دشمن نتوان به یک توافق رسید! نخیر! بحث بر سر فرجام این
توافق، یعنی «فرجام برجام» یعنی همین «تقریباً هیچ» مقام دولتی بود و الا
با اسرائیل حرامزاده هم میتوان به توافق رسید، اگر که بخواهیم نستجیربالله
دست از قبله اول اسلام عزیز بشوییم و دست از خاک پاک قدس شریف بشوییم!
«تحقیقاً هیچ» ناظر بر این مهم تیتر این یادداشت شد که اگر ما، تنها بسنده
کنیم به آنچه این روزها گفتهایم، و غافل باشیم از دو نکته اولاً و ثانیاً،
تحقیقاً هیچ واکنشی به این همه کنش وقیحانه یانکیهای بیآبرو انجام
ندادهایم!