به گزارش مشرق و به نقل از روزنامه رأی الیوم، اقدام غیرمنتظره اردن در فراخواندن سفیر خود از تهران، چند روز پس از دیدار شاهزاده جوان سعودی از امان پایتخت اردن و تعطیلی دفاتر اخوان المسلمین این سؤال را مطرح میکند: این دو اقدام اردن با سفر محمد بن سلمان جانشین ولیعهد سعودی چه ارتباطی دارد؟ یا اینکه چرا عبدالله پادشاه اردن در نشست استانبول شرکت نداشت؟ دلیل استقبال سرد اردن از «احمد داود اوغلو» نخست وزیر ترکیه در سفر دو هفته پیش به اردن چه بود؟
چرا اردن سفیر خود را از تهران فراخواند؟
فراخواندن سفیر اردن از تهران، چند روز پس از دیدار شاهزاده جوان سعودی از امان پایتخت اردن غیرمنتظره بود زیرا معمولاً دولتها سفرای خود را در صورتی فرامیخوانند که کشورهای میزبان یک اقدام سیاسی یا امنیتی انجام دهند که نقض مستقیم عرف دیپلماتیک باشد، مانند حمله به سفارتخانهها یا حمله شهروندان، حال آنکه در مورد ایران و اردن چنین چیزی هرگز رخ نداده است.
اردن در قلب تنش منطقهای
اردن در مرکز منطقه پرتنش عربی به سر میبرد به این معنی که همه کشورهای همجوار آن شاهد جنگها و بحرانها یا تحولات سیاسی هستند، بنابراین رهبران این کشور سخت در تلاش هستند که در بدترین حالت بینی خود را بیرون از آب قرار دهند تا غرق نشوند به همین دلیل در برخی مواقع تصمیمهایی اتخاذ کرده و اقدامهایی انجام میدهند که بهنظر عجیب و ناگهانی است و گاهی نیز اقدامات متناقض انجام میدهند.
باید در نظر داشت که فراخواندن سفیر از تهران و بستن دفاتر «اخوان المسلمین» که از امان پایتخت اردن آغاز شد و به شعبههای آن در شهرهای دیگر کشیده شد، دو اقدامی است که پس از وقوع دو تحول اصلی در منطقه رخ داده است:
نخست: سخنان پادشاه اردن در دیدار با تعدادی از رهبران کنگره که در سطح گستردهای منتشر شد.
پادشاه اردن در این سخنان از اعزام نیروهای ویژه کشورش به لیبی برای جنگ با داعش و تشکیل نیروهای قبیلهای بدوی برای جنگ در درعا سخن گفت.
اتهام اردن علیه اردوغان
وی همچنین «رجب طیب اردوغان» را به حمایت از اسلام رادیکالی متهم و تأکید کرد که منطقه در آستانه جنگ جهانی سوم قرار دارد.
دوم: سفر شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان به شهر«عقبه» و دیدار با پادشاه اردن پس از پایان دیدار ملک سلمان پدرش از قاهره و امضای توافقنامههای سرمایه گذاری و راهبردی با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر از جمله استرداد دو جزیره «صنافیر» و«تیران» در مدخل خلیج عقبه صورت گرفت.
توجیهات وزیر اطلاعرسانی اردن
اما «محمد المؤمنی» وزیر اطلاع رسانی و سخنگوی دولت اردن دو اقدام اخیر دولت را اینگونه توجیه کرد: ایران هنوز به درخواستهای اردن برای توقف کامل دخالت در امور کشورهای عربی و احترام به حاکمیت کشورها و برقراری روابط متوازن با عربها پاسخ نداده است.
تصمیم اردن برای پیوستن به اردوگاه سعودی
این اظهارات به این معنی است که اردن تصمیم گرفته است در اردوگاه سعودی قرار گرفته و قومیت سنی را در پیش بگیرد که مسئولان سعودی بهعنوان بستری فکری برای رویارویی با هلال شیعی مطرح میکنند و البته پادشاه اردن نخستین کسی بود که تقریباً ده سال پیش درباره هلال شیعی سخن گفت و در مورد آن هشدار داد.
بیتردید بستن دفترهای جنبش اخوان المسلمین در اردن پس از بیش از 60 سال حمایت از نظام هاشمی و فعالیت علنی با مجوز این نظام هیچ ارتباطی با حالت قطببندی طایفهای یا مذهبی در منطقه ندارد بلکه مرتبط با محورهای سیاسی حاکم است.
بارزترین این محورها مصری ــ اماراتی است که جنگ سیاسی و رسانهای و امنیتی علیه این جنبش در منطقه و جهان اعلام کرده است. این محور اخوان المسلمین را جنبشی قارهپیما دانسته که برای نظامهای حاکم منطقه خطرناک است.
خرسندی السیسی و رهبران امارات از تعطیلی دفاتر اخوان المسلمین در اردن
بستن دفترهای جنبش اخوان المسلمین در اردن قلب عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر و نیز قلب رهبران امارات در ابوظبی را آرام میکند اما در عین حال منجر به افزایش تنش در روابط با رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه بهعنوان حامی اصلی این جنبش میشود.
همچنین چهبسا غیبت ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در نشست سران اسلامی در استانبول و استقبال سرد پیش از این نشست از «احمد داود اوغلو» نخست وزیر ترکیه در جریان سفر دو هفته پیش او به امان بازتاب این تنش بوده و از قطع شبهکامل روابط میان این دو کشور حکایت دارد هرچند هر دو در ارتباط با بحران سوریه در یک اردوگاه قرار دارند.
ترکیه از اتهامات اردن بهسادگی عبور نمیکند
به نظر نمیرسد ترکیه بهسادگی اتهامهای پادشاه اردن علیه خود مبنی بر حمایت از افراطگرایی یا همان داعش را فراموش کند و روشن است که هیچ دودی بدون آتش نیست.
اقدامات جسورانه و خطرناک اردن
رأی الیوم در پایان نوشت بیتردید اقدام اردن مبتنی بر متشنج کردن رابطه با ایران و بستن دفترهای جنبش اخوان المسلمین بسیار جسورانه هستند اما در عین حال بسیار خطرناکند و باید در نظر داشت که صحبت از کشوری کوچک و فقیر با محدودیت منابع طبیعی است که در وسط میدان مینهای منطقهای به سر میبرد.