حسين بود و تو بودي ، تو خواهري کردي
حسين فاطمه را گرم، ياوري کردي
غريب تا که نمانَد حسين بي عباس
به جاي خواهري آنجا، برادري کردي
گذشتي از همه چيزت به پاي عشق حسين
چه خواهري تو برادر، که مادري کردي
تو خواهري و برادر، تو مادري و پدر
تو راه بودي و رهرو، تو رهبري کردي
پس از حسين، چه بر تو گذشت وارث درد!
به خون نشستي و در خون، شناوري کردي
پس از حسين، تو بودي که شرح عصمت را
که روز واقعه، را ياد آوري کردي
به روي نيزه، سر آفتاب را ديدي
ولي شکست نخوردي و سروري کردي
حسينِ ديگري آنجا پس از حسين شکفت
تو با حسين پس از او، برابري کردي
منبع: رسالت