به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ 18 رجب سال دهم هجری ابراهیم فرزند پیامبر(ص) که مادرش ماریه قبطیه بود در مدینه دارفانی را وداع گفت، سیدهاشم رسولی محلاتی در کتاب زندگانى حضرت محمد(ص) درباره این رویداد چنین مینویسد:
پیامبر خدا(ص) در سال ششم هجرت، نمایندگانی را به کشورهای خارجی از جمله مصر فرستاد، حاکم مصر هر چند دعوت پیامبر را نپذیرفت، ولی همراه پاسخ نامهاش، هدایایی از جمله کنیزی به نام ماریه برای پیامبر(ص) فرستاد، این کنیز بعدها افتخار همسری پیامبر(ص) را پیدا کرد و فرزندی برای رسول خدا(ص) آورد که پیامبر نامش را ابراهیم گذاشت.
پیامبر به شدت به ابراهیم علاقهمند بود، ولی ابراهیم در 18 ماهگی بیمار شد و از دنیا رفت، پیامبر(ص) در مرگ او به شدت غصهدار شد و در سوگ او چنین فرمود: «ای ابراهیم، کاری از ما برای تو ساخته نیست، تقدیر الهی برگشتپذیر نیست، چشم پدرت در مرگ تو گریان و دلش محزون و غمگین است، ولی هرگز سخنی که مایه خشم خداست، بر زبان جاری نمیسازد، اگر وعده صادق و حتمی خدا نبود که ما نیز به دنبال تو خواهیم آمد، در فراقت بیش از این گریه میکردم و محزون میشدم».
آن گاه پیامبر خدا(ص) به علی(ع) دستور داد بدن ابراهیم را غسل دهد و کفن کند، ابراهیم در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد و چون برخى به آن حضرت(ص) اعتراض کردند که اى رسول خدا! مگر تو ما را از گریه نهى نکردى؟ فرمود: نه، من نگفتم در مرگ عزیزانتان گریه نکنید، زیرا گریه نشانه ترحم و مهربانى است و کسى که دلش به حال دیگران نسوزد و مهر و محبت نداشته باشد، مورد رحمت الهى قرار نخواهد گرفت، آنچه من گفتهام این است که در سوگ و فقدان عزیزان خود فریاد نزنید و صورت خود را مخراشید و گریبان چاک نزنید و از سخنانى که نشانه اعتراض و نارضایتى است، خوددارى کنید.
در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است! رسول خدا(ص)براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود: اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمىگیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید.
در ادامه تصاویری از مزار ابراهیم فرزند پیامبر(ص) در بقیع میآید:
پیامبر خدا(ص) در سال ششم هجرت، نمایندگانی را به کشورهای خارجی از جمله مصر فرستاد، حاکم مصر هر چند دعوت پیامبر را نپذیرفت، ولی همراه پاسخ نامهاش، هدایایی از جمله کنیزی به نام ماریه برای پیامبر(ص) فرستاد، این کنیز بعدها افتخار همسری پیامبر(ص) را پیدا کرد و فرزندی برای رسول خدا(ص) آورد که پیامبر نامش را ابراهیم گذاشت.
پیامبر به شدت به ابراهیم علاقهمند بود، ولی ابراهیم در 18 ماهگی بیمار شد و از دنیا رفت، پیامبر(ص) در مرگ او به شدت غصهدار شد و در سوگ او چنین فرمود: «ای ابراهیم، کاری از ما برای تو ساخته نیست، تقدیر الهی برگشتپذیر نیست، چشم پدرت در مرگ تو گریان و دلش محزون و غمگین است، ولی هرگز سخنی که مایه خشم خداست، بر زبان جاری نمیسازد، اگر وعده صادق و حتمی خدا نبود که ما نیز به دنبال تو خواهیم آمد، در فراقت بیش از این گریه میکردم و محزون میشدم».
آن گاه پیامبر خدا(ص) به علی(ع) دستور داد بدن ابراهیم را غسل دهد و کفن کند، ابراهیم در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد و چون برخى به آن حضرت(ص) اعتراض کردند که اى رسول خدا! مگر تو ما را از گریه نهى نکردى؟ فرمود: نه، من نگفتم در مرگ عزیزانتان گریه نکنید، زیرا گریه نشانه ترحم و مهربانى است و کسى که دلش به حال دیگران نسوزد و مهر و محبت نداشته باشد، مورد رحمت الهى قرار نخواهد گرفت، آنچه من گفتهام این است که در سوگ و فقدان عزیزان خود فریاد نزنید و صورت خود را مخراشید و گریبان چاک نزنید و از سخنانى که نشانه اعتراض و نارضایتى است، خوددارى کنید.
در تواریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است! رسول خدا(ص)براى رفع این اشتباه و مبارزه با این موهومات و خرافات به منبر رفت و مردم را مخاطب ساخته فرمود: اى مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمىگیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت نماز بگزارید.
در ادامه تصاویری از مزار ابراهیم فرزند پیامبر(ص) در بقیع میآید:
فارس