گروه فرهنگی مشرق - استیون چو کارگردان، تهیه کننده، نویسنده، بازیگر، آهنگساز و فعال سیاسی اهل هنگ کنگ است که هر سال در ساخت چندین فیلم سینمایی چینی نقش دارد. او که از دوستداران داستانهای پریان است، در نوشتن فیلمنامهی این فیلم از افسانهی پری دریایی کوچک هانس کریستین اندرسون تأثیر پذیرفت. او این قصه را با تجربهی دوران خردسالی خودش از زندگی کنار دریا و ترس از موجودات پنهان شده در آب ترکیب کرد و به داستان این فیلم رسید. چو فیلمنامه را به همراه هشت نفر دیگر نوشت و کامل کرد. چو در دوران فیلمبرداری، اغلب نماها را بارها بارها تکرار میکرد تا به نتیجهی دلخواه خود برسد. این فیلم که با بودجهای معادل شصت میلیون دلار ساخته شده، در روز بعد از سال نوی چینی اکران شد و با فروشی بیش از چهل میلیون دلار، توانست رکورد فروش روزانهی یک فیلم چینی را در این کشور بشکند. در ادامهی اکران، پری دریایی تمام رکوردهای فروش چین را جابه جا کرد و تبدیل به پروفروشترین فیلم تاریخ این کشور شد. این فیلم در 19 فوریه به شکل محدود در آمریکا اکران شده است.
نظر منتقدهای خارجی
سایمون آبرامز از سایت راجر ایبرت سه ستاره و نیم به فیلم داده و نوشته اشت : «پری دریایی شما را میخنداند. مهم نیست اگر از زیرنویسها خوشتان نمیآید. مهم نیست اگر تا به حال اسم کارگردان فیلم به گوشتان نخورده است. مهم نیست اگر تا به حال در زندگیتان یک فیلم چینی هم تماشا نکردهاید. پری دریایی شما را می خنداند. بدون شک» الیزابت کر، منتقد هالیوود ریپورتر که کم و بیش از فیلم خوشش آمده، نوشته است :« بی مسئولیتی در قبال محیط زیست و طمع جمعی در قلب این آخرین نطق انتقاد آمیز (اگرچه باظرافت) استیون چو، شخصیت برجسته کمدی هنگ کنگ قرار دارد. او که سه سال پیش از ساخت فیلم کمتر کنایه آمیز سفر به غرب: غلبه بر شیاطین به صندلی کارگردانی خود بازگشته، در این فیلم جدیدش بیشتر هم جهت فیلم سلطان کمدی ( یکی از اولین فیلمهایش که او را در کشور خود به شهرت رساند و بیرون از کشورش دنبالهروهای کالت برایش به دست آورد)، گام برداشته است. بدون فرصتی برای تمثیل پردازی، پری دریایی فانتزی بدون ذرهای ظرافت با افسونگری، هوشمندی و تاریکیای که این عدم ظرافت را جبران میکند، پیامش را میرساند» امتیاز این فیلم در سایت ..... تاکنون 8/6 از 10 است و در سایت متاکریتیک 69 از 100.
یادداشت منتقد
این پارودی به زور شده از قصههای پری دریایی کوچک هانس کریستین اندرسون که در آن تقریبا جای تمام شخصیتهای اصلی داستان جابه جا شده، به شکلی گزنده و انتقادی به اوضاع نابسامان اخلاقیات در چین معاصر، تأثیر نوکیسگی و فساد بر ارزشهای سنتی بخشهای مختلف جامعه و تخریب محیط زیست میپردازد.
در رقابت میان میلیاردرهای چینی برای کسب درآمد بیشتر، لیو یکی از باهوشترین آنهاست که از طبقات بسیار فرودست جامعه به نان و نوا رسیده است . وی بعد از خرید یکی از خلیجهای بسیار زیبای چین، با استفاده از تکنولوژی ارسال امواج صوتی آبزیان خلیج را فراری میدهد تا بتواند در زمین های زیبای آنجا خانه سازی کند غافل از این که این خلیج محل زندگی تعداد زیادی از پریهای دریایی است و آنها که از این امواج به شدت آسیب دیدهاند تصمیم میگیرند از لیو انتقام بگیرند!
استیون چو یکی از شناخته شدهترین کارگردانان هنگ کنگی/ چینی حال حاضر سینمای پرمخاطب چین در خارج از مرزهای این کشور است. به ویژه آثاری چون جنب و جوش کونگ فو و فوتبال شائولین او در آمریکای شمالی بسیار موفق و پربیننده بودهاند و تقریبا تمامی آثار چند سال اخیر وی در این بازار توأم با بازیگری – چو در ترکیب کمدی انتقادی و اجتماعی با سایر گونههای سینمایی به شکلی او را در میان کارگردانان هم نسلش منحصر به فرد کرده است. به گزارش 24 مثلا اگر چه در کارهای هنرهای رزمی او مشابهتهایی با فیلمهای جکی جن و تأثیر پذیری از آنها دیده میشود، اما تمایزهای آن هم کاملا مشخص است. از جلمه میتوان به این اشاره کرد که چو برخلافف چان و دیگر کارگردانان کمدی ساز هنگ کنگ از مضامین کمدی برای صرفا سرگرمی تماشاگر استفاده نمیکند بلکه تقریبا در تمامی این نوع سکانسها شاهد انتقادهای گزنده از روابط و مناسبات اجتماعی و خصوصا اختلافات طبقاتی و بی خودشدن و بی هویتی چین معاصر دیده میشود. از دیگر مشخصات آثار وی به کارگیری ژانرهای مختلف و ادغام آنها در یکدیگر است به شکلی که با سایر این موارد این چنینی وجه افتراق خود را حفظ میکند و عناصر ژانرها کاملا قابل بازشناسی است. در همین اثر اخیر نمونههایی از سینمای کمدی، علمی –خیالی / فانتزی، گنگستری و رمانس را شاهدیم.
پری دریایی اما یک تفاوت بسیار عمده با سایر فیلمهای اجتماعی چو دارد و آن تمرکز تام و تمام بر روابط و مناسبات طبقهِی بسیار ثروتمند در چین امروز است که به لطف چند دهه رشد اقتصادی مداوم، سرمایه گذاری خارجی و فساد شدید دولتی، چین «کمونیست» را در سال 2015 به کشوری تبدیل کرد که تعداد میلیاردرهای آن برای اولین بار از تعداد آنها در آمریکای «کاپیتالیست» که اثبات خود را تنها در به رخ کشیدن اغراق آمیز داشتهها می بینند – نگاه کنید به ورود با جلیقههای پرنده به مهمانی و فرجام آن! – در حالی که سیری ناپذیری آنها به قیمت اضمحلال ارزشهای کهن و طبقهی حامل آن ارزشها ( انسان – ماهیها) و محیط زیست تمام شده است.
اما پری دریایی به رغم موفقیت خیره کننده در گیشه و موفقیت نسبی در بیان آنچه هدفش بوده، در کارنامهی چو و در مقایسه با آثار قبلی وی، اثری روبه جلو نیست. خیل از سکانسهای کمدی فیلم نظیر چندین نوبت صحنههای ترور یا خندهی ماموران پلیس در زمان تعریف داستان توسط لیو یا سکانسهای دو نفرهاش با پری دریایی اگر چه به صورت سکانسهای منفرد میتوانند جذاب باشند، اما در منطق روایتگری، زیاده گو و حتی اضافی هستند و از حذف آنها لطمهای به فیلم وارد نمیشود؛ کما این که رابطهی پری دریای با اختاپوس فیلم هم بیش از حد کلیشهای است، نظیر نوع رابطهِی زن بد فیلم با قهرمان داستان،یا مثلا دیالوگهای دو پهلوی رد و بدل شده میان لیو و پری دریایی در اولین برخورد که سالن سینمای پر از چینیهای ساکن شهر مارکام را به وجد آورده بود از یک کمدی گفت و گوی سطح پایین در نمایشهای روحوضی فراتر نمیرود. در واقع فیلم از یک ایدهی جالب برای بیان تمثیلی این نقد اجتماعی برخوردار بوده که شخصیتهای قصه پتانسیل نسبتا خوبی هم برای آن داشتهاند اما ضعف در قصه گویی و دیالوگ نویسی و انرژی زیادی که صرف جلوههای ویژهی فیلم و ساخت سه بعدی آن شده(و از این نظرها فیلم کمبودی در برابر رقبای هالیوودی احساس نمیکند) و شاید تعداد بسیار زیاد فیلمنامه نویسان و بازنویسان فیلمنامه، سبب شده که در پایان،مخاطب بعد از لذت از تماشای یک فیلم مفرح، چیزی با خود از سالن سینما بیرون نبرد.
نکتهی جانبی : شاید نکتهای که میخواهم اینجا اضافه کنم ارتباط مستقیمی با خود فیلم نداشته باشد اما پری دریایی تا زمان نگارش این یادداشت پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای چین است و بیش از 525 میلیون دلار فقط در بازار چین فروش داشته است و اکرانش فعلا تا ماه ژوئن تمدید شده است. این فیلم امسال در چین بالاتر از اثری چون جنگهای ستارهای : نیرو برمیخیزد ایستاده است. بیش از بیست سال پیش زمانی که دولت چین در قالب سیاستهای درهای باز تصمیم گرفت به تعداد خیلی محدودی از کمپانیهای غربی اجازه دهد با ساخت سالن سینمایی و به شرط رعایت برخی سیاستهای حمایتی از تولیدات سینمای چین، در بازار محصولات فرهنگی و عرضهی فیلم این کشور ورود پیدا کنند، بودند منتقدانی که همچون صدای پرهیاهوی برخی درسینمای امروز ایران، این کار را ویران کنندهی سینمای چین (که در آن زمان در حال احتضار کامل بود) میدانستند؛ اما بعد از دو – سه دهه، نه تنها فیلمهای این سینما با تنوع موضوعی و ساختی فراوان، در کنار فیلمهای غربی در صدر جدول پرفروشها قرار گرفته، بلکه یکی از بزرگترین بازارهای عرضه محصولات فرهنگی در جهان شکل گرفته که به همراه خود،کار، سرمایهگذاری،تجارت و رونق فرهنگی اقتصادی آورده و از ثمرات آن هم سودآوری سرشار سینمای چین و رونق فراوان آن است، که البته ادغام سینمای هنگ کنگ هم در این امر بی تأثیر نبوده است.
نظر منتقدهای خارجی
سایمون آبرامز از سایت راجر ایبرت سه ستاره و نیم به فیلم داده و نوشته اشت : «پری دریایی شما را میخنداند. مهم نیست اگر از زیرنویسها خوشتان نمیآید. مهم نیست اگر تا به حال اسم کارگردان فیلم به گوشتان نخورده است. مهم نیست اگر تا به حال در زندگیتان یک فیلم چینی هم تماشا نکردهاید. پری دریایی شما را می خنداند. بدون شک» الیزابت کر، منتقد هالیوود ریپورتر که کم و بیش از فیلم خوشش آمده، نوشته است :« بی مسئولیتی در قبال محیط زیست و طمع جمعی در قلب این آخرین نطق انتقاد آمیز (اگرچه باظرافت) استیون چو، شخصیت برجسته کمدی هنگ کنگ قرار دارد. او که سه سال پیش از ساخت فیلم کمتر کنایه آمیز سفر به غرب: غلبه بر شیاطین به صندلی کارگردانی خود بازگشته، در این فیلم جدیدش بیشتر هم جهت فیلم سلطان کمدی ( یکی از اولین فیلمهایش که او را در کشور خود به شهرت رساند و بیرون از کشورش دنبالهروهای کالت برایش به دست آورد)، گام برداشته است. بدون فرصتی برای تمثیل پردازی، پری دریایی فانتزی بدون ذرهای ظرافت با افسونگری، هوشمندی و تاریکیای که این عدم ظرافت را جبران میکند، پیامش را میرساند» امتیاز این فیلم در سایت ..... تاکنون 8/6 از 10 است و در سایت متاکریتیک 69 از 100.
این پارودی به زور شده از قصههای پری دریایی کوچک هانس کریستین اندرسون که در آن تقریبا جای تمام شخصیتهای اصلی داستان جابه جا شده، به شکلی گزنده و انتقادی به اوضاع نابسامان اخلاقیات در چین معاصر، تأثیر نوکیسگی و فساد بر ارزشهای سنتی بخشهای مختلف جامعه و تخریب محیط زیست میپردازد.
در رقابت میان میلیاردرهای چینی برای کسب درآمد بیشتر، لیو یکی از باهوشترین آنهاست که از طبقات بسیار فرودست جامعه به نان و نوا رسیده است . وی بعد از خرید یکی از خلیجهای بسیار زیبای چین، با استفاده از تکنولوژی ارسال امواج صوتی آبزیان خلیج را فراری میدهد تا بتواند در زمین های زیبای آنجا خانه سازی کند غافل از این که این خلیج محل زندگی تعداد زیادی از پریهای دریایی است و آنها که از این امواج به شدت آسیب دیدهاند تصمیم میگیرند از لیو انتقام بگیرند!
استیون چو یکی از شناخته شدهترین کارگردانان هنگ کنگی/ چینی حال حاضر سینمای پرمخاطب چین در خارج از مرزهای این کشور است. به ویژه آثاری چون جنب و جوش کونگ فو و فوتبال شائولین او در آمریکای شمالی بسیار موفق و پربیننده بودهاند و تقریبا تمامی آثار چند سال اخیر وی در این بازار توأم با بازیگری – چو در ترکیب کمدی انتقادی و اجتماعی با سایر گونههای سینمایی به شکلی او را در میان کارگردانان هم نسلش منحصر به فرد کرده است. به گزارش 24 مثلا اگر چه در کارهای هنرهای رزمی او مشابهتهایی با فیلمهای جکی جن و تأثیر پذیری از آنها دیده میشود، اما تمایزهای آن هم کاملا مشخص است. از جلمه میتوان به این اشاره کرد که چو برخلافف چان و دیگر کارگردانان کمدی ساز هنگ کنگ از مضامین کمدی برای صرفا سرگرمی تماشاگر استفاده نمیکند بلکه تقریبا در تمامی این نوع سکانسها شاهد انتقادهای گزنده از روابط و مناسبات اجتماعی و خصوصا اختلافات طبقاتی و بی خودشدن و بی هویتی چین معاصر دیده میشود. از دیگر مشخصات آثار وی به کارگیری ژانرهای مختلف و ادغام آنها در یکدیگر است به شکلی که با سایر این موارد این چنینی وجه افتراق خود را حفظ میکند و عناصر ژانرها کاملا قابل بازشناسی است. در همین اثر اخیر نمونههایی از سینمای کمدی، علمی –خیالی / فانتزی، گنگستری و رمانس را شاهدیم.
پری دریایی اما یک تفاوت بسیار عمده با سایر فیلمهای اجتماعی چو دارد و آن تمرکز تام و تمام بر روابط و مناسبات طبقهِی بسیار ثروتمند در چین امروز است که به لطف چند دهه رشد اقتصادی مداوم، سرمایه گذاری خارجی و فساد شدید دولتی، چین «کمونیست» را در سال 2015 به کشوری تبدیل کرد که تعداد میلیاردرهای آن برای اولین بار از تعداد آنها در آمریکای «کاپیتالیست» که اثبات خود را تنها در به رخ کشیدن اغراق آمیز داشتهها می بینند – نگاه کنید به ورود با جلیقههای پرنده به مهمانی و فرجام آن! – در حالی که سیری ناپذیری آنها به قیمت اضمحلال ارزشهای کهن و طبقهی حامل آن ارزشها ( انسان – ماهیها) و محیط زیست تمام شده است.
اما پری دریایی به رغم موفقیت خیره کننده در گیشه و موفقیت نسبی در بیان آنچه هدفش بوده، در کارنامهی چو و در مقایسه با آثار قبلی وی، اثری روبه جلو نیست. خیل از سکانسهای کمدی فیلم نظیر چندین نوبت صحنههای ترور یا خندهی ماموران پلیس در زمان تعریف داستان توسط لیو یا سکانسهای دو نفرهاش با پری دریایی اگر چه به صورت سکانسهای منفرد میتوانند جذاب باشند، اما در منطق روایتگری، زیاده گو و حتی اضافی هستند و از حذف آنها لطمهای به فیلم وارد نمیشود؛ کما این که رابطهی پری دریای با اختاپوس فیلم هم بیش از حد کلیشهای است، نظیر نوع رابطهِی زن بد فیلم با قهرمان داستان،یا مثلا دیالوگهای دو پهلوی رد و بدل شده میان لیو و پری دریایی در اولین برخورد که سالن سینمای پر از چینیهای ساکن شهر مارکام را به وجد آورده بود از یک کمدی گفت و گوی سطح پایین در نمایشهای روحوضی فراتر نمیرود. در واقع فیلم از یک ایدهی جالب برای بیان تمثیلی این نقد اجتماعی برخوردار بوده که شخصیتهای قصه پتانسیل نسبتا خوبی هم برای آن داشتهاند اما ضعف در قصه گویی و دیالوگ نویسی و انرژی زیادی که صرف جلوههای ویژهی فیلم و ساخت سه بعدی آن شده(و از این نظرها فیلم کمبودی در برابر رقبای هالیوودی احساس نمیکند) و شاید تعداد بسیار زیاد فیلمنامه نویسان و بازنویسان فیلمنامه، سبب شده که در پایان،مخاطب بعد از لذت از تماشای یک فیلم مفرح، چیزی با خود از سالن سینما بیرون نبرد.
نکتهی جانبی : شاید نکتهای که میخواهم اینجا اضافه کنم ارتباط مستقیمی با خود فیلم نداشته باشد اما پری دریایی تا زمان نگارش این یادداشت پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای چین است و بیش از 525 میلیون دلار فقط در بازار چین فروش داشته است و اکرانش فعلا تا ماه ژوئن تمدید شده است. این فیلم امسال در چین بالاتر از اثری چون جنگهای ستارهای : نیرو برمیخیزد ایستاده است. بیش از بیست سال پیش زمانی که دولت چین در قالب سیاستهای درهای باز تصمیم گرفت به تعداد خیلی محدودی از کمپانیهای غربی اجازه دهد با ساخت سالن سینمایی و به شرط رعایت برخی سیاستهای حمایتی از تولیدات سینمای چین، در بازار محصولات فرهنگی و عرضهی فیلم این کشور ورود پیدا کنند، بودند منتقدانی که همچون صدای پرهیاهوی برخی درسینمای امروز ایران، این کار را ویران کنندهی سینمای چین (که در آن زمان در حال احتضار کامل بود) میدانستند؛ اما بعد از دو – سه دهه، نه تنها فیلمهای این سینما با تنوع موضوعی و ساختی فراوان، در کنار فیلمهای غربی در صدر جدول پرفروشها قرار گرفته، بلکه یکی از بزرگترین بازارهای عرضه محصولات فرهنگی در جهان شکل گرفته که به همراه خود،کار، سرمایهگذاری،تجارت و رونق فرهنگی اقتصادی آورده و از ثمرات آن هم سودآوری سرشار سینمای چین و رونق فراوان آن است، که البته ادغام سینمای هنگ کنگ هم در این امر بی تأثیر نبوده است.