گروه فرهنگی مشرق - مجموعه انیمیشن «هیولآباد» با نام اصلی «هنری هاگل مانستر» مجموعه انیمیشن سهبعدی جدیدی است که بتازگی از شبکه پویا پخش میشود. این کار مشترک ایرلندی ـ بریتا نیایی ـ آمریکایی براساس سری کتابهای کودکانه «من یک هاگل واگ خوشحال هستم» نوشته نیام شارکی، نویسنده کتاب کودک ایرلندی ساخته شده است.
این مجموعه در دو فصل و 52 قسمت 11 دقیقهای تولید شده است. این کار که به شیوه CGI تولید شده، ساخت کمپانی براون بگ فیلم در ایرلند و کارگردان آن نورتون ویرجین است که سابقه کارگردانی کارهای موفق دیگری مثل داک مک استافین را در پرونده خود دارد.
نیام شارکی نیز تهیهکننده ارشد این مجموعه بوده است. سری اول مجموعه هیولآباد در سال 2013 و سری دوم آن در سال 2015 از کانالهای تلویزیونی دیزنی جونیور انگلستان و آمریکا پخش شد. این سریال تا کنون در بیش از 150 کشور جهان پخش شده و در دوبله فارسی نام همه شخصیتها عوض شده است.
این داستانها در مکانی به نام رورز ویله (هیولآباد) اتفاق میافتد و قهرمان اصلی داستان هیولای کوچک زرد رنگی به نام هنری هاگل مانستر (در دوبله فارسی دانا هیولآبادی ترجمه شده است) که حدودا پنج ساله و فرزند وسطی خانواده است و با مسائل و مشکلاتی روبهرو میشود که بسیاری از کودکان سن پیشدبستانی در برخورد با مسائل زندگی آنها را حس میکنند؛ مثل کارکردن با یک گروه، کمک به دیگران و فهمیدن مفهوم عضوی از یک خانواده بودن. مجموعه هیولآباد به گروه سنی دو تا هفت سال نکات مثبت روابط اجتماعی بین اعضای خانواده و دوستان را یاد میدهد.
شخصیتهای دمدمی مزاج
به گزارش قاب کوچک ،شخصیتهای این سریال همگی هیولا و حیوانات خانگی آنها هستند. شخصیتهای این داستانها گاهی با بقیه مخالف بوده ، بعضی مواقع دمدمی مزاج هستند و گاهی هم در موقعیتهای واقعی احساساتشان جریحهدار میشود، اما با همکاری و تشریک مساعی بر مشکلات غلبه میکنند. ساختار خانوادگی قوی، قلب دنیای هنری است و اغلب موارد بهترین دوستان او خواهر و برادرش هستند. علاوهبر این در بعضی قسمتها به آموزش مهارتهای پیشدبستانی مثل شمارش و مهارت نتیجهگیری نیز میپردازد.
هنری (دانا) از نظر کودک پیشدبستانی یک قهرمان جالب بوده که همیشه آماده ماجراجویی است و هیچوقت فرصت یادگیری یک تجربه جدید را از دست نمیدهد. هنری همیشه حاضر است احساساتش را با بینندهها، والدین و دوستانش در میان بگذارد که مدل خوبی از روابط خوب اجتماعی است. از نکات مثبت دیگر این سریال علاوه بر داستانهای بامزه و شخصیتپردازی جذاب، انیمیشن خلاقانه آن است که به دنیای پر از هیولای هنری با تمام ویژگیهای منحصر بهفرد آن جان بخشیده و سریالی پرانرژی و خوشساخت برای گروه پیشدبستانی ساخته است. در حال حاضر پنج بازی آنلاین روی سایت دیزنی جونیور با استفاده از ماجراهای این سریال وجود دارد.
ایده کار را پسندیدیم
بت گاردنیر مدیر برنامههای دیزنی و نورتون ویرجین کارگردان مجموعه در مورد ساخت این سریال توضیحاتی دادهاند که در زیر به آنها میپردازیم:
بت میگوید: «ما با دیدن کتابهای نیام شارکی که موسسان کمپانی براون بگ فیلم به ما نشان دادند، ایده کار را پسندیدیم. ماجرایی براساس زندگی یک هیولای پنج ساله به همراه خانواده و دوستانش که تجربیات زیادی را یاد میگیرد و با بقیه به اشتراک میگذارد.»
او ادامه میدهد: «چند سال قبل وقتی اولین بار ایده این کار مطرح شد، سریالهای کودکانه موفقی برای گروه پیشدبستانی بود مثل دورای جستجوگر، جورج کنجکاو یا قطار دایناسورها، به همین دلیل ما باید روی شخصیتها و داستانهای جالبی کار میکردیم که هیولآباد کار جدید و تازهای در این فضا باشد. در واقع ما آزادی عمل خوبی در تعریف دنیای هنری و ماجراهایش داشتیم و مدیر دیزنی جونیور ما را تشویق کرد که منطق احمقانهتر و بانمکتری را در خلق ماجراها استفاده کنیم و ما را وادار کرد که وارد ذهن کودکانه پیشدبستانیها شویم.
بت میگوید: «این اولین تجربه کار تلویزیونی نیام شارکی بود. او به عنوان یک طراح و نویسنده عادت دارد که به تنهایی کار کند، اما هفتهای دو سه بار به استودیو سر میزد و طراحیها را میدید و پیشنهادات خودش را درباره طراحیها و فیلمنامه میداد.»
موسیقی هم سهم مهمی در موفقیت برنامه داشت و در حد زیادی مدیون آهنگسازی مت ماهانی است که علاوه بر موسیقی تیتراژ برای هر قسمت یک یا دو ترانه ساخته بود.
نورتون ویرجین کارگردان کار درباره ساخت این مجموعه میگوید: «ما برای هر اپیزود یک یا دو ترانه داشتیم و من همیشه این حس را دارم که ترانهها انرژی کار را افرایش میدهند.»
او میگوید: «چیزی که من در مورد این کار دوست داشتم این است که به ما امکان تجربه سبک و فرمتهای مختلف را داد. این کار در بعضی قسمتها کمدی، در بعضی ماجرایی و در قسمتهایی ترسناک بود، در واقع ما ژانرهای مختلفی را در این کار تجربه کردیم که از نظر من مخلوط کردن آنها و ماجراجو بودن نکته جالبی بود.»
البته با توجه به سابقه ویرجین در ساخت تعداد زیادی برنامه و فیلمهای انیمیشن برای کودکان، او درک ویژهای از نکات لازم برای موفقیت چنین برنامهای دارد.
او میگوید: «فکر نمیکنم تا قبل از این، کارهای انیمیشن پر بیننده خانوادگی زیادی که تمرکزش فقط روی کودک بوده ، ساخته شده باشد، زیرا وقتی ما کودک هستیم خانواده مهمترین بخش زندگی اجتماعی ماست. در این کار ما به مسائلی مثل اینکه چطور احساساتمان را کنترل کنیم، چطور با خواهر و برادرمان کنار بیاییم، چطور با قلدری روبهرو شویم یا اینکه چطور بر حس ناامیدی که ناشی از تصمیمگیریهای خودمان بوده مواجه شویم پرداختیم. میدانم همه اینها خیلی جدی به نظر میرسد، اما ما آنها را به صورت بامزهای مطرح کردیم و با وجود اینکه شخصیتهای ما هیولاهای اغراق شدهای هستند، ولی مثل انسانها به نظر میرسند.
ویرجین اضافه میکند که شخصیتها کمی هیولا وار طراحی شدهاند و بیشتر خندهدار و اغراق شده هستند. از شیوهای که انیماتورهای ما توانستند طراحیهای زیبای دوبعدی نیام را به گرافیک کامپیوتری تبدیل کنند، خیلی راضی هستم و فکر میکنم نیام هم از کار راضی است چون ما نهتنها طراحیها را تغییر ندادیم، بلکه به آنها عمق و بعد اضافه کردیم.
ویرجین میگوید: «من ترجیحا انیمیشن دوبعدی را بیشتر دوست دارم، اما به دلیل محدودیتهای زمانبندی کار، استفاده از CG به ما امکان کنترل بیشتری روی جزئیات انیمیشن و زمانبندی دقیقتری را میدهد و در واقع ما میتوانیم برنامههای جالبتر و خوشساختتری نسبت به زمانی که سریال راگرتها را کار میکردیم تولید کنیم. راگرتها دری را باز کرد که افراد زیادی بتوانند تجربههای جدیدی ارا ئه کنند. تا قبل از آن هیچکس برنامهای را که نگاهی به زندگی خانوادگی از دریچه دید کودک داشته باشد، نساخته بود و من فکر میکنم سریال هنری هاگل مانستر همان حس را دارد.»
این مجموعه در دو فصل و 52 قسمت 11 دقیقهای تولید شده است. این کار که به شیوه CGI تولید شده، ساخت کمپانی براون بگ فیلم در ایرلند و کارگردان آن نورتون ویرجین است که سابقه کارگردانی کارهای موفق دیگری مثل داک مک استافین را در پرونده خود دارد.
نیام شارکی نیز تهیهکننده ارشد این مجموعه بوده است. سری اول مجموعه هیولآباد در سال 2013 و سری دوم آن در سال 2015 از کانالهای تلویزیونی دیزنی جونیور انگلستان و آمریکا پخش شد. این سریال تا کنون در بیش از 150 کشور جهان پخش شده و در دوبله فارسی نام همه شخصیتها عوض شده است.
این داستانها در مکانی به نام رورز ویله (هیولآباد) اتفاق میافتد و قهرمان اصلی داستان هیولای کوچک زرد رنگی به نام هنری هاگل مانستر (در دوبله فارسی دانا هیولآبادی ترجمه شده است) که حدودا پنج ساله و فرزند وسطی خانواده است و با مسائل و مشکلاتی روبهرو میشود که بسیاری از کودکان سن پیشدبستانی در برخورد با مسائل زندگی آنها را حس میکنند؛ مثل کارکردن با یک گروه، کمک به دیگران و فهمیدن مفهوم عضوی از یک خانواده بودن. مجموعه هیولآباد به گروه سنی دو تا هفت سال نکات مثبت روابط اجتماعی بین اعضای خانواده و دوستان را یاد میدهد.
شخصیتهای دمدمی مزاج
به گزارش قاب کوچک ،شخصیتهای این سریال همگی هیولا و حیوانات خانگی آنها هستند. شخصیتهای این داستانها گاهی با بقیه مخالف بوده ، بعضی مواقع دمدمی مزاج هستند و گاهی هم در موقعیتهای واقعی احساساتشان جریحهدار میشود، اما با همکاری و تشریک مساعی بر مشکلات غلبه میکنند. ساختار خانوادگی قوی، قلب دنیای هنری است و اغلب موارد بهترین دوستان او خواهر و برادرش هستند. علاوهبر این در بعضی قسمتها به آموزش مهارتهای پیشدبستانی مثل شمارش و مهارت نتیجهگیری نیز میپردازد.
هنری (دانا) از نظر کودک پیشدبستانی یک قهرمان جالب بوده که همیشه آماده ماجراجویی است و هیچوقت فرصت یادگیری یک تجربه جدید را از دست نمیدهد. هنری همیشه حاضر است احساساتش را با بینندهها، والدین و دوستانش در میان بگذارد که مدل خوبی از روابط خوب اجتماعی است. از نکات مثبت دیگر این سریال علاوه بر داستانهای بامزه و شخصیتپردازی جذاب، انیمیشن خلاقانه آن است که به دنیای پر از هیولای هنری با تمام ویژگیهای منحصر بهفرد آن جان بخشیده و سریالی پرانرژی و خوشساخت برای گروه پیشدبستانی ساخته است. در حال حاضر پنج بازی آنلاین روی سایت دیزنی جونیور با استفاده از ماجراهای این سریال وجود دارد.
ایده کار را پسندیدیم
بت گاردنیر مدیر برنامههای دیزنی و نورتون ویرجین کارگردان مجموعه در مورد ساخت این سریال توضیحاتی دادهاند که در زیر به آنها میپردازیم:
بت میگوید: «ما با دیدن کتابهای نیام شارکی که موسسان کمپانی براون بگ فیلم به ما نشان دادند، ایده کار را پسندیدیم. ماجرایی براساس زندگی یک هیولای پنج ساله به همراه خانواده و دوستانش که تجربیات زیادی را یاد میگیرد و با بقیه به اشتراک میگذارد.»
او ادامه میدهد: «چند سال قبل وقتی اولین بار ایده این کار مطرح شد، سریالهای کودکانه موفقی برای گروه پیشدبستانی بود مثل دورای جستجوگر، جورج کنجکاو یا قطار دایناسورها، به همین دلیل ما باید روی شخصیتها و داستانهای جالبی کار میکردیم که هیولآباد کار جدید و تازهای در این فضا باشد. در واقع ما آزادی عمل خوبی در تعریف دنیای هنری و ماجراهایش داشتیم و مدیر دیزنی جونیور ما را تشویق کرد که منطق احمقانهتر و بانمکتری را در خلق ماجراها استفاده کنیم و ما را وادار کرد که وارد ذهن کودکانه پیشدبستانیها شویم.
بت میگوید: «این اولین تجربه کار تلویزیونی نیام شارکی بود. او به عنوان یک طراح و نویسنده عادت دارد که به تنهایی کار کند، اما هفتهای دو سه بار به استودیو سر میزد و طراحیها را میدید و پیشنهادات خودش را درباره طراحیها و فیلمنامه میداد.»
موسیقی هم سهم مهمی در موفقیت برنامه داشت و در حد زیادی مدیون آهنگسازی مت ماهانی است که علاوه بر موسیقی تیتراژ برای هر قسمت یک یا دو ترانه ساخته بود.
نورتون ویرجین کارگردان کار درباره ساخت این مجموعه میگوید: «ما برای هر اپیزود یک یا دو ترانه داشتیم و من همیشه این حس را دارم که ترانهها انرژی کار را افرایش میدهند.»
او میگوید: «چیزی که من در مورد این کار دوست داشتم این است که به ما امکان تجربه سبک و فرمتهای مختلف را داد. این کار در بعضی قسمتها کمدی، در بعضی ماجرایی و در قسمتهایی ترسناک بود، در واقع ما ژانرهای مختلفی را در این کار تجربه کردیم که از نظر من مخلوط کردن آنها و ماجراجو بودن نکته جالبی بود.»
البته با توجه به سابقه ویرجین در ساخت تعداد زیادی برنامه و فیلمهای انیمیشن برای کودکان، او درک ویژهای از نکات لازم برای موفقیت چنین برنامهای دارد.
او میگوید: «فکر نمیکنم تا قبل از این، کارهای انیمیشن پر بیننده خانوادگی زیادی که تمرکزش فقط روی کودک بوده ، ساخته شده باشد، زیرا وقتی ما کودک هستیم خانواده مهمترین بخش زندگی اجتماعی ماست. در این کار ما به مسائلی مثل اینکه چطور احساساتمان را کنترل کنیم، چطور با خواهر و برادرمان کنار بیاییم، چطور با قلدری روبهرو شویم یا اینکه چطور بر حس ناامیدی که ناشی از تصمیمگیریهای خودمان بوده مواجه شویم پرداختیم. میدانم همه اینها خیلی جدی به نظر میرسد، اما ما آنها را به صورت بامزهای مطرح کردیم و با وجود اینکه شخصیتهای ما هیولاهای اغراق شدهای هستند، ولی مثل انسانها به نظر میرسند.
ویرجین اضافه میکند که شخصیتها کمی هیولا وار طراحی شدهاند و بیشتر خندهدار و اغراق شده هستند. از شیوهای که انیماتورهای ما توانستند طراحیهای زیبای دوبعدی نیام را به گرافیک کامپیوتری تبدیل کنند، خیلی راضی هستم و فکر میکنم نیام هم از کار راضی است چون ما نهتنها طراحیها را تغییر ندادیم، بلکه به آنها عمق و بعد اضافه کردیم.
ویرجین میگوید: «من ترجیحا انیمیشن دوبعدی را بیشتر دوست دارم، اما به دلیل محدودیتهای زمانبندی کار، استفاده از CG به ما امکان کنترل بیشتری روی جزئیات انیمیشن و زمانبندی دقیقتری را میدهد و در واقع ما میتوانیم برنامههای جالبتر و خوشساختتری نسبت به زمانی که سریال راگرتها را کار میکردیم تولید کنیم. راگرتها دری را باز کرد که افراد زیادی بتوانند تجربههای جدیدی ارا ئه کنند. تا قبل از آن هیچکس برنامهای را که نگاهی به زندگی خانوادگی از دریچه دید کودک داشته باشد، نساخته بود و من فکر میکنم سریال هنری هاگل مانستر همان حس را دارد.»