به گزارش مشرق، ١٢ سال قبل مأموران پلیس باخبر شدند پدروپسری در گندمزارهای یکی از روستاهای کرمانشاه به قتل رسیدهاند. این پدروپسر به رگبار بسته و کشته شده بودند.
وقتی اجساد به دستور بازپرس وقت به پزشکی قانونی برده و تحقیقات آغاز شد، مشخص شد این قتلها یک تسویهحساب شخصی بوده و اختلافاتی از قبل بین یکی از مقتولان (پدر) با مردی از اهالی همان روستا وجود داشتهاست.
وقتی مأموران، مرد مظنون را بازداشت کردند، او اعتراف کرد به همراه پسر کوچکش به آن محل رفته است و مسئولیت قتل را قبول میکند.
او در بازجوییها گفت: اختلاف من با مقتول از قبل بود. او مزاحم زنم شده و چندینبار به او پیشنهاداتی داده بود.
من هم برای اینکه ثابت کنم مراقب ناموسم هستم به همراه پسر کوچکم که در جریان موضوع قرار گرفته بود، به گندمزار رفتم. میدانستم مقتول آنجاست و در آن ساعت شب مشغول به کار است.
من دو سلاح با خودم برده بودم؛ یکی هم پسر کوچکم برداشت. البته به او گفتم که نباید با من بیاید و خودم تنهایی از عهده انجام تصمیمی که گرفتهام برمیآیم، اما او قبول نکرد و گفت میخواهد حتما همراهم بیاید.
پسرکوچکم هم سلاحی داشت. با هم به گندمزار رفتیم و من وقتی مرد را دیدم به رگبار بستم.
نمیدانستم کسی دیگری هم آنجاست و قصدم کشتن پسر کوچک مقتول نبود و اصلا متوجه مرگ او نشدم.
اگر میدانستم کاری نمیکردم و مسئله را به وقت دیگری موکول میکردم. تا اینکه روز بعد فهمیدم پسرش هم کشته شده است.
او به ناموس من چشم داشت و من هم کاری را کردم که رسم طایفهام بود و از این کارم پشیمان نیستم.
با توجه به گفتههای این مرد خانواده مقتولان نهتنها علیه او و پسر کوچکش بلکه علیه دو پسر دیگر متهم نیز شکایت و عنوان کردند آنها هم در این قتلها دست داشتند و با توجه به اینکه سه سلاح در محل قتل کشف شده است و پدرخانواده و فرزند کوچکش دو نفر بودند؛ بنابراین شخص یا اشخاص دیگری نیز در این قتلها شرکت داشتند. بنابراین دو فرزند دیگر متهم نیز تحت تعقیب قرار گرفتند اما آنها حاضر نشدند به مأموران پاسخگو باشند و از روستایشان متواری شدند. تا اینکه پنج سال بعد این دو برادر در شهرستان دیگری شناسایی و بازداشت شدند.
دو برادر از همان ابتدا مدعی شدند که در قتل نقشی نداشتند و اصلا در جریان نبودند که پدروبرادر کوچکشان چه قصد و نیتی دارند و میخواهند چه بکنند و دراینباره حرفی نزده بودند؛ اما این گفتهها از سوی اولیایدم مورد پذیرش نبود و آنها همچنان اصرار داشتند که قتل توسط این افراد هم انجام شده است. بهاینترتیب کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری کرمانشاه ارسال شد.
هیأت قضات بعد از رسیدگی به این پرونده و شنیدن گفتههای متهمان رأی بر قصاص هر چهار نفر صادر کردند.
رأی صادره مورد اعتراض واقع شد و دیوانعالی کشور با واردکردن ایراداتی به آن، حکم را نقض کرد. شعبه همعرض یکبار دیگر پرونده را مورد بررسی قرار داد و دوباره رأی بر قصاص صادر کرد. این رای یکبار دیگر مورد اعتراض قرار گرفت و نقض شد.
وقتی برای سومینبار متهمان پای میز محاکمه رفتند یکبار دیگر پدر اعتراف کرد قتل را به تنهایی انجام داده است و فرزندانش در قتل نقشی نداشتهاند.
او گفت: من بودم که مقتول را به رگبار بستم و متأسفانه فرزندش را هم به اشتباه به قتل رساندم.
هیچکدام از بچههایم در این قتل نقشی نداشتند و باز هم تأکید میکنم من دو سلاح با خودم برده بودم و پسر کوچکم هم یک سلاح همراه داشت اما شلیک نکرد.
این گفتهها مورد تأیید پسر کوچکتر خانواده نیز قرار گرفت، اما دو برادر دیگر عنوان کردند که هیچوقت در محل قتل نبودند.
یکی از برادران گفت که زمان قتل سر زمین مشغول به کار بوده است و اصلا نمیدانسته چه اتفاقی در حال رخ دادن است و دیگری نیز گفت که زمان قتل به دلیل اینکه همسرش بیمار بوده در بیمارستان بهسر میبرده است.
بااینحال یکبار دیگر با استناد به گفتههای شهود رأی بر قصاص صادر شد. این رأی برای بار چندم نقض شد؛ اینبار عبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع دو برادر بزرگتر با این استدلال که گفتههای شهود متناقض است، گفت: یکی از شهود عنوان کرده موکلان با موتور آبی به محل رفتند و دیگری گفته موتوری قرمزرنگ همراهشان بوده و فرد سوم ادعای دیگری را مطرح کرده است.
این در حالی است که مدارک بیمارستانی و شاهدانی که ما به دادگاه ارائه کردیم، همگی بیانگر آن است که موکلان من در محل نبودند و آنچه در مورد آنها گفته میشود، اشتباه است.
ضمن اینکه پدر متهمان به صراحت عنوان کرده خودش محل را به رگبار بسته است. اینبار نیز دیوانعالی کشور حکم صادره را درباره دو برادر نقض و عنوان کرد شهادت شهود به دلیل اینکه متناقض بوده است، نمیتواند مورد استناد قرار بگیرد؛ بنابراین یکبار دیگر رأی نقض شد.
به این ترتیب یکبار دیگر پرونده در شعبه همعرض مورد بررسی قرار گرفت و متهمان براساس ماده ٣١٥ قانون مجازات اسلامی با یکبار قسم جلاله از اتهام قتل عمدی تبرئه ميشوند كه اين ماده در دادگاه اجرا شد. خرمشاهی، وکیلمدافع دو برادر در این خصوص گفت: حکم بهزودی صادر و متهمان آزاد میشوند؛ البته حکم پدر و پسر کوچکتر مورد تأیید قرار گرفته است. خانواده این متهمان به دلیل اینکه مردی در خانواده نبود در شرایط بسیار بدی بهسر میبردند و با آزادشدن دو برادر، آنها هم زندگی بهتری خواهند داشت.
وقتی اجساد به دستور بازپرس وقت به پزشکی قانونی برده و تحقیقات آغاز شد، مشخص شد این قتلها یک تسویهحساب شخصی بوده و اختلافاتی از قبل بین یکی از مقتولان (پدر) با مردی از اهالی همان روستا وجود داشتهاست.
وقتی مأموران، مرد مظنون را بازداشت کردند، او اعتراف کرد به همراه پسر کوچکش به آن محل رفته است و مسئولیت قتل را قبول میکند.
او در بازجوییها گفت: اختلاف من با مقتول از قبل بود. او مزاحم زنم شده و چندینبار به او پیشنهاداتی داده بود.
من هم برای اینکه ثابت کنم مراقب ناموسم هستم به همراه پسر کوچکم که در جریان موضوع قرار گرفته بود، به گندمزار رفتم. میدانستم مقتول آنجاست و در آن ساعت شب مشغول به کار است.
من دو سلاح با خودم برده بودم؛ یکی هم پسر کوچکم برداشت. البته به او گفتم که نباید با من بیاید و خودم تنهایی از عهده انجام تصمیمی که گرفتهام برمیآیم، اما او قبول نکرد و گفت میخواهد حتما همراهم بیاید.
پسرکوچکم هم سلاحی داشت. با هم به گندمزار رفتیم و من وقتی مرد را دیدم به رگبار بستم.
نمیدانستم کسی دیگری هم آنجاست و قصدم کشتن پسر کوچک مقتول نبود و اصلا متوجه مرگ او نشدم.
اگر میدانستم کاری نمیکردم و مسئله را به وقت دیگری موکول میکردم. تا اینکه روز بعد فهمیدم پسرش هم کشته شده است.
او به ناموس من چشم داشت و من هم کاری را کردم که رسم طایفهام بود و از این کارم پشیمان نیستم.
با توجه به گفتههای این مرد خانواده مقتولان نهتنها علیه او و پسر کوچکش بلکه علیه دو پسر دیگر متهم نیز شکایت و عنوان کردند آنها هم در این قتلها دست داشتند و با توجه به اینکه سه سلاح در محل قتل کشف شده است و پدرخانواده و فرزند کوچکش دو نفر بودند؛ بنابراین شخص یا اشخاص دیگری نیز در این قتلها شرکت داشتند. بنابراین دو فرزند دیگر متهم نیز تحت تعقیب قرار گرفتند اما آنها حاضر نشدند به مأموران پاسخگو باشند و از روستایشان متواری شدند. تا اینکه پنج سال بعد این دو برادر در شهرستان دیگری شناسایی و بازداشت شدند.
دو برادر از همان ابتدا مدعی شدند که در قتل نقشی نداشتند و اصلا در جریان نبودند که پدروبرادر کوچکشان چه قصد و نیتی دارند و میخواهند چه بکنند و دراینباره حرفی نزده بودند؛ اما این گفتهها از سوی اولیایدم مورد پذیرش نبود و آنها همچنان اصرار داشتند که قتل توسط این افراد هم انجام شده است. بهاینترتیب کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری کرمانشاه ارسال شد.
هیأت قضات بعد از رسیدگی به این پرونده و شنیدن گفتههای متهمان رأی بر قصاص هر چهار نفر صادر کردند.
رأی صادره مورد اعتراض واقع شد و دیوانعالی کشور با واردکردن ایراداتی به آن، حکم را نقض کرد. شعبه همعرض یکبار دیگر پرونده را مورد بررسی قرار داد و دوباره رأی بر قصاص صادر کرد. این رای یکبار دیگر مورد اعتراض قرار گرفت و نقض شد.
وقتی برای سومینبار متهمان پای میز محاکمه رفتند یکبار دیگر پدر اعتراف کرد قتل را به تنهایی انجام داده است و فرزندانش در قتل نقشی نداشتهاند.
او گفت: من بودم که مقتول را به رگبار بستم و متأسفانه فرزندش را هم به اشتباه به قتل رساندم.
هیچکدام از بچههایم در این قتل نقشی نداشتند و باز هم تأکید میکنم من دو سلاح با خودم برده بودم و پسر کوچکم هم یک سلاح همراه داشت اما شلیک نکرد.
این گفتهها مورد تأیید پسر کوچکتر خانواده نیز قرار گرفت، اما دو برادر دیگر عنوان کردند که هیچوقت در محل قتل نبودند.
یکی از برادران گفت که زمان قتل سر زمین مشغول به کار بوده است و اصلا نمیدانسته چه اتفاقی در حال رخ دادن است و دیگری نیز گفت که زمان قتل به دلیل اینکه همسرش بیمار بوده در بیمارستان بهسر میبرده است.
بااینحال یکبار دیگر با استناد به گفتههای شهود رأی بر قصاص صادر شد. این رأی برای بار چندم نقض شد؛ اینبار عبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع دو برادر بزرگتر با این استدلال که گفتههای شهود متناقض است، گفت: یکی از شهود عنوان کرده موکلان با موتور آبی به محل رفتند و دیگری گفته موتوری قرمزرنگ همراهشان بوده و فرد سوم ادعای دیگری را مطرح کرده است.
این در حالی است که مدارک بیمارستانی و شاهدانی که ما به دادگاه ارائه کردیم، همگی بیانگر آن است که موکلان من در محل نبودند و آنچه در مورد آنها گفته میشود، اشتباه است.
ضمن اینکه پدر متهمان به صراحت عنوان کرده خودش محل را به رگبار بسته است. اینبار نیز دیوانعالی کشور حکم صادره را درباره دو برادر نقض و عنوان کرد شهادت شهود به دلیل اینکه متناقض بوده است، نمیتواند مورد استناد قرار بگیرد؛ بنابراین یکبار دیگر رأی نقض شد.
به این ترتیب یکبار دیگر پرونده در شعبه همعرض مورد بررسی قرار گرفت و متهمان براساس ماده ٣١٥ قانون مجازات اسلامی با یکبار قسم جلاله از اتهام قتل عمدی تبرئه ميشوند كه اين ماده در دادگاه اجرا شد. خرمشاهی، وکیلمدافع دو برادر در این خصوص گفت: حکم بهزودی صادر و متهمان آزاد میشوند؛ البته حکم پدر و پسر کوچکتر مورد تأیید قرار گرفته است. خانواده این متهمان به دلیل اینکه مردی در خانواده نبود در شرایط بسیار بدی بهسر میبردند و با آزادشدن دو برادر، آنها هم زندگی بهتری خواهند داشت.