اگرچه هدف اصلی اعراب حاشیه خلیج فارس در انعقاد پیمانی مشترک با متحد اصلی خود یعنی آمریکا رنگ واقعیت به خود نگرفت ولی ایجاد گشت مشترک دریایی با هدف تقابل با ایران متعاقب این سفر حاصل شد.
در گفتگو با پروفسور محمود منشی پوری استاد روابط بین الملل دانشگاه کالیفرنیا برکلی آمریکا به بررسی این موضوعات پرداخته ایم که در ادامه می آید.
*سفر اخیر باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا به عربستان با چه هدفی صورت گرفت؟
سفر اخیر رئیس جمهوری آمریکا باراک اوباما به عربستان سعودی هدفی جز تلاش برای مطمئن ساختن سعودی ها نسبت به حمایت آمریکا از تلاش آنها برای حفظ ثبات منطقه ای و داخلی نداشت. هرچند که دلیل این سفر تا حدی به مساله اعتقاد شخصی اوباما مبنی بر کارکرد آزادی عمل سعودی ها تحت حمایت چتر امنیتی آمریکا و تا حدی هم به دلیل فشار کنگره بر رئیس جمهور آمریکا برای افشا سازی مشارکت و نقش سعودی ها ( به لحاظ مادی و ایدئولوژیکی) در حادثه یازده سپتامبر صورت پذیرفت، اما ماهیت این دیدار همانگونه که در پیام و ماموریت اوباما به وضوح دیده شد، با ماهیت دیدارهای قبل وی با مقام های سعودی متفاوت بود.
*چرا بحث مشارکت سعودی ها در حملات ۱۱ سپتامبر در این مقطع زمانی در کنگره آمریکا مطرح شده است و چرا باراک اوباما اعلام کرده در صورت تصویب، آنرا وتو خواهد کرد؟
مخالفت دولت اوباما با این حرکت (کنگره) با این استدلال که این کار در تضاد با قانون تصویب شده در سال ۱۹۷۶ توسط این کشور که جرم انجام شده توسط اتباع خارجی را معاف از رسیدگی در دادگاه های آمریکا می کند، قرار دارد، قابل توجیه است. این احتمال وجود دارد که با توجه به کمرنگ شدن نقش عربستان در بازار نفت، ادعاهای آمریکا مبنی بر دست داشتن این کشور در ماجرای یازده سپتامبر، رو آمده است.
غرب برای مدتی طولانی در مقابل رژیم های خودکامه خاورمیانه کرنشی غیر قابل قبول از خود نشان داد. دلیل آن هم نیاز مبرم آنها به سوخت های فسیلی بود. اما به نظر می رسد شرایط دیگر مانند قبل نیست. واکنش های فزاینده جهان اسلام به فعالیت های سعودی در راستای حمایت از وهابیسم، تبدیل به مجادله ای در غرب به طور کلی و به خصوص در آمریکا شده است. حملات تروریستی پاریس و بروکسل منجر به ایجاد اجماعی عمومی در افزایش مخالفت با جنبش های سلفی – جهادی شد. یعنی همان آموزه های ایدئولوژیکی که سعودی ها نمی توانند از آنها دل بکنند.
به علاوه، بهبود روابط میان ایران و آمریکا این حقیقت را ثابت کرد که ایران اکنون می تواند نقش سازنده تری را در منطقه نسبت به قبل ایفا کند. به خصوص که اگر این روابط به خوبی پیش برود، سعودی ها به این مساله مظنون خواهند شد که ریاض اهمیت ژئوپولیتیکی خود را در چشم سیاستمداران آمریکایی از دست داده است.
*آیا برجام اثری بر روابط آمریکا و عربستان داشته است؟
مهمتر اینکه توافق هسته ای با ایران از دید عربستان به معنای تغییر اقبال استراتژیک این کشور در زمینه اتحاد طولانی مدت با آمریکا است که بر خلاف منافع آنها خواهد بود. حقیقت مساله در این است که نگاه سعودی ها به نقاط مورد مناقشه منطقه یعنی یمن، لیبی و سوریه کاملا با اهداف آمریکا متفاوت است.
*به طور کلی موارد اختلاف عربستان و آمریکا در منطقه چیست؟
مقابله علیه گروه های تروریستی مانند داعش نیز از عوامل دیگر اختلاف میان عربستان و آمریکا است. حتی در شرایطی که آمریکا در رسیدگی به موضوع فعالیت های ایران در منطقه، شامل دخالت در سوریه و دست داشتن در حملات سایبری، فعالیت های ایران را برهم زننده ثبات می خواند، با این حال، دولت اوباما در مورد مساله مقابله با داعش، ایران را شریکی مطمئن تر از سعودی می داند.
در حال حاضر، بازدید اوباما از عربستان سعودی و منطقه خلیج فارس در راستای تعهدات قبلی نظامی و امنیتی این کشور صورت می گیرد. اما جنس آن با گذشته که آمریکا سیاست اجبار را علیه ایران در پیش گرفته بود و ایران، موضوع اصلی جلسات مشترک میان این کشور و متحدین عربی اش در خلیج فارس بود، بسیار متفاوت است. به نظر می رسد، موضوع مسئولیت های منطقه ای و گفتگوهای مشترک، محور اصلی دور جدید مذاکرات میان آمریکا و شش عضو شورای همکاری خلیج فارس (بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان و امارات) باشد. سیاست های کهنه دیگر محرمانه و مورد بحث نیستند. بلکه سیاست های جدید نیز نیازمند امنیت بیشتر است. باد تغییر با و یا بدون تعارفات سیاسی آمریکا خواهد وزید.