گروه فرهنگی مشرق- در هفتاد و نهمین برنامه سینما روایت، فیلم سینمایی «بازگشته از گور» اثرگونسالس ایناریتو با حضورجبارآذین و علیرضا پورصباغ منتقدین سینما و رسول شادمانی کارشناس – مجری ، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
هفتاد و نهمین برنامه سینما روایت در حالی در شامگاه 19 اردیبهشت ماه در سالن اسوه برگزار گردید که این برنامه به نمایش فیلم « بازگشته از گور»جدیدترین فیلم سینمای هالیوود در سال 2015 و کاندیداهای 12 رشته از هشتادو هشتمین جایزه اسکار تعلق داشت.
در این برنامه ، جبار آذین منتقد سینما با اشاره به این فیلم گفت: این فیلم یک فیلم مشهور و اسکاری سینمای هالیوود است و کشش و جذابیت فیلم به گونه است که مخاطب را تا به انتها نگه می دارد. از سوی دیگر، این دومین فیلم اسکاری ایناریتو کارگردان فیلم است که توانسته است دو سال متمادی اسکار بگیرد و در تاریخ جهان، این فیلمساز، سومین کارگردانی است که توانسته دو بار متمادی موفق به اخذ اسکار برای کارگردانی شود.
وی ادامه داد: فیلم بازگشته از گور ، کاندیداهای12 اسکار بود که 3 جایزه بازیگری ، کارگردانی و فیلمبرداری را از آن خود کرد. ضمن اینکه این فیلم ، کارگردانی حساب شده و حرفه ای دارد. بازی ها در این فیلم بویژه بازی دی کاپریو بسیار خوب است و از موسیقی و تدوین خوبی هم برخوردار است. است.
«بازگشته ازگور» فیلم خوش ساخت هالیوودی است
-این منتقد سینمایی با بیان اینکه بازگشته از گور، فیلم خوش ساختار وخوش تکنیک سینمایی هالیوودی محسوب می شود که توانسته خوب بدرخشد و جوایزی را هم به حق دریافت کند یادآور شد: معمولا فیلم هایی که خیلی خوب ساخته می شوند بدون شک هم ، حرف های خودشان را به خاطر ساختار قوی ای که دارند به خوبی مطرح می کنند. ازسوی دیگر، معتقدم این فیلم یک فیلم وحشی ، خشن و کاملا سرد و بی روح است. این واژه ها را به این دلیل به کار می برم که این فیلم، مرکز توجه خود را در موضوع و پرداخت داستان در شخصیت پردازی بر اساس غریزه قرار داده است. در این فیلم ما شاهد مبارزه انسان برای تنازع بقا به شکل های مختلف مثل مبارزه با طبیعت، مبارزه با حیوان و انسان هستیم که سرمنشاء آن به شکل غریزی است و فیلم توانسته این تصاویر را به خوبی به مخاطب ارائه دهد.
به گفته آذین، فیلمساز دربیان گفته های خویش ، کاملا توفیق داشته هر چند که ممکن است ما با مضمون فیلم ، خیلی موافق نباشیم.
نباید این فیلم را یک فیلم جهان شمول تلقی کنیم
وی ادامه داد: بر این باورم که ما نباید عریانی نگاه غریزی فیلمساز را نگاه فراگیر انسانی محسوب کنیم چرا که این نوع نگاه در همه جا دنیا و درمیان همه انسانها وجود ندارد ونباید این فیلم را یک فیلم جهان شمول بدانیم.ما در این فیلم ، شاهد نگاه سطحی کارگردان به برخی عناصر انسانی هستیم مثلا در برخی از صحنه هایی که فیلمساز از مولفه مذهب حرف می زند ما فقط شاهد پوسته ای از مذهب آن هم به صورت ابتدایی هستیم و مذهبی را که در فیلم از سوی سرخ پوست ، بازیگر نقش جرالد و دی کاپری یو مطرح می شود به هیچ عنوان در جهان بینی دینی و الهی، جایی ندارند.
« بازگشته از گور» فیلمی شبهه حماسی و شبهه وسترنی
جبارآذین با بیان اینکه فیلم « بازگشته از گور» یک اثر نیمه حماسی و شبهه وسترن تلقی می شود گفت: این فیلم ، نوعی از وسترن است که در آن ادبیات انسانی شکل برجسته تر از تفنگ و کشتار پیدا می کند هر چند که این منظور هم در فیلم به درستی منتقل نمی شود.این فیلم اسکاری در جوامعی که این نوع فرهنگ را می پسندند قابل دفاع و ارزش است اما در جامع دیگر مثل جامعه ما اینگونه نیست و ما فقط می توانیم برروی مسائل فنی این فیلم صحبت کنیم.
این فیلم مورد پسند مخاطب خرداندیش نیست
وی ادامه داد: اگرچه معتقدم فیلمنامه این فیلم در داستان پردازی، دچار مشکل است اما باز هم توانسته به خوبی داستانش را نقل کند. ضمن اینکه کارگردان توانسته است به خوبی از بازیگرانش بازی بگیرد. میزانسن و قاب تصاویر حساب شده است. اما آن چیزی را که فیلم می خواهد به ما بگوید یک چیز خشن ، بدوی و بیمارگونه است که مورد پسند انسان خرداندیش نخواهد بود.
«بازگشته ازگور» یک فیلم آشغال به معنای واقعی است!
اما علیرضا پورصباغ ، منتقد دیگر برنامه در مورد فیلم «بازگشته از گور» نگاهی متفاوت از جبار آذین به این فیلم داشت و گفت: من به گفته های آقای آذین احترام می گذارم اما منظور نظر گفته های من شخص ایشان نیست بلکه جریان وسیعی از منتقدین ، سینماگران و نویسندگان هستند که می خواهند در مورد این فیلم چه در داخل و چه در خارج از کشور، موج مثبت به راه بیندازند. در حالی که معتقدم فیلم«بازگشته ازگور» یک فیلم آشغال به معنای واقعی است! یک فیلم کثیف محتوایی در فرم و محتواست و کاملا سرکاری است که من حتی حوصله دیدن برای بار دوم هم نداشتم و تمام هیاهویی را که در دنیا نسبت به این فیلم براه افتاده است از خود فیلم ، احمقانه تر می دانم.
سینما در سال 1977 به پایان رسید
او با بیان اینکه سینما در سال 1977 تمام شد ادامه داد: وقتی قسمت اولِ فیلم «جنگ ستارگان» ساخته شد، دیگر چیزی به نام سینما وجود نداشت چرا که تا آن زمان، بهترین قصه های انسانی ، معنوی و خردمندانه تا سال 1977 در هالیوود بیان شده بود. من به همه توصیه می کنم به جای دیدن فیلم های مبتذل کنونی ، فیلم های کلاسیک قدیمی را ببینند.
فیلم، کپی ناشیانه از فیلم های دیگر است
پورصباغ ، فیلم « بازگشته از گور» را کپی ناشیانه فیلم « مردی در دل طبیعت وحشی » عنوان کرد که سال 1972 در تهران اکران شده است و فیلم کپی نعل به نعل این فیلم است درحالی که آن فیلم را یک فیلمساز ارمنی – امریکایی تبار به نام صفاریان(صافاریان) کارگردانی کرده است و بسیار خردمندانه تر از فیلم بازگشته از گور می باشد.
به گفته این منتقد سینمایی، گونسالس ایناریتو یک کارگردان آواره مکزیکی است که هیچگونه هویتی ندارد و ساخت فیلم هایی مثل عشق سگی ، 21 گرم و بابل از او نیست بسیار بد و فاجعه آمیز بوده است.
فیلمی مبتذل که مرا به شدت عصبانی می کند
وی اضافه کرد: ایناریتو فقط فیلم «مردی در دل طبیعت وحشی» را بازسازی کرده است و متاسفانه هیاهوی بی خودی در رسانه های خارجی برای این فیلم ایجاد شده است. من هنگامی که در مورد این فیلم صحبت می کنم خیلی عصبانی می شوم چرا که این فیلم خیلی مبتذل است و حتی دیدن آن را هم ، بار اول به زور تحمل کردم .
اسکار؛ حق خرسِ تو فیلم بود نه دی کاپریو!
پورصباغ تاکید کرد: معتقدم خرسی که در فیلم حضور دارد خیلی بهتر از هنرپیشه های هالیوود بازی کرده است و یک هفته قبل از اسکار گفتم ؛ خدا کند خرسه اسکار بگیرد!
این فیلم، سرقت نما به نما از دیگر فیلم هاست
وی با بیان اینکه کارگردان این فیلم، یک کولاژ ساز است و از هر فیلم تاریخ سینما، بخش هایی را دزدی است گفت: این فیلم دزدیِ نما به نما از فیلم هایی مثل « مردی درکوهستان» و« تا جاهایی که پاهایم توان رفتن دارد» است.بنابراین تجربه فیلم «بازگشته از گور» یک تجربه تکراری است که سرقت نماها در آن به آشکارا احساس می شود.ایناریتو در فرم حسابی میزانسن های ترنس مالیک را بدون هیچ فراهم آوری سرقت کرده است.
پورصباغ با اشاره به پیرنگ این فیلم یادآورشد: پیرنگ این فیلم «انتقام» است و بازی های فرمی این فیلم مثل فضاهای انتزاعی شخصیت اول فیلم با همسرش چه معنایی دارد؟ من گیر کردن دی کاپریو را در گذشته اش نمی فهمم ؟ متاسفانه کارگردان در مورد این مسائل توضیح نمی دهد.
پایان فیلم حدس زدنی است
وی ادامه داد: ما در این فیلم شاهد صحنه های زمخت کوهستانی هستیم و پایان فیلم هم به روشنی برای مخاطب مشخص است. رفتار بازیگر نقش جرالد خیلی جذاب تر از دی کاپریو است و معتقدم بازی او می بایست اسکار می گرفت.
همه جوایز و افتخارات فیلم الکی است!
در این لحظه رسول شادمانی خطاب به پورصباغ گفت : نظر شما نسبت به افتخاراتی که این فیلم کسب کرده است چیست که وی پاسخ داد: همه این افتخارات الکی است! وقتی که شما در یک شرایط سینمای صنعتی زندگی می کنید. وقتی که از سال 1977 به بعد، سینما به آتاری، تی وی گم ، پلی استیشن و بازی های کامپیوتری تبدیل می شود معلوم است که در این شرایط هجوم جریان صنعتی سینمای هالیوود به این نوع فیلم ها جایزه می دهند.
نباید انتظار داشته باشیم هالیوود برای ما فیلم های دینی بسازد
جبارآذین در پاسخ به صحبت های پورصباغ اظهار داشت : همیشه ادبیات من در گفتار و نوشتار متفاوت است. من حتی اگر فیلمی مبتذل هم باشد هیچگاه از لفظ مبتذل استفاده نمی کنم فقط سعی می کنم آن را توضیح بدهم. بنابراین ما نباید انتظار داشته باشیم که سینمای هالیوود برای ما فیلم های معنوی و دینی بسازد. مشخص است که هالیوود، فیلم هایی می سازد که بر مبنای سیاست و برنامه های کسانی باشد که برای آن سرمایه گذاری می کنند. اگر انتظار ساخت فیلم هایی منطبق بر فرهنگ و آداب جامعه دینی از سینمای هالیوود داریم حتما انتظارعبثی است. اگر این فیلم ها جایزه اسکار می گیرند. ما معتقدیم این جوایز در جوامع آنان است که معتبر است در حالی که همگان می دانند این جوایز یک جایزه سیاسی - سینمایی است و ربطی به معنویت ، سینما و فرهنگ ندارد بلکه یک جایزه کاملا سیاسی است تا برخی اندیشه های جامعه امریکایی تبلیغ و دیکته شوند.
فیلم حرفش را به خوبی منتقل می کند
وی تصریح کرد: این فیلم را چه خوب بدانیم و چه بد ، توانسته با کمک ابزار سینما ، هدفش را به خوبی منتقل کند. حالا اگر بخش هایی را از دیگر فیلم دزدی - که من هم معتقدم دزدیده- اما توانسته حرفش را به خوبی به مخاطب منتقل کند.
جبار آذین تاکید کرد: آنچه که دراین فیلم تحت عنوان مذهب ، دین و فرهنگ مطرح شده است یک موضوع خرافی است و با ادیان الهی و وحدانی کاملا مغایراست.
دراین لحظه رسول شادمانی کارشناس و مجری برنامه از شفیع آقامحمدیان که در سالن حضور داشت خواست نظرش را در مورد این فیلم بیان کند که وی گفت: من هم با نظر آقای پورصباغ معتقدم که این فیلم یک فیلم مزخرفی است. اما از طرف دیگر معتقدم فیلم چندین سکانس خوب هم دارد.
شرایط روز، هالیوود را مجبور کرده به این نوع فیلم ها جایزه بدهد
وی با بیان اینکه دنیای غرب الان در شرایطی بسر می برد که درصدد است تا فضای متشنج جامعه خود را به نوعی کنترل کند اضافه کرد: هم اکنون در دنیا بحث دین و خداشناسی به صورت جدی مطرح شده است و چه بهتر از اینکه هالیوود با ساخت چنین فیلم هایی تعریف خاصی از خدا داشته باشند که در هیچ جا وجود نداشته باشد چرا که آنان می خواهند یک جور بدویت را به معنویت متصل کنند.
این فیلمساز و مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ادامه داد: معتقدم شرایط جامعه غرب، دست اندرکاران اسکار را مجبور کرده است تا آنان به برخی از فیلم ها بها بدهند برای اینکه بتوانند احساسات غلیان شده جامعه خودشان را به نوعی کنترل کنند. بنابراین آنان به درستی شرایط جامعه خودشان را به خوبی درک کردند و سوار بر موج شده و به این فیلم جایزه دادند.
یکی دیگر از حضار، این فیلم را یک فیلم عالی عنوان کرد که توانسته است او را 120 دقیقه روی صندلی نگه دارد بنابراین با نظر پورصباغ که این فیلم را یک فیلم آشغال اعلام کرد مخالفت کرد.
یکی دیگر از مخاطبین حاضر در برنامه اعلام کرد این فیلم می خواسته به مخاطب بگوید که قضاوت کردن و انتقام گیری مخصوص انسان نیست و در ید خداوند است.
دی کاپریو در این فیلم، نمادی از امریکا است
یکی دیگر از حضار که خود را منتقد فیلم اعلام کرد در مورد این فیلم گفت: ما چرا فکر می کنیم سیستم بسیار پیچیده ای مثل هالیوود باید الکی به یک فیلم جایزه بدهد اگر چنین تصوری داریم حتما تصور کودکانه ای است.
وی با بیان اینکه در این فیلم ، دی کاپریو ، نمادی از امریکا است ادامه داد: آقای پورصباغ ، تم فیلم را «انتقام »اعلام کردند درحالی که ایشان تم فیلم را اشتباه درک کردند چرا که تم اصلی فیلم «بقا» است. یعنی نامیرایی امریکا در جامعه بدوی که از سرخ پوست و وحشی گری گرفته تا داعش و تروریست، نمی توانند جلوی بقای امریکا را بگیرند.
من فیلم را نقد کردم نه تحلیل
پورصباغ در پاسخ به این مخاطب گفت : حرف شما تحلیل فیلم است نه نقد فیلم این درحالی است که تحلیل یک پله بالا تر از نقد است. اما معتقدم این استنباط های فرامتنی هنگامی زیبا است که فیلم ما را جذب کند اما من با این فیلم نمی توانم ارتباط برقرار کنم. بنابراین نه دی کاپریو و نه بازی او و نه کارگردانی آن برای من جذاب نیست و ما شاهد پیرنگ بد و تکراری در این فیلم هستیم.
در پایان این برنامه، رسول شادمانی از رونمایی فیلمی به نام «هنگامه» به کارگردانی یک فیلمساز جوان با موضوع سوریه در هفته آینده سینما روایت خبر داد و از همگان خواست حتما این فیلم را ببینند.
هفتاد و نهمین برنامه سینما روایت در حالی در شامگاه 19 اردیبهشت ماه در سالن اسوه برگزار گردید که این برنامه به نمایش فیلم « بازگشته از گور»جدیدترین فیلم سینمای هالیوود در سال 2015 و کاندیداهای 12 رشته از هشتادو هشتمین جایزه اسکار تعلق داشت.
در این برنامه ، جبار آذین منتقد سینما با اشاره به این فیلم گفت: این فیلم یک فیلم مشهور و اسکاری سینمای هالیوود است و کشش و جذابیت فیلم به گونه است که مخاطب را تا به انتها نگه می دارد. از سوی دیگر، این دومین فیلم اسکاری ایناریتو کارگردان فیلم است که توانسته است دو سال متمادی اسکار بگیرد و در تاریخ جهان، این فیلمساز، سومین کارگردانی است که توانسته دو بار متمادی موفق به اخذ اسکار برای کارگردانی شود.
وی ادامه داد: فیلم بازگشته از گور ، کاندیداهای12 اسکار بود که 3 جایزه بازیگری ، کارگردانی و فیلمبرداری را از آن خود کرد. ضمن اینکه این فیلم ، کارگردانی حساب شده و حرفه ای دارد. بازی ها در این فیلم بویژه بازی دی کاپریو بسیار خوب است و از موسیقی و تدوین خوبی هم برخوردار است. است.
«بازگشته ازگور» فیلم خوش ساخت هالیوودی است
-این منتقد سینمایی با بیان اینکه بازگشته از گور، فیلم خوش ساختار وخوش تکنیک سینمایی هالیوودی محسوب می شود که توانسته خوب بدرخشد و جوایزی را هم به حق دریافت کند یادآور شد: معمولا فیلم هایی که خیلی خوب ساخته می شوند بدون شک هم ، حرف های خودشان را به خاطر ساختار قوی ای که دارند به خوبی مطرح می کنند. ازسوی دیگر، معتقدم این فیلم یک فیلم وحشی ، خشن و کاملا سرد و بی روح است. این واژه ها را به این دلیل به کار می برم که این فیلم، مرکز توجه خود را در موضوع و پرداخت داستان در شخصیت پردازی بر اساس غریزه قرار داده است. در این فیلم ما شاهد مبارزه انسان برای تنازع بقا به شکل های مختلف مثل مبارزه با طبیعت، مبارزه با حیوان و انسان هستیم که سرمنشاء آن به شکل غریزی است و فیلم توانسته این تصاویر را به خوبی به مخاطب ارائه دهد.
به گفته آذین، فیلمساز دربیان گفته های خویش ، کاملا توفیق داشته هر چند که ممکن است ما با مضمون فیلم ، خیلی موافق نباشیم.
نباید این فیلم را یک فیلم جهان شمول تلقی کنیم
وی ادامه داد: بر این باورم که ما نباید عریانی نگاه غریزی فیلمساز را نگاه فراگیر انسانی محسوب کنیم چرا که این نوع نگاه در همه جا دنیا و درمیان همه انسانها وجود ندارد ونباید این فیلم را یک فیلم جهان شمول بدانیم.ما در این فیلم ، شاهد نگاه سطحی کارگردان به برخی عناصر انسانی هستیم مثلا در برخی از صحنه هایی که فیلمساز از مولفه مذهب حرف می زند ما فقط شاهد پوسته ای از مذهب آن هم به صورت ابتدایی هستیم و مذهبی را که در فیلم از سوی سرخ پوست ، بازیگر نقش جرالد و دی کاپری یو مطرح می شود به هیچ عنوان در جهان بینی دینی و الهی، جایی ندارند.
« بازگشته از گور» فیلمی شبهه حماسی و شبهه وسترنی
جبارآذین با بیان اینکه فیلم « بازگشته از گور» یک اثر نیمه حماسی و شبهه وسترن تلقی می شود گفت: این فیلم ، نوعی از وسترن است که در آن ادبیات انسانی شکل برجسته تر از تفنگ و کشتار پیدا می کند هر چند که این منظور هم در فیلم به درستی منتقل نمی شود.این فیلم اسکاری در جوامعی که این نوع فرهنگ را می پسندند قابل دفاع و ارزش است اما در جامع دیگر مثل جامعه ما اینگونه نیست و ما فقط می توانیم برروی مسائل فنی این فیلم صحبت کنیم.
این فیلم مورد پسند مخاطب خرداندیش نیست
وی ادامه داد: اگرچه معتقدم فیلمنامه این فیلم در داستان پردازی، دچار مشکل است اما باز هم توانسته به خوبی داستانش را نقل کند. ضمن اینکه کارگردان توانسته است به خوبی از بازیگرانش بازی بگیرد. میزانسن و قاب تصاویر حساب شده است. اما آن چیزی را که فیلم می خواهد به ما بگوید یک چیز خشن ، بدوی و بیمارگونه است که مورد پسند انسان خرداندیش نخواهد بود.
«بازگشته ازگور» یک فیلم آشغال به معنای واقعی است!
اما علیرضا پورصباغ ، منتقد دیگر برنامه در مورد فیلم «بازگشته از گور» نگاهی متفاوت از جبار آذین به این فیلم داشت و گفت: من به گفته های آقای آذین احترام می گذارم اما منظور نظر گفته های من شخص ایشان نیست بلکه جریان وسیعی از منتقدین ، سینماگران و نویسندگان هستند که می خواهند در مورد این فیلم چه در داخل و چه در خارج از کشور، موج مثبت به راه بیندازند. در حالی که معتقدم فیلم«بازگشته ازگور» یک فیلم آشغال به معنای واقعی است! یک فیلم کثیف محتوایی در فرم و محتواست و کاملا سرکاری است که من حتی حوصله دیدن برای بار دوم هم نداشتم و تمام هیاهویی را که در دنیا نسبت به این فیلم براه افتاده است از خود فیلم ، احمقانه تر می دانم.
سینما در سال 1977 به پایان رسید
او با بیان اینکه سینما در سال 1977 تمام شد ادامه داد: وقتی قسمت اولِ فیلم «جنگ ستارگان» ساخته شد، دیگر چیزی به نام سینما وجود نداشت چرا که تا آن زمان، بهترین قصه های انسانی ، معنوی و خردمندانه تا سال 1977 در هالیوود بیان شده بود. من به همه توصیه می کنم به جای دیدن فیلم های مبتذل کنونی ، فیلم های کلاسیک قدیمی را ببینند.
فیلم، کپی ناشیانه از فیلم های دیگر است
پورصباغ ، فیلم « بازگشته از گور» را کپی ناشیانه فیلم « مردی در دل طبیعت وحشی » عنوان کرد که سال 1972 در تهران اکران شده است و فیلم کپی نعل به نعل این فیلم است درحالی که آن فیلم را یک فیلمساز ارمنی – امریکایی تبار به نام صفاریان(صافاریان) کارگردانی کرده است و بسیار خردمندانه تر از فیلم بازگشته از گور می باشد.
به گفته این منتقد سینمایی، گونسالس ایناریتو یک کارگردان آواره مکزیکی است که هیچگونه هویتی ندارد و ساخت فیلم هایی مثل عشق سگی ، 21 گرم و بابل از او نیست بسیار بد و فاجعه آمیز بوده است.
فیلمی مبتذل که مرا به شدت عصبانی می کند
وی اضافه کرد: ایناریتو فقط فیلم «مردی در دل طبیعت وحشی» را بازسازی کرده است و متاسفانه هیاهوی بی خودی در رسانه های خارجی برای این فیلم ایجاد شده است. من هنگامی که در مورد این فیلم صحبت می کنم خیلی عصبانی می شوم چرا که این فیلم خیلی مبتذل است و حتی دیدن آن را هم ، بار اول به زور تحمل کردم .
اسکار؛ حق خرسِ تو فیلم بود نه دی کاپریو!
پورصباغ تاکید کرد: معتقدم خرسی که در فیلم حضور دارد خیلی بهتر از هنرپیشه های هالیوود بازی کرده است و یک هفته قبل از اسکار گفتم ؛ خدا کند خرسه اسکار بگیرد!
این فیلم، سرقت نما به نما از دیگر فیلم هاست
وی با بیان اینکه کارگردان این فیلم، یک کولاژ ساز است و از هر فیلم تاریخ سینما، بخش هایی را دزدی است گفت: این فیلم دزدیِ نما به نما از فیلم هایی مثل « مردی درکوهستان» و« تا جاهایی که پاهایم توان رفتن دارد» است.بنابراین تجربه فیلم «بازگشته از گور» یک تجربه تکراری است که سرقت نماها در آن به آشکارا احساس می شود.ایناریتو در فرم حسابی میزانسن های ترنس مالیک را بدون هیچ فراهم آوری سرقت کرده است.
پورصباغ با اشاره به پیرنگ این فیلم یادآورشد: پیرنگ این فیلم «انتقام» است و بازی های فرمی این فیلم مثل فضاهای انتزاعی شخصیت اول فیلم با همسرش چه معنایی دارد؟ من گیر کردن دی کاپریو را در گذشته اش نمی فهمم ؟ متاسفانه کارگردان در مورد این مسائل توضیح نمی دهد.
پایان فیلم حدس زدنی است
وی ادامه داد: ما در این فیلم شاهد صحنه های زمخت کوهستانی هستیم و پایان فیلم هم به روشنی برای مخاطب مشخص است. رفتار بازیگر نقش جرالد خیلی جذاب تر از دی کاپریو است و معتقدم بازی او می بایست اسکار می گرفت.
همه جوایز و افتخارات فیلم الکی است!
در این لحظه رسول شادمانی خطاب به پورصباغ گفت : نظر شما نسبت به افتخاراتی که این فیلم کسب کرده است چیست که وی پاسخ داد: همه این افتخارات الکی است! وقتی که شما در یک شرایط سینمای صنعتی زندگی می کنید. وقتی که از سال 1977 به بعد، سینما به آتاری، تی وی گم ، پلی استیشن و بازی های کامپیوتری تبدیل می شود معلوم است که در این شرایط هجوم جریان صنعتی سینمای هالیوود به این نوع فیلم ها جایزه می دهند.
نباید انتظار داشته باشیم هالیوود برای ما فیلم های دینی بسازد
جبارآذین در پاسخ به صحبت های پورصباغ اظهار داشت : همیشه ادبیات من در گفتار و نوشتار متفاوت است. من حتی اگر فیلمی مبتذل هم باشد هیچگاه از لفظ مبتذل استفاده نمی کنم فقط سعی می کنم آن را توضیح بدهم. بنابراین ما نباید انتظار داشته باشیم که سینمای هالیوود برای ما فیلم های معنوی و دینی بسازد. مشخص است که هالیوود، فیلم هایی می سازد که بر مبنای سیاست و برنامه های کسانی باشد که برای آن سرمایه گذاری می کنند. اگر انتظار ساخت فیلم هایی منطبق بر فرهنگ و آداب جامعه دینی از سینمای هالیوود داریم حتما انتظارعبثی است. اگر این فیلم ها جایزه اسکار می گیرند. ما معتقدیم این جوایز در جوامع آنان است که معتبر است در حالی که همگان می دانند این جوایز یک جایزه سیاسی - سینمایی است و ربطی به معنویت ، سینما و فرهنگ ندارد بلکه یک جایزه کاملا سیاسی است تا برخی اندیشه های جامعه امریکایی تبلیغ و دیکته شوند.
فیلم حرفش را به خوبی منتقل می کند
وی تصریح کرد: این فیلم را چه خوب بدانیم و چه بد ، توانسته با کمک ابزار سینما ، هدفش را به خوبی منتقل کند. حالا اگر بخش هایی را از دیگر فیلم دزدی - که من هم معتقدم دزدیده- اما توانسته حرفش را به خوبی به مخاطب منتقل کند.
جبار آذین تاکید کرد: آنچه که دراین فیلم تحت عنوان مذهب ، دین و فرهنگ مطرح شده است یک موضوع خرافی است و با ادیان الهی و وحدانی کاملا مغایراست.
دراین لحظه رسول شادمانی کارشناس و مجری برنامه از شفیع آقامحمدیان که در سالن حضور داشت خواست نظرش را در مورد این فیلم بیان کند که وی گفت: من هم با نظر آقای پورصباغ معتقدم که این فیلم یک فیلم مزخرفی است. اما از طرف دیگر معتقدم فیلم چندین سکانس خوب هم دارد.
شرایط روز، هالیوود را مجبور کرده به این نوع فیلم ها جایزه بدهد
وی با بیان اینکه دنیای غرب الان در شرایطی بسر می برد که درصدد است تا فضای متشنج جامعه خود را به نوعی کنترل کند اضافه کرد: هم اکنون در دنیا بحث دین و خداشناسی به صورت جدی مطرح شده است و چه بهتر از اینکه هالیوود با ساخت چنین فیلم هایی تعریف خاصی از خدا داشته باشند که در هیچ جا وجود نداشته باشد چرا که آنان می خواهند یک جور بدویت را به معنویت متصل کنند.
این فیلمساز و مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ادامه داد: معتقدم شرایط جامعه غرب، دست اندرکاران اسکار را مجبور کرده است تا آنان به برخی از فیلم ها بها بدهند برای اینکه بتوانند احساسات غلیان شده جامعه خودشان را به نوعی کنترل کنند. بنابراین آنان به درستی شرایط جامعه خودشان را به خوبی درک کردند و سوار بر موج شده و به این فیلم جایزه دادند.
یکی دیگر از حضار، این فیلم را یک فیلم عالی عنوان کرد که توانسته است او را 120 دقیقه روی صندلی نگه دارد بنابراین با نظر پورصباغ که این فیلم را یک فیلم آشغال اعلام کرد مخالفت کرد.
یکی دیگر از مخاطبین حاضر در برنامه اعلام کرد این فیلم می خواسته به مخاطب بگوید که قضاوت کردن و انتقام گیری مخصوص انسان نیست و در ید خداوند است.
دی کاپریو در این فیلم، نمادی از امریکا است
یکی دیگر از حضار که خود را منتقد فیلم اعلام کرد در مورد این فیلم گفت: ما چرا فکر می کنیم سیستم بسیار پیچیده ای مثل هالیوود باید الکی به یک فیلم جایزه بدهد اگر چنین تصوری داریم حتما تصور کودکانه ای است.
وی با بیان اینکه در این فیلم ، دی کاپریو ، نمادی از امریکا است ادامه داد: آقای پورصباغ ، تم فیلم را «انتقام »اعلام کردند درحالی که ایشان تم فیلم را اشتباه درک کردند چرا که تم اصلی فیلم «بقا» است. یعنی نامیرایی امریکا در جامعه بدوی که از سرخ پوست و وحشی گری گرفته تا داعش و تروریست، نمی توانند جلوی بقای امریکا را بگیرند.
من فیلم را نقد کردم نه تحلیل
پورصباغ در پاسخ به این مخاطب گفت : حرف شما تحلیل فیلم است نه نقد فیلم این درحالی است که تحلیل یک پله بالا تر از نقد است. اما معتقدم این استنباط های فرامتنی هنگامی زیبا است که فیلم ما را جذب کند اما من با این فیلم نمی توانم ارتباط برقرار کنم. بنابراین نه دی کاپریو و نه بازی او و نه کارگردانی آن برای من جذاب نیست و ما شاهد پیرنگ بد و تکراری در این فیلم هستیم.
در پایان این برنامه، رسول شادمانی از رونمایی فیلمی به نام «هنگامه» به کارگردانی یک فیلمساز جوان با موضوع سوریه در هفته آینده سینما روایت خبر داد و از همگان خواست حتما این فیلم را ببینند.