گروه سیاسی مشرق - بیش از 100 روز از اجرای برجام میگذرد اما به نظر میرسد که ترس از مجازات تحریمهای آمریکا بر روح اجرای برجام سایه افکنده و باعث ایجاد واهمه در دل تاجران و بانکهای غربی برای از سرگیری معامله با ایران شده است. این موضوعی است که جان کری وزیر خارجه آمریکا بدان پرداخته و در موضعی که حاکی از سلب مسئولیت ایالاتمتحده است، میگوید: «عادلانه» نیست بانکها و تاجران خارجی که نمیخواهند با ایران تعامل اقتصادی داشته باشند، تحریمهای آمریکا را بهانه کنند.» اما بهواقع چه چیزی انگیزه تجارت و معامله را از بانکها و تجار غربی با ایران میگیرد؟!
«جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید سخنان جان کری را اینگونه تفسیر میکند: «این نشان داد که ادعای مخالفان توافق و بهخصوص جمهوریخواهان مبنی بر اینکه قرار است صدها میلیارد دلار پول وارد ایران شود، درست نبوده است.»
ارنست از ارادهای صحبت میکند که به همین راحتی اجازه لغو تحریمها را به ایران نمیدهد. [1]
به نظر میرسد که برجام اشتباهات محاسباتی را به همراه داشته است؛ محاسبهای که همه چیز را روی کاغذ درست عملیاتی میداند. اما واقعیت امر نشان میدهد که آمریکاییها تنها روی کاغذ بازی نمیکنند و شکست یکباره سد تحریمها بایستی به اراده هر دو طرف معطوف شود. موضوع تخطی آمریکاییها از اجرای برجام و متعاقب آن غارت اموال ایران در کنار عدم برخورد لازم دیپلماتیک به طرف مقابل مزید علت شده تا آمریکاییها ارادهای برای اجرای برجام نداشته باشند. موضوعی که دیپلماتها نیز بدان معترف هستند که اراده سیاسی طرفین موجب عملیاتی شدن برجام میشود و دیپلماتهای ایرانی نیز بایستی در مقابل کارشکنیهای آمریکا اقدامات لازم را انجام داده تا طرف مقابل ملزم به اجرای تعهداتش شود.
جمله وندی شرمن معاون وزیرخارجه آمریکا نیز که اخیراً بیان کرده «افسانهسازیها در مورد این "صد میلیارد" واقعاً اعجاببرانگیز است» مؤید همین مطلب است. وی با اشاره به آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران بیان میدارد: «باید بگویم که این پول آمریکا یا پول مالیاتدهندگان آمریکایی نیست. اینها داراییهای ایران بودند که در بانکهای خارجی و نه آمریکایی، بلوکهشده بودند. در بانکهایی در امارات، در ژاپن، در کره بودند. همه آنها هم داراییهای بلوکهشده ایران هستند در بانکهای خارجی.»
معاون کری میافزاید: «به نفع ایران نیست که این مبالغ را به داخل کشور منتقل کند، چراکه ایران این پول را در خارج کشور برای انجام تجارت نیاز دارد و اگر پولی در خارج نداشته باشد، نمیتواند معامله تجاری کند.»[2] بنابراین موضوع تنها آزادسازی پولهای ایرانی نیست و ایجاد اراده و دادن ضمانت به بانکهای غربی و بینالمللی برای تجارت با کشورمان از جمله ضروریات اجرای برجام است.
جاش ارنست سخنان شرمن را اینگونه تکمیل میکند که «افرادی که چنین تصوراتی داشتند یا در اشتباه بودند یا دروغ میگفتند.»
وندی شرمن اخیراً سخنان جالبتوجه دیگری در مورد روح تحریمهای آمریکا بر زبان رانده است. او از ناآرام شدن تهران پس از انتخابات سال 1388 هم بهعنوان کورسویی برای امیدواری یادکرده و بیان میکند: «در تهران، سوسوی جنبش سبز که امیدی برای ایجاد اصلاحات در جمهوری اسلامی بود، در همان ابتدا پیش از آنکه شانسی برای درخشش داشته باشد، خاموش شد.»[3]
موضوعی که عامل اصلی سختترین تحریمهای غرب علیه ایران عنوانشده است. پیش از این روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز دراینباره فاش کرد فتنه 88 عامل اصلی تشویق کاخ سفید برای تحریمهای کمسابقه علیه ایران بود.[4]
این روزنامه در تحلیلی به قلم مارک لاندر با اشاره به تاریخچه اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران و مذاکرات هستهای، به ارزیابی سفر هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا و مشاوران وی به عمان و تلاشهای آنها برای پیدا کردن کانالهایی برای مذاکره با ایران پرداخت و نوشت: «کلینتون دنیس راس مشاور ویژه خود را در سال 2009 مکلف کرد با مقامات عمانی درباره چگونگی مذاکره با ایران دیدار و گفتوگو کند. اما چند هفته بعد اعتراضات ضددولتی در ایران کاخسفید را واداشت تا به جای تعامل با ایران، راهبرد فشار را پیگیری کند. کلینتون در آن زمان با چین و دیگر کشورها در شورای امنیت سازمان ملل برای تحریم ایران لابی کرد.»
رژیم تحریمهای فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد. تمام تحریمهای یکجانبهای که اکنون بهعنوان تحریمهای مؤثر علیه ایران از آنها یاد میشود (تحریمهای انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است.
به نظر
میرسد ارادهای که در این زمینه برای شکلگیری تغییرات مطلوب آمریکا در ایران به وجود
آمده است در برخی از مواقع توسط افراد و جریانهای خاص تقویت میشود و از این روست
که آمریکاییها بعضاً با امیدواری فشار خود را به بدنه اجتماعی ایران وارد میکنند
تا شاهد تغییرات مطلوب خود باشند.
در این راستا جمله نهایی و کلیدی را باراک
اوباما رئیسجمهور آمریکا بر زبان میراند که «روح برجام را تغییر رفتار ایران» میخواند.
[5]
با این اوصاف این امیدواری هنوز در آمریکاییها وجود دارد.
به نظر میرسد هر چه این اراده آمریکایی برای شکست ایران کمتر شده و ابزارهای اقتصادی و سیاسی از کاخ سفید گرفته شود بیشتر میتوان به سربهراه کردن مقامات این کشور برای پذیرش مفاد برجام امیدوار بود. بدینجهت برجام لوازم و جوانبی نیز میخواهد که به اقتدار سیاسی و اقتصادی ایران باز میگردد تا موتور محرک اجرای سند توافق ایران و شش کشور قدرتمند جهان باشد. این موارد را میتوان در شروط نهگانه رهبر انقلاب که در نامه به حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان تذکر دادند، بهخوبی یافت.