گروه فرهنگی مشرق - علیرضا قربانی خواننده پر آوازه را با اجرای تیتراژ سریال شب دهم و آلبوم اشتیاق جایگاهی بی بدیل و تثبیت شده ای در موسیقی سنتی ایرانی دارد. علیرضا قربانی در پانزدهم بهمن ماه سال 1351 در تهران متولد شد. علاقه ی
شدید وی به فراگیری قرائت قرآن در کودکی، او را بر آن داشت تا در این راه
نزد استادان بزرگی، به تحصیل این هنر بپردازد.
در کنار یادگیری هنر قرائت قرآن، از عنفوان کودکی به یادگیری تصانیف قدیمی علاقه ی فراوانی داشت؛ بدین جهت از سال 1363 به طور جدی به فراگیری ردیف آوازی، تلفیق شعر و موسیقی، بینش و زیبایی شناسی در آواز موسیقی اصیل ایرانی همت گمارد و از محضر استادانی چون خسرو سلطانی، بهروز عابدینی، مهدی فلاح، دکتر حسین عمومی، استاد احمد ابراهیمی بهرهمند گردید.
تحصیلات دانشگاهی و فارغ التحصیل شدن در رشته ی بیولوژی از دانشگاه شهید بهشتی، ایشان را از فراگیری موسیقی ایرانی دور نکرد، چنانکه آشنایی و معاشرت با استادانی چون علی تجویدی و فرهاد فخرالدینی دریچه های جدیدی از دنیای موسیقی ایران را به رویش گشود و ره آوردهای تازه ای از موسیقی ایرانی با نام های موسیقی گلها، برگ سبز و شاخه گل های رادیو را برایش به ارمغان آورد.
علیرضا قربانی از سال 1378 به عنوان خواننده ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی به اجرای برنامه های متعدد در داخل و خارج از کشور پرداخته است. آنچه در پی خواهد مروری بر آثار علیرضا قربانی است.
اشتیاق؛ مژده یک صدای تازه
آلبوم اشتیاق به آهنگسازی فرهاد فخرالدینی به عنوان اولین اثر ارکستر موسیقی ملی ایران با صدای علیرضا قربانی در سال 1379 منتشر شد. این آلبوم اولین حضور قربانی در عرصه رسمی بود. در این آلبوم نوازندگان شناخته شدهای همچون ارسلان کامکار، منوچهر انصاری، خسرو رحیمیان، حامد کرمانی، امیر مینو سپهر، هومن شمس(ویلن)، شهریار فریوسفی(تار و بم تار)، فریدون زرین بال، عباس خسروی(ویلن آلتو)، ، مسعود نشر (ویلنسل)، علیرضا خورشیدفر(کنترباس)، حسین تاجیک(ابوا)، سعید اتوت(کلارینت)، شهرام رکوعی(فلوت)، پریچهر خواجه(قانون)، محمود فرهمند، کورش بزرگپور(تنبک)، محمود منظم(تیمپانی) حضور داشتند و فرهاد فخرالدینی، رهبر شناخته شده موسیقی ایران با آهنگسازی و رهبری این آلبوم صدای زیبا و دلنشین قربانی را بر روی اشعاری از فریدون مشیری و فخرالدین عراقی به عنوان آلبوم ارکستر موسیقی ملی ایران ساخت.
قربانی با صدای سرحال، تازه و البته توانایی خوانش اشعار به صورتی که مخاطب به خوبی متوجه آنها شود، شروع بسیار خوبی در راه موسیقی ایرانی در حوزه انتشار آلبوم داشت. اشتیاق با تحریرهای زینتی مناسب و حس مناسبی که قربانی با صدای خود ارائه میداد راه را برای خوانندهای که آن روزها جوان بود هموار کرد.
خیلی از کسانی که امروز مخاطب ارکستر موسیقی ملی هستند آن روز برای اولین بار صدای قربانی را میشنیدند. علیرضا قربانی در 4 قطعه این آلبوم یعنی اشتیاق، ساز و آواز، مقدمه ارکستر و ارکستر 2 خواند. فرهاد فخرالدینی رهبر چیره دست موسیقی ملی در این آلبوم امضای همیشگی خود را زیر مجموعه قطعات حک کرد و فضایی دلانگیز و پر آرامش را در ملودی ارائه داد.
به گزارش تجربه، ساز و آواز ارائه شده در این آلبوم با همراهی زنده یاد شهریار فریوسفی که امروز فرزندانش در موسیقی ایران جزو نامداران هستند، از جمله بخشهای دلنشین آلبوم اشتیاق به حساب میآید. قربانی در همین بخش هم امضای خود در آواز را به خوبی ارائه و خبر از حضور یک صدای مستقل در آواز ایرانی میدهد. قربانی ارائه تحریرهای زینتی و برخورد متفاوت با ظرفیتهای شعری را به خوبی نشان میدهد. اصطلاحا چرخ دندههای تحریری در صدای او به خوبی کار میکنند و شنونده به تفکیک میتواند آنها را بشنود. به طور کلی اشتیاق را میتوان یکی از بهترین موقعیتها برای یک خواننده جوان دانست. قربانی از این ظرفیت بسیار خوب استفاده کرد.
فصل باران؛ تکیه بر حس و حال کلمات
عشاق به همراه نی؛ بیداد به همراه سه تار، بیداد تار، در آمد به همایون سنتور، قطعه شوشتری، نوروز(تار و کمانچه)، تصنیف فصل باران، تصنیف حتی به روزگاران، تصنیف ساغر هستی و تصنیف شوشتری نام قطعات دومین آلبومی است که با صدای علیرضا قربانی منتشر شد. «فصل باران» در همراهی با گروه خورشید و سرپرستی مجید درخشانی منتشر شد. قربانی در این آلبوم بر خلاف آلبوم پیشین به عنوان یک خواننده تمام هم و غم خود را بر ارائه آواز و تصنیف به فرم کاملا ایرانی گذاشته و البته از امکانات صوتی که گروه نوازی در اختیارش گذاشته هم استفاده کرده است. او در بخشهایی از آلبوم که امکان ارائه آواز در اوج وجود دارد به خوبی از پس ارائه تحریرها بر میآید و توانایی خود را به خوبی به رخ شنونده میکشد.
از سوی دیگر، به خوبی از اوج تا فرود را ارائه میدهد و کار را به پایان میرساند. در تصنیف حتی به روزگاران که البته فضا برای ارائه صدای خوانده در بخشهای مختلف صدایی وجود دارد صدای قربانی در بم و اوج از دو رنگ تشکیل شده است. در بخشهایی هم تلفیق شعر و موسیقی (در آن حدی که به گردن خواننده است البته) با اشکالات کوچکی روبه روست. در بخشهای دیگر البته قربانی به خوبی شیوه ارائه تحریرهای درجا را که دستکم در میان خوانندگان نسل کنونی خاص خود اوست پیاده سازی میکند. از دیگر مشخصههای صدای قربانی که در آواز ایرانی و ارتباط این هنر با شعر تجلی مییابد ارائه خوب تکیهها و حس کلمات است که در آلبوم فصل باران به خوبی انجام شده است.
خشت و خاک؛ سنتی به معنی واقعی کلمه
قربانی در سال 1384 آلبوم از خشت و خاک را به آهنگ سازی صادق چراغی و بر روی اشعار فردوسی ارائه داد. آلبوم «خشت و خاک» با صدای علیرضا قربانی و آهنگسازی صادق چراغی در فضایی حماسی با دکلمه بهروز رضوی کاری متفاوت و البته سنتی در معنای حقیقی کلمه به حساب میآید. این اثر موسیقایی با استفاده از اشعار فردوسی و در فضای موسیقی و سازبندی کاملا سنتی ساخته شد است و از سازهایی نظیر بالابان، دونلی، تنبود، دوتار، سازهای کوبه ای که به نوعی جزو سازهای فراموش شده به حساب میآیند، در این اثر استفاده شده است. فضای موسیقی آلبوم «خشت و خاک» حماسی و در بعضی مواقع رمانتیک است.
حقیقتا خشت و خاک یکی از آثار منتشر شده در سالهای اخیر است که خاص بودن و قابل تامل بودن یکی از ویژگی های مهمش به حساب میآید. قربانی در همراهی با مجموعه عوامل تولید کننده آلبوم توانسته به خوبی خودش را در دل کار قرار دهد و آوازهایی درجا و گره خورده به موسیقی نواحی مختلف ایران بخواند. اینکه دانش او در حوزه موسیقی نواحی، خصوصا منطقه خراسان چقدر است را نمیدانیم اما قربانی در ارائه این آلبوم تمام تلاشش را کرد که در ارائه اشعار فردوسی کوتاهی نکند. نکته جالب البته ارائه همزمان لحن حماسی در کنار وجوه دراماتیک و درس آموز اشعار فردوسی است که قربانی آن را با صبر و درک و دریافت خوب ارائه داد. آوازش قدمت دارد و صلابت. جنس صدا و توانایی صوتی هم کمک میکند خاطره خوبی در ذهن شنونده نقش ببندد.
کار ستودنی قربانی در سو گواران خموش
آلبوم سوگواران خموش به آهنگ سازی پژمان طاهری در سال 1385 منتشر شد. قربانی در این آلبوم بخش دیگری از توانایی صوتی خود را به خوبی نشان داد و از سوی دیگر، این موضوع را هم مد نظر قرار داده بود که هر چه بیشتر به بیان منحصر به فرد خود دست یابد. در این آلبوم ساز وآوازی در درآمد همایون آغاز میشود که قربانی در آن بر روی غزلی از سایه میخواند. تصنیف «ایران» ساخته درویش خان است که با ارائه خوب کلام از سوی قربانی همراه میشود. ساز و آواز قسمت دوم در بیداد است. آنجا که قربانی شعر سایه را میخواند: «ای روشن از جمال تو آئینهی خیال ...» پس از پایان ضربی دوباره نوبت به ساز و آواز میرسد و در انتها فرود در همایون اتفاق میافتد. حالا نوبت به اجرای تصنیف«سرباز جهاد» بر روی شعری از شهریار میرسد. قربانی میخواند: انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم، و کار همین جا به پایان میرسد.
تصنیف سوگواران خموش که اثر نیز به همین عنوان نامگذاری شده،یکی از برجستهترین قطعات این آلبوم است که قربانی در آن به ارائه کار بر روی شعری از استاد شفیعی کدکنی میپردازد. قربانی در جای جای آلبوم اوج پرقدرت خود را به رخ میکشد. تحریرهای ارائه شده توسط او در گامهای بالا هم مشخص و قابل تشخیص است. قربانی در این آلبوم هم نشان داد عمده تواناییاش در اوج خواند است و البته در این بخش کارش ستودنی است.
روی در آفتاب مولانا
مجموعه آلبوم «روی در آفتاب» به مناسبت هشتصدمین سال تولد مولانا منتشر شد. این آلبوم دومین همکاری علیرضا قربانی و صادق چراغی را شکل داد.
جلد اول این آلبوم با عنوان «بهار و تابستان» شرح کودکی و جوانی مولانا است. این جلد نه قطعه دارد و در دستگاههای نوا و شور ساخته شده است. قطعات آن «به چله»، «به سوگ»، «به شوریدن»، «به دریا»، «به راه»، «به خاک»، «به نای»، «به نقش» و «به رود» نام دارند که شامل همنوازی و تک نوازی بالابان، تک نوازی دو تار جنوب خراسان، همنوازی رباب و تصینیفهای «برگذری» و «من غلام قمرم» است.
جلد دوم با عنوان «پاییز و زمستان» شرح شیدایی و خلوت شعر مولانا است. این جلد 12 قطعه دارد و در دستگاههای ماهور و شور بر اساس گامهای مقامی تنبور ساخته شده است. قطعات آن «به شکوهها»، «به رسم هزران»، «به روی یار»،«به آفتابم»، «به روشنی»، «به خفتگان»، «به شب»، «به چاه»، «به ماه»، «بی گاه شد»، «به مستی» و «به پایان» نام دارند که شامل تک نواز دو تار جنوب خراسان، تک نوازی تنبور، همنوازی بالابان و تنبور، دو قطعه آوازی و تصنیفهای «آفتاب» و «بی گاه شد» است.
سرو روان قمصری
در سالهایی که علی قمصری کمتر در میان اهالی موسیقی ایرانی و مخاطبان این موسیقی شناخته شده بود، قربانی مطابق روش همیشهاش با او همکاری کرد و در آلبوم سرو روان به عنوان خواننده حضور داشت و کارهایش را بر روی شعرهایی از حافظ، هوشنگ ابتهاج، مجذوب علیشاه و سعدی خواند. پیش در آمد؛ در آمد چکاوک، تصنیف سرو روان، ضربی غوغا، تکنولوژی بیداد، تصنیف موج، تصنیف آتش و در نهایت تصنیف ساقی، قطعات این آلبوم هستند.
قربانی در تصنیف سرو روان که اصلا به روش مرسوم تصنیف سازی با جملات تکرار شوند ساخته نشده، چند بار به صورت ناگهانی از گستره صدایی بم تا زیر با قمصری میخواند و این حرکت رفت و برگشتی را انجام میدهد. در تصنیف موج هم بارها تحریرهای زینتی و بسیار ریز ارائه میدهد. در این تصنیف که در بسیاری موارد تمپوی تندی دارد و البته تمپو زیاد و کم میشود؛ او اشاراتی عاشقانه هم در کارش دارد. او در بخشی از تصنیف آتش در گستره بالا میخواند و توانایی صوتی خود را نشان میدهد. او در تصنیف ساقی هم تحریرهای مختص به خود را در گامهای نسبتا بالا ارائه میداد.
این بار شاه بیتهای مولانا
آلبوم منظومه سمفونیک مولانا با آهنگساز هوشنگ کامکار و با تکخوانی علیرضا قربانی در سال1387 منتشر شد. این آلبوم که شامل اجرای زنده اثر با رهبری ارنست فون مارشال است، در بردارنده شاه بیتهایی از غزلیات مولاناست که در کل مفهومی واحد از حالات عرفان و عشق مولانا را تداعی میکنند. در تاریخ 8 نوامبر 2009 کنسرت با شکوه منظومه سمفونی مولانا (به مناسبت هشت صدمین سال تولد مولانا در سال 2007) با آهنگسازی هوشنگ کامکار، صدای دلنشین علیرضا قربانی، اجرای ارکستر سمفونی جوانان شهر دوسلدورف آلمان و در باشکوهترین سالن این شهر، سالن «تن هاله»، مجاور رودخانه راین که محل برگزاری کنسرتهای کلاسیک است بر روی صحنه رفت.
حدود 70 نوازنده جوان ارکستر سمفونی دوسلدورف و بیش از 50 خواننده کر آلمانی به رهبری ارنست فون مارشال اجرای این منظومه سمفونی را بر عهده داشتند.قربانی کار را با خواندن نینامه در مثنوی آغاز کرد و بعد از آن ارکستر و گروه کر با او همراهی کردند. قربانی در این اجرا هم بیشتر به عنوان یک تکخوان ارکستر ظاهر شد، با این وجود توانایی خودش در ارائه آواز ایرانی را با نشان دادن ریزه کاریهای این شیوه آوازی و باز هم رعایت تکیههای مناسب شعری ارائه داد که در معرفی و بررسی کاری یک خواننده موسیقی ایرانی در شیوه نقد مرسوم از نکات بارز به حساب میآید. در جای جای اثر جملات توسط قربانی ادا میشوند و گروه کر به جواب آواز مشغول بود. ارکستر هم شاخ و برگ ملودی ایجاد شده را بیشتر میکرد. نکته جالب در مورد این آلبوم در کنار هم قرار گرفتن اشعار ماندگار مولانا است که با وجود تفاوتهای معمول از نقاط اشتراکی برخوردار بودند. خواننده و آهنگساز به خوبی همه این ابیات را زیر مجموعه یک کل واحد قرار دادند و محدوده ارائه آوازها هم بر همین اساس تعیین شده بود.
بازخوانی تصنیفهای ماندگار
انتشار آلبوم رسوای زمانه در سال 1388 که حاصل همکاری علیرضا قربانی با استاد زنده یاد همایون خرم است، نقطه عطفی در کارنامه هنری قربانی به حساب میآید. در این آلبوم که با حضور نوازندگانی همچون بابک شهرکی، علی زارع، رضا محمدی ، کریم قربانی، وحید وفایی، ناصر رحیمی، ایمان جعفری، سامان احتشامی، حسین فاضل، بهزاد رواقی، فضل الله شهرکی، محمد رجبی، فرهاد عندلیبی و بهنام شهرکی روانه بازار موسیقی شد، قربانی مجموعهای از تصنیفهای ماندگار استاد همایون خرم را بازخوانی کرد.
راز دل با ترانهای از بهادر یگانه، قند پارسی با شعری از حافظ، ساز و آواز ماهور با شعری از حافظ، از من بگذر با شعری از تورج نگهبان، رسوای زمانه با شعری ا مولانا و ترانه بهادر یگانه، بداهه نوازی ویولن (مخالف سه گاه) و فراق با شعری از حافظ قطعات این آلبوم را تشکیل میدادند. مهمترین نکتهای که میتوان در مورد تصنیفهای بازخوانی شده توسط قربانی به آنها اشاره کرد وفاداری به شیوه اصلی اجرای اثر و در عین حال بازخوانی موفق قربانی بود. برای اثبات این مدعا میتوان به شنیده شدن بسیاری از این تصنیفها بعد از دوباره خوانده شدنشان توسط قربانی در میان علاقهمندان به موسیقی ایران و حتی نسل جوان اشاره کرد. حجم قابل قبول صدای قربانی و صلابتش همگام تصنیفخوانی نکاتی بود که با شنیده شدن آلبوم رسوای زمانه بیش از بیش نمایان شد.
ازغلام قمر تا در عاشقی
قاف عشق عنوان آلبوم بعدی است که در همراهی علیرضا قربانی و گروه اشتیاق به مرحله انتشار شد. آهنگساز این آلبوم را اسحاق چگینی، علیرضا قربانی و حمیدرضا خبازی بر روی قطعاتی از مولانا و انجام داده بودند. موج، تصنیف غلام قمر، ساز و آواز نوا، تصنیف پریزاد، بداهه نوازی تار، شب تا سحر، ساز وآواز دشتی، تصنیف در عاشقی، فرود از دشتی به نوا و تصنیف کهربا بخشهای مختلف آلبوم «قاف عشق» را تشکیل میدادند. قربانی در این تجربه موسیقایی بیشتر به فرم ارائه کار با گروه نوازی بازگشته بود و البته نیم نگاهی هم به تجربههای گذشتهاش در کارهای کاملا ایرانی داشت.
کارهای ارائه شده در آلبوم به نحوی ساخته شده بودند که تقریبا قربانی باید در گسترههای صوتی مختلف میخواند. او در تصنیف غلام قمر کار را از کف صدا آغاز کرد و به خوبی از پس کار بر آمد. قبلا برخی منتقدها به این نکته اشاره کرده بودند که او انقدر که در اوج خوب میخواند در گام های پایینتر صدایش را به خوبی ارائه نمیدهد. قاف عشق از این منظر نمونه خوبی برای مخالفت با آن ادعا بود. در عاشقی یکی از آلبومهای موجود در این آلبوم بود که به خاطر ضرب تندی که داشت بارها بارها شنیده شد. حمیدرضا خبازی، شروین مهاجر ، اسحاق چنگیزی، سامان صمیمی و رشید کاکاوند به عنوان نوازنده در این آلبوم حضور داشتند.
این بار موسیقی تنبور
قربانی در آلبوم بر سماع تنبور بر روی اشعاری از مولانا و سلیمان ساوجی آواز خواند. این اولین همکاری قربانی با خانواده پورناظریها بود که در آن کیخسرو پورناظری، تهمورس پورناظری، سهراب پور ناظری و پوریا پور ناظری، ندا خاکی، کاوه گرایلی، نیکناز میر قلمی، سحر افشار، علیرضا جوادی، خورشید دادبه(تنبور)، آروین (کنترباس)، حسین رضانیا(دف)، همایون نصیری نوازندگی کردند. این آلبوم که در سال 1390 منتشر شد شامل قطعات پیشواز،آن سو مرو، بر سماع، در کوی عشق، تک نوازی تنبور ،آوازی برای تو، پیش درآمد برای تو، برای تو، تک نوازی تنبور، آواز عاشقی، با عاشقی، تک نوازی تنبور، آواز این کیست و نیمه شبان بود.
قربانی در آلبوم بر سماع تنبور به نظر بسیاری از کارشناسان بسیار دور از انتظار ظاهر شد. به هر حال او خواننده محلی ساز تنبور نیست اما آنچه ارائه داده باعث میشود برای آوازش در «برسماع» ادای احترام کرد. طبیعی است که از یک خوانده شهری آنچنان نمیتوان انتظار ارائه تحریرهای موسیقی تنبور را داشت، با این وجود او از تمام امکانات صوتی که در اختیار داشت استفاده کرد و با ژوست خواندن حس را به خوبی منتقل کرد.
نحوه ارائه آواز توسط او به صورتی بود که به پایداری حسی ایجاد شده توسط نوازندگان کمک میکرد. البته در برخی از تلفیقهای شعر و موسیقی نحوه ارائه کلمات به گونه ای است که ممکن است مخاطب برای بار اول با مشکل در فهم کلمات مواجه شود اما شنیدن چند باره اثر این مشکل را حل می کند با وجود آنکه ظاهر قربانی تجربه زیادی در ارائه آواز بر اساسا فواصل تنبور نداشت الحق از عده ارائه این فواصل که با موسیقی رسمی تفاوت بسیاری دارند بر آمد. در مجموع مشخص است که قدم گذاشتن یک خواننده در چنین وادی حکایت از ریسک پذیری و البته اعتماد به نفس او دارد . قربانی که خیلی ها او را فقط یک خواننده ردیف موسیقی دستگاهی میدانند تا اینجای کار ( بررسی آلبومهایش تا این بخش) علاوه بر آنکه نشان داد در تجربههای ارکسترال موفق است، به موسیقی نواحی هم اشارههایی دارد و توانست ریسک پذیریاش در این مسیر را هم نشان دهد.
همکاری با داریوش طلایی
جلوه گل عنوان آلبوم بعدی است که علیرضا قربانی به عنوان خواننده در آن حضور داشت. در این آلبوم داریوش طلایی، نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی و جمشید شمیرانی به عنوان نوازنده تنبک حضور داشتند. آلبوم جلوه گل که در سال 90 روانه بازار موسیقی شد، شامل دو اجرا از هنرمندان، داریوش طلایی(تار) علیرضا قربانی(آواز) و جمشید شمیرانی(تمبک) در دستگاه همایون و آواز ابوعطا است که سال 1383 در پاریس ضبط شده است. شاکله کلی اثر مبتنی بر ساز و آواز بوده و سه تصنیف جلوه گل (در همایون از عبدالحسین شهنازی)، نسیمسحر(در ابوعطا از علی اکبر خان شهنازی) و بهار (درابوعطا از دوریش خان) را نیز شامل میشود.
در این آلبوم هم به نظر میرسد جنس صدای قربانی در گسترههای مختلف صوتی با هم فرق میکند این مسئله با توجه به ضبط شدن کار در سال 83 و رفع این نقیصه در سالهای بعدی توسط قربانی قابل پذیرش است. از سوی دیگر او در ارائه ریزه کاریه های آواز آنچنان که انتظار میرود موفق عمل کرده است . او باز هم در تصنیف خوانی تواناییاش را نشان میدهد و این مسئله را ثابت میکند که علاوه بر توانایی در ارائه آواز، در این امر هم بازخوان موفقی است.
مواجهه با شعر نو
تیرماه سال 91 آلبومی با صدای علیرضا قربانی و آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شد که توجه بسیاری را به خود برانگیخت و در میان مردم هم طرفداران زیادی به دست آورد. قربانی در آلبوم «حریق خزان» بر روی اشعار حافظ، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و آوازها و تصنیفهایی خواند که به سرعت میان مردم جای خود را باز کردند. این آلبوم به فرم ارکسرتال ساخته شده بود مهیار علیزاده مصنفش از آنسامبلی غیر ایرانی برای کار استفاده کرده بود. حریق خزان، ارغوان، بیقرار، دلی در آتش، آخرین جرعه این جام، خاطرات و زندگی رنگ، و خلق حیران نام قطعات این آلبوم بود که از میان آنها حریق خزان و ارغوان تا حد هیت شدن یک آهنگ پاپ هم پیش رفتند. همنشینی میان علیزاده و قربانی، که بارها هر دو به آن اشاره کردهاند، باعث شد این دو ملودی و آواز را مال خود کنند. قربانی در این تجربه به خوبی برروی شعر نو آواز خواند و حس موجود در صدایش را به خوبی ارائه داد.
هنوز بعد از 4 سال از آن تجربه موفق خیلیها قربانی را با چنین سنگ محکی قضاوت میکنند و انتظار دارند خواننده محبوبشان دوباره در چنین فضایی به ارائه آواز بپردازد. قربانی توانسته بود درست در جای صدای خودش آواز بخواند و بنابراین بهترین چیزی که میتوانست را ارائه داد. صدایش در عین خیال انگیر بودن و ادای خوب کلمات ترانه، از صلابت مناسب هم برخوردار بود. در مجموع، حریق خزان از آن دست آلبومهایی است که به نظر میرسد پتاستیل بارها و بارها شنیده شدن را دارد و در عین ارتباط برقرار کردن با مخاطب دارای وجود زیبایی شناسانهای است که باعث میشود این تجربه را ارائه موسیقی مصرفی ندانیم.
همکاری برای روایت اجتماعی
حالا نوبت به انتشار آلبوم هم آواز پرستوهای آه است. در این آلبوم که در سال 1391 منتشر شد 12 قطعه به نماهای «گذر»، «چاووشی»، «عود»، « آخر شاهنامه»، «دمادم»، «واگویه»، «آواز کرک»، «خاموشی»، «اندوه»، «یک اتفاق»، «چه میکنی» و «راهی» وجود دارد که همگی بر روی اشعاری از زندهیاد مهدی اخوان ثالث ساخته شدهاند.
قربانی این بار کارهایی را خواند که آهنگسازی و تنظیم تمام آنها به عهده سیاوش ولی پور بود. سیاوش ولی پور، آهنگساز جوان در این اثر سعی داشت بر خلاف روش مرسوم در ساخت آلبوهای موسیقی ایرانی کل قطعات با یکدیگر ارتباط داشته باشند. در این اثر شروین مهاجر(کمانچه)، میلاد درخشانی(تار)، مهرداد عالمی(ویولن سل)، رضا عسگرزاده(دودوک)، مهرزاد (سنتور)، جعفر قاضی عسگر (ضرب و کوزه)، نبیل یوسف شریداوی (دف)، سعید روحانی(نی) و پاشا هنجنی (نی) به عنوان نوازنده، علیرضا قربانی را همراهی کردند. او در این آلبوم هم از المانهای آواز تصویری به خوبی استفاده کرد و به راهی که در طول سالهای گذشته پیموده بود، قوام بخشید . فرم ارائه آواز البته در این آلبوم بسیار آزاد و ساختار شکنانه است و هم نشینی میان تحریرهای ارائه شده و جملات آوازی وجود ندارد. با توجه به درون مایه اشعار وشیوه آهنگسازی ، قربانی توانست به خوبی فرق عادت کنند و آواز را به نحوی ارائه دهد که برای شنونده آواز ایرانی قابل پیش بینی و حدس زدن نباشد.
باز هم بازخوانی
قربانی که حالا دیگر تواناییاش را در بازخوانی ترانههای ماندگار نشان داده بود این بار در همراهی با کامبیز روشن روان،آلبوم رفتم و بار سفر بستم را روانه بازار موسیقی کرد. او تصنیفهای ماندگار آهنگسازی شده توسط زنده یاد علی تجویید و تنظیم شده توسط کامبیز روش روان را برروی ترانههایی از اسماعیل نواب صفا، پرویز وکیلی، بیژن ترقی و رهی معیری اجرا کرد. رفتم و بار سفر بستم، بگو چه کنم، حق ناشناس، مناجات، تذور و دیدی که رسوا شدم، نام این قطعات ماندگار بود.
او در اینجا هم ضمن امانت داری حتی در شیوه خوانش آثار،کار را مال خود کرد و باعث شد بسیاری از این تصنیفها دوباره وارد خانههای مردم شوند.
دومین همکاری با پورناظریها
قطرههای باران آلبوم دیگری بود که در سال 93 به عنوان دومین همکاری مشترک علیرضا قربانی با خانواده پورناظری منتشر شد. در این آلبوم که آهنگسازی آن را کیخسرو، سهراب و تهمورس پورناظری انجام داده بودند، مخاطب تلفیق از فضای غربی و موسیقی سنتی ایران را شاهد بود. استفاده از فرهنگ موزیک ملل مختلف در آلبوم «قطرههای باران» علاوه بر بافت چند صدایی قطعه اول، در ریتم پنج ضربی قطعه «تا بیکران» در حضور پر رنگ چنگ در قطعه «نقش فرش دل» و همین طور در گام پنج صدایی قطعه «در زیر چتر باران» هم مشهود است؛ جایی که سازهای ایرانی حس موزیک آسیای شرقی را تداعی می کنند.
با این همه، تاکید آلبوم همچنان بر موسیقی سنتی ایرانی است و تصنیفهای کیخسرو پورناظری در کنار اشعار مولانا، «ای دل شکایت ها مکن تا نشوند دلدار من»، محمدی علی بهمنی و شعر معروف «پر نقشتر از فرش دلم بافته ای نیست»، پرتو کرمانشاهی و تضمین غزل معروف سعدی «بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران»، و صدای علیرضا قربانی، فضا را کاملا سنتی و ایرانی نگه میدارد؛ اما در عین حال خلاقیت تهمورس و سهراب پورناظری در آهنگسازی و استفاده از المانهای مثل دکلمه پرتو کرمانشاهی در ابتدای برخی قطعات، «قطرههای باران» را از بسیاری از آلبومهای موسیقی سنتی متمایز میکند.
قربانی در این اثر با حضور پر از تمرکز (مثلا در آواز باران)و با ارائه تحریرهای صبورانه،کوتاه و استفاده از جمالت منقطع حس قطعه را در همراهی با سازها ارائه می داد. کار دراماتیک هم عرض با شعر دراماتیک آوازی از این نوع را هم در پی داشته است. با این وجود اما به نظر میرسد آلبومقطرههای باران آنگونه که انتظار میرفت و البته پتانسیلش را داشت شنیده نشد.
سودایی قربانی
ساختههای سامان صمیمی در دستگاه« همایون» تحت عنوان آلبوم سودایی در سال 1393 در فرانسه منتشر شد. رپرتوار این اثر مطابق آنچه در کنسرت صمیمی و قربانی به روی صحنه رفت، بر اساس موسیقی آنسامبل ایرانی است و برای سازهای تار،کمانچه و پر کاشن طراحی شده است. در نمونه صوتی این کار از ساز بم کمان هم استفاده شد.
کار با مقدمهای با نام آفرینش آغاز میشود که در قسمتی از آن آواز آثار قربانی با شعری از ابوسعید ابوالخیر شنیده میشود، در ادامه تصنیف آه شبانه بر روی شعری از شفیعی کدکنی اجرا میشود، بعد از آن قطعهای ضربی تحت عنوان مناجات اجرا میشود که شعر آن از مولانا است، پس از آن تصنیف دلدار در بیداد همایون و با شعری از مولانا اجرا خواهد شد،قطعه ضربی بیداد هم در گوشههای مختلف سرک میکشد و پس از مود گردی به شور می رود و شعر آن هم از مولاناست .
کار دوستان قدمی
همکاری علیرضا قربانی، فردین خلعتبری(آهنگساز) و افشین یداللهی به عنوان سه ضلع مثلث موفقی که توانست در دهه 80 و 90 مجموعهای از ماندگارترین تیتراژهای تلویزیونی بعد از انقلاب را به نام خود ثبت کند، حالا بعد از سالهای نسبتا طولانی که از پخش تیتراژ سریال شب دهم (اولین همکاری این سه نفر ) گذشته در قالب آلبومی به نام «من عاشق چشمت شدم» به بازار موسیقی آمد. اولین قطعه ای آن آلبوم «من عاشق چشمت شدم» نام دارد که تیتراژ زیبای سریال مدار صفر درجه بود. مهتاب تر از باران، قطعه دوم آلبوم است. این قطعه هم درست مثل سایر قطعات جمع آوری شده در این آلبوم از ویژگیها زیبایی شناسانه موجود در آهنگسازی و البته ارکستراسیون فردین خلعتبری بهرهمند است.
صدای علیرضا قربانی هم با آن شیون منحصر به فرد ارائه کلام و البته تحریرهای زینتی در گام بالا آن هم در اجرای زنده مثال زدنی و قابل احترام است. ای باران نام قطعه بعدی آلبوم «من عاشق چشمت شدم» است که بایک سولوی پیانو و خوانش عاشقانه قربانی شروع میشود و تازه از آن به بعد زهیها با سایر سازها در هم میآمیزند ورنگ آمیزی صوتی خالعتبری خودش را نشان میدهد. حضور سازهای ایرانی چون سنتور در کنار ارکستر به خوبی نشان دهنده فرود قطرات باران است. قربانی حقیقتا این قطعه را با یک حس دوست داشتنی میخواند و در ادامه با بم خوانی و در ادامه حضور تا نت میانه توانایی خود را در ارائه کارهای ارکسترال به خوبی نشان میدهد.
«عقل و جنون» یا همان شب دهم، قطعه بعدی آلبوم است که البته به صورت زنده در ارکستر ضبط شده است. قربانی در این قطعه باز به خوبی از پس اجرای زنده بر آمده و چه بسا به واسطه حضور آن لحظه و البته رنگ آمیزی سازی موجود، کار بیش از نسخه استودیویی به دل مینشیند. این اولین قطعهای بود که مقدمه همکاری مثلث قربانی،خلعتبری و یداللهی را فراهم کرد. از سوی دیگر شب دهم اولین قطعهای است که باعث معرفی علیرضا قربانی به مخاطبان عام شد. «جام عاشقی » با تکرار ارائه شعر، قطعه بعدیای است که ریتم تکرار شونده تصنیفهای معمول را ندارد و فضای موسیقی در آن متغیر است. البته بخشهای مختلف کار به مطلع «رویای صادقی...» میپیوندد. در این شعر شاعر یک تضمین زیبا هم در «ای آقتاب حسن برون آ دمی ز ابر» دارد. «چله عشق» که به صورت زنده در کنسرت ضبط شده، قطعه بعدی آلبوم «من عاشق چشمت شدم» است. در این قطعه قربانی میخواند «اولین روز زمین، اولین روز زمان« اولین فرصت عشق، اولین لحظه جان»... این بخش از قطعه تصویری است و بعد از آن نوبت به حضور ضرب و پیگیری سیر ملودیک میرسد. این قطعه از حمله بخشهای آلبوم مثلث مذکور است که به دلیل حضور پر رنگتر سازهای ایرانی، ایرانیتر از برخی از قطعات به نظر میرسد.
«کنار تو هستم» قطعه بعدی آلبوم «من عاشق چشمت شدم» است که باز هم یک قطعه عاشقانه ارکسترال است و «کنار تو هستم،که یار تو هستم،که بیش از خودت بی قرار تو هستم» مطلع تکرار شونده آن است. آخرین قطعه آلبوم «من عشق چشمت شدم» ایران نام دارد. این قطعه با آرشههای سریع زهی آغاز میشود و بعد از آن با حضور گروه کر، ارکستر بزرگ حضور خود را بیش از پیش نشان میدهد. به واسطه ضبط شدن قطعه در اجرای زنده در بخشهایی از اجرا نه تنها صدای گروه کر به خوبی شنیده نمیشود بلکه صدای قربانی هم زیر صدای موسیقی گم میشود. به طور کلی اما آلبوم من عاشق چشمت شدم آلبومی است شنیدنی که مخاطبان علیرضا قربانی از آن استقبال کردهاند.
دخت پریوار مهیار علیزاده
آهنگسازی آلبوم «دخت پریوار» را مهیار علیزاده به عهده داشته. فضای موسیقی در این آلبوم بسیار متنوع است. از موسیقی آوازی ایرانی با همراهی تعداد محدودی ساز تا موسیقی ارکسترال غربی، تکخوانی تا کرال عظیم، همه و همه در این آلبوم شنیده میشوند. این اثر را میتوان یک عاشقانه تام و تمام به حساب آورد. با این توضیح که مخاطبان جدی موسیقی ایرانی و عموم مردم با شنیدنش در یک احساس کلی مشترک هستند: شیرینی و آرامش موسیقایی. پرده نشین، دریای بیپایان، مرثیه، دوستت دارم، عتاب یار، نگاه، راز، دلتنگ، گمگشته، سودای عاشقی و دخت پریوار قطعات این آلبوم هستند.
پرده نشین پیش از این منتشر شده بود و مخاطبان با آن آشنایی داشتند. دریای بی پایان با شعری از سعدی آنقدر مدرن و متفاوت تنظیم شده که ممکن است در نگاه اول کسی به نام سعدی توجه نکند. قربانی هم این کار را در عین عاشقانه بودن با طریقهای جدید میخواند. در این کار تحریرها بجا خرج میشوند و قربانی از وجوه ارکسترال موجود در صدایش بیشتر استفاده میکند. قطعه دوستت د ارم اوج سوزناکی از صدای قربانی را در ذهن شنونده حک میکند جایی که عاشق فراق کشیده دارد با بیان شاعرانه آهنگ اعتراض و بغض و درد و شک را همزمان فریاد میزند. یک آواز جان دار و زیبا از قربانی که به نظر میرسد اینجا از دانشش در حوزه قرائت قرآن هم بیبهره نبوده است. آواز زیباست و دلربا به گوش مخاطب آواز ایرانی. تحریرهای مینیمایز شده هم به خوبی بر پیکره آوازش مینشینند. قربانی بحق آواز خوبی در این آلبوم خوانده است که میشود بارها آن را شنید و اشک ریخت. نگاه در غوص رونده وآرام است. با گذر از دیگر قطعات آلبوم که آنها هم در جای خود باید مورد توجه قرار بگیرند نوبت میرسد به دخت پریوار: اون دختر پریوار که ایران من است/ پیدا و نهان برسر پیمان من است/ قطعهای برای ایران بدون غلو حماسی و سخن گفتن از چیزهایی که دیگر وجود ندارند. همین آواز بی ریا و آرام خواننده،کار شنیدنی میکند. در این آلبوم که شامل نه قطعه با کلام و سه قطعه سازی میباشد، اشعاری از سعدی، عراقی، عطار نیشابوری، هوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، قیصر امینپور، محمدعلی بهمنی، علیرضا کلیایی و محمد علی اسلامی ندوشن استفاده شده است.
در کنار یادگیری هنر قرائت قرآن، از عنفوان کودکی به یادگیری تصانیف قدیمی علاقه ی فراوانی داشت؛ بدین جهت از سال 1363 به طور جدی به فراگیری ردیف آوازی، تلفیق شعر و موسیقی، بینش و زیبایی شناسی در آواز موسیقی اصیل ایرانی همت گمارد و از محضر استادانی چون خسرو سلطانی، بهروز عابدینی، مهدی فلاح، دکتر حسین عمومی، استاد احمد ابراهیمی بهرهمند گردید.
تحصیلات دانشگاهی و فارغ التحصیل شدن در رشته ی بیولوژی از دانشگاه شهید بهشتی، ایشان را از فراگیری موسیقی ایرانی دور نکرد، چنانکه آشنایی و معاشرت با استادانی چون علی تجویدی و فرهاد فخرالدینی دریچه های جدیدی از دنیای موسیقی ایران را به رویش گشود و ره آوردهای تازه ای از موسیقی ایرانی با نام های موسیقی گلها، برگ سبز و شاخه گل های رادیو را برایش به ارمغان آورد.
علیرضا قربانی از سال 1378 به عنوان خواننده ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی به اجرای برنامه های متعدد در داخل و خارج از کشور پرداخته است. آنچه در پی خواهد مروری بر آثار علیرضا قربانی است.
اشتیاق؛ مژده یک صدای تازه
آلبوم اشتیاق به آهنگسازی فرهاد فخرالدینی به عنوان اولین اثر ارکستر موسیقی ملی ایران با صدای علیرضا قربانی در سال 1379 منتشر شد. این آلبوم اولین حضور قربانی در عرصه رسمی بود. در این آلبوم نوازندگان شناخته شدهای همچون ارسلان کامکار، منوچهر انصاری، خسرو رحیمیان، حامد کرمانی، امیر مینو سپهر، هومن شمس(ویلن)، شهریار فریوسفی(تار و بم تار)، فریدون زرین بال، عباس خسروی(ویلن آلتو)، ، مسعود نشر (ویلنسل)، علیرضا خورشیدفر(کنترباس)، حسین تاجیک(ابوا)، سعید اتوت(کلارینت)، شهرام رکوعی(فلوت)، پریچهر خواجه(قانون)، محمود فرهمند، کورش بزرگپور(تنبک)، محمود منظم(تیمپانی) حضور داشتند و فرهاد فخرالدینی، رهبر شناخته شده موسیقی ایران با آهنگسازی و رهبری این آلبوم صدای زیبا و دلنشین قربانی را بر روی اشعاری از فریدون مشیری و فخرالدین عراقی به عنوان آلبوم ارکستر موسیقی ملی ایران ساخت.
قربانی با صدای سرحال، تازه و البته توانایی خوانش اشعار به صورتی که مخاطب به خوبی متوجه آنها شود، شروع بسیار خوبی در راه موسیقی ایرانی در حوزه انتشار آلبوم داشت. اشتیاق با تحریرهای زینتی مناسب و حس مناسبی که قربانی با صدای خود ارائه میداد راه را برای خوانندهای که آن روزها جوان بود هموار کرد.
خیلی از کسانی که امروز مخاطب ارکستر موسیقی ملی هستند آن روز برای اولین بار صدای قربانی را میشنیدند. علیرضا قربانی در 4 قطعه این آلبوم یعنی اشتیاق، ساز و آواز، مقدمه ارکستر و ارکستر 2 خواند. فرهاد فخرالدینی رهبر چیره دست موسیقی ملی در این آلبوم امضای همیشگی خود را زیر مجموعه قطعات حک کرد و فضایی دلانگیز و پر آرامش را در ملودی ارائه داد.
به گزارش تجربه، ساز و آواز ارائه شده در این آلبوم با همراهی زنده یاد شهریار فریوسفی که امروز فرزندانش در موسیقی ایران جزو نامداران هستند، از جمله بخشهای دلنشین آلبوم اشتیاق به حساب میآید. قربانی در همین بخش هم امضای خود در آواز را به خوبی ارائه و خبر از حضور یک صدای مستقل در آواز ایرانی میدهد. قربانی ارائه تحریرهای زینتی و برخورد متفاوت با ظرفیتهای شعری را به خوبی نشان میدهد. اصطلاحا چرخ دندههای تحریری در صدای او به خوبی کار میکنند و شنونده به تفکیک میتواند آنها را بشنود. به طور کلی اشتیاق را میتوان یکی از بهترین موقعیتها برای یک خواننده جوان دانست. قربانی از این ظرفیت بسیار خوب استفاده کرد.
فصل باران؛ تکیه بر حس و حال کلمات
عشاق به همراه نی؛ بیداد به همراه سه تار، بیداد تار، در آمد به همایون سنتور، قطعه شوشتری، نوروز(تار و کمانچه)، تصنیف فصل باران، تصنیف حتی به روزگاران، تصنیف ساغر هستی و تصنیف شوشتری نام قطعات دومین آلبومی است که با صدای علیرضا قربانی منتشر شد. «فصل باران» در همراهی با گروه خورشید و سرپرستی مجید درخشانی منتشر شد. قربانی در این آلبوم بر خلاف آلبوم پیشین به عنوان یک خواننده تمام هم و غم خود را بر ارائه آواز و تصنیف به فرم کاملا ایرانی گذاشته و البته از امکانات صوتی که گروه نوازی در اختیارش گذاشته هم استفاده کرده است. او در بخشهایی از آلبوم که امکان ارائه آواز در اوج وجود دارد به خوبی از پس ارائه تحریرها بر میآید و توانایی خود را به خوبی به رخ شنونده میکشد.
از سوی دیگر، به خوبی از اوج تا فرود را ارائه میدهد و کار را به پایان میرساند. در تصنیف حتی به روزگاران که البته فضا برای ارائه صدای خوانده در بخشهای مختلف صدایی وجود دارد صدای قربانی در بم و اوج از دو رنگ تشکیل شده است. در بخشهایی هم تلفیق شعر و موسیقی (در آن حدی که به گردن خواننده است البته) با اشکالات کوچکی روبه روست. در بخشهای دیگر البته قربانی به خوبی شیوه ارائه تحریرهای درجا را که دستکم در میان خوانندگان نسل کنونی خاص خود اوست پیاده سازی میکند. از دیگر مشخصههای صدای قربانی که در آواز ایرانی و ارتباط این هنر با شعر تجلی مییابد ارائه خوب تکیهها و حس کلمات است که در آلبوم فصل باران به خوبی انجام شده است.
خشت و خاک؛ سنتی به معنی واقعی کلمه
قربانی در سال 1384 آلبوم از خشت و خاک را به آهنگ سازی صادق چراغی و بر روی اشعار فردوسی ارائه داد. آلبوم «خشت و خاک» با صدای علیرضا قربانی و آهنگسازی صادق چراغی در فضایی حماسی با دکلمه بهروز رضوی کاری متفاوت و البته سنتی در معنای حقیقی کلمه به حساب میآید. این اثر موسیقایی با استفاده از اشعار فردوسی و در فضای موسیقی و سازبندی کاملا سنتی ساخته شد است و از سازهایی نظیر بالابان، دونلی، تنبود، دوتار، سازهای کوبه ای که به نوعی جزو سازهای فراموش شده به حساب میآیند، در این اثر استفاده شده است. فضای موسیقی آلبوم «خشت و خاک» حماسی و در بعضی مواقع رمانتیک است.
حقیقتا خشت و خاک یکی از آثار منتشر شده در سالهای اخیر است که خاص بودن و قابل تامل بودن یکی از ویژگی های مهمش به حساب میآید. قربانی در همراهی با مجموعه عوامل تولید کننده آلبوم توانسته به خوبی خودش را در دل کار قرار دهد و آوازهایی درجا و گره خورده به موسیقی نواحی مختلف ایران بخواند. اینکه دانش او در حوزه موسیقی نواحی، خصوصا منطقه خراسان چقدر است را نمیدانیم اما قربانی در ارائه این آلبوم تمام تلاشش را کرد که در ارائه اشعار فردوسی کوتاهی نکند. نکته جالب البته ارائه همزمان لحن حماسی در کنار وجوه دراماتیک و درس آموز اشعار فردوسی است که قربانی آن را با صبر و درک و دریافت خوب ارائه داد. آوازش قدمت دارد و صلابت. جنس صدا و توانایی صوتی هم کمک میکند خاطره خوبی در ذهن شنونده نقش ببندد.
کار ستودنی قربانی در سو گواران خموش
آلبوم سوگواران خموش به آهنگ سازی پژمان طاهری در سال 1385 منتشر شد. قربانی در این آلبوم بخش دیگری از توانایی صوتی خود را به خوبی نشان داد و از سوی دیگر، این موضوع را هم مد نظر قرار داده بود که هر چه بیشتر به بیان منحصر به فرد خود دست یابد. در این آلبوم ساز وآوازی در درآمد همایون آغاز میشود که قربانی در آن بر روی غزلی از سایه میخواند. تصنیف «ایران» ساخته درویش خان است که با ارائه خوب کلام از سوی قربانی همراه میشود. ساز و آواز قسمت دوم در بیداد است. آنجا که قربانی شعر سایه را میخواند: «ای روشن از جمال تو آئینهی خیال ...» پس از پایان ضربی دوباره نوبت به ساز و آواز میرسد و در انتها فرود در همایون اتفاق میافتد. حالا نوبت به اجرای تصنیف«سرباز جهاد» بر روی شعری از شهریار میرسد. قربانی میخواند: انصاف کجا رفته که در خانه بمیرم، و کار همین جا به پایان میرسد.
تصنیف سوگواران خموش که اثر نیز به همین عنوان نامگذاری شده،یکی از برجستهترین قطعات این آلبوم است که قربانی در آن به ارائه کار بر روی شعری از استاد شفیعی کدکنی میپردازد. قربانی در جای جای آلبوم اوج پرقدرت خود را به رخ میکشد. تحریرهای ارائه شده توسط او در گامهای بالا هم مشخص و قابل تشخیص است. قربانی در این آلبوم هم نشان داد عمده تواناییاش در اوج خواند است و البته در این بخش کارش ستودنی است.
روی در آفتاب مولانا
مجموعه آلبوم «روی در آفتاب» به مناسبت هشتصدمین سال تولد مولانا منتشر شد. این آلبوم دومین همکاری علیرضا قربانی و صادق چراغی را شکل داد.
جلد دوم با عنوان «پاییز و زمستان» شرح شیدایی و خلوت شعر مولانا است. این جلد 12 قطعه دارد و در دستگاههای ماهور و شور بر اساس گامهای مقامی تنبور ساخته شده است. قطعات آن «به شکوهها»، «به رسم هزران»، «به روی یار»،«به آفتابم»، «به روشنی»، «به خفتگان»، «به شب»، «به چاه»، «به ماه»، «بی گاه شد»، «به مستی» و «به پایان» نام دارند که شامل تک نواز دو تار جنوب خراسان، تک نوازی تنبور، همنوازی بالابان و تنبور، دو قطعه آوازی و تصنیفهای «آفتاب» و «بی گاه شد» است.
سرو روان قمصری
در سالهایی که علی قمصری کمتر در میان اهالی موسیقی ایرانی و مخاطبان این موسیقی شناخته شده بود، قربانی مطابق روش همیشهاش با او همکاری کرد و در آلبوم سرو روان به عنوان خواننده حضور داشت و کارهایش را بر روی شعرهایی از حافظ، هوشنگ ابتهاج، مجذوب علیشاه و سعدی خواند. پیش در آمد؛ در آمد چکاوک، تصنیف سرو روان، ضربی غوغا، تکنولوژی بیداد، تصنیف موج، تصنیف آتش و در نهایت تصنیف ساقی، قطعات این آلبوم هستند.
این بار شاه بیتهای مولانا
آلبوم منظومه سمفونیک مولانا با آهنگساز هوشنگ کامکار و با تکخوانی علیرضا قربانی در سال1387 منتشر شد. این آلبوم که شامل اجرای زنده اثر با رهبری ارنست فون مارشال است، در بردارنده شاه بیتهایی از غزلیات مولاناست که در کل مفهومی واحد از حالات عرفان و عشق مولانا را تداعی میکنند. در تاریخ 8 نوامبر 2009 کنسرت با شکوه منظومه سمفونی مولانا (به مناسبت هشت صدمین سال تولد مولانا در سال 2007) با آهنگسازی هوشنگ کامکار، صدای دلنشین علیرضا قربانی، اجرای ارکستر سمفونی جوانان شهر دوسلدورف آلمان و در باشکوهترین سالن این شهر، سالن «تن هاله»، مجاور رودخانه راین که محل برگزاری کنسرتهای کلاسیک است بر روی صحنه رفت.
بازخوانی تصنیفهای ماندگار
انتشار آلبوم رسوای زمانه در سال 1388 که حاصل همکاری علیرضا قربانی با استاد زنده یاد همایون خرم است، نقطه عطفی در کارنامه هنری قربانی به حساب میآید. در این آلبوم که با حضور نوازندگانی همچون بابک شهرکی، علی زارع، رضا محمدی ، کریم قربانی، وحید وفایی، ناصر رحیمی، ایمان جعفری، سامان احتشامی، حسین فاضل، بهزاد رواقی، فضل الله شهرکی، محمد رجبی، فرهاد عندلیبی و بهنام شهرکی روانه بازار موسیقی شد، قربانی مجموعهای از تصنیفهای ماندگار استاد همایون خرم را بازخوانی کرد.
راز دل با ترانهای از بهادر یگانه، قند پارسی با شعری از حافظ، ساز و آواز ماهور با شعری از حافظ، از من بگذر با شعری از تورج نگهبان، رسوای زمانه با شعری ا مولانا و ترانه بهادر یگانه، بداهه نوازی ویولن (مخالف سه گاه) و فراق با شعری از حافظ قطعات این آلبوم را تشکیل میدادند. مهمترین نکتهای که میتوان در مورد تصنیفهای بازخوانی شده توسط قربانی به آنها اشاره کرد وفاداری به شیوه اصلی اجرای اثر و در عین حال بازخوانی موفق قربانی بود. برای اثبات این مدعا میتوان به شنیده شدن بسیاری از این تصنیفها بعد از دوباره خوانده شدنشان توسط قربانی در میان علاقهمندان به موسیقی ایران و حتی نسل جوان اشاره کرد. حجم قابل قبول صدای قربانی و صلابتش همگام تصنیفخوانی نکاتی بود که با شنیده شدن آلبوم رسوای زمانه بیش از بیش نمایان شد.
ازغلام قمر تا در عاشقی
قاف عشق عنوان آلبوم بعدی است که در همراهی علیرضا قربانی و گروه اشتیاق به مرحله انتشار شد. آهنگساز این آلبوم را اسحاق چگینی، علیرضا قربانی و حمیدرضا خبازی بر روی قطعاتی از مولانا و انجام داده بودند. موج، تصنیف غلام قمر، ساز و آواز نوا، تصنیف پریزاد، بداهه نوازی تار، شب تا سحر، ساز وآواز دشتی، تصنیف در عاشقی، فرود از دشتی به نوا و تصنیف کهربا بخشهای مختلف آلبوم «قاف عشق» را تشکیل میدادند. قربانی در این تجربه موسیقایی بیشتر به فرم ارائه کار با گروه نوازی بازگشته بود و البته نیم نگاهی هم به تجربههای گذشتهاش در کارهای کاملا ایرانی داشت.
کارهای ارائه شده در آلبوم به نحوی ساخته شده بودند که تقریبا قربانی باید در گسترههای صوتی مختلف میخواند. او در تصنیف غلام قمر کار را از کف صدا آغاز کرد و به خوبی از پس کار بر آمد. قبلا برخی منتقدها به این نکته اشاره کرده بودند که او انقدر که در اوج خوب میخواند در گام های پایینتر صدایش را به خوبی ارائه نمیدهد. قاف عشق از این منظر نمونه خوبی برای مخالفت با آن ادعا بود. در عاشقی یکی از آلبومهای موجود در این آلبوم بود که به خاطر ضرب تندی که داشت بارها بارها شنیده شد. حمیدرضا خبازی، شروین مهاجر ، اسحاق چنگیزی، سامان صمیمی و رشید کاکاوند به عنوان نوازنده در این آلبوم حضور داشتند.
این بار موسیقی تنبور
قربانی در آلبوم بر سماع تنبور بر روی اشعاری از مولانا و سلیمان ساوجی آواز خواند. این اولین همکاری قربانی با خانواده پورناظریها بود که در آن کیخسرو پورناظری، تهمورس پورناظری، سهراب پور ناظری و پوریا پور ناظری، ندا خاکی، کاوه گرایلی، نیکناز میر قلمی، سحر افشار، علیرضا جوادی، خورشید دادبه(تنبور)، آروین (کنترباس)، حسین رضانیا(دف)، همایون نصیری نوازندگی کردند. این آلبوم که در سال 1390 منتشر شد شامل قطعات پیشواز،آن سو مرو، بر سماع، در کوی عشق، تک نوازی تنبور ،آوازی برای تو، پیش درآمد برای تو، برای تو، تک نوازی تنبور، آواز عاشقی، با عاشقی، تک نوازی تنبور، آواز این کیست و نیمه شبان بود.
قربانی در آلبوم بر سماع تنبور به نظر بسیاری از کارشناسان بسیار دور از انتظار ظاهر شد. به هر حال او خواننده محلی ساز تنبور نیست اما آنچه ارائه داده باعث میشود برای آوازش در «برسماع» ادای احترام کرد. طبیعی است که از یک خوانده شهری آنچنان نمیتوان انتظار ارائه تحریرهای موسیقی تنبور را داشت، با این وجود او از تمام امکانات صوتی که در اختیار داشت استفاده کرد و با ژوست خواندن حس را به خوبی منتقل کرد.
نحوه ارائه آواز توسط او به صورتی بود که به پایداری حسی ایجاد شده توسط نوازندگان کمک میکرد. البته در برخی از تلفیقهای شعر و موسیقی نحوه ارائه کلمات به گونه ای است که ممکن است مخاطب برای بار اول با مشکل در فهم کلمات مواجه شود اما شنیدن چند باره اثر این مشکل را حل می کند با وجود آنکه ظاهر قربانی تجربه زیادی در ارائه آواز بر اساسا فواصل تنبور نداشت الحق از عده ارائه این فواصل که با موسیقی رسمی تفاوت بسیاری دارند بر آمد. در مجموع مشخص است که قدم گذاشتن یک خواننده در چنین وادی حکایت از ریسک پذیری و البته اعتماد به نفس او دارد . قربانی که خیلی ها او را فقط یک خواننده ردیف موسیقی دستگاهی میدانند تا اینجای کار ( بررسی آلبومهایش تا این بخش) علاوه بر آنکه نشان داد در تجربههای ارکسترال موفق است، به موسیقی نواحی هم اشارههایی دارد و توانست ریسک پذیریاش در این مسیر را هم نشان دهد.
همکاری با داریوش طلایی
جلوه گل عنوان آلبوم بعدی است که علیرضا قربانی به عنوان خواننده در آن حضور داشت. در این آلبوم داریوش طلایی، نوازنده شناخته شده موسیقی ایرانی و جمشید شمیرانی به عنوان نوازنده تنبک حضور داشتند. آلبوم جلوه گل که در سال 90 روانه بازار موسیقی شد، شامل دو اجرا از هنرمندان، داریوش طلایی(تار) علیرضا قربانی(آواز) و جمشید شمیرانی(تمبک) در دستگاه همایون و آواز ابوعطا است که سال 1383 در پاریس ضبط شده است. شاکله کلی اثر مبتنی بر ساز و آواز بوده و سه تصنیف جلوه گل (در همایون از عبدالحسین شهنازی)، نسیمسحر(در ابوعطا از علی اکبر خان شهنازی) و بهار (درابوعطا از دوریش خان) را نیز شامل میشود.
مواجهه با شعر نو
تیرماه سال 91 آلبومی با صدای علیرضا قربانی و آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شد که توجه بسیاری را به خود برانگیخت و در میان مردم هم طرفداران زیادی به دست آورد. قربانی در آلبوم «حریق خزان» بر روی اشعار حافظ، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و آوازها و تصنیفهایی خواند که به سرعت میان مردم جای خود را باز کردند. این آلبوم به فرم ارکسرتال ساخته شده بود مهیار علیزاده مصنفش از آنسامبلی غیر ایرانی برای کار استفاده کرده بود. حریق خزان، ارغوان، بیقرار، دلی در آتش، آخرین جرعه این جام، خاطرات و زندگی رنگ، و خلق حیران نام قطعات این آلبوم بود که از میان آنها حریق خزان و ارغوان تا حد هیت شدن یک آهنگ پاپ هم پیش رفتند. همنشینی میان علیزاده و قربانی، که بارها هر دو به آن اشاره کردهاند، باعث شد این دو ملودی و آواز را مال خود کنند. قربانی در این تجربه به خوبی برروی شعر نو آواز خواند و حس موجود در صدایش را به خوبی ارائه داد.
همکاری برای روایت اجتماعی
حالا نوبت به انتشار آلبوم هم آواز پرستوهای آه است. در این آلبوم که در سال 1391 منتشر شد 12 قطعه به نماهای «گذر»، «چاووشی»، «عود»، « آخر شاهنامه»، «دمادم»، «واگویه»، «آواز کرک»، «خاموشی»، «اندوه»، «یک اتفاق»، «چه میکنی» و «راهی» وجود دارد که همگی بر روی اشعاری از زندهیاد مهدی اخوان ثالث ساخته شدهاند.
باز هم بازخوانی
قربانی که حالا دیگر تواناییاش را در بازخوانی ترانههای ماندگار نشان داده بود این بار در همراهی با کامبیز روشن روان،آلبوم رفتم و بار سفر بستم را روانه بازار موسیقی کرد. او تصنیفهای ماندگار آهنگسازی شده توسط زنده یاد علی تجویید و تنظیم شده توسط کامبیز روش روان را برروی ترانههایی از اسماعیل نواب صفا، پرویز وکیلی، بیژن ترقی و رهی معیری اجرا کرد. رفتم و بار سفر بستم، بگو چه کنم، حق ناشناس، مناجات، تذور و دیدی که رسوا شدم، نام این قطعات ماندگار بود.
دومین همکاری با پورناظریها
قطرههای باران آلبوم دیگری بود که در سال 93 به عنوان دومین همکاری مشترک علیرضا قربانی با خانواده پورناظری منتشر شد. در این آلبوم که آهنگسازی آن را کیخسرو، سهراب و تهمورس پورناظری انجام داده بودند، مخاطب تلفیق از فضای غربی و موسیقی سنتی ایران را شاهد بود. استفاده از فرهنگ موزیک ملل مختلف در آلبوم «قطرههای باران» علاوه بر بافت چند صدایی قطعه اول، در ریتم پنج ضربی قطعه «تا بیکران» در حضور پر رنگ چنگ در قطعه «نقش فرش دل» و همین طور در گام پنج صدایی قطعه «در زیر چتر باران» هم مشهود است؛ جایی که سازهای ایرانی حس موزیک آسیای شرقی را تداعی می کنند.
با این همه، تاکید آلبوم همچنان بر موسیقی سنتی ایرانی است و تصنیفهای کیخسرو پورناظری در کنار اشعار مولانا، «ای دل شکایت ها مکن تا نشوند دلدار من»، محمدی علی بهمنی و شعر معروف «پر نقشتر از فرش دلم بافته ای نیست»، پرتو کرمانشاهی و تضمین غزل معروف سعدی «بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران»، و صدای علیرضا قربانی، فضا را کاملا سنتی و ایرانی نگه میدارد؛ اما در عین حال خلاقیت تهمورس و سهراب پورناظری در آهنگسازی و استفاده از المانهای مثل دکلمه پرتو کرمانشاهی در ابتدای برخی قطعات، «قطرههای باران» را از بسیاری از آلبومهای موسیقی سنتی متمایز میکند.
قربانی در این اثر با حضور پر از تمرکز (مثلا در آواز باران)و با ارائه تحریرهای صبورانه،کوتاه و استفاده از جمالت منقطع حس قطعه را در همراهی با سازها ارائه می داد. کار دراماتیک هم عرض با شعر دراماتیک آوازی از این نوع را هم در پی داشته است. با این وجود اما به نظر میرسد آلبومقطرههای باران آنگونه که انتظار میرفت و البته پتانسیلش را داشت شنیده نشد.
سودایی قربانی
ساختههای سامان صمیمی در دستگاه« همایون» تحت عنوان آلبوم سودایی در سال 1393 در فرانسه منتشر شد. رپرتوار این اثر مطابق آنچه در کنسرت صمیمی و قربانی به روی صحنه رفت، بر اساس موسیقی آنسامبل ایرانی است و برای سازهای تار،کمانچه و پر کاشن طراحی شده است. در نمونه صوتی این کار از ساز بم کمان هم استفاده شد.
کار با مقدمهای با نام آفرینش آغاز میشود که در قسمتی از آن آواز آثار قربانی با شعری از ابوسعید ابوالخیر شنیده میشود، در ادامه تصنیف آه شبانه بر روی شعری از شفیعی کدکنی اجرا میشود، بعد از آن قطعهای ضربی تحت عنوان مناجات اجرا میشود که شعر آن از مولانا است، پس از آن تصنیف دلدار در بیداد همایون و با شعری از مولانا اجرا خواهد شد،قطعه ضربی بیداد هم در گوشههای مختلف سرک میکشد و پس از مود گردی به شور می رود و شعر آن هم از مولاناست .
کار دوستان قدمی
همکاری علیرضا قربانی، فردین خلعتبری(آهنگساز) و افشین یداللهی به عنوان سه ضلع مثلث موفقی که توانست در دهه 80 و 90 مجموعهای از ماندگارترین تیتراژهای تلویزیونی بعد از انقلاب را به نام خود ثبت کند، حالا بعد از سالهای نسبتا طولانی که از پخش تیتراژ سریال شب دهم (اولین همکاری این سه نفر ) گذشته در قالب آلبومی به نام «من عاشق چشمت شدم» به بازار موسیقی آمد. اولین قطعه ای آن آلبوم «من عاشق چشمت شدم» نام دارد که تیتراژ زیبای سریال مدار صفر درجه بود. مهتاب تر از باران، قطعه دوم آلبوم است. این قطعه هم درست مثل سایر قطعات جمع آوری شده در این آلبوم از ویژگیها زیبایی شناسانه موجود در آهنگسازی و البته ارکستراسیون فردین خلعتبری بهرهمند است.
صدای علیرضا قربانی هم با آن شیون منحصر به فرد ارائه کلام و البته تحریرهای زینتی در گام بالا آن هم در اجرای زنده مثال زدنی و قابل احترام است. ای باران نام قطعه بعدی آلبوم «من عاشق چشمت شدم» است که بایک سولوی پیانو و خوانش عاشقانه قربانی شروع میشود و تازه از آن به بعد زهیها با سایر سازها در هم میآمیزند ورنگ آمیزی صوتی خالعتبری خودش را نشان میدهد. حضور سازهای ایرانی چون سنتور در کنار ارکستر به خوبی نشان دهنده فرود قطرات باران است. قربانی حقیقتا این قطعه را با یک حس دوست داشتنی میخواند و در ادامه با بم خوانی و در ادامه حضور تا نت میانه توانایی خود را در ارائه کارهای ارکسترال به خوبی نشان میدهد.
«عقل و جنون» یا همان شب دهم، قطعه بعدی آلبوم است که البته به صورت زنده در ارکستر ضبط شده است. قربانی در این قطعه باز به خوبی از پس اجرای زنده بر آمده و چه بسا به واسطه حضور آن لحظه و البته رنگ آمیزی سازی موجود، کار بیش از نسخه استودیویی به دل مینشیند. این اولین قطعهای بود که مقدمه همکاری مثلث قربانی،خلعتبری و یداللهی را فراهم کرد. از سوی دیگر شب دهم اولین قطعهای است که باعث معرفی علیرضا قربانی به مخاطبان عام شد. «جام عاشقی » با تکرار ارائه شعر، قطعه بعدیای است که ریتم تکرار شونده تصنیفهای معمول را ندارد و فضای موسیقی در آن متغیر است. البته بخشهای مختلف کار به مطلع «رویای صادقی...» میپیوندد. در این شعر شاعر یک تضمین زیبا هم در «ای آقتاب حسن برون آ دمی ز ابر» دارد. «چله عشق» که به صورت زنده در کنسرت ضبط شده، قطعه بعدی آلبوم «من عاشق چشمت شدم» است. در این قطعه قربانی میخواند «اولین روز زمین، اولین روز زمان« اولین فرصت عشق، اولین لحظه جان»... این بخش از قطعه تصویری است و بعد از آن نوبت به حضور ضرب و پیگیری سیر ملودیک میرسد. این قطعه از حمله بخشهای آلبوم مثلث مذکور است که به دلیل حضور پر رنگتر سازهای ایرانی، ایرانیتر از برخی از قطعات به نظر میرسد.
«کنار تو هستم» قطعه بعدی آلبوم «من عاشق چشمت شدم» است که باز هم یک قطعه عاشقانه ارکسترال است و «کنار تو هستم،که یار تو هستم،که بیش از خودت بی قرار تو هستم» مطلع تکرار شونده آن است. آخرین قطعه آلبوم «من عشق چشمت شدم» ایران نام دارد. این قطعه با آرشههای سریع زهی آغاز میشود و بعد از آن با حضور گروه کر، ارکستر بزرگ حضور خود را بیش از پیش نشان میدهد. به واسطه ضبط شدن قطعه در اجرای زنده در بخشهایی از اجرا نه تنها صدای گروه کر به خوبی شنیده نمیشود بلکه صدای قربانی هم زیر صدای موسیقی گم میشود. به طور کلی اما آلبوم من عاشق چشمت شدم آلبومی است شنیدنی که مخاطبان علیرضا قربانی از آن استقبال کردهاند.
دخت پریوار مهیار علیزاده
آهنگسازی آلبوم «دخت پریوار» را مهیار علیزاده به عهده داشته. فضای موسیقی در این آلبوم بسیار متنوع است. از موسیقی آوازی ایرانی با همراهی تعداد محدودی ساز تا موسیقی ارکسترال غربی، تکخوانی تا کرال عظیم، همه و همه در این آلبوم شنیده میشوند. این اثر را میتوان یک عاشقانه تام و تمام به حساب آورد. با این توضیح که مخاطبان جدی موسیقی ایرانی و عموم مردم با شنیدنش در یک احساس کلی مشترک هستند: شیرینی و آرامش موسیقایی. پرده نشین، دریای بیپایان، مرثیه، دوستت دارم، عتاب یار، نگاه، راز، دلتنگ، گمگشته، سودای عاشقی و دخت پریوار قطعات این آلبوم هستند.