کد خبر 574044
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۱

ناامیدی از بقا، فرجام اجباری برای یک ظلم تاریخی علیه بشریت است که اگر تمامی غرب هم در کنار آن قرار داشته باشند، چاره‌ای جز برچیدن بساط صهیونیسم در فلسطین را ندارند و شرمساری و ننگ بر پیشانی سازمان ملل و بانیان این سازمان زدوده نخواهد شد.

به گزارش مشرق، 68 سال از بزرگ‌ترین رخداد ضد بشری می‌گذرد که نه‌تنها شناسنامه یک ملت را خط می‌زنند و سرزمین آن را اشغال می‌کنند، بلکه برای زدودن این باور که امکان و امید به بازگشت را نیز در این مردم سلاخی کنند، استراتژی ارعاب و وحشت و ترور و سرزمین سوخته را به اجرا گذاشتند و میلیون‌ها نفر را از خانه و کاشانه خود آواره کردند. این سناریوی ضد بشری را دستان همان‌هایی که سازمان ملل را ساخته بودند، به اجرا گذاشتند و سازمان ملل فقط شاهد ماجراست.
بلعیدن سرزمین فلسطین به شکل تدریجی و به‌تناسب یک پروسه تولید باور و فرهنگ به اینکه فلسطین سرزمین مردم یهود است و قابلیت مهاجرت به فلسطین اشغالی فراهم شده،‌ استمرار پیدا کرده و تا امروز ادامه دارد، ولی این لقمه بزرگ و در گلوی صهیونیسم بین‌الملل گیر کرده است.

بازی تعامل بین‌المللی، جامعه جهانی و رفتار سیاسی برای احقاق حقوق مردم فلسطینی برای نجات از اشغالگران، همان‌گونه که در 1936 برای نجات صهیونیست‌های سفر کرده به فلسطین و در سایه قیمومیت انگلیس به حکمیت انگلیسی‌ها واگذار شد و انتفاضه مردم را با فریب و مماطله تا سال 1948 به دنبال خود کشید، یک فریب بزرگ است تا جای صهیونیست‌ها در فلسطین محکم شود. هیچ‌گاه و هیچ قطعنامه و یا مصوبه شورای امنیت و یا مجمع سازمان ملل در مورد حقوق مردم فلسطین به اجرا درنیامده و فقط یک مصوبه مجمع عمومی و با حمایت و مدیریت آنگلوساکسون‌ها و غربی‌ها و کشورهایی که با ارعاب و یا رشوه به تقسیم فلسطین رأی دادند تا صهیونیست‌های اشغالگر در این سرزمین، صاحب‌خانه کنند.

امروز سازمان ملل در سوریه برای مناطق حضور تروریست‌ها که مردم را سپر انسانی خود قرار داده‌اند، اشک تمساح می‌ریزد که محاصره آن توسط ارتش سوریه، یک جنایت جنگی است! ولی همین امروز با تأیید سازمان ملل یک ملت بزرگ به‌نام یمن که جلوی مداخله و جنگ‌افروزی عربستان ایستاده، محاصره کامل می‌شوند و غذا و دارو و حداقل‌های حیات بشری از آنها سلب می‌شود، به‌طوری‌که بازهم سازمان ملل تأیید می‌کند که دوسوم مردم یمن در شرایط اضطراری قرار دارند، ولی چون رشوه‌های عربستان و سیاست‌های آمریکا، چماق هولناکی هستند، در یمن جنایت جنگی اتفاق نیفتاده است.

دو میلیون فلسطینی در غزه در ده سال گذشته، در محاصره و زندان کامل به سر برده‌اند و ده‌ها بیمار و صدها مجروح از حملات نظامی صهیونیست‌ها جان داده‌اند و فقر مردم بیداد می‌کند، ولی سازمان ملل جرأت ندارد تا آن را جنایت علیه بشریت بنامد!!

روز اشغال فلسطین و اعلام تأسیس رژیم نامشروع صهیونیستی، روز نکبت نه برای فلسطینی‌ها که برای تمام بشریت و وجدان انسانی است. حتی اگر نخواهیم بر اساس موازین اسلامی و یا عربده‌های مدعیان ناسیونالیسم عربی به مسئله فلسطین و رنج و محنت 68 ساله مردم این سرزمین عمل کنیم، مسئله اشغال فلسطین و قتل‌عام‌ها و ترورها و کشتارها و آتش زدن‌ مزارع و محرومیت‌سازی‌ها و محاصره و جنگ‌های ظالمانه و استفاده از سلاح‌های غیرقانونی بر اساس موازین بین‌المللی و هزاران عنوان دیگر، از منظر انسانی، هر وجدان آزاده‌ای را به حرکت خواهد آورد.

اگر بشریت و انسانیت در اسارت استعمار و هژمونی غربی و غرب‌زدگی و بی‌تعهدی‌ گرفتار نباشد، هیچ وجدان انسانی این تراژدی قرن و جنایت علیه بشریت در فلسطین و در هر نقطه‌ای از جهان که سرانگشت‌های استعماری و ردپای جانیان جهانی در آن پیداست، آن را تحمل نخواهد کرد. در طول سال‌ 2015 و بنا به گزارش‌های رسمی فقط 24 روز گذرگاه رفح در غزه باز بوده و ژنرال السیسی تنها به همین دلیل و شاید فقط همین خدمت در محاصره غزه، از سوی مقامات و رسانه‌های اسرائیلی تمجید می‌شود!

تمام دیکتاتورهای عصر حجری در کشورهای عربی که ریزه‌خوارهای سیاست‌های انگلیسی در سایس پیکوی انگلیسی و فرانسوی و یا دسیسه اشغال قلدرمآبانه فلسطین بودند، امروز در کنار اسرائیل هستند و حتی هزینه نظامی اسرائیل برای نابودی فریادهای مقاومت و اعتراض و خاموشی انتفاضه را می‌پردازند.

آنچه از ابتدای اشغال فلسطین، بلعیدن این سرزمین را دشوار کرده بود، اراده و روح مقاومت در مقابل اشغالگر بوده، ولی در چهار دهه اخیر، این مقاومت با گفتمان جدیدی که برخلاف گفتمان‌های مبارزاتی مارکسیستی و ناسیونالیستی، رنگ نمی‌بازد و به سازش نمی‌رود، عمق و ریشه جدیدی پیدا کرده است. گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی لبنان که پرچم‌دار مقاومت در مقابل تجاوز به انسانیت و حقوق بشر و ارزش‌های بدیهی انسانی است.

اگر نبود این گفتمان انسانی و انقلابی، مدت‌ها قبل مولود حرامزاده و نامشروع در فلسطین را به بلوغ کامل می‌رساندند و مسئله فلسطین را پایان‌یافته قلمداد می‌کردند. همان‌گونه امروز کشورهای فریبکار غرب، تروریست‌ها را در کشورهای خود غیرقابل‌تحمل می‌دانند،‌ ولی از آنها در غرب آسیا و خاورمیانه حمایت می‌کنند و نام آنها را میانه‌رو می‌گذارند، یهودیان و صهیونیست‌هایی که در اروپا مورد نفرت و غضب خود بودند را به فلسطین آورده تا برایشان سرزمین بسازند و آن را رژیمی دمکراتیک می‌دانند و از آن با حقارت و هراس حمایت می‌کنند. مالیات شهروندان فقیر آمریکایی و اروپایی که خود در بحران اقتصادی هستند، در بودجه‌های سالانه، میلیاردها دلار به‌عنوان کمک بلاعوض و یا قرض‌هایی که هیچ‌گاه بازپرداخت نمی‌شوند، به رژیم صهیونیستی داده می‌شود تا این رژیم خط مقدم استعمارگران غربی در قلب کشورهای اسلامی باشد.

نهال انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه امروز به درختی تناور و انکارناپذیر، امیدبخش و قدرتمند تبدیل شده و رژیم صهیونیستی در این چهار دهه، سیر معکوس طی نموده است، به‌طوری‌که دایه‌ها و دلسوزان و حامیان آن در غرب، امیدی برای بقای آن در دو دهه بعد ندارند. این فرجام اجباری برای یک ظلم تاریخی علیه بشریت است که اگر تمامی غرب هم در کنار آن قرار داشته باشند، چاره‌ای جز برچیدن بساط صهیونیسم در فلسطین را ندارند و شرمساری و ننگ بر پیشانی سازمان ملل و بانیان این سازمان که با نفاق و دورویی دست به فریبکاری زده‌اند و شریک جنایت بوده‌اند،‌ زدوده نخواهد شد.

*هادی محمدی

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس