اما معتقدند محدود کردن ابزارها یا افراد راهکار مناسبی برای مقابله با این موج نیست. بر این اساس باید متولیان اصلی بازار پویایی بیشتری داشته باشند و با افزایش سرعت شفافسازی، مانع از گسترش شایعات و موجهای رانتی شوند.
معاملات بازار سهام کشور در مقاطعی از یکی، دو سال اخیر متاثر از سفتهبازانی بوده است که به راحتی در شبکههای اجتماعی به ویژه تلگرام جولان میدهند و بر اساس منافع خود، بازار اخبار و شایعات را داغ میکنند.در برخی مواقع نیز پارا فراتر گذاشته و به تبلیغ بدون تحلیل از سهمهای مختلف میپردازند.
کارکرد شبکههای اجتماعی برای بورس تهران یک شمشیر دو لبه است.این شبکهها از یک طرف میتوانند به سرعت انتشار اخبار و بیشتر شدن شفافیت در بازار کمک کنند. از سوی دیگر میتوانند منجر به سوءاستفاده بسیاری از افراد در راستای داغ کردن سهمها شوند(اتفاقی که در ماههای اخیر به کرات شاهد آن بودیم).
بازار سهام کشور در شرایط کنونی بیش از اینکه شاهد استفاده درست و مناسب از شبکههای اجتماعی باشد، شاهد حضور سفته بازانی سودجو است که بدون داشتن سابقه تجاری و علمی با ایجاد یک کانال تلگرامی در راستای منافع خود فضای بازار سهام کشور را بر هم میزنند. بهطور مثال در بسیاری از موارد شاهد انتشار اخبار و گزارشهایی در این کانالها بودیم که چند روز بعد روی سامانه کدال قرار میگرفت.
این موضوع به اعتقاد بسیاری از کارشناسان آفت معاملات بازار سهام کشور به شمار میرود. به عبارت دیگر این افراد، سلامت بازار سهام کشور را به خطر انداختهاند و این موضوع یک هشدار برای بازاری است که شفافیت از اصول اولیه آن است.این شبکهها پیشتر تا مرز فیلتر شدن نیز پیش رفتند.موضوعی که انتقادهای بسیاری را نیز به دنبال داشت.اما اصل درست دسترسی آزاد به اطلاعات در کنار کارکردهای دیگر این شبکهها سبب شد تا این شبکهها همچنان به فعالیت خود ادامه دهند.
در این گزارش به بررسی آثار شبکههای اجتماعی بر فضای معاملات بورس تهران از منظر سه کارشناس بازار سهام پرداخته شده است.
این کارشناسان معتقدند سازمان بورس و اوراق بهادار باید بتواند با سرعتی بیش از کانالهای مذکور، از شبکههای اجتماعی مثل تلگرام در راستای انتشار اخبار مربوط به شرکتها استفاده کند و در جهت افزایش شفافیت و انتشار اخبار شرکتها از این کانالها سبقت گیرد.این کارشناسان همچنین فیلتر کردن این شبکهها و پاک کردن صورت مساله را اقدام نادرستی عنوان کرده و معتقدند این مساله با برخوردهای حذفی قابل حل نیست.
از این رو انتظار میرود مسوولان سازمان بورس و اوراق و بهادار به فرهنگسازی و تلاش برای انتشار اخبار از مجراهای رسمی معتبر با سرعت بیشتر از کانالهای مزبور بپردازند.
لزوم فهم درست نهاد نظارتی از دستکاری قیمت
مدیرعامل تامین سرمایه نوین: افزایش
شفافیت و دست یافتن به کارآیی اطلاعاتی، عملیاتی و تخصیص ثروت، مستلزم
وجود تحلیل در بازار است.در اقتصاد ایران بهطور اهم و در بازار سرمایه
بهطور اخص موضوع تحلیل بسیار مغفول مانده است.عمده تحلیلها بر مبنای دیتا
و داده صورت نمیگیرند چرا که دادههای موجود در بازار سهام عمدتا ضعیفند و
اصولا به دادههای بلند مدت دسترسی وجود ندارد و از طرفی همین دادههای
موجود نیز کمتر مورد توجه و تحلیل قرار میگیرند.
عدم تحلیل در بازار سهام
در طول سالها فعالیت بورس تهران وجود داشته است اما با گسترش شبکههای
اجتماعی نظیر تلگرام، این موضوع در بازار، نمود بیشتری پیدا کرد.جالب آنکه
در کشورهای پیشرفته هم خرید و فروش سهام تحت تاثیر شبکههای اجتماعی قرار
میگیردو در این زمینه نیز تحقیقات متعددی صورت گرفته است اما غالب معاملات
و غالب تاثیرگذاران بازار بر اساس اطلاعات تحلیل و اقدام به خرید و فروش
سهام میکنند.
بنابراین در جو عمومی بازار این احساس رضایت وجود دارد که قیمت معاملاتی اوراق بهادار منصفانه است چرا که تاثیرگذاری افرادی که تحت تاثیر شبکههای اجتماعی خرید و فروش میکنند، بر معاملات بسیار ناچیز است این در حالی است که این افراد در ایران لیدر بازار سهام میشوند و از آنجا که تحلیل نیز در بورس اوراق بهادار تهران کمرنگ است، رفتار توده وار بین سهامداران بسیار دیده میشود.
این رفتار توده وار در حال حاضر تحت تاثیر
شبکههای اجتماعی تشدید شده است.در بازارهای صعودی این تاثیر پذیری نیز
بیشتر میشود (بهطور مثال سه ماه پایانی سال). در شرایط کنونی اکثر
شبکههای اجتماعی و کانالها توسط افراد با پیشینه نه چندان خوب اداره
میشود و متاسفانه این افراد یکه تاز بازار هستند و بر اساس اخبار غیرقابل
اتکا و شایعات اقدام به داغ کردن سهام میکنند.
در اینجا نقش دو نهاد بسیار مهم به نظر میرسد: یکی نهاد مالی و دیگری نهاد نظارتی. برخی نهادهای مالی در این شرایط به جای روشنگری به شایعات موجود دامن میزنند.
نهادهای مالی نظیر تامین سرمایهها، سبدگردانها و مشاورههای سرمایهگذاری به جای تحلیل و روشنگری، به شایعات و اخبار دامن میزنند. این نهادها تحلیل چندانی ندارند و تحلیلی نیز اگر وجود دارد،تحلیلهای ضعیف و جهت دار است.
نهاد نظارتی در این شرایط وظیفه سختتری دارد. نهاد نظارتی باید فهم صحیحی از دستکاری قیمتها در بورس داشته باشد و با فهم درست خود مانع از ایجاد آن شود. برخی افراد بدون سابقه تجاری و علمی برای خود و دیگران اقدام به خرید و فروش سهام میکنند و حرص به دست آوردن ثروت کلان آنها در کوتاهمدت منجر به معاملات مکرر در سهام شرکتهای مختلف میشود. این موضوع که منافع همگان را در بازار به خطر میاندازد باید توسط نهاد نظارتی تشخیص داده شود. در این میان نیز به نظر میرسد موضوع فرهنگسازی مهمتر از برخورد حذفی است.
اثر دوجانبه تکنولوژی در شفافیت بازار
معاون تامین مالی تامین سرمایه لوتوس پارسیان: تکنولوژی
از این لحاظ که سرعت انتقال و شفافیت اطلاعات را در بازار سهام افزایش
میدهد، اتفاق مثبتی ارزیابی میشود. چرا که کند بودن روند انتشار اطلاعات
در سالهای گذشته همیشه نقدهای زیادی را از سوی فعالان بازار به دنبال
داشته است.
بر این اساس، تکنولوژی میتواند با سرعت بیشتر در دریافت
اطلاعات به کارآیی بیشتر بازار کمک کند. بالا بودن سرعت انتقال اطلاعات در
عین حالی که به شفافیت کمک میکند، بازار شایعات را نیز داغتر میکند. در
شرایطی که علم به واقعیت وجود نداشته باشد، شایعه میتواند اثر خود را به
بازار منعکس کند.
در این شرایط، به نظر میرسد که سازمان بورس باید در پی
راهی باشد که در انعکاس خبر موثق از این منابع عقب نماند. روز به روز به
تعداد کانالهای تلگرامی با موضوع سهام افزوده میشود. این کانالها و
گروههای تلگرامی با صدور چند سیگنال درست در سهام اعتماد افراد را به دست
میآورند.
در این میان، ممکن است این سیگنالها در خرید یا فروش سهام به
این دلیل کارساز باشند که در یک حرکت هماهنگ شده نقدینگی عظیمی وارد سهم
شده وبه رشد قیمت منجر میشود. حتی ارتباط میان ادمینهای کانالهای مختلف
نیز ممکن است برقرار باشد که اثر سیگنالها را تشدید کنند.
در این شرایط، دور از انتظار نیست که صاحبان این کانالها پس از کسب سودآوری بسیار بالا از سهامی که خود با داغ کردن آن تقاضای سهم را افزایش داده بودند، خارج شوند. در این میان، سهام روی دست سهامداران کنونی باقی میماند و با ضررهای هنگفتی مواجه میشوند.
در این شرایط، بهترین راه حل این است که
با همان سرعت که شایعه در بازار پخش میشود، به این شایعات پاسخ داده شود.
این به آن معنا است که وقتی شایعات با سرعت بالایی در بازار از طریق
تکنولوژی پخش میشوند، باید با همان سرعت نیز شفافیت در این خصوص انجام
شود. بر این اساس، باید از طریق فضای مجازی به دنبال خنثی کردن اثر شایعات و
به دنبال آن حذف منابع غیرموثق از بازار باشیم.
در این شرایط، بهترین
راهکار برای مقابله با شایعات، وجود منبعی موثق با سرعت اطلاعرسانی بالاتر
از شایعهسازها است. در بازارهای پیشرفته ناظر در بازار فعالتر است. در
صورتی که سهمی با اقبال گسترده یا فشار سنگین فروش مواجه شود، با تماسی که
با شرکت برقرار میشود اطلاعات صحیح به سرعت به بازار مخابره میشود.
در این میان، توقف نمادها و بازگشایی آنها پس از شفافسازی البته در مدت زمان کوتاه نیز از دیگر موارد برای حذف شایعات است.
به نظر میرسد که سازمان باید تلاش بیشتری برای استفاده از ابزار جدید در شفافسازی داشته باشد. تکنولوژی میتواند فواید بسیاری را برای بهبود بازار سهام به همراه داشته باشد. در این میان، اگر مقام ناظر خود را با تکنولوژی که پیشرفت روزافزونی دارد، وفق ندهد، نه تنها انتظار اثر مفیدی از این قبال وجود ندارد، بلکه ضررهای این موضوع چشمگیر خواهد بود.
کانالهای رسمی راهی برای دوری از حاشیه
مدیرعامل شرکت مشاوره سرمایهگذاری آوای آگاه: در
سالهای اخیر شبکههای ارتباطی و اجتماعی تاثیر بسزایی بر سرعت خبررسانی
داشتهاند. در همین زمینه، بازار سرمایه نیز تحت تاثیر این شبکهها دستخوش
تحولات بسیاری شده است. موج استفاده از کانالها و گروههای تلگرامی یکی
از مواردی است که این روزها در میان سهامداران به وفور مشاهده میشود و
متاسفانه مشکلات بسیاری را در عملکرد طبیعی معاملات بازار به وجود آورده
است.
این شبکهها با نشر خبرهای غیرموثق و ترویج رفتار هیجانی در بسیاری از سهمها و شرکتها، شرایطی را به وجود آوردهاند که اطمینان از اطلاعات ارائه شده درخصوص شرکتها را تا حد زیادی از بین بردهاند.
در سالهای گذشته و قبل از پیدایش این شبکهها، کدال بهعنوان اصلیترین منبع خبری بازار سهام مطرح بود، اما این روزها دیده میشود بسیاری از خبرها قبل از انتشار در شبکه کدال در شبکههای ارتباطی منتشر شده و بر اثر سیگنال هیجانی آن خبر، دامنه نوسان روزانه سهم با تغییرات زیادی مواجه میشود.
این روزها رفتار غیرحرفهای در میان سهامداران بیش از گذشته شدت یافته و همین قضیه، سفتهبازی و نوسانگیری را در بازار شدت داده است. به وضوح روشن است که یکی از دلایل گسترش چنین شبکههایی در بازار سرمایه، نبود منابع تحلیل قوی و موثق در بازار است، به این معنا که تعداد سایتهایی که تحلیلهای بنیادی و تکنیکال استاندارد در اختیار سهامداران قرار میدهند بسیار محدود بوده و همین امر سهامداران را به سمت چنین شبکههایی سوق میدهد.
حذف کانالهای تلگرامی به منزله پاک کردن صورت مساله است. در این زمینه دو راهکار میتواند شرایط را برای آینده این شبکهها بهبود بخشد. مورد اول به وجود آمدن کانالهایی است که میتوانند بهعنوان منبع موثق و رسمی شرکتها اطلاعات دقیق و درست را در اختیار سهامداران قرار دهند. در این شرایط سهامداران میتوانند به راحتی از صحت و سقم خبرهایی که دریافت میکنند مطلع شوند و عملکرد بهتری داشته باشند. در وهله دوم نظارت هرچه بیشتر سازمان بورس و اوراق بهادار برجریان معاملات است که میتواند تا حدی از پیامدهای این وقایع بکاهد.