به گزارش مشرق، اوایل اردیبهشت ماه جاری استاد دانشگاه مسنی برای طرح شکایت سرقت از منزلش به دادسرای ناحیه 34 سرقت مراجعه کرد و در اظهاراتش به قاضی سید محمود محمدی؛ دادیار شعبه اول این دادسرا اظهار داشت: استاد بازنشسته دانشگاه تهران هستم و به همراه همسرم در شمال شرق تهران سکونت داریم، چند هفته قبل تصمیم گرفتیم منزلمان را ترک و مکان دیگری را برای سکونت انتخاب کنیم، سر و صداهای ترسناک شبانه علت نقل مکان ما بود.
وی اظهارات خود را اینگونه ادامه داد: هر دفعه بخشی از وسایل منزلمان را به خانه جدید میبردیم اما پس از بازگشت به منزل متوجه کم شدن وسایل خانه میشدیم؛ یک روز که در خانه جدید بودیم، همسایه قبلی با من تماس گرفت و گفت پلیس چهار نفر که با وانت مقابل منزمان مشغول اسبابکشی بودهاند را دستگیر کرده است؛ قاضی کشیک که رسیدگی پرونده سرقت از منزلمان را بر عهده داشت با این تشخیص که سه نفر از سارقان خریدار ضایعات هستند، آنها را تبرئه و آزاد کرده بود اما بنا بر دستور وی، نفر چهارمی که ادعا میکرد منزلمان را "قولنامه" کرده، بازداشت شد همچنین آنها ادعا کرده بودند که همدیگر را نمیشناسند، این سارقان در چهار مرتبه از منزلمان 180 میلیون تومان وجه نقد، اسناد مالیکت منزل و سند قولنامهای یک خانه در لواسان را به سرقت بردند و اکنون از این افراد به جرم سرقت شکایت دارم.
پس از ثبت شکایت این مرد، تحقیقات مجدد درباره این پرونده آغاز شد تا اینکه دو هفته پیش، برادر و پسر سارقی که بازداشت بود، با مراجعه به انتظامات جلوی در دادسرا اعلام کرده بودند برای آزادی متهم پرونده سند آوردهاند؛ قاضی محمدی در جریان این اتفاق دستور داده بود تلفن همراه این دو نفر برای بررسی به دفتر شعبه وی منتقل شود و آنها نیز تحتنظر قرار گیرند؛ با بررسی تلفن همراه پسر متهم بازداشتی مشخص شد پسر متهم در تلفن همراهش اسامی و شماره تلفن سه سارق آزاد شده و شماره یکی از آن سه نفر نیز به نام "امیر سند لواسان" ذخیره کرده است همچنین مأموری که پسر و برادر متهم بازداشتی را به صورت مخفیانه تحت نظر داشت فهمیده بود پسر متهم ترسیده و به عمویش گفته "من میروم و اگر قاضی چیزی پرسید بگو ماشینش تصادف کرده و رفته است".
با به دست آمدن این سرنخها، دادیار پرونده دستور جلب سه متهم آزاد شده را صادر کرد و پس از بازداشت، آنها در مقابل حقیقت راه فراری نداشتند و لب به اعتراف گشودند.
یکی از سارقان در اعترافاتش به دادیار پرونده گفت: شبها کنار پنجره منزل این استاد دانشگاه میرفتیم و با ایجاد صدای ترسناک، وی و همسرش را میترساندیم؛ پس از مدتی آنها ترسیدند و منزلشان را ترک کردند و ما در نبود آنها، منزلشان را سرقت میکردیم همچنین با سرقت اسناد منزل، وانمود کردیم که خانهها را قولنامه کردهایم.
سارقان پس از اعتراف به سرقت منزل استاد دانشگاه، به دستور دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 34 برای شناسایی سایر سرقتهای احتمالی در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند و قاضی محمدی به کلانتریها و پلیس آگاهی تهران برای شناسایی افراد و خانوادههایی که احتمال دارد مورد آسیب قرار بگیرند، دستورات لازم را صادر کرد.
وی اظهارات خود را اینگونه ادامه داد: هر دفعه بخشی از وسایل منزلمان را به خانه جدید میبردیم اما پس از بازگشت به منزل متوجه کم شدن وسایل خانه میشدیم؛ یک روز که در خانه جدید بودیم، همسایه قبلی با من تماس گرفت و گفت پلیس چهار نفر که با وانت مقابل منزمان مشغول اسبابکشی بودهاند را دستگیر کرده است؛ قاضی کشیک که رسیدگی پرونده سرقت از منزلمان را بر عهده داشت با این تشخیص که سه نفر از سارقان خریدار ضایعات هستند، آنها را تبرئه و آزاد کرده بود اما بنا بر دستور وی، نفر چهارمی که ادعا میکرد منزلمان را "قولنامه" کرده، بازداشت شد همچنین آنها ادعا کرده بودند که همدیگر را نمیشناسند، این سارقان در چهار مرتبه از منزلمان 180 میلیون تومان وجه نقد، اسناد مالیکت منزل و سند قولنامهای یک خانه در لواسان را به سرقت بردند و اکنون از این افراد به جرم سرقت شکایت دارم.
پس از ثبت شکایت این مرد، تحقیقات مجدد درباره این پرونده آغاز شد تا اینکه دو هفته پیش، برادر و پسر سارقی که بازداشت بود، با مراجعه به انتظامات جلوی در دادسرا اعلام کرده بودند برای آزادی متهم پرونده سند آوردهاند؛ قاضی محمدی در جریان این اتفاق دستور داده بود تلفن همراه این دو نفر برای بررسی به دفتر شعبه وی منتقل شود و آنها نیز تحتنظر قرار گیرند؛ با بررسی تلفن همراه پسر متهم بازداشتی مشخص شد پسر متهم در تلفن همراهش اسامی و شماره تلفن سه سارق آزاد شده و شماره یکی از آن سه نفر نیز به نام "امیر سند لواسان" ذخیره کرده است همچنین مأموری که پسر و برادر متهم بازداشتی را به صورت مخفیانه تحت نظر داشت فهمیده بود پسر متهم ترسیده و به عمویش گفته "من میروم و اگر قاضی چیزی پرسید بگو ماشینش تصادف کرده و رفته است".
با به دست آمدن این سرنخها، دادیار پرونده دستور جلب سه متهم آزاد شده را صادر کرد و پس از بازداشت، آنها در مقابل حقیقت راه فراری نداشتند و لب به اعتراف گشودند.
یکی از سارقان در اعترافاتش به دادیار پرونده گفت: شبها کنار پنجره منزل این استاد دانشگاه میرفتیم و با ایجاد صدای ترسناک، وی و همسرش را میترساندیم؛ پس از مدتی آنها ترسیدند و منزلشان را ترک کردند و ما در نبود آنها، منزلشان را سرقت میکردیم همچنین با سرقت اسناد منزل، وانمود کردیم که خانهها را قولنامه کردهایم.
سارقان پس از اعتراف به سرقت منزل استاد دانشگاه، به دستور دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 34 برای شناسایی سایر سرقتهای احتمالی در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند و قاضی محمدی به کلانتریها و پلیس آگاهی تهران برای شناسایی افراد و خانوادههایی که احتمال دارد مورد آسیب قرار بگیرند، دستورات لازم را صادر کرد.