مدافعان حرم مقدمه جهانیسازی جهاد هستند
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش نوشت: نگاه به صحنه منطقه و تامل در زواياي پديده خارق العاده اي به نام "مدافعان حرم" دلالت هاي آخرالزماني هم دارد. امروز مرد بزرگي كه خود از قدماي مجاهد در راه اسلام و انقلاب است مي گفت كنار هم نشستن ايراني و لبناني و عراقي و پاكستاني و افغاني و يمني و ... در يك جبهه و گاه در يك سنگر، در آوردگاهي به نام سوريه، حاوي اين معناست كه شايد اينها نه براي آنچه ظاهرا مي بينيم، بلكه براي نقش آفريني در صحنه اي بسيار عظيمتر گرد هم آمده اند. كارگردان اين صحنه شگفت، شايد ماموريتي جهاني براي اين مجاهدان در سر دارد كه من و شما تنها گوشه اي از آن را ميبينيم. مليت زدايي از "مجاهدين"، شايد مقدمه جهاني سازي "جهاد" باشد، ان شا الله.
47 درصد آمریکایی ها در موارد اورژانسی زندگی نمیتوانند پول نقد فراهم کنند
محمدسعید احدیان، مدیر مسئول روزنامه خراسان، در کانال تلگرامیاش نوشت: نظرسنجی جدید آسوشیتدپرس نشان می دهد که دو_سوم مردم آمریکا، 1000 دلار پول نقد فوری در حساب پس انداز یا دم دست شان ندارند تا اگر اتفاق از پیش تعیین نشده ای افتاد روی آن حساب کنند.
این نظرسنجی نشان می دهد در درآمدهای کمتر از 50 هزار دلار در سال (که پس از کسر مالیات بر درآمد تقریبا می شود سالی 38 هزار دلار) 75 درصد مردم اصلا چنین امکانی را ندارند.
67 درصد مردم با درآمدهای بین 50 هزار تا 100 هزار دلار در سال؛ 1000 دلار پس انداز ندارند و وقتی درآمد بالای 100 هزار دلار می رود 38 درصد مردم گفته اند که اگر بخواهیم پول را جور کنیم به سختی می توانیم.
قابل توجه که در آمریکا تنها یک پنجم مردم درآمد بالای 100 هزار دلار در سال دارند.
آسوشیتد پرس می گوید یافته هایش با نتیجه های یک تحقیق مشابه که بانک مرکزی آمریکا در سال 2015 انجام داده هماهنگ است که نشان می دهد 47 درصد آمریکایی ها اگر مورد اورژانسی پیش بیاید نمی توانند 400 دلار نقد حاضر کنند و یا باید پول قرض کنند یا یک چیزی بفروشند.
شاخصهایی برای شناخت جریانهای سیاسی کشور
دکتر عبدالله گنجی در کانال تلگرامیاش نوشت: برای فهم آخرین صورتبندی سیاسی کشور سه شاخص اصلی را میتوان استخدام کرد که عبارت اند از:
1. منازعه معنابخش بین دو جریان در معنادهی به مفاهیمی چون مردمسالاری، دموکراسی، حوزه خصوصی، عمومی، دین و سیاست مشروعیت، آزادی و...
2. محتوای رقابت های سیاسی به این معنی که آیا جریانات سیاسی بر سر برنامه اداره کشور منازعه و رقابت میکنند یا بر سر ماهیت نظام؟ چیستی نظام، محور رقابت است یا اولویت های اجتماعی مردم؟
3. اصول انقلاب اسلامی نیز میتواند به مشخص شدن نسبت جریانات سیاسی و نظام کمک کنند.
اما این اصول عبارت اند از:
1. نوع نظام مستقر یعنی جمهوری اسلامی ایران؛
2. ولایت فقیه؛
3. امام خمینی(رحمهالله علیه)؛
4. قانون اساسی؛
5. سیاستهای کلی نظام؛
جریان اصولگرایی اگرچه از بعد رفتاری و ساختاری ناموزون است، اما نسبت به اصول انقلاب اسلامی از همسویی حداکثری برخوردار است. در نقطه مقابل، جریان اصلاحات همچنان در نسبت به نظام مستقر از سه طیف برخوردار است که تساهل گرایان سیاسی و فرهنگی آنان اکنون در درون قدرت و به ویژه مجلس حضور دارند.
جریان اصلاحات همچنان به اعتمادسازی در مرکزیت نظام نیاز دارد و جریان اصولگرایی باید برای ارتقای فهم اجتماعی و انسجام درون جریانی تلاش کند.
رهبر انقلاب همیشه به یاد کدام شهید هستند؟
کانال تلگرامی پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای عکسی از شهید محمد بروجردی در کنار رهبر انقلاب منتشر کرده و زیر عکس نوشته است:
من «بروجردى» را از ياد نمىبرم و هيچ وقت فراموش نمىكنم. غالباً هر وقت كه بحث شهدا پيش مىآيد، شهيد بروجردى جلوِ چشم من است.
پایان زود هنگام دوران جوانی اسرائیل
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش دربارة تاریخچه اسرائیل نوشت:
آغازی بر یک پایان
پیروزی انقلاب اسلامی مانع از روند قدرت یابی اسرائیل و تحقق فرآیند صلح "کمپ دیوید" برای ورود این رژیم به ژئوپلتیک منطقه گردید. انقلاب اسلامی عامل بازیابی هویت دینی مسلمانان و شکل گیری بیداری اسلامی در منطقه شد و آرمان آزادی قدس را که یک آرمان عربی و در حال استحاله شدن بود، به آرمانی اسلامی و مورد توجه مسلمانان تبدیل کرد.
اشغال جنوب لبنان توسط اسرائيل در سال 1982 و پیشروی به سمت بیروت، اقدامی پیش دستانه برای کنترل شیعیان لبنان، جلوگیری از بیداری و مقاومت اسلامی، قتل عام فلسطینیان و دورساختن آنان از سرزمین های اشغالی بود. این تجاوز اسرائیل، حمایت نظامی و مداخله گرایانه آمریکا و فرانسه را نیز به همراه داشت. انجام عملیات استشهادی مقاومت اسلامی در مقر تفنگداران دریایی آمریکا و فرانسه در بیروت و فرار آنان از لبنان، پایان زود هنگام دوران جوانی اسرائیل را رقم زد. مهار قدرت یابی صهیونیست ها، اسرائیل را در سراشیبی افول قرار داد.
افول اسرائیل با آغاز دوران پساصهیونیسم
رویکرد "پساصهیونیسم" در اسرئیل یکی از نشانه های مهم افول این رژیم جعلی است. گفتمان مذکور بر خلاف آرمان های صهیونیسم که بر تقدس سرزمین های باستانی شرق بیت المقدس و کرانه باختری و الحاق آنان به اسرائیل تأکید داشت و آنها را زادگاه دو قوم کهن یهودی یعنی یهودا و سامر می دانست، بر عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغالی و واگذاری کرانه باختری به فلسطینی ها اصرار ورزید. در سال 1993 اسحاق رابین مفاد معاهده صلح اسلو مبنی بر واگذاری کرانه باختری به فلسطینی ها و پذیرش حکومت خودگردان فلسطینی را امضاء کرد و پس از آن به دست یک صهیونیست به نام "ایگال امیر" به اتهام نفی حکم صریح تورات ترور شد. روند مقاومت اسلامی ، ایده گسترش مرزها برای امنیت اسرائیل را به محاق برد و صهیونیست ها علاوه بر عقب نشینی از جنوب لبنان، در سال 2005 نیز مجبور به عقب نشینی یک طرفه از غزه شدند.
آیندهسازی عاشقانه توسط معلمان
کانال تلگرامی پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای طرحی را دربارة نقش و جایگاه معلمان منتشر کرده که در ادامه مشاهده میکنید:
درآمد معلم را مقایسه کنید با درآمد فلان سرمایهدار وبچهتاجر.خیلیشان میتوانستندمنبع درآمد بالاتری فراهم کننداما نکردند.آیندهسازی میکنند باقناعت و باانگیزه عشق واحساس مسئولیت.
کشته شدن رهبر طالبان زمینهساز رشد داعش
مهدی محمدی در کانال تگلرامیاش نوشت: کشته شدن ملامحمد اختر منصور رهبر طالبان در افغانستان، که امریکا ادعا می کند در اثر یک حمله پهپادي رخ داده، حداقل به 3 روش، به قوت گرفتن داعش در «منطقه شرقی» کمک خواهد کرد.
1. این امر، فرآیند رادیکال شدن بدنه طالبان و پیوستن آنها به داعش را تشدید می کند.
2. با کاسته شدن از مرکزیت افغانستان برای طالبان، آن دسته از طالبان که نمی خواهند در افغاستان به داعش بپیوندند، برای الحاق به القاعده از افغانستان خارج خواهند شد. یمن احتمالا مهم ترین مقصد آنهاست. برخی از آنها به مرزهای شمالی افغانستان، بویژه مرز با تاجیکستان، ازبکستان و بخصوص ترکمنستان خواهند رفت. این امر، سرچشمه تهدیدهای بزرگی در آینده نزدیک خواهد بود.
3. علاوه بر اینها، با رادیکال تر شدن الگوی عمل طالبان، پیوند عملی بدنه آن با داعش و القاعده در افغانستان قوی تر خواهد شد و در نبود یک رهبری قدرتمند، فروپاشی بدنه عملا به جذب آن از سوی رهبران داعش منجر می شود.
خرمشهر اقتصادی آزاد شد! روحانی مچکریم
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش دربارة دستاوردهای برجام نوشت: آقای روحانی در 3 خرداد 94 در کنگره ملی تجلیل از ایثارگران گفت : «همانطور که سرداران نظامی ما خرمشهر را آزاد کردند، سرداران سیاسی هم خرمشهرها را آزاد خواهند کرد.» این یادداشت، اظهارات و ادعای شاذ آقای روحانی را بررسی می نماید.
مروری بر سخنان آقای روحانی
«... امروز سرزمین زیبای فعالیت اقتصادی شما با دنیا، توسط 1+5 شورای امنیت و ابرقدرت ها اشغال شده است و ما با ابزار سیاسی و دیپلماسی میخواهیم سرزمین اقتصاد خود را که به ناورا تصرف و اشغال شده، آزاد کنیم...این پروسه تا آزادی همه خرمشهرهای سرزمین اقتصادی، تجاری، بانکی، بیمه ای، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی ادامه می یابد...باید با ابزار سیاسی و دیپلماسی سرزمین اقتصادی کشور را که به ناروا اشغال شده آزاد کنیم.»
آیا خرمشهر اقتصادی آزاد شد؟
برای بررسی ادعای آقای روحانی، کافی است به اظهارات ولی الله سیف (رئیس بانک مرکزی) در شورای روابط خارجی امریکا توجه شود : «انتظار ما این است که بعد از اجرای برجام، ایران به تجارت بینالملی متصل شود. تاکنون اثری که از توافق هسته ای انتظار داشتیم را ندیدیم. با در نظر گرفتن فعالیتهایی که ما انجام دادیم، اتفاقی برایمان نیفتاده است. بهطور کلی ما قادر نیستیم از پول های خود در خارج استفاده کنیم. آمریکاییها به تعهدات خود پایبند نبودهاند. ایران انتظار دارد دولت آمریکا امکان دسترسی محدود کشورش به دلار را برای تسهیل مبادلات مالی با کشورهای دیگر فراهم کند و به اجرای کامل توافق هستهای پایبند باشد.»
نتیجه
خرمشهر را خدا آزاد کرد. رزمندگان و سرداران عملیات فتح خرمشهر به وعده های الهی باور داشتند و با اعتقاد به اسلام انقلابی، اقدام و عمل نمودند. خرمشهرهای اقتصادی را کدخدا آزاد نمی کند؛ مردانی از مکتب اسلام انقلابی (خان طومانی) را می طلبد. با مدیران خوان تومانی و عناصر حلقه های نیویورک و نیاوران تنها روی کاغذ می توان عملیات کرد.